نشست هماندیشی استادان مرکز طبی کودکان
دکتر اسماعیلی به تشریح روابط ایران و آمریکا در دوران پهلوی پرداخت
به همت مدیریت هماندیشی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه علوم پزشکی تهران، نشست هماندیشی ویژه اساتید مرکز طبی کودکان با موضوع تاریخ معاصر ایران (روابط اقتصادی ایران و آمریکا در دوره پهلوی) برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه، این نشست از ساعت 13:30 روز دوشنبه، 15 شهریور 95 با تلاوت آیاتی از کلامالله مجید آغاز شد.
در ابتدای این نشست دکتر اسماعیلی، استاد گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران ضمن خوشامدگویی و خیرمقدم به اساتید شرکتکننده در این کارگاه، با اشاره به پیشینه روابط ایران و آمریکا گفت: آنگونه كه در تاريخ ثبت است اين اميركبير بود كه براي اولين بار دريافت كه امريكا بهزودی به يكي از قدرتهاي دنيا تبديل خواهد شد و كوشيد روابط دوستانه برابر و دوجانبه را ايجاد كند و پس از او، اين استراتژي بهصورت ناقص توسط بسياري از صدراعظمها و نخستوزيران بعدي از قوام گرفته تا مصدق دنبال شد.
وی افزود: هدف امیرکبیر از ایجاد ارتباط با آمریکا را رها کردن گريبان ايران از دستان روس و انگليس در آن دوران بود.
دکتر اسماعیلی در ادامه، با معرفی دکترین مونرو بهعنوان یک دکترین سیاسی ـ آمریکایی که توسط جیمز مونرو رئیسجمهور وقت آمریکا معرفی شد؛ اظهار داشت: این دکترین مخالف استعمار یا دخالت قدرتهای اروپایی در کشورهای تازه استقلالیافته قاره آمریکا بود و بر اساس این دکترین، دولت ایالاتمتحده آمریکا تصمیم گرفت که از دخالت در جنگهای بین قدرتهای اروپایی و مستعمرات آنها خودداری و وقوع جنگ یا فعالیت استعماری در قاره آمریکا را بهعنوان حرکتی خصمانه تلقی کند.
وی در ادامه روابط ایران و آمریکا را به چهار دورهی از کودتای 1299 تا پایان جنگ جهانی دوم، از پایان جنگ جهانی دوم تا کودتای 28 مرداد 1332، از کودتای 28 مرداد تا 15 خرداد 1342 و از 15 خرداد 42 تا انقلاب اسلامی تقسیم کرد و گفت: در دوره اول و در مسئله نفت شمال و در جریان عقد قرارداد 1919 (بین ایران و انگلستان) که در حقیقت ایران را تحت-الحمایه انگلیسها قرار میداد، امریکا یکی از دولتهای مخالف تصویب و اجرای قرارداد بود که احتمالاً همین مسئله باعث کسب وجههای برای او شده بود.
همچنین امریکا در جریان کنفرانس صلح و روسای پس از جنگ جهانی اول از ایران حمایت کرده بود که با توجه به این سابقه، دولت قوامالسلطنه که بعد از سقوط کابینه سیاه سید ضیاءالدین طباطبایی روی کار آمده بود با استفاده از این زمینه در 20 نوامبر 1921 امتیاز استخراج و بهرهبرداری از نفت شمال ایران را به مدت 50 سال به شرکت استاندارد اویل آمریکایی داد و گرچه مجلس شورای ملی در همان روز عجولانه آن را تأیید کرد ولی با مخالفتهای شدید و جدی دولت انگلیس و روس خصوصاً اعتراض شدید دولت انگلیس، به نتیجهای نرسید و دولت امریکا خود را از این مسئله به کنار کشید.
عضو هیئتعلمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران افزود: در این دوره اولين اقدام امريكا و انگليس بر باد دادن دستاورد نهضت ملي نفت با انعقاد قرارداد كنسرسيوم معروف به پيچ-اميني بود كه بنا بر آن شركتهاي آمریکایی، انگليسي، هلندي و فرانسوي بر منابع نفت ايران مسلط ميشدند. بر اساس آن دولت ايران تضمين ميكرد كه تا ۲۵ سال نفت توليدي را به شركتهاي عضو كنسرسيوم (آمریکایی، انگليسي، هلندي و فرانسوي) بفروشد. در اين قرارداد كه به «قرارداد پيچ - امینی» نيز معروف شده است برخلاف قانون ملي شدن نفت ايران بازهم اكتشاف و استخراج و فروش نفت را به دست شركتهاي خارجي سپرد و ايران به دريافت حقالامتياز (با نام مبهم «پرداخت اعلامشده») اكتفا کرد.
وی در ادامه گفت: آمریکا بهخوبی میدانست که زیربنای توسعهی یک کشور قدرتمند در برابر کمونیسم، به وجود مردم قدرتمند بستگی دارد؛ بنابراین این امر نیازمند تغییر شیوههای سنتی زندگی مردم بهخصوص در روستاها و مناطق کشاورزی بود. ازاینرو، در بخش کشاورزی، توجه به تغییر و بهبود ابزارآلات کشاورزی برای افزایش تولید و بهبود معیشت مردمی که در مناطق روستایی به سر میبردند، متمرکز گردید. بر این اساس، شیوهها و ابزارآلات کشاورزی از حالت قدیمی و سنتی تغییر یافت و در عوض شیوههای جدید جایگزین آن شد. با آغاز این فعالیتها، «کمیسیون مشترک ایران و آمریکا برای بهبود امور روستایی تشکیل شد.»
دکتر اسماعیلی در ادامه با اشاره به روابط نظامی ایران و آمریکا اظهار داشت: تقویت بنیهی نظامی کشور با هدف تأمین امنیت داخلی برای مقابله با نفوذ کمونیسم، اصلی اجتنابناپذیر به نظر میرسید؛ بنابراین در همین زمان، اولین قراردادهای نظامی بین ایران و آمریکا منعقد شد و در سال 1326 دولت هژیر افزایش بودجهی ارتش از 10 میلیون دلار به 16 میلیون دلار را در دستور کار خود قرار داد و آمریکا، کمکهای نظامی را با هدف تقویت بنیهی نظامی کشور آغاز کرد.
وی در ادامه گفت: اوضاع ایران در بین مهرومومهای 1339 تا 1340 اوضاعی بحرانی برای شاه بود؛ جبههی ملی دوم در تاریخ 30 تیر اعلامیهی تأسیس خود را منتشر کرد؛ همچنین حملات دولت سوریه علیه رژیم در مردادماه، تحصن سران جبههی ملی در مجلس سنا در اعتراض به تقلب در انتخابات دورهی بیستم مجلس و تجمع دانشجویان طرفدار جبههی ملی در 26 مرداد، اعتراضات مردمی به انتخابات، اعتراضات متعدد و پیدرپی دانشجویان و تجمع فرهنگیان در میدان بهارستان و کشته شدن یک نفر از آنها در درگیری با پلیس بر نابسامانی اوضاع سیاسی ایران میافزود.
دکتر اسماعیلی در پایان سخنان خود به قانون کاپیتولاسیون اشاره کرد و گفت: تصويب كاپيتولاسيون در 21 مهرماه 1343 توسط نمايندگان مجلس شوراي ملي منجر به تسريع انقلاب مردم ايران شد. به این صورت که با تصويب اين قانون، امام خميني (ره) براي اولین بار در آبان 43 شخص شاه را موردحمله مستقيم قرار داد و در پی این سخنرانی و دستگیری و تبعید امام قیام مردم علیه شاه منسجم شد./ق
ارسال به دوستان