دفتر مشاور امور زنان و خانواده با همکاری روابط عمومی دانشگاه در سلسله گفتوگوهایی، بانوان موفق دانشگاه را به خوانندگان سایت معرفی میکند. مصاحبه دکتر فاطمه تاجیک، مدیر شبکه بهداشت و درمان ری را در ادامه بخوانید.
دلش برای شبکه بهداشت و درمان ری میتپد. از انگیزهاش برای کاری که انجام میدهد کم نشده. خود را موفق میداند و با هیچکسی قیاس نمیکند. پیامش به بانوان این است که از هیچ چیزی نترسند. معتقد است هر کاری شدنی است و با مدیریت زمان و تقسیمکارها میتوان کارها را به سرانجام رساند. خوشحال است که جامعه دانشگاهی دیدگاه محدود و تنگنظرانه به زنان ندارد.
بعد از شهادت برادر، پدر و همسرش بیشتر از قبل صبورتر شده است و می گوید تا شقایق هست زندگی باید کرد. تحصیل فرزندانش برای او مهم است و سرمایهگذاریهایش بیشتر روی این مساله متمرکز شده است. از خودش راضی است و حس خوبی دارد.
در ابتدا خودتان را بیشتر برای خوانندگان ما معرفی بفرمایید؟
فاطمه تاجیک هستم و در دیماه سال 1351 در روستای قلعهنو از روستاهای شهرستان ری در یک خانواده مذهبی و سنتی به دنیا آمدم. پدرم کشاورز و مادرم خانهدار بود. یک خواهر و دو تا برادر دارم و من بچه سوم خانواده هستم.
تحصیلاتم را تا پایان دوره دبیرستان (کوثر) در شهرری گذراندم در دوران تحصیلم که زمان جنگ بود برادرم شهید شد، (در آن زمان هر خانواده حداقل یک شهید داده بود). بعد از شهادت برادرم، در دوران راهنمایی بودم که پدرم به درجه رفیع شهادت نائل آمد. بعدش هم با همان شیوه درسمان را خواندیم و ادامه دادیم و دبیرستان را به اتمام رساندم.
در سال 1369 در کنکور شرکت کردم و در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران قبول شدم و این دوره هفتساله را گذراندم. دو سال طرحم را در شبکه بهداشت و درمان شهرستان ورامین در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی گذراندم و پسازآن در شبکه بهداشت و درمان ری استخدام شدم. دو فرزند دارم؛ دخترم کلاس دهم است و پسرم همکلاس هفتم است.
از مهمترین فعالیتهای اجرایی که بر عهده داشتید، برای ما بفرمایید؟
از دید خودم یک موقعیت بسیار خوبی که برای من یک فرصت شد این بود که همزمان با شروع مدیریتم برنامه طرح تحول نظام سلامت هم کلید خورد و در آن شرایط بستری فراهم شد تا بتوانیم تجربیات خوبی را کسب کنیم.
کارهای خوبی در آن زمان انجام شد که آن را یک افتخار و فرصت میدانم و با امکاناتی که طرح تحول در اختیار ما قرار داد در کنار سایر همکاران ارجمند بهویژه آقای دکتر شریعتی که در آن دوره معاون بهداشت بودند در این طرح، فعالیتهای ارزشمندی را انجام دادند و توانستیم به دستاوردهای خوبی برسیم.
خانم دکتر، نقش زنان در اجتماع را چطور ارزیابی میکنید؟
وقتیکه مدیر شبکه بهداشت و درمان شدم، در دانشگاه در شبکههای بهداشتی تابهحال مدیر خانم نداشتیم و من هم فردی بودم که سابق هیچگونه فعالیتهای مدیریتی نداشتم و تا حدودی در این زمینه بیتجربه بودم. ترسی هم در وجودم بود که در این حوزه چه فرآیندهایی را باید دنبال یا به سرانجام برسانم و بعد که وارد شدم همه همکاران و دوستان من را حمایت کردند ازجمله مدیر قبلی شبکه دکتر سلمانی و دکتر رشیدیان معاون بهداشت سابق که به من کمک فکری هم میدادند. از تجربیات همکاران استفاده کردم و کارم را به نحو احسن انجام دادم. متوجه شدم که جنسیت در عملکرد شخص تأثیر قابلتوجهی ندارد و شکر خدا جامعه دانشگاهی دیدگاه محدود و تنگنظرانه در این خصوص ندارد نگرانیهایم کمی بیدلیل بود و خدا را شکر هیچ مشکلی پیش نیامد.
به نظر من یک مانع جدی برای خانمها این است که به خودباوری برسند و اینکه در هر حیطه کاری و اجتماعی هستید خود را باور داشته باشید و مطمئن باشید علاوه بر اینکه در خانه مدیر هستید میتوانید در بیرون از منزل هم یک مسئولیت سنگینتری را بپذیرید و مشکلی هم پیش نمیآید. با مدیریت زمان و تقسیمکارها میتوانید فرآیندهای پیش روی خود را دنبال کنید و مطمئن باشید هیچ کاری نشدنی نیست.
معتقدم زنان میتوانند وقت خود را برای کارهای تخصصیتر و بزرگتر بگذارند. نباید از کاری ترسید؛ 24 ساعت شبانهروز در اختیار شماست میتوانید به کارهای عادیتر بپردازید یا اینکه میتوانید به کارهای مهمتر مشغول شوید و با تخصص آن را انجام دهید. در کل دنیا مدیران برتر و موفق خانم کم نیستند، این توانمندی در بانوان وجود دارد اما باید به این باور برسند و در تمامی عرصهها فعال وارد شوند.
چند سال سابقه کاری دارید؟
18 سال فعالیت میکنم.
خانم دکتر اگر به عقب برگردید، آیا با همین انگیزه و شور و اشتیاق که در وجود شما هست وارد محیط کار میشوید؟
انگیزه من روزبهروز بیشتر میشود. به نسل جوان هم توصیه میکنم که روزبهروز در محیط اجتماع فعالتر باشند. قطعاً با روز اولی که آدم سرکار میآید متفاوت است در مورد همه این درست است چراکه دیدگاه آدمها عوض میشود و هرروز تجربه جدیدی و مهارتهایی کسب میکنند و یک سری مسائل برای آنها روشنتر میشود، قرار نیست که افراد کار روز اولی که وارد محیط شدهاند را تا پایان دوره کاری شان انجام دهند تغییر در حوزه کاری باعث موفقیتهای بیشتر میشود. تفاوت در نوع نگرشم عامل انگیزه من شده است. تغییر میتواند انگیزه افراد را تقویت کند و توانمندی آنها را بالا ببرد. با تغییر مداوم نگرش و مسئولیتهایی که به آنها سپرده میشود میتوان انگیزه افراد را تقویت کرد. حقیقتاً کار من یکنواخت نبوده است قدمبهقدم کارهایی که یک پزشک میتواند در سیستم بهداشت انجام دهد را انجام دادم.
در ابتدا در دارالشفای حرم حضرت امام خمینی (ره) بهعنوان پزشک، سپس در مرکز بهداشت و درمان فیروزآباد که یک مرکز روستایی است کارکردم و بعدازآن هم در مراکز بدر و شهید یغمایی به خدمت پرداختم. سپس بهعنوان پزشک مشاور تالاسمی در مرکز نیک نژاد فعالیت کردم و در اواخر سال 1383 بهعنوان کارشناس بیماریهای غیر واگیر به ستاد شبکه بهداشت و درمان ری آمدم، حدود سال 1386 کارشناس مسئول واحد پیشگیری و مراقبت از بیماریها شدم و از سال 1392 تاکنون هم به سمت مدیر شبکه ری هستم؛ بهطورکلی در تمام حوزهها داشتم و کارکردم به خاطر همین هم روزبهروز انگیزهام نسبت به کاری که انجام میدهم کم نشده است بلکه بیشتر به آن ایمان آوردهام و به اهداف والا و انسانی حوزه بهداشت اعتقادم بیشتر شده است.
از طرحهای جهادی که در شبکههای بهداشت و درمان در حال اجرا برای ما صحبت کنید؟
شروع طرحهای جهادی از سال 1393 بوده است که در اولین مرحله توسط خود
دکتر علی جعفریان در دانشگاه انجام شد و بهصورت سازمانیافته و منسجم هر فصل دو برنامه در مناطق محروم شهرستان ری اجرا میشد مورد استقبال مردم قرار داشت و برنامه خوبی بود. قطعاً ما در مناطقی هستیم که کارهای فوقبرنامه نیاز داریم و با توجه به امکاناتی که در اختیارداریم و شرایط اجازه میدهد افرادی هستند که تمایل دارند در عرصههای فعالیت گروههای جهادی حضورداشته باشند که معاونت فرهنگی هم از این ظرفیت استفاده میکند و برنامههایی در مناطق نیازمند اجرا میکند. البته خیلی جای کار دارد چراکه در حال حاضر ظرفیتی که واقعاً وجود دارد برای انجام کار در مناطق محروم استفادهنشده است.
![](../../uploads/1/tajikyyy.jpg)
علت موفقیت خود را در چه چیزی میدانید؟
تلاش صادقانهای که انجام دادهام. کارم را دوست داشتم و مسئولیتی هم که به من سپرده شد تلاش میکردم که آن را به نحو احسن انجام دهم و تا امروز هم از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکردهام؛ همیشه راههای مختلف را امتحان میکنم تا کار را به سرانجام مطلوب برسانم. از کار و سختیها نترسیدم. البته همیشه خانوادهام من را حمایت کردهاند. درواقع ما ایرانیها سیستم حمایت خانواده راداریم و جزو فرهنگ ما است. مواقعی بوده که به علت جلسه یا کاری که پیشآمده دیروقت به خانه رفتم و یا صبح خیلی زود از منزل خارج شدم در اینگونه مواقع در سالهای اول بهویژه پس از شهادت همسرم حمایت اعضای خانوادهام کمک بزرگی به من کرد. خوشبختانه حالا فرزندانم بزرگتر شدهاند و یاد گرفتهاند که خیلی از کارهایشان را انجام دهند و میدانند که مادر ما شغلی دارد که باید در قبال آن پاسخگو باشد و در بعضی از روزها زمان بیشتری را خارج از منزل است و باید مسئولیت زندگی را بپذیرند، با توجه به تمام این هماهنگیها که خارج محیط کار وزندگی ایجاد کردم و تلاشی که انجام دادهام قطعاً بازهم مشکلاتی وجود دارد که برای همه افراد بهویژه زنان وجود دارد که البته اینها را رمز موفقیت خودم می دانم از خودم راضی هستم و حس خوبی دارم. خودم را موفق میدانم و با هیچکسی خودم را قیاس نمیکنم.
با توجه بهاتفاق ناگواری که برای همسر شما در حادثه منا پیشآمده از شما همیشه بهعنوان فرد بسیار صبور یاد میشد؟ علت آن چیست؟
صبر موضوعی است که ما در دین و فرهنگ داریم. روزی به دنیا میآییم و روزی از دنیا میرویم و این بخش از زندگی ما که در آن هستیم بخش گذرایی است، متأسفانه من از دوران کودکی با این موضوع شدیداً مواجه شدم در سن کم و بافاصله کمی برادر و پدرم شهید شدند این برای من کاملاً ملموس بود که الآن که از پدرم خداحافظی میکنم بار آخری است که میبینمش یا نه! اتفاق تلخ دیگری که در آن دوره برای ما افتاد اینکه تقریباً 13 سال بلاتکلیف بودیم که گفته بودند پدرم شهید شده اما چون مستندات محکم نبود که بتوانیم آن را بپذیریم و بعد از 13 سال در تفحصهایی که میکردند جنازه پدرم را آورند و قطعی کردند و ما پذیرفتیم 13 سال در چنین شرایطی زندگی کنی خیلی سخت و دردناک است خود این موضوع به انسان صبر را میآموزد تجربه باعث میشود که بتوانی خودداری کنی و به ادامه فعالیتهایت بپردازی. دقیقاً مشابهتی بین کودکی خودم با فرزندانم پیش آمد در زمان شهید شدن پدرم، من و برادر کوچکم دقیقاً هم سن دختر و پسرم بودیم هرچند این موضوع برای فرزندان من کوتاهتر بود؛ اما ما 13 سال چشمانتظار بودیم اما در مورد همسرم این انتظار حدود سه ماه زمان برد تا وقتیکه بهطورقطع پیکر همسرم را به ما تحویل دادند و بچهها با این اتفاق تلخ کنار آمدند.
خیلی سخت است تجربهای که خودم داشتم باید به اینها هم تفهیم میشد که دنیا برای آنها به آخر نرسیده این اتفاق ممکن بود برای هرکسی پیش بیاد و بچههای دیگری هم هستند که به هر دلیلی بیماری، تصادف و ... والدین خود را از دست میدهند آنها هم زندگی خود را میکنند من خودم را برای فرزندانم مثال میزدم خودم در همین سن بودم که این اتفاق برای ما افتاد با دخترم هم سن بودم و به پسرم میگفتم دایی با شما هم سن بوده برایشان مثال میآوردم و سعی میکردم این غم و غصه گذرا باشد اینکه هیجاناتشان تخلیه شود و ناراحتی هایشان را ابراز کنند اما زندگی فلج نشود در عین اینکه ما مثلاً صبح یک خبر بد شنیده بودیم میرفتم پزشکی قانونی و صحنههایی می دیدم که روحیهام خراب میشد می امدم خانه کمی استراحت میکردم بعد بچهها را میبردم بیرون تا روحیه شان عوض شود. میدانستند که من درگیر این موضوع هستم اما سعی میکردم که این تنشها را به بچهها منتقل نکنم بهغیراز بلاتکلیفی که خودشان حس میکردند دیگر چیز اضافهتری را انتقال نمیدادم. تجربه دوره خودم که خیلی صدمه خوردم بهعنوان یک بچه 12 ساله را به بچهها خودم منتقل نکردم.
سعی میکردم ناراحتیام را در جمع نشان ندهم، دوست ندارم دیگران را ناراحت کنم و با این قضیه کنار آمدم و آن را پذیرفتم و دنبال راهکار برای آن بودم و مشکلم را مدیریت کردم و شرایط را برای دو فرزندانم بهتر نشان میدادم و با کمک روان شناسان شرایط را بهتر برای خودم و فرزندانم آماده میکردم و سعی میکردم صدمهها را کمتر کنم.
از برنامههای آینده که پیش روی دارید، بفرمایید؟
در حوزه مدیریتی تجربه خوبی کسب کردم. قطعاً هم در طولانیمدت انسان در یک محیط نمیماند به نظرم حوزه کاری ازنظر جغرافیایی باید در تغییر و تحول باشد؛ دوست دارم در این حوزه تجربیاتم بیشتر شود. در زندگی شخصی هم قطعاً برنامههای من فرزندانم هستند دلم می خواهد زمینه را ازهرجهت برای رشد و شکوفایی استعدادهای بچهها فراهم کنم که پیشرفت خوبی داشته باشند و برای خودشان و کشورشان مفید باشند. تحصیل بچههایم خیلی برایم مهم است؛ سرمایهگذاریهای من بیشتر روی فرزندانم است. در خانه هم سیاست من این است که زمینه و بستر را فراهم میکنم تصمیمگیری را به خودشان میسپارم؛ در تمامی حوزهها و فوقبرنامهها برای بچه هایم وقت می گذارم در آخر هفته هم عین یک روز کاری در کنار بچههایم هستم. تلاش میکنم از جنبههای مختلف به فرزندانم برسم تا آدمهای مفیدی برای جامعه باشند.
سخن پایانی؟
خوشبختانه در یک محیط فرهنگی و علمی کار میکنیم ولی در کل من بهعنوان یک مدیر شبکه در حال فعالیت هستم و با حوزههای مختلف کاری در جامعه روبرو هستیم. به نظر میآید اگر برای انجام کاری یک مدیر مرد 10 واحد نیرو صرف میکند یک خانم در حال حاضر باید بدون اغراق 15 واحد نیرو بگذارد اما این شدنی است خانمها نباید بترسند؛ باید در حوزههای مختلف وارد شوند. بانوان میتوانند کارها را بهخوبی انجام دهند. بارزترین ویژگیهایی که خانمها دارند همان بحث همدلی و احساس خاص مادرانه است که در محیطهای کاری کمککننده است. یک زن میتواند یک نسل را تربیت کند اینیک موهبتی است که خداوند فقط به بانوان داده است و باید از این صفت و ویژگی هم در محیط کاری به نحو احسن بهره بگیرند. به نظرم خانمها باید به خودباوری برسند؛ دوست دارم و تلاش میکنم در محیط کاری خودم این را شاهد باشم آرزوی من این است حداقل به یک تساوی برسیم و کسانی که شایسته هستند به درجههای بالاتر برسند. توصیه میکنم کارکنان سیستم سلامت کشور که بیشتر بانوان هستند خودشان مدیریت را به عهده بگیرند البته که در ایران هیچ مانعی وجود ندارد، اما اگر مانعی هم هست با صبوری و توکل به خدا از سر راه برداشته خواهد شد.
خبرنگار: الهام علی
عکس: حسین حاج رضایی
(خبر مرتبط ): مصاحبه نوروزی دکتر فاطمه تاجیک - فروردین 1393
متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید: