• تاریخ انتشار : 1402/04/05 - 08:27
  • تعداد بازدید کنندگان خبر : 310
  • زمان مطالعه : 17 دقیقه

سردار شهید سلیمانی: اول آرزو می کنم کتاب خاطرات زندگی شما را خودم بنویسم

خبرگزاری فارس به قلم زهرا طلوعی پرکوهی مصاحبه ای را با عنوان «د مثل درد» خراشیدن گلو برای نفس کشیدن! در رابطه با خدمات دکتر ناصر عمادی از اساتید دانشگاه علوم پزشکی تهران و دارنده مدال فلورانس نایتینگل منتشر کرده بود که با توجه اهمیت خدمات و تقدیر از فعالیت های ایشان در سایت معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تهران باز نشر می شود.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران معاونت فرهنگی و دانشجویی، پزشک بدون مرز ایرانی می گوید؛ در محور حاج عمران وقتی حمله شیمیایی اتفاق افتاد، وقتی برای کمک حاضر شدیم دیدم یکی از رزمندگان برای اینکه به حالت تهوع و احساس خفگی اش پایان دهد؛ درحالی که کف و خون زیادی در دهان و مجاری تنفسی اش جمع شده بود و گاز اعصاب مرکز تنفسش را از بین برد ولی برای باز کردن مجرای تنفسی گلویش را خراش داد تا بتواند به راحتی نفس بکشد.
یک اتفاق، ای کاش و شاید یک حسرت بزرگ باعث شد وارد این مسیر شود، راهی پرفراز و نشیب که کارنامه پرافتخارش را سر زبان ها انداخت.
حملات شیمیایی دولت وقت عراق به ایران اسلامی در دوران دفاع مقدس یکی از فجایع انسانی رخ داده در قرن اخیر بوده که به شکلی عمدی و آگاهانه توسط استکبار جهانی و غرب، مورد غفلت قرار گرفته و به آن پرداخته نشده است اما پزشک برون مرزی ایرانی که این واقعیت را به خوبی درک کرد و خود نیز یکی از قربانیان سلاح شیمیایی بوده در عرصه بین الملل تلاش کرده تا این حقایق را بازخوانی کند.
انجام تحقیقات در مورد جانبازان شیمیایی احساس مسؤولیت و تکلیف با علاقه بسیار برایش تبدیل شد تا بتواند از دریچه علم، مظلومیت جانبازان و شهدای شیمیایی را به دنیا اعلام کند تا همه بدانند در طول 8 سال دفاع مقدس ملت ایران متحمل چه مصائبی شده است؟!
نفسش گرم است نه برای ایران بلکه برای کل جهان، طبابت های داوطلبانه در ایران، عراق، کنیا، تانزانیا، سومالی، غنا، نیجریه، بروندی، آفریقای جنوبی، زیمبابوه و افغانستان داشته است.

از شاخ آفریقا تا عراق

دکتر ناصر عمادی همان پزشک بدون مرزی است که در حد دایر ه المعارف از سلاح های شیمیایی اطلاعات زیادی دارد که در این گزارش زوایای مختلف این پزشک در دوران دفاع مقدس، دوران تحصیل و طبابت، دوره آموزش مبارزه با سلاح های شیمیایی، دوران کمک به مردم دنیا از آفریقا تا عراق، انتشار مقالات علمی و حضور در کنگره های جهانی برای دفاع از مظلومیت جانبازان شیمیایی و 8 سال دفاع مقدس و بالاخره کسب مدال جهانی برای ایران و کسب مهر، محبت و تحسین حاج قاسم را می خوانیم.

پزشکی که مورد تفقد سردار دل ها قرار گرفت

ایده، عمل و تلاش برای نجات جان مجروحان از دوران دفاع مقدس تا شهرهای جنگ زده عراق و شام از حمله داعش و صهیونیست ها و بیابان های آفریقا برای درمان کودکان و بیماران آفریقایی گرفتار آمده به بیماری اچ آی وی و ایدز این چنین طبیب ایرانی در آغوش شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی مورد تفقد قرار داده تا اثبات کند ابراز مهر و محبت به عالم هستی و بشریت مسؤولیت و رسالت اول و آخر یک طبیب است و جمله مهم سردار دل ها را در لحظه همین با خودش تکرار می کند که گفته بودند؛ «آقای دکتر اول آرزو می کنم کتاب خاطرات زندگی شما را خودم بنویسم و دوم اینکه در این دوران سخت همیشه طبیب باقی بمانید
این پزشک بدون مرز قبل از اینکه دانشجو شود، عازم جبهه شد؛ وی سال های 64، 65 و 66 را در مناطق عملیاتی و پشتیبانی جبهه غرب و جنوب کشور به عنوان رزمنده سپری کرد.
دکتر سیدناصر عمادی حرف هایش را با تاثیرات ناگوار سلاح شیمیایی شروع می کند؛ جنگ امروز جنگ مخفی و پنهان است که آثار و صدمات بیشتری از سلاح و مهمات دارد و این موضوع مورد توجه بسیاری از کشورها است، به همین دلیل برخی از کشورها به سلاح هسته ای، بیولوژیک و شیمیایی روی آوردند.
به گفته این پزشک، اولین بار بحث سلاح شیمیایی توسط آلمان در جنگ جهانی اول علیه کشور هلند مطرح شد، به این دلیل که با وجود پایین بودن حجم سلاح، اما آسیب و صدمات به مراتب خیلی بیشتری در مقابل سلاح انفجاری دارد و در کنار آن پایداری سلاح شیمیایی بیشتر بوده و در نتیجه در محیط، حتی روی گیاهان و حیوانات اثر سوء و ناگواری به همراه دارد.

کشوری که هم رفیق دزد بود و هم شریک قافله، از این رو تلاش می کرد با ایجاد موازنه ای دو طرفه، هم تولید سلاح شیمیایی کند و هم در درمانش مشارکت داشته باشد؛ غافل از آنکه روزگاری دست شیطانی اش بر همگان رو و رسوای مجامع جهانی خواهد شد.

کاربرد انواع سلاح شیمیایی

این پزشک اضافه می کند: کشورهایی که از نظر مسائل اعتقادی سطحش پایین باشد، در جنگ از سلاح شیمیایی استفاده می کند، به طوری که در سال های 62 و 63 مکررا کشور عراق در جنگ علیه کشورمان از سلاح شیمیایی استفاده کرد؛ سلاح هایی مثل انواع خفه کننده، عامل خونی، تاول زا یا خردل و دیگری گاز اعصاب...
عمادی می گوید: در واقع سلاح شیمیایی از نوع گاز اعصاب در بحث کشتار دسته جمعی ناگوار و وحشتناک مورد استفاده قرار می گیرد و در مقابل گاز تاول زا یا همان خردل به این دلیل که باعث مرگ آنی نمی شود ولی صدمات زیادی در مناطق عملیاتی به دنبال دارد، استفاده می شود؛ به این دلیل که طی سال های سال ممکن است تاثیرات ناگوار آن در مناطق مورد حمله وجود داشته باشد.

صحبتم را با مثالی ادامه می دهم، هفتم تیر ماه سال 66 کشور عراق چند بار از بمب شیمیایی علیه ایرن استفاده می کند، در ساعات نخست 20 شهید و 5 تا 8 هزار مصدوم با درگیری ریوی، پوستی به جاگذاشته شد اما در مقابل در کرمانشاه از گاز اعصاب استفاده شد که نزدیک به 200 نفر در دو ساعت به شهادت می رسند.

تجربه بمباران شیمیایی نشان داده، در واقع دشمن اگر بخواهد جایی را تصرف کند از گاز اعصاب می کرد که بعد از دو ساعت از محیط پاک می شود اما شهر سردشت را که نمی توانست تصرف کند و در این زمینه قدرتی هم نداشت، از گاز تاول زا استفاده می کرد؛ به طوری که در 250 حمله شیمیایی در منطقه سردشت 100 هزار نفر شهید و یک میلیون نفر مصدوم شیمیایی شدند.

ایران؛ بزرگ ترین قربانی سلاح شیمیایی

این پزشک می گوید: کشور ما ایران بزرگ ترین قربانی سلاح شیمیایی است ولی در مقابل در متروی ژاپن شاید تعداد کشته ها اندک باشد اما بسیار مورد توجه قرار می گیرد، ولی کشوری با حجم بالای آسیب آن چنان که باید مورد توجه قرار نمی گیرد که این موضوع رسالت مهمی را متوجه رسانه ها هم به لحاظ علمی و تاریخی کرده و ضرورت بازخوانی این اتفاقات را بیشتر می کند.

خراشیدن گلو برای نفس کشیدن

یادم هست در محور حاج عمران وقتی حمله شیمیایی اتفاق افتاد، چند ساعت بعد از حمله در منطقه برای کمک حاضر شدیم، خاطره یکی از شهدا که گلوی خود را خراشیده بود فراموش نمی کنم؛ این شهید تصورش بر این بود با خراشیدن گلو می تواند به حالت تهوع و احساس خفگی اش پایان دهد؛ درحالی که کف و خون زیادی در دهان و مجاری تنفسی اش جمع شده بود و  گاز اعصاب مرکز تنفس این فرد را از بین برد ولی شهید برای باز کردن مجرای تنفسی گلویش را خراش داد تا بتواند به راحتی نفس بکشد، این صحنه برایم خیلی زجرآور بوده و هست و همواره با یادآوری سلاح شیمیایی تصویر این شهید برایم تداعی می شود.

همه چیز از یک ای کاش شروع شد

عمادی یادآور می شود: در همان محور حاج عمران در جبهه فاو حضور داشتم و قرار بود چهار نفر از رزمندگانی که جانباز شیمیایی بودند را برای ادامه درمان به درمانگاه برگردانم، در راه یکی از آنها شهید شد، دیدن درد و رنج خیلی برایم دشوار و جانسوز بود، چند ساعتی هم طول کشید تا آنها را به درمانگاه برسانم، در این مسیر با خودم گفتم چرا پزشک نیستم تا بتوانم تاول و زخم خردل بر پوست همرزمانم را درمان کنم، این اتفاق مسیر آینده ام را ترسیم کرد و انگیزه و دلیلی شد تا پزشک شوم و پایان نامه های دوره طب عمومی و تخصصی ام را به عوارض پوستی جانبازان شیمیایی اختصاص دهم.

خاطره مجروح شدن در جنگ

وی بیان می کند: یک هفته بعد از  13 شهریور ماه سال 66 در همان محور حمله شیمیایی اتفاق افتاد، من بیهوش شدم و سپس به همراه تعدادی دیگر از مجروحان ما را داخل مینی بوس کردند همانند سالن بدون صندلی بودند، تعداد زیادی مجروح بودم، بین راه به هوش آمدم وقتی دیدم تعدادی زیادی مجروحان کنار هم هستیم، دوباره بی هوش شدم و به بیمارستان امام خمینی در شهر نقده اعزام کردند، از شهر نقده به ارومیه اعزام و در نهایت به بیمارستان تهران بردند که البته پیش از آن هم در سال 65 در منطقه عملیاتی فاو شیمیایی شده بودم.

تکرار خاطره بعد از 30 سال

عمادی ادامه می دهد: نکته جالبش اینجاست درست 30 سال بعد 24 اسفند ماه سال 96 با من تماس گرفته و از من برای کمک به مجروحان بمباران شیمیایی جنوب کرکوک در اقلیم کردستان عراق که داعش آنجا را مورد حمله شیمیایی قرار داد کمک خواسته شد تا حضور یابم، وقتی به کردستان می رفتیم درست از همین مسیری می رفتیم که ما را زمان زخمی شدن به بیمارستان انتقال دادند، بعد از 30 سال همان خاطرات برایم تداعی شد؛ آن هم سال های بعد زمانی که برای کمک می رفتیم؛ یعنی 30 سال قبل عراق کشور را مورد حمله بمباران شیمیایی قرار داده بوده و اکنون بعد از این همه سال ما برای کمک به کشوری می رفتیم که به ما حمله کرد، پس نتیجه اینکه از 30 سال پیش حمله شیمیایی وجود داشت و حتی روزهای آینده هم وجود دارد و هیچ گاه نباید از حمله شیمیایی دشمن غافل شویم؛ چراکه دشمن از این سلاح شیمیایی برای اهداف خود استفاده می کند.

همان سال هم به عنوان جهادی ترین پزشک کشور،  به دلیل ارائه خدمات پزشکی در مناطق محروم ایران و نیز به آوارگان حمله داعش در کردستان عراق معرفی شد.
وی می گوید: آنچه امروز می خواهیم به آن توجه کنیم، این است  که در حلبچه شهر عراق وقتی ایران آنجا را تصرف می کند صدام به پسرعموی خود دستور می دهد شهر را بمباران شیمیایی کند، نزدیک به 5هزار نفر در عرض دو ساعت به شهادت می رسند، چون این شهر در آستانه تصرف بود و عراق از این بمب برای رسیدن به هدف خود استفاده کرد و ما باید از این تجربه بزرگ درس بگیریم که همیشه احتمال یا خطر بمباران شیمیایی وجود دارد؛  کما اینکه داعش در جنگ با عراق و سوریه هم از این سلاح استفاده کرد و باید در معرض حمله تروریستی کاملا هوشیار باشیم.
تجربیات آن روزها به ما گوشزد می کند از پنجره علم و دانش و تجربه صحبت و گفت وگو کنیم و با اطلاع و داشتن از سلاح شیمیایی نه تنها حفظ و حراست از جان خودمان، بلکه جلوی تاثیرات آن برای نسل آینده را بگیریم.
این پزشک یادآور می شود: البته این هم ناگفته نماند در سال 66 رشته پزشکی قبول شدم ولی تا شروع تحصیلم در دانشگاه 6 ماه زمان برد، به همین دلیل تصمیم گرفتم در مناطق عملیات حضور یابم که مورد حمله شیمیایی واقع شده و به مرکز درمان مجروحان در تهران منتقل می شوم و چند ماهی هم درمانم طول کشید.
وقتی وارد دانشگاه شدم هم بعد از دوران طب عمومی، در سال 79 دوره تخصصی پوست را شروع کردم و سال 84 تحصیلات را به اتمام رساندم، همیشه صحنه حملات جنگ را مکررا می بینم و کسانی که مجروح شدند در ذهنم تداعی می شود پس بر خود تکلیف می دانم که این حوادث را بازگو کنم تا دنیا از اتفاقات تلخی که کشورمان را تحت تاثیر داد، با خبر شود.

به گفته این پزشک، مطالعه مقالات و پایان نامه هایم علاوه بر اینکه گزارشی از آثار، عوارض و تبعات جنگ شیمیایی را در جانبازان شیمیایی بررسی کردم، بلکه از حق وحقوق آنها هم دفاع می کنم؛ به همین دلیل تعدادی از مقالاتم به عنوان رفرنس در دادگاه لاهه برای دفاع از حقوق جانبازان شیمیایی استفاده شده و به عنوان یک منبع علمی مورد محاسبه قرار می گیرد و این وظیفه من است.

چاب مقاله ای باعنوان شهدا در مجله ساینس

عمادی اضافه می کند: نوشتن مقالات علمی از آثار پوستی خردل بر رزمندگان دفاع مقدس علتی شد تا تبعات و عوارض درازمدت آن در ژورنال های معتبر آمریکایی و انگلیسی منتشر شود و به همین علت به لطف خدا توانستم در کنگره های بین المللی در کشورهای آمریکا، فرانسه، سوئیس، آلمان حضور یابم و به عنوان سخنران از تبعات جسمی و پوستی جانبازان شیمیایی دفاع کنم.

وی خاطرنشان می کند: موضوع مهم اینکه تعدد مقالات منتشرشده و سخنرانی ها هم دلیلی شد تا به عنوان داور تعدادی از ژورنال آمریکایی و اروپایی انتخاب شوم، این را ازآن جهت بیان می کنم که می دانم جانباز شیمیایی با چه درد و رنجی دست و پنجه نرم می کند و به عنوان متخصص از جایگاه و مقام همه جانبازان شیمیایی دفاع می کنم.

پزشکانی که درد شیمیایی را لمس کردند

این پزشک بیان می کند: از نگاه و پنجره علم و دانش می توانیم به تمام دنیا اعلام کنیم چه اتفاقاتی در کشورمان رخ داد، در سال 2018 در مصاحبه ای با ریچارد استون، نماینده مجله ساینس به توضیح اتفاقاتی پرداختم که به عنوان یک داوطلب بسیجی در منطقه حاج عمران بر من گذشته بود؛ زیرا ادعا شده بود، همه مطالعات عامل شیمیایی جانبازان یا شهدای شیمیای در ایران تحت تاثیر یا نفوذ عوامل سیاسی هستند، در آن زمان ریچارد استون به عنوان مسؤول امور بین الملل به ایران آمده بود تا سؤالش را بپرسد؛ سؤالش هم این بود این همه مقالات و مستندات چیست و چطور وارد این مطالعات شدید؟ در پاسخ با اشاره به عکس لندرور سبزرنگ مرداد 66 که در مجله شان چاپ شده بود؛ گفتم: «محور حاج عمران بودم که رژیم بعث عراق حمله شیمیایی کرد، مدت دو ساعت و نیم طول کشید تا به عنوان راننده آن لندرور، چهار مصدوم شیمیایی که شرایط نامساعدی داشتند را به بیمارستان امام خمینی نقده منتقل کردم، وقتی به بیمارستان رسیدیم، یک رزمنده براثر تاول های زیاد صورت و بدن و مشکلات تنفسی شهید شد. در آن روز پزشک نبودم ولی خودم را سرزنش و آرزو کردم؛ ای کاش یک پزشک بودم و می توانستم جان رزمنده عزیزی را نجات دهم و همان جا بود که تصمیم گرفتم یک متخصص پوست شوم

عمادی اضافه می کند: نماینده مجله ساینس خیلی تحت تاثیر قرار گرفت و از من خواست تا ماجرای این جنگ را در مجله منتشر کنم تا به دنیا ثابت شود پزشکان ایرانی که تا به امروز مقاله ارائه می کنند؛ خودشان جانباز شیمیایی هستند و آنچه اعلام می کنند خود واقعیت است و هرگز تحت تاثیر موضوعات سیاسی و دیپلماتیک واقع نمی شوند و متوجه شدم شما از نگاه علمی از کشورتان دفاع می کنید که برای من قابل دفاع است تاحدی که مقاله را به نام شهدا منتشر کرد.

آنقدر مقاله بنویسید دنیا بفهمد

وی یادآور می شودشهید فاطمه حداد جانباز 70 درصد شیمیایی سردشتی، هر وقت به دلیل وخامت حال در بیمارستان ساسان تهران بستری می شد تماس می گرفت تا به دیدارش بروم و آخرین دیدارمان چهار ماه قبل از شهادتش بود برایم گفت، من 17 ساله بودم، مجروح شیمیایی شدم فقط خودم می دانم چه صدماتی در وجودم هست، دیگر زندگی برایم سخت شد روزی 12 آمپول تزریق می کنم و دیگر تحمل ندارم ولی از شما انتظار دارم آن قدر مقاله بنویسید و کنفرانس های بین المللی شرکت کنید تا دیگر هیچ گوشه ای از دنیا حمله شیمیایی نداشته باشیم؛ برایم خیلی مهم و ارزشمند بود اینکه این خانم حتی در لحظه آخر دنیا آرزو می کرد که این اتفاق برای کسی تکرار نشود.

این پزشک ادامه می دهدوقتی از این خانم سوال کردم چه آرزویی برای صدام دارید، در پاسخم گفت اینقدر مصیبت کشیدم، حتی برای دشمنم هم آرزو نمی کنم این میزان درد و رنج تحمل کند؛ در مقابل این حد از متانت و دلسوزی به عنوان یک پزشک در دنیا وظیفه بازخوانی این خاطرات بر دوشم سنگینی می کند.

ادعای کشورهای مدافع حقوق بشر

عمادی می گوید: کشورهای غربی و آمریکایی که مدعی بشردوستی هستند در جنگ ویتنام آمریکا از گاز باعنوان عامل نارنجی استفاده کردند که نه تنها باعث مرگ و میر افراد بلکه موجب تولد فرزندان معلول در نسل های بعد شدند و در کنارش گازی با عامل آبی استفاده کردند تا تمام مزرعه های ویتنامی ها نابود شود و هدف شان هم از این کار این بود کسی در فضای سبز استتار نشوند.
یا آلمان بزرگ ترین کشور تولیدکننده سلاح شیمیایی هم به آمریکا و عراق و حتی در جنگ  داعش هم کمک کرد؛ در جنگ جهانی اول مکررا سلاح شیمیایی استفاده کردند به طوری که 125هزار تن مواد شیمیایی علیه کشورها استفاده کردند.
اما در جنگ جهانی دوم باتوجه به آثار این سلاح به این نتیجه رسیدند در جنگ جهانی دوم کمتر استفاده کنند به طوری که آمریکا وقتی دید از سلاحی که ذخیره کرد، استفاده نکرد، نزدیک به 2 هزار نفر از سربازانش را از دالانی عبور دارد که در آن دالان گاز خفیف خردل متصاعد می شد تا اثرش را مشاهده کند و بتواند در حمله شیمیایی علیه کشوری استفاده کند ـ این موضوع برگرفته از کتابی با عنوان (veterans at Risk) است؛ ـ خاطراتی از دشمنی واقعا وحشتناک شان که حتی به خودشان هم رحم نمی کنند این مسئله پیام مهمی دارد.

توصیه های برای کاهش درد جانبازان شیمیایی

وی در ادامه توصیه ای به جانبازان شیمیایی می کند و می گوید؛ به تمامی جانبازان شیمیایی که از خشکی، خارش و اگزمای پوست رنج می برند و زندگی را برای آنها سخت می کند، که حتی برخی شب تا صبح نمی خوابند و در طول روز هم فعالیت شان را تحت تاثیر قرار می دهد، توصیه می کنم حتما از مرطوب کننده با ترکیبات روغن نارگیل و وازلین و سایر استفاده کنند، روی پوست کیسه و لیف نکشند و از پوشیدن لباس های آستین کوتاه و تنگ پرهیز کنند بلکه همیشه از لباس های نخی و گشاد استفاده کنند تا تمام بدن شان پوشیده باشد تا در فضای باز تحت تاثیر گردوخاک و یا گرده گل قرار نگیرند توجه به این نکات می تواند خیلی کمک کننده باشد.
همچنین موضوعی دیگر اینکه اگر زخمی در پوست شان دیدند به ویژه کسانی که در زمان جنگ از مشکل تاول رنج می بردند اکنون اگر در همان جای تاول جوش های قرمز رنگ دارد حتما به پزشک مراجعه کنند تا قبل از آسیب جدی بتواند از رنج خود بکاهند.

پزشکی که پیام آور صلح و دوستی است

این پزشک همچنان که روزهای سختی را برای نجات مجروحان و مصدومان در کشورهای خاورمیانه (عراق، افغانستان و پاکستان) و آفریقا (کنیا، بروندی، سومالی، تانزانیا، زیمبابوه و گینه ) در مقابل همه تهدیدات داعش، وهابیون و صهیونیست ها پشت سر گذاشتم تا به دنیا اعلام کند « دکتر عمادی ایرانی و مسلمان در تلاش برای ابلاغ تندرستی، محبت، صلح و دوستی به سراسر دنیا فارغ از نژاد، مذهب، ملیت و رنگ پوست است و اولویت اول برایش  سلامتی انسان های بی گناهی است که در جنگ و بلایای طبیعی گرفتار آمده اند

سید ناصر عمادی،  پزشک داوطلب ایرانی از منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا، موفق به دریافت مدال فلورانس نایتینگل در چهل و هشتمین دوره اهدای این مدال شده است.

  • گروه خبری : معاونت فرهنگی دانشجویی
  • کد خبر : 236962
علی محمدی فیض آبادی
تهیه کننده:

علی محمدی فیض آبادی

تصاویر

0 نظر برای این مقاله وجود دارد

نظر دهید

متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *