شرح عهد نامه امام علی (ع) برای مالک اشتر نخعی
حجتالاسلاموالمسلمین سیدقریشی: یکی از مهمترین وظایف حکومت، کاهش هزینهها و جلب رضایت مردم است
حجتالاسلاموالمسلمین سیدقریشی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه در اولین جلسه هیئترئیسه دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1401؛ یکشنبه 21 فروردین ماه نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر را بررسی کرد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه، مسئول نهاد در اولین نشست هیئت رئیسه دانشگاه در سال 1401 روز یکشنبه 21 فروردین ماه در سالن مدافعان سلامت، به شرح عهد نامه امام علی (ع) برای مالک اشتر نخعی (نامه ۵۳ نهج البلاغه) پرداخت و گفت:
«و اعْلمْ انّه لیس شیءٌ بادْعی الی حسْن ظنّ راع برعیته منْ احْسانه الیهمْ، و تخْفیفه الْمؤونات علیهمْ، و ترْک اسْتکراهه ایاهمْ علی ما لیس له قبلهمْ. فلْیکنْ منْک فی ذلک امْرٌ یجْتمع لک به حسْن الظّنّ برعیتک، فانّ حسْن الظّنّ یقْطع عنْک نصباً طویلاً، و انّ احقّ منْ حسن ظنّک به لمنْ حسن بلاؤک عنْده، و انّ احقّ منْ ساء ظنّک به لمنْ ساء بلاؤک عنْده - هرکدام را نسبت به کارشان پاداش بخش. آگاه باش که چیزی برای جلب خوشبینی حاکم بر رعیت بهتر از نیکی به آنان، و سبک کردن هزینهبر دوش ایشان، و اجبار نکردنشان به حقّی که حاکم بر آنان ندارد نیست. به صورتی باید رفتار کنی که خوشگمانی بر رعیتت را در کمک همهجانبه به حاکم فراهم آری، که این خوشگمانی رنجی طولانی را از تو برمیدارد، و به خوشگمانی تو کسی شایستهتر است که از تو احسان دیده، و به بدگمانیت کسی سزاوارتر است که از جانب تو به او ناراحتی رسیده.» ۱
مسئول نهاد در ادامه به بررسی و توضیح آیات اشاره کرد و اظهار داشت: و بدان که کاری همانند نیکی به مردم و کم نمودن هزینههای زندگی و انتظار بیمورد نداشتن، باعث اعتماد و خوشبینی به مردم نمیشود. پس شیوهای را پیش گیر که باعث افزایش اعتماد شود، که همانا اعتماد کردن بارهای سنگین را از دوش تو برمیدارد. بیشترین اعتماد تو به کسی باشد که از آزمونها به نیکی گذشته است و بدبینی کسی را سزاوار است که در امتحانها سرافکنده بوده است. مدیریت امری دوطرفه بین مدیر و مردم است اگر این رابطه بر اساس اعتماد متقابل بنا شود، بسیاری از مشکلات در زمینههای نظارت و برنامهریزی به حداقل خود میرسد. بدبینی به مردم و فاصله گرفتن دولت از آنان، زمانی آغاز میشود که دولتمردان به تعهدات خود در قبال مردم عمل نمایند و مردم را در فشار و سختی قرار دهند و برای جبران ضعفها و یا سوء مدیریت خود، انتظارات و توقعات بیمورد از مردم داشته باشند.
راههای اعتمادسازی
ایجاد اعتماد درگرو سه چیز است:
۱- خدمت به مردم (منْ احْسانه الیهمْ)،
۲- کاهش هزینه های زندگی (و تخْفیفه الْمؤونات علیهمْ)،
۳- توقع نابجا از مردم نداشتن (و ترْک اسْتکراهه ایاهمْ علی ما لیس له قبلهمْ).
حضرت میفرمایند که اگر مردم از مسؤولین خدمت و تلاش صادقانه ببینند و در زندگی از رفاه لازم برخوردار باشند و از طرف آنها بهسختی و رنج نیفتند، بهیقین از دولت حمایت میکنند و این حمایت، اعتماد متقابل برقرار کرده و دغدغهها و نگرانیهای فراوانی را از بین خواهد برد (فانّ حسْن الظّنّ یقْطع عنْک نصباً طویلاً).
پس برنامههای دولت باید در تأمین این سه خواسته شکل بگیرد. از طرف دیگر؛ بیاعتنایی به این سه خواستهی مشروع، فاصلهی ملت و دولت را افزایش میدهد و پشتوانهی مردمی را از بین میبرد و دولت بیپشتیبان همانند اسکناس بیپشتوانه فاقد ارزش خواهد بود.
البته تأمین این سه خواسته به این معنا نیست که دیگر هیچ فرد و یا گروهی در جامعه با دولت مخالفت و یا دشمنی نکند. باید همیشه مراقب انسانهای گمراه و خیانتپیشهای که قانون جلوی تعدیات آنها را گرفته و یا مورد کیفر واقعشدهاند، بود. حسن ظن و اعتماد کردن بر چنین انسانهایی نادانی و خامی است. اعتماد، کسانی را شایسته است که در آزمون های مختلف، صداقت و وفاداری خود را به مردم و حکومت نشان دادهاند (و انّ احقّ منْ حسن ظنّک به لمنْ حسن بلاؤک عنْده).
در سازمانهای دولتی نیز بیشترین اعتماد بر کارکنانی است که در طول خدمت خود غیر از پاکی و افتخارآفرینی، چیزی از آنها مشاهده نشده است. در بین احزاب و گروهها نیز، آن تشکلهایی میتوانند محل اعتماد باشند که در مقاطع مختلف جز به راه حق و خدمت به مردم به راه دیگری منحرف نشدهاند. اما آنهایی که دارای سابقهی سوء و رفتارهای قانونشکن بودند (و انّ احقّ منْ ساء ظنّک به لمنْ ساء بلاؤک عنْده)، حسن ظن در مورد آنها روا نخواهد بود.
خودی و غیرخودی
تقسیم افراد طبق این معیار امیر المومنین؛ به خودی و غیرخودی، محرم و نامحرم، بهطور کامل عقلایی است و در اصل کدام حکومتی را در دنیا سراغ داریم که چنین تقسیمبندی را نپذیرفته باشد. هر ملتی دشمنان خاص خود را دارد و آن دشمنانی که لباس دوست بر تن کرده و از پشت خنجر میزنند از همه خطرناکترند.
اگرچه همه در برابر قانون برابرند و هیچکس از برتری و امتیاز ویژهای برخوردار نیست، اما اعتماد کسانی را شایسته است که به فکر رشد و سعادت مردم بوده، در گفتار و کردار آن را نشان دادهاند (خودی و محرم.) نه آنان که در اندیشهی رسیدن به آمال نامشروع خویشاند و به لحاظ شخصیت متزلزل، حرمت هیچ قانونی را پاس نمیدارند و از ظلم و خیانت پرهیز نمیکنند (غیرخودی و نامحرم). مولانا همین معنی را در مثنوی خوش سروده است:
آینهی دل صاف باید تا در او واستانی صورت زشت از نکو
باطلان را چه رباید؟ باطلی عاطلان را چه خوش آید؟ عاطلی
گرگ بر یوسف کجا عشق آورد جز مگر از مکر تا او را خورد
چون زگرگی وارهد محرم شود چون سگ کهف، از بنی آدم شود
و در اینصورت، نهان برنامحرمان کردن عدل است و بر محرمان، هویدا ساختن وظیفه است:
پس نهان از دیده ی نامحرمان لیک بر محرم هویدا و عیان
درس آدم را فرشته مشتری محرم درسش نه دیو است و پری
۱) نامه ۵۳، نهجالبلاغه
نظر دهید