• تاریخ انتشار : 1399/09/19 - 11:08
  • تعداد بازدید کنندگان خبر : 1321
  • زمان مطالعه : 9 دقیقه

دکتر ترابی: برای برندآفرینی در دانشگاه نیاز به تمرکز بر «آرمان مشترک» داریم

مدیر روابط عمومی دانشگاه در بیست و هشتمین جلسه خوش‌نامی دانشگاه علوم پزشکی تهران مفهوم «رضایت»، «فرآیند انگیزش» و «هرم مازلو در برندسازی» را تشریح کرد و بحث «فناوری عملکرد منابع انسانی» را از مباحث فوق‌العاده جدی در برندینگ دانست.

به گزارش روابط عمومي دانشگاه علوم پزشکي تهران، دکتر ماشاءاله ترابی سه‌شنبه 18 آذر 99 در سالن شورای طبقه هشتم ستاد مرکزی دانشگاه گفت: اگر بخواهيم از ناحيه امن بيرون بياييم و بتوانيم در يک مسير مداوم يادگيري و رشد قرار بگيريم بايد بتوانيم تغييراتي در خودمان به وجود بياوريم. هر محيطی شرايط خاص خودش را دارد گاهي اوقات ملايم و گاه ناملايم است و گاهي سخت و گاهي آسان؛ آنچه باعث می‌شود که ما پيشرفت کنيم اين است که بتوانيم از درون، خودمان را بسازيم.
وي با اشاره به فرمايش حضرت علي (ع) که «تفکر، شخص را به‌سوی خوبی‌ها و عمل به آن فرا می‌خواند» بر تفکري که به سمت خلاقيت و سازندگي حرکت کند تأکید کرد و افزود: در برندينگ دو موضوع برجسته است يکي شناساندن خوبی‌ها و تميز دادن بين خوب و بد و دومي، ايجاد انگيزه، کشش و عمل به‌سوی به نیکی‌های درک شده است.
مدير روابط عمومي گفت: اگر از ساحلي که هستيم جدا نشويم هیچ‌وقت فرصت کشف چيزهاي جديد و يادگيري و رشد را پيدا نمی‌کنیم؛ اين ساحل همان منطقه امن است که ما در آن قرار داريم اگر بخواهيم هميشه در ساحل امن خود بمانيم رشد و پيشرفتي هم نخواهيم داشت.
دکتر ترابي با اشاره به مفهوم «رضايت» در معناي عام و رضايت شغلي به‌صورت خاص افزود: رضايت يک حالت «احساسي و رواني» است تا «ميداني و محيطی»؛ بدين معني که يک فردي که راضي است اصولاً انساني است که خوبی‌ها را بيشتر می‌بیند بنابراين نوع نگرش در اين احساس رضايت فوق‌العاده مهم است. در رضايت شغلي درواقع نوعي احساس مثبت فرد به شغلش وجود دارد که عواملي مثل شرايط کاري، نظام سازمان شغلي، روابط حاکم بر محيط کار و عوامل فرهنگي موجود بر روي او اثر دارد اما درنهایت رضايت شغلي يک احساس رواني است که عوامل اجتماعي روي آن تأثیرگذار است البته پايه رضايت را نمی‌سازند زيرا ممکن است دو نفر در يک محيط با شرايط کاري يکسان کار کنند که يکي شاداب و پیش‌رونده و ديگري ناراحت و عصبي و کاهنده است؛ شرايط يکي است اما فقط درونشان با هم فرق دارد. باید حواسمان باشد که اگر اين رضايت در سازمان ما وجود نداشته باشد اصولاً مجموعه فعالیت‌های ما نمی‌تواند محصول و خدمتي را خلق کند که باعث رضايت دریافت‌کننده شود و نمی‌تواند براي دریافت‌کننده خدمت جذابيت ايجاد کند زيرا اول بايد کسي که توليد خدمت می‌کند براي خودش اين توليد جذاب باشد تا بتواند جذابيت را براي کسي که می‌خواهد دريافت کند بيافرينند.
دکتر ترابي با بیان اينکه بين کسي که از آنچه هست رضايت دارد و کسي که از آنچه هست رضايت ندارد يک تفاوت ذهني سنگين و چالش وجود دارد و با طرح اين سؤال که چگونه می‌توان اين فاصله را حل کرد به موضوعاتي که روي انگيزه تأثیرگذار است اشاره کرد و گفت: اولين موضوع انگيزه است زيرا انگيزه، نيروي محرک رفتار و نيل به کوشش فراوان در جهت تأمین اهداف سازمان است به‌گونه‌ای که اين تلاش در جهت ارضاي برخي نيازهاي فردي سوق داده شود و تلاشي که او می‌کند هم براي سازمان و هم براي خودش مفيد است بدين شکل است که اين انگيزه که محرک رفتار است فوق‌العاده زياد می‌شود. این مسئله هم براي سازمان خوب است و درعین‌حال آن فرد هم پيشرفت می‌کند. به‌هرحال در کنار اين انگيزه و تلاش، هدف‌های سازمان و نيازهاي فردي است که معني پيدا می‌کند.
دکتر ترابي انواع انگيزه را «مادي و معنوي»، «اوليه و ثانويه» و نيز «دروني و بيروني» عنوان کرد و با تشريح هر يک از آنها اضافه کرد: ما باید به ميزان تنوع آدم‌ها، انواع انگیزه‌ها را داشته باشيم تا در هر کاري که شروع می‌کنیم بتوانیم هر کسي را برای هر مدلي از کار تحريک و فعال کنيم و به داخل «ريل» بياوريم.
وي گفت: زماني که بسيج عمومي می‌دهند يعني تمام انواع انگيزه فعال شده است و برنامه به حدي ظرفيت داشته که بتواند همه اين ابعاد فعال‌کننده را در درون خودش داشته باشد و همه را با خودش همراه کند.
دکتر ترابي افزود: برندينگ موفق، برندينگي است که بتواند همه اين ابعاد را در داخل خودش داشته باشد و افراد را با انگیزه‌های مختلف فعال کند و روي آنها تحريک رفتاري را پياده کند.
مدير روابط عمومي دانشگاه با طرح اين پرسش که فرآيند انگيزش چگونه است؟ به آن پاسخ داد و گفت: هميشه يک نياز برآورده نشده وجود دارد. به‌طور مثال انگيزه ما در خوردن، به دلیل نياز است اگر اين نياز نباشد ميل به خوردن هم کاهش می‌یابد. انگيزش اگر نتواند در مسير تنش و حرکت مناسب قرار گيرد رفتار کوششي را ايجاد می‌کند که به نياز ارضا نشده بزرگ تبديل می‌شود.
دکتر ترابي با اشاره به «هرم مازلو» گفت: معمولاً هر فردي نياز به بقا دارد؛ احتياج به يک امنيت و نياز به وابستگي و ارتباط دارد. احتياج به اينکه وجهه و اعتبار داشته باشد و نياز به شکوفايي دارد تا بتواند خرسندي را براي خودش به وجود بياورد.
دکتر ترابي چگونگي اين اتفاق را توضیح داد و گفت: در ناحیه‌ای که نياز به بقا هست محيط بايد بتوانند شرايطي را فراهم کند که افراد انديشه کنند و مديريت هم بايد «مديريت کارآمدي» باشد يعني بتواند افق‌هایی را به وجود بياورد که برانگيزنده باشد تا افراد علاقه‌مندی‌هایی پيدا تا به سمتش حرکت کنند. پس برخلاف آنچه می‌شنویم که در این لايه (اول) باید نان‌وآب تکميل باشد در اينجا بايد اندیشه‌اش، انديشه کافي باشد. در لايه دوم بايد بتواند نتايج کار خودش را ببیند يعني در لايه امنيت، زماني امنيت پيدا می‌کند که نتايج کار خودش را ببيند نه اينکه فقط شغل مطمئني داشته باشد.
مدیر روابط عمومی دانشگاه با تأکید براينکه هر کسي که قابليت معمولي داشته باشد بخت از دست دادن شغلش نيز زیاد است گفت: کسي که قابليت ويژه دارد و نمايان است هميشه کار برايش هست و همه در پي او هستند.
سومين لايه اين است که شنيده و مطلع شوند یعنی همه افراد در جريان چالش ها و پيشرفت ها قرار گيرند و همچنين امکان شنيده شدن راه حل های جديد از همه فراهم باشد. ما گاهی اوقات از خودمان درک درستی نداریم. اول باید خودمان را درک کنیم، آن‌وقت است که می‌توانیم سیستم را درک کنیم و دیگران را به یک درک نسبی برسانیم چون اگر درکی از خودمان نداشته باشیم مرتب در میدانی خواهیم بود که پر از تناقض است و مدام دور آن می‌چرخیم و تناقض بیشتر و بیشتر می‌شود.
 
دکتر ترابی گفت: افراد در لایه آخر مورد چالش قرار می‌گیرند و مهارتشان مدام بهتر می‌شود. خودشکوفایی درجایی اتفاق می‌افتد که طرف چالش گر می‌شود و مرتب چالش جدید را دنبال می‌کند. نه اینکه بخواهد فقط آرامش داشته باشد در این صورت دیگر پویایی ندارد و آن آرامی او را از پویایی جدا می‌کند. برای همین است که در جهان این موضوع پیشرفت کرده است و به دلیل پیچیدگی حوزه جدیدی با عنوان «فناوری عملکرد منابع انسانی» را به وجود آورده است. قبلاً این موضوعات جدی نبود اما در بحث برندینگ، بحث عملکرد منابع انسانی از مباحث فوق‌العاده جدی است که باید به آن پرداخته شود تا بتواند وجه داخلی برند را کامل کند و بتواند اندیشه پیوسته‌ای را به وجود بیاورد. ما مرتب باید اندیشه کنیم زیرا شرایط متغیر است.

وی افزود: برای اینکه این اتفاق بیفتد آرمان‌های مشترک و ظرفیت‌سازی سازمانی از الزامات است تا بتواند تنش‌های «هیجانی» را به تنش‌های «خلاق» تبدیل کند اینجاست که اختلافات در ناحیه‌ای قرار می‌گیرند که به‌قدری کمرنگ می‌شود که دیگر به آن پرداخته نمی‌شود وگرنه اختلاف‌نظر همیشه هست و محترم است. اگر تفاوت نباشد جهش به وجود نمی‌آید اما اینکه این اختلافات را کوچک یا بزرگ کنیم در پیشرفت سازمان فوق‌العاده نقش دارد پس باید ظرفیت سازمانی را توسعه دهیم و برای توسعه نیاز به «آرمان مشترک» داریم اینجاست که آرمان مشترک می‌تواند معجزه کند و تنش‌های هیجانی را که باعث اختلاف می‌شود در یک لحظه به یک تنش خلاق تبدیل می‌کند؛ و یک موضوع کاری، دیگر یک تنش احساسی براندازانه نیست و به یک تنش خلاق سازنده تبدیل می‌شود.                                            
اگر آرمان سازمان، آرمان تك تك افراد باشد، تلاش آنان برای رسیدن به آرمان را در پی خواهد داشت. پس آرمان واقعی از بطن یك سازمان برمی خیزد و در واقع خواسته تمام افراد آن است. هر چند كه ممكن است آرمان های افراد دقیقاً آرمان سازمان نباشد، ولی در راستای آن قرار خواهد داشت و در نهایت منجر به تأمین اهداف سازمان می گردد. در واقع نقش آرمان، ایجاد تعهد است، یعنی چیزی كه با معیار های كمی سنجیده نمی شود.
دکتر ترابی با بیان اینکه برند سازی شبیه پل ساختن است گفت: اگر در برند سازی بارانی عمل کنیم سیل به وجود می‌آید و آن چالش خلاق را به وجود نمی‌آورد. ما مرتب باید ارتباط ایجاد کنیم، پل ساختن یعنی ارتباط ایجاد کردن در همه ابعاد ممکن و ما برای ارتباط به حسن خلق نیاز داریم پس باید خودمان را تقویت کنیم.
مدیر روابط عمومی با اشاره به چهار رویکرد در برند گفت: برند می‌تواند «تحول‌گرا»، «اجتماع‌گرا»، «ثبات‌گرا» یا «وظیفه گرا» باشد. هرکدام از اینها بعدی را به وجود می‌آورد که مّی‌تواند ما به ازای آن حرکتی را به وجود بیاورد. آن چیزی که از روز اول در برندینگ و در روانشناسی برند تأکید کردیم تعادل است. اگر این چهار رویکرد را در هم ترکیب کنیم به یک تعادل می‌رسیم زیرا هرکدام به‌تنهایی نمی‌تواند حداکثر ارزش را به وجود آورد. هرکدام از این چهار وجه را که نگاه کنیم جنبه‌هایی در آن قوی‌تر است مثلاً در برند «اجتماع‌گرا» جنبه‌هایی مثل جامعه‌شناسی، اقتصاد، تحقیقات و بخشی از روانشناسی، در برند «تحول‌گرا» جنبه‌هایی مثل خلاقیت، بینش، مغز، هنر و محتوا؛ در برند «وظیفه گرا» جنبه‌هایی مثل استراتژی و مدیریت و رهبری، آینده‌پژوهی و ابزار و در برند «ثبات‌گرا» ارتباطات، مدیریت و بازاریابی مهم است.
دکتر ترابی در پایان افزود: در جلسه بعدی بحث مدیریت دانش و ترجمان دانش در برندینگ را بررسی خواهیم کرد.
توضیح اینکه جلسات برندسازی دانشگاه سه‌شنبه‌های هر هفته برگزار می‌شود.

  • گروه خبری : گروه های مطالب,ستاد مرکزی روابط عمومی,گروه خبری RSS
  • کد خبر : 166822
کلمات کلیدی
مهدی  گلپایگانی
تهیه کننده:

مهدی گلپایگانی

0 نظر برای این مقاله وجود دارد

نظر دهید

متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *