شرح حدیث
حجتالاسلاموالمسلمین سیدقریشی: ارتباط مسئولان با مردم به صورت حضوری، یک ضرورت است
شرح عهدنامه حضرت امام علی علیهالسلام توسط حجتالاسلاموالمسلمین سیدقریشی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه، در جلسه هیئترئیسه؛ یکشنبه 16 مهرماه 1402
به گزارش روابطعمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری، حجتالاسلاموالمسلمین سیدقریشی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه، در ابتدای جلسه، با اشاره به قسمتی از نامه ۵۳ امام علی (ع) در نهجالبلاغه، به تشریح ویژگیهای حاکم نسبت به مردم پرداخت و اظهار داشت:
«واجْعلْ لذوی الْحاجات منْک قسْماً تفرّغ لهمْ فیه شخْصک، وتجْلس لهمْ مجْلساً عامّاً، فتتواضع فیه للّه الّذی خلقک، وتقْعد عنْهمْ جنْدک وأعْوانک منْ أحْراسک وشرطک، حتّى یکلّمک متکلّمهمْ غیْر متتعْتع، فإنّی سمعْت رسول الله صلّى الله علیه و آله و سلم یقول فی غیْر موْطن: لنْ تقدّس أمّةٌ لا یؤْخذ للضّعیف فیها حقّه من الْقویّ غیْر متتعْتع - پس بخشی از وقت خود را به کسانی اختصاص ده که به تو نیاز دارند، تا شخصاً به امور آنان رسیدگی کنی و در مجلس عمومی با آنان بنشین و در برابر خدایی که تو را آفریده فروتن باش. سربازان و یاران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور کن تا سخنگوی آنان بدون اضطراب، با تو گفتگو کند. من از رسول خدا شنیدم که میفرمود ملتی که حق ناتوان را از زورمندان، بیاضطراب بازنستاند، رستگار نخواهد شد».1
برقراری ارتباط مستقیم با مردم
ارتباط مستقیم رهبری و مدیران عالیرتبه با مردم از ویژگیهای مدیریت دینمحور است. در این مدیریت، مسئولین از میان تودهی مردم برگزیده میشوند و در تمام دورهی فعالیت نیز ارتباط خود را با مردم حفظ مینمایند.
رهبران جامعه معمولاً به لحاظ اشتغالات مهم دولتی، بهمرور محبوس اطرافیان میشوند و ارتباطشان با مردم بریده میگردد. عدم ارتباط مستقیم با مردم، باعث بیگانه شدن از مردم و عدم درک درست مشکلات و نیازهای جامعه میشود و خودرأیی و استبداد را به دنبال دارد. پای درد دل مردم نشستن، به افزایش همدلی میان مردم و مسئولین کمک مینماید و آگاهی مدیران را نسبت به کاستیها و نارساییهای جامعه افزایش میدهد.
بنابراین اختصاص وقتی برای ملاقات با نمایندگان افراد دردمند، باید در برنامههای رهبران و مدیران گنجانده شود (واجْعلْ لذوی الْحاجات منْک قسْماً تفرّغ لهمْ فیه شخْصک)
برگزاری جلسات عمومی، (وتجْلس لهمْ مجْلساً عامّاً) و فروتنی به خالق یکتا (فتتواضع فیه للّه الّذی خلقک)، دور نمودن اطرافیان و محافظان و ایجاد فضایی آزاد و صمیمی (وتقْعد عنْهمْ جنْدک وأعْوانک منْ أحْراسک وشرطک)؛ بهگونهای که همه بدون اضطراب و ناراحتی سخنان خود را بگویند (حتّى یکلّمک متکلّمهمْ غیْر متتعْتع)؛ از عالیترین خصوصیات مدیران نظام اسلامی است که در صورت تحقق، نمونهای ممتاز در سرتاسر جهان خواهد شد.
آزادی بیان
حضرت در اینجا به سخنی از پیامبر گرامی استناد میکند که فرمودهاند: هیچ امتی به رستگاری و سعادت نمیرسد، مگر حق ضعفا از اقویا بدون ترس و اضطراب گرفته شود. این سخن باید نصبالعین همه مدیرانی که به عزت و افتخار کشورشان میاندیشند، باشد که حقوق پایمالشدهی افراد بدون هیچ ملاحظه و ترسی از زورمندان گرفته شود و انسانهای دردمند بدون هیچ لکنتزبانی، حرفهای خود را بگویند و حق خود را استیفا کنند.
ایجاد چنین محیطی بدون حضور سایرین از دستاندرکاران و نزدیکان که شاید آنها مورد اعتراض و گلایه باشند، آزادی بیان را در جامعه تأمین میکند. (غیر متتعتع، بدون لکنتزبان و ترس).
آزادی بزرگترین نعمت الهی برای رشد یک ملت است که هیچکس حق محدودکردن آن را به جز حقتعالی ندارد و البته محدودیت او، مصونیتی است که آدمی را از بردگی میرهاند و سعادت او را تضمین مینماید. حال خدایی که آزادی میبخشد، بیان حق را از بندهی خود میطلبد و امر به نیکیها و نهی از بدیها را وظیفهی همیشگی او میشمارد:
«الّذین إنْ مکّنّاهمْ فی الْأرْض أقاموا الصّلاة وآتوا الزّکاة وأمروا بالْمعْروف ونهوْا عن الْمنْکر وللّه عاقبة الْأمور - آن کسانی که چون به آنها قدرت بخشیدیم، نماز برپا میدارند و زکات میدهند و امربهمعروف و نهیازمنکر میکنند و پایان همهی کارها از آن خداست».
آزادی بیان یک شعار سیاسی و یا یک ادای روشنفکرانه در دین نیست. ضرورتی است که اگر نادیده گرفته شود، نالایقان به مسند مینشینند و استبداد و خفقان را حاکم میسازند و خداوند نیز از انسان، چهرهی رحمت را برمیگرداند. حضرت امیر (ع) میفرمایند:
«لا تتْرکوا الْأمْر بالْمعْروف و النّهْی عن الْمنْکر فیولّی علیکمْ شرارکمْ ثمّ تدْعون فلا یسْتجاب لکمْ - امربهمعروف و نهیازمنکر را ترک نکنید که انسانهای پست بر شما مسلط میشوند، آنگاه خدا را میخوانید و اجابت نمیشوید».
ماندگاری یک نظام در گرو مراقبت دائمی در برابر انحرافات فکری، اخلاقی، اقتصادی و سیاسی است. این وظیفه در مرحلهی نخست به عهدهی عالمان و روشنفکران متعهد است که با بیان مشفقانه و نظرات خیرخواهانه و در صورت نیاز با اعتراض دلیرانه در برابر انحرافات بایستند و مردم را نیز از اوضاع آگاه نمایند. مخالفت با فساد و تباهی با رعایت مصالح و مراتب تا مرحلهی وجوب جهاد و دفاع از ارزشها ادامه پیدا میکند، اما شناخت این مراحل از انسانهای آگاه و بصیر به مصالح بشری ساخته است. همان گونه که قرآن اذعان دارد:
«ولْتکنْ منْکمْ أمّةٌ یدْعون إلى الْخیْر ویأْمرون بالْمعْروف وینْهوْن عن الْمنْکر وأولئک هم الْمفْلحون - باید از میان شما، جمعی دعوت به نیکی و امربهمعروف و نهیازمنکر کنند و آنها همان رستگارانند.»
1) نامه ۵۳، نهجالبلاغه
نظر دهید