گردهمایی آموزشی بازتوانی قلبی در بیماران در مرکز قلب تهران برگزار شد

گفت‌وگو با دکتر مصطفی نجاتیان و دکتر مطهره حاتمی

بازتوانی قلبی یکی از ارکان درمان و پیشگیری بیماران قلبی است که در مرکز قلب به‌عنوان جزء لاینفک فرایند درمان محسوب می‌شود.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران، مرکز قلب تهران، پنجشنبه 6 آبان 1400 کلاس‌های آموزش تئوری بازتوانی قلبی با حضور جمع کثیری از بیماران قلبی در سالن اجتماعات مرکز قلب تهران برگزار شد.
این رده‌ها که به‌عنوان نقطه شروع فعالیت‌های آموزشی و عملی بیماران قلبی است همه ماهه برای بیماران قلبی عروقی که عمل جراحی قلب باز انجام داده اندوبالن واستنت گذاشته‌اند، برگزار و در ادامه، بیماران در بخش بازتوانی قلبی در 24 جلسه حرکات ورزشی و فعالیت‌های آمادگی جسمانی را تحت نظر متخصصین بازتوانی قلبی، متخصص طب ورزشی و کارشناسان این رشته به انجام می‌رسانند.

دکتر مصطفی نجاتیان مسئول بخش بازتوانی قلبی مرکز قلب تهران در گفتگویی با خبرنگار روابط عمومی به پرسش‌های وی پاسخ داد.
-در خصوص کلاس‌های آموزش بازتوانی قلبی که در این مرکز برگزار می‌شود مطالبی را برای ما بیان فرمایید.
در خصوص آموزش‌های قلبی مرکز قلب تهران نوع خاصی از آموزش‌های جامع را برگزار می‌کند و هر ماه این آموزش‌ها برای گروه جدید بیمارانی که تحت عمل جراحی قلب باز قرار گرفتن یا آنژیوپلاستی شدند برگزار می‌شود. این افراد در این کلاس‌ها با حضور خانواده‌شان شرکت می‌کنند و این روند به‌صورت یک الگوی منظم تکرار می‌شود.
علت برگزاری این کلاس‌های آموزشی این است که یکی از ارکان درمان بیماران قلبی، بازتوانی قلبی است. بازتوانی قلبی اهمیت بسیار ویژه‌ای در پیشگیری و درمان بیماران قلبی دارد و به خاطر همین موضوع در تمام مراکز علمی دنیا بازتوانی قلبی جزء لاینفک درمان بیماران محسوب می‌شود.
یکی از موارد و بخش‌های مهم بازتوانی قلبی، آموزش‌های جامع به بیمار است، منظور ما از آموزش جامع یعنی تمام آنچه بیماران لازم دارند در مورد بیماری قلبی‌شان بدانند باید به جزئیات گفته شود. این آموزش‌ها سه محور را دنبال می‌کند اول اطلاعات است، دوم به باور رساندن این اطلاعات است و سوم امید به زندگی است.

-این آموزش‌ها چقدر در روند درمان بیماران مؤثر است؟
یک بیمار قلبی که دچار حادثه شده، معمولاً نگران این است که آیا می‌تواند مانند قبل زندگی‌اش را اداره کند و به فعالیت‌های قبلی‌اش ادامه دهد؟ ورزش انجام دهد و به شغلش مانند قبل ادامه دهد یا حتی از گذشته هم بهتر و با علم و اطلاع بیشتری نسبت به گذشته فعالیت کند.
اغلب بیماران قلبی به‌واسطه آسیبی که می‌بینند بخصوص آسیب‌های روانی که به‌صورت طبیعی به بیماران قلبی القاء می‌شود که شما که سکته کردی، شما که جراحی شدی خیلی از کارها را دیگر نمی‌توانی انجام دهی و محدودیت‌هایی که اصولاً در ابتدای کار به بیمار داده می‌شود متأسفانه به‌عنوان سبک زندگی بیمار تلقی می‌شود و بیمار زمانی که آن دوران اولیه را طی می‌کند متأسفانه به دلیل ترس و واهمه‌ای که از فعالیت‌های ورزشی، فیزیکی و شغلی که ممکن است داشته باشد آنها را محدود می‌کند و همین محدودیت می‌تواند زندگی فرد را مختل کند و نتواند دیگر آن فعالیت‌های قبلی را انجام دهد و این امر باعث می‌شود که فرد دچار افسردگی و اضطراب‌های جدیدی شود و همین امر به‌عنوان سیکل معیوب باعث می‌شود که یک فرد فعال جامعه که 50 سال سن داشته و سکته کرده یا یک عمل جراحی انجام داده یا استنت گذاشته، نوع زندگی‌اش تغییر کند و این تغییر باعث شود که بیمار خانه‌نشین شود یا فعالیت‌هایش را انقدر محدود کند که کارهای گذشته را نتواند انجام دهد.
ما در آموزش ابتدا لازم است که اطلاعات راجع به خود بیماری را بدهیم و بگوییم که چه ریسک فاکتورهایی باعث این مسئله شده و آن را به باور بیمار هم برسانیم، نکته مهم همین است. خیلی از افراد می‌دانند که سیگار بد است، می‌دانند که ورزش کردن خیلی خوب است، می‌دانند که غذای چرب نباید مصرف کنند اما سیگار می‌کشند و غذای چرب می‌خورند و fh,[,nاینکه همه این‌ها را می‌دانند متأسفانه باور ندارند.
بنابراین چون این تجربه را هم نداشتند دچار یک حادثه شدند اما با این حال باز هم وقتی که مدتی می‌گذرد مبینیم فردی که سیگاری بوده بر می‌گردد به سیگار کشیدن، فردی که تحرک نداشته متأسفانه همچنان تحرک ندارد پس دادن اطلاعات به‌تنهایی نمی‌تواند خیلی باعث شود تا در زندگی فرد تغییری حاصل شود.
برای اینکه بیمار را به باور برسانیم تا این تغییرات را انجام دهد و شناختی را که در زندگی پیدا کرده است بتواند اجرا کند این خودش یک هنر، شناخت و علم است و فقط هم گفتاری نیست، ما در مرکز قلب تهران این باور را ایجاد می‌کنیم، در کلاس‌ها آن را نمایش می‌دهیم و در طول دوره بازتوانی هم آن را اجرا می‌کنیم و آن‌وقت است که بیمار دیگر آن را باور می‌کند.
نکته مهم‌تر از همه این‌ها بحث امید و برگشتن به زندگی فعال است، چیزی که معمولاً بیمار قلبی از آن منع می‌شود و ما این را در آموزش‌ها به‌وضوح نشان می‌دهیم و بیمار درک می‌کند و لمس می‌کند و زمانی که از کلاس خارج می‌شود چشمانش از خوشحالی برق می‌زند! و این باور برایش ایجاد می‌شود که می‌تواند به زندگی عادی برگردد و چون نمونه‌های عملی آن را به بیماران نشان می‌دهیم این باور بهتر ایجاد می‌شود به این صورت که بیماری که بعد از عمل نمی‌توانسته 10 قدم راه برود بعد از انجام بازتوانی می‌تواند ورزش سنگین انجام دهد و بیماری را نشان می‌دهیم که سکته کرده قلب عمل کرده و بعدازآن توانسته قله دماوند را فتح کند و این کلاس‌ها در حقیقت عینی و عملی است نه صرفاً تئوری و مجازی، بنابراین ما می‌بینیم که بیمارانمان تغییرات بسیار خوبی بعدازاین آموزش‌ها دارند و علاقه مند می‌شوند که در برنامه‌های بازتوانی شرکت کنند.
نکته دیگری که اهمیت دارد این است که بیمار این حس را پیدا می‌کند که از طرف این مجموعه حمایت می‌شود یکی از مشکلاتی که ما در کشور داریم این است که وقتی بیماری جراحی می‌شود بعدازآن رها می‌شود و نمی‌داند با این همه معضلی که دارد کجا باید برود و چه کاری باید انجام دهد و وقتی که می‌بیند که یک مجموعه منظم و کاملاً تخصصی آن را حمایت می‌کند و پاسخگو به تمام سؤالاتش است بسیار خوشحال می‌شود و علاقه‌مند می‌شود که واقعاً این برنامه را ادامه دهد و آن تغییر را در خودش ایجاد کند.
در مورد بازتوانی بیماران قلبی، متأسفانه ما چنین مجموعه‌ای را در کل کشور نداریم، اما در مرکز قلب تهران بخش بازتوانی وظیفه‌اش همین است و ما بیماران را بعد از اتمام دوره دوماهه بازتوانی، به‌صورت دوره‌های سه‌ماهه، چهارماهه، شش‌ماهه و حتی یک‌ساله پیگیر سلامتشان هستیم و این مجموعه در 20 سال گذشته توانسته است که این خدمت را به‌خوبی انجام دهد.
 
 
دکتر مطهره حاتمی متخصص قلب و عروق در گفتگو با خبرنگار روابط عمومی مرکز قلب در خصوص اهمیت بازتوانی قلبی در بیماران قلبی عروقی گفت:
هدف از برپایی کلینیک بازتوانی قلبی به‌طورکلی از دو جنبه تعریف می‌شود یکی پایه‌گذاری سیاست‌های مبتنی بر درمان و کمک به بازگشت موجه و سریع‌تر بیماران به زندگی روزمره خود و دوم آموزش بیماران با هدف پایه‌گذاری رفتارهای صحیح سلامتی در درازمدت.
 ازآنجا که اصولاً پایه‌گذاری رفتار صحیح در بازه زمانی بلافاصله پس از یک رخداد ناخوشایند و خطرآفرین، بیشترین میزان اثربخشی را دارد، لذا تلاش مجموعه بر آن است که در کوتاه‌ترین زمان ممکن، بیماران وارد سیستم بازتوانی قلبی شوند.
تصویری که در ذهن عموم از بازتوانی قلبی وجود دارد، صرفاً انجام تمرینات ورزشی تحت نظر پزشک و پرستار است، ولی بجاست که گفته شود، بازتوانی قلبی بسیار جامع‌تر و بزرگ‌تر از این تصوراست که تنها هدف قرار دادن وضعیت فیزیکی بیماران مدنظر باشد، درحالی‌که هدف ما در کلینیک بازتوانی قلبی، تغییر درزمینهٔ های مختلف زندگی بیماران است و پروتکل بازتوانی قلبی مرکز قلب تهران نیز بر همین اساس نوشته شده است، ازجمله حوزه‌هایی همچون کنترل ریسک فاکتورهای قلبی عروقی بیماران، بررسی وضعیت تغذیه، مشاوره جهت کاهش وزن، بررسی عوامل استرس‌زا و عوامل روانی که در بهبود کیفیت زندگی بیماران اثرگذار است، تأکید بر ترک سیگار، دادن برنامه‌های عملیاتی و کمک به بیماران جهت انجام آنها و درنهایت، اطمینان از وجود کمی وکیفی اثربخشی درمان های دارویی در بیماران، ازجمله حوزه‌هایی است که در بازتوانی قلبی پوشش داده می‌شود.
 همان‌طور که می‌بینید تمامی این اقدامات در مکان‌های دیگری در بیمارستان نیز انجام می‌شود اما نکته قوت بازتوانی قلبی آن است که در بازه‌ای وارد عمل می‌شود که بیماران بیشترین تمایل و پذیرش را نسبت به تغییر در سبک زندگی خوددارند.
لذا انجام این اقدامات امکان‌پذیر نیست، مگر با تعامل بین بیمار، پزشک، روانشناس متخصص تغذیه و پرستاران، بنابراین برپایی کلاس‌های آموزشی باهدف تحت پوشش قرار دادن موضوعات فوق می‌تواند اقدام خوبی برای پیشبرد اهداف بازتوانی قلبی باشد.

 

کلمات کلیدی
مهدی  گلپایگانی
تهیه کننده:

مهدی گلپایگانی

0 نظر برای این مقاله وجود دارد

نظر دهید

متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *