دکتر حسین رضایی زاده: حرکت به سمت و سوی دانشگاه نسل سوم و کارآفرین و خلق ثروت مبتنی بر دانش یک اتفاق جهانی است
دکتر رضایی زاده، برگزیده بخش «فناور برتر» در دومین جشنواره طب ایرانی گفت: طب و داروسازی سنتی فرصت بسیار خوبی برای پژوهش، تعریف پایان نامه های محصول محور، کارآزمایی های بالینی برای اثبات اثربخشی، طراحی و فرمولاسیون دارویی و در نهایت زمینه سازی برای تجاری سازی این داروهاست.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران دانشکده طب ایرانی، دکتر حسین رضایی زاده، دانشیار دانشکده طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی تهران در دومین جشنواره طب ایرانی به عنوان فناور برتر برگزیده شد.
روابط عمومی دانشکده طب ایرانی به همین مناسبت، گفتگویی با وی داشته است که در ادامه می خوانید.
شما به عنوان فناور برتر در دومین جشنواره طب ایرانی برگزیده شدید. چه معیارهایی برای این انتخاب وجود داشت؟
دارا بودن پتنت و ثبت اختراع اعم از داخلی و خارجی، مشارکت در تحقیق و توسعه محصولات و فرآورده های طبیعی و سنتی موجود در بازار، طراحی و فروش دانش فنی، عضویت در شرکت دانش بنیان دارای مجوز از ستاد علمی فناوری ریاست جمهوری، برخورداری از محصولات مجوزدار و تجاری شده مهمترین معیارهای انتخاب فناور برگزیده بودند.
اگر امکان دارد درخصوص مجموعه فعالیتهایتان در این حوزه، که منجر به انتخاب جنابعالی به عنوان فناور برتر شده است، توضیح دهید.
در خصوص پتنت، در مجموع سه ثبت اختراع داخلی؛ در خصوص مشارکت در تحقیق و توسعه محصولات درمجموع سیزده محصول؛ فروش دانش فنی یک مورد؛ عضویت در شرکت دانش بنیان با مجوز از ستاد علمی فناوری ریاست جمهوری یک مورد بنیانگذاری؛ و تعدادی محصول دانش بنیان که وارد مرحله تجاری سازی شده اند.
لطف می کنید ما را با فعالیت هایی که تاکنون برای توسعه نگرش دانش بنیان در دانشگاه داشته اید هم آشنا کنید؟
بنده افتخار دارم از سال 95 سرپرست مرکز رشد فناوری طب و داروسازی سنتی و فرآورده های طبیعی دانشگاه علوم پزشکی تهران و از سال 94 عضو کمیته فناوری دانشگاه باشم. همچنین مجری و طراح مرکز نوآوری و شتاب دهنده طب ایرانی و داروسازی سنتی دانشگاه علوم پزشکی تهران، مدرس کارگاه های کارآفرینی در حوزه فرآورده های گیاهی و طبیعی و عضو کمیته فرهنگ سازی دانشگاه نسل سوم بوده ام.
چنانکه مستحضر هستید، در راستای همسویی بیشتر دانشگاه ها با فرآیند توسعه اقتصادی، بازتعریف نقش دانشگاه ها، به دانشگاه «کارآفرین» و «ثروت آفرین» به سرعت در حال گسترش است؛ شما جایگاه دانشکده طب ایرانی را در این حوزه چگونه ارزیابی می کنید؟
اولا موضوع حرکت به سمت و سوی دانشگاه نسل سوم و کارآفرین و خلق ثروت مبتنی بر دانش یک اتفاق جهانی است که اگرچه سالهاست چه در دانشگاه بزرگ ما و چه سایر دانشگاه ها اقدامات بسیار خوبی برای تحقق این امر صورت گرفته، اما هنوز فاصله بسیار زیادی از آن داریم! اما در این زمینه طب و داروسازی سنتی فرصت بسیار خوبی هستند برای پژوهش، تعریف پایان نامههای محصول محور، کارآزمایی های بالینی برای اثبات اثربخشی، طراحی و فرمولاسیون دارویی و در نهایت زمینه سازی برای تجاری سازی این داروها به نحوی که این دانش و تحقیقات مرتبط با آن منجر به محصول شود. همچنین با توجه به اینکه فعالیتهای دانش بنیان صرفا محدود به محصول و دارو نیستند بلکه برخی خدمات، پیشگیری از بیماری یا ارتقای سطح سلامت، تدوین پروتکل درمانی یا بسته خدمتی و توسعه روشهای تشخیصی و درمانی نیز می تواند شامل مفهوم دانش بنیانی شود؛ طب و داروسازی سنتی از ظرفیت بسیار بالایی در این زمینه برخوردار است، ضمن اینکه همین پژوهشها می تواند باعث ایجاد زبان مشترک علمی با پزشکی رایج شود.
جنابعالی در سمت رئیس مرکز رشد فناوری طب و داروسازی سنتی و فرآورده های طبیعی حضور دارید، جایگاه فناوری در این حوزه را در ایران چگونه ارزیابی می کنید و چه چشم اندازی برای آن متصور هستید؟
در حال حاضر این مرکز دارای 23 شرکت عضو است و تاکنون همین حدود هسته فناوری و شرکت وارد و خارج شده اند که با توجه به ماهیت مراکز رشد تعداد قابل قبولی نیز با موفقیت خارج شده اند. داروهایی که توانسته اند طبق ضوابط سازمان غذا و دارو به فارماکوپه رسمی کشور اضافه شوند، سند موفقیت مرکز و چشم انداز روشن آن هستند و با افق راه اندازی مرکز نوآوری و شتاب دهنده طب ایرانی و داروسازی سنتی با مجوز معاونت علمی ریاست جمهوری ذیل مرکز رشد با استعداد استقرار 27 شرکت و 24 هسته فناوری در ساختمان جدید امیدوار هستیم در چند سال پیش رو و دوره جدید مدیریتی دانشگاه، حرکت مرکز بسیار سریع و فزاینده باشد.
مهمترین چالش های کنونی در حوزه فناوری طب و داروسازی سنتی از نگاه شما چیست؟ و بسترسازی در این حوزه نیازمند چه اقداماتی است؟
به نظر می رسد ایده پردازی و طراحی فرمول و فرآیندهای مطالعاتی و پژوهشی به خوبی در جریان هستند اما در چند زمینه چالشهای بسیار مهمی وجود دارند:اول اینکه سرمایه گذاری تولید و تأمین سرمایه در گردش محصولات با توجه به شکل فعالیت شرکتهای پخش دارویی در ایران، کار را برای شرکتهای دانش بنیان به شدت دشوار می کند. دوم اینکه سازمان غذا و دارو به خصوص در چند سال اخیر به شدت در فرایند مانع زایی تولید (به جای مانع زدایی) مهمترین سدّ در مقابل اخذ مجوزها بوده و گمانم باید در ساز و کارهای این سازمان درخصوص صدور مجوز بازنگری جدی شود، هرچند به نظر می رسد در همین روند نیز سلیقه شخصی مدیران این سازمان در تسهیل یا مشکل آفرینی به شدت موثر بوده است. از سوی دیگر با توجه به کوچک بودن بازار شرکتهای دانش بنیان و محصولات ایشان لازم است فرآیندی مشابه کسب و کارهای کوچک و با تسهیل فرآیند تولید باید در نظر گرفته شود تا هزینه های تولید کاهش پیدا کند.
به نظر شما چه شاخص ها و ویژگی هایی در مسیر ارائه طرح های فناورانه و تجاری سازی علم، عامل موفقیت یا شکست است و شما به کسانی که در ابتدای این مسیر هستند، چه توصیه ای دارید؟
مهمترین نکته برای دانشجویان و اعضای هیات علمی که عمدتا با بازار و کسب و کار و ادبیات خاص آن آشنایی ندارند، تمرین برای کار گروهی و آگاهی پیدا کردن به حدود وظایف و در مقابل سهم خود در کار است. نکته بعدی تلاش برای پیدا کردن شرکای تجاری یا عضویت در شتاب دهنده هایی است که هم توان مالی و هم دانش و تجربه کافی از مسیر ایده تا تولید و فروش را دارند. تجربیات تلخ متعددی را شاهد بوده ام که استاد دانشگاه با تصور غلط از فرآیند تجاری سازی محصول و با امید بستن به وام های دولتی و صندوق ها وارد این مسیر می شود اما به تدریج که متوجه اشتباه محاسباتی خود می شود با سررسید اقساط و انواع فشارهای روحی و روانی مواجه می شود.
روند اجرایی و چگونگی برگزاری دومین جشنواره طب ایرانی را چطور ارزیابی می کنید؟
دومین جشنواره نسبت به دور اول از پیشرفت چشمگیری برخوردار بود، از تعداد شرکت کنندگان تا تنوع محورهای جشنواره و همچنین به نظرم آمد روند داوری چند مرحله ای و تشکیل شورای سیاستگذاری و بازبینی روند داوریها، ضریب اطمینان بسیار بالایی را برای اعتماد به نتایج فراهم کرد. همچنین سایت جشنواره که ثبت نام و ارسال مدارک را به صورت برخط فراهم نموده بود و مراسم اختتامیه با حضور وزیر محترم بهداشت و چندین رئیس دانشگاه بسیار منظم و فاخر برگزار شد که باز هم از نایب رئیس محترم جشنواره سرکار خانم دکتر حسینی یکتا و همچنین سرکار خانم دکتر روجا رحیمی، دبیر محترم علمی جشنواره سپاسگزارم و دست مریزاد عرض می کنم.
نقش برگزاری چنین جشنواره هایی را در تغییر رویکرد و نگاه جامعه علمی و ارتقای جایگاه فناوری و برقراری ارتباط دانشگاه با صنعت را چطور می بینید؟
شخصا برگزاری جشنواره ها را با دو رویکرد می پسندم: اول اینکه به نوعی باعث قدرشناسی و خدا قوت و تشویق کسانی می دانم که در هر زمینه ای فعالیت و تلاشی بیش از دیگران داشته اند و به این ترتیب خستگی از جانشان سترده شده و برای ادامه راه مجدد انرژی می گیرند. همچنین باعث الگوسازی و معرفی نمونه های موفق به جوانانی می شود که وظیفه داریم امید و شادابی و میل به خدمت و کار و تلاش را در ایشان زنده نگه داریم تا با دیدن دستاوردهای همکاران و استادان خودشان و ایجاد ارتباط بین آنها به رشد و ارتقای ایشان کمک کنیم.
برای کلام آخر اگر سخن ناگفته ای باقی مانده، بفرمایید.
واقعیت مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که شکستن اینرسی دانشگاه نسل یک مبتنی بر آموزش؛ و حتی دانشگاه نسل دو پژوهش محور بی آنکه این پژوهشها مساله محور و به سمت حل کردن مشکلات جامعه و کشور باشند بسیار سخت است و کسانی که در این راه تلاش می کنند با مقاومت و حواشی و دردسرهای زیادی مواجه هستند. مسائل حقوقی چندان شفاف نیستند و در مواجهه با تردیدها عضو هیات علمی فناور حتما با چالشهای جدی روبرو خواهند شد و تنگ نظری های برخی این سختی را دو چندان می کند.
در تعاریف دانشگاه نسل سوم، این رویکرد را اولا یک رویکرد آموزشی می دانند و نه یک مبحث پژوهشی! و اگر استاد و معلم دانشگاه ما و همچنین چارچوبها و مشوق های آموزشی ما به این سمت و سو نباشند عملا کار مؤثری نکرده ایم! از طرف دیگر تمام ارکان دانشگاه و مدیریت ارشد دانشگاه باید به سمت طراحی و تعبیه زیرساخت ها برای مساله محوری، پاسخگویی به جامعه، کارآفرینی و خلق ثروت مبتنی بر دانش و البته حفظ کیفیت آموزش و پژوهش های کاربردی حرکت کنند. در این صورت می توان امید داشت برخی چالشهایی که اشاره کردم به تدریج حل و فصل شوند و در غیر این صورت در آینده فقط شعار دانشگاه نسل سوم را خواهیم داشت با استادانی که پیدا یا پنهان در تعامل با بخش خصوصی و منافع شخصی مشغول فعالیت خواهند بود.
نظر دهید