رونمایی از کتاب «دکتر فخرالدین قوامی: نیم قرن طبابت عاشقانه»

گردهمایی استادان پیشکسوت گروه کودکان برای بزرگداشت مرحوم دکتر فخرالدین قوامی در بیمارستان بهرامی

استادان پیشکسوت گروه کودکان به مناسبت چهلم مرحوم دکتر فخرالدین قوامی گردهم آمدند و بعد از بزرگداشت و یادآوری خاطرات ایشان، از کتاب خاطرات دکتر قوامی و صفحه ویکی پدیای او رونمایی کردند.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران بیمارستان کودکان بهرامی، روز یکشنبه 25 مهر 1400 اساتید پیشکسوت گروه کودکان به مناسبت چهلمین روز درگذشت مرحوم دکتر فخرالدین قوامی گردهم آمدند.
این مراسم به صورت حضوری و مجازی از طریق لینک اسکای روم و با حضور اساتید پیشکسوت دکتر ولی الله محرابی، دکتر ضیاء الدین نوروزی، دکتر نصرت الله سلجوقی، دکتر خالق نژاد و دکتر سید رضا رئیس کرمی مدیر گروه کودکان دانشگاه برگزار شد.
دکتر سید یوسف مجتهدی رئیس بیمارستان بهرامی در این مراسم گفت: امروز به مناسبت اینکه چهل روز از عروج آسمانی استاد فقید جناب آقای دکتر قوامی می گذرد، ما بهانه کردیم که یک نشست دورهمی داشته باشیم و از خاطرات ایشان بگوییم، باشد که شادی روح ایشان را در پی داشته باشد. چهل روز از مراسم تشییع پیکر دکتر قوامی در بیمارستان بهرامی می گذرد. 
وی افزود: بیمارستان بهرامی یک بیمارستان با سابقه بسیار است. از سال 1334 این بیمارستان سابقه دارد و افرادی زحمت کشیدند و این بیمارستان را وقف کردند و چه نیکو اندیشیدند که این بیمارستان را به عنوان بیمارستان کودکان دیدند. در حال حاضر بیمارستان های کودک سطح کشور بسیار کم است. فرد محترمی به نام منشی باشی بهرامی به نتیجه رسید که بیمارستان بهرامی را وقف کند و آن هم برای کودکان. باید همه اینها را پاس داشت. از آن نیت خیر که بانی بیمارستان داشت، باعث شد افراد بسیار نیکو خصال و نیکو سرشتی پا به این بیمارستان گذاشتند و با زحمات و تلاش های بسیاری که کردند، این بیمارستان را به یکی از خوشنام ترین بیمارستان های کشور به ویژه در زمینه طب کودکان تبدیل کردند. این مایه افتخار همه ماست. من چند سالی هست که به جمع این بیمارستان اضافه شدم و خیلی ممنون و خوشحالم که من را در جمع خودشان پذیرفتند. هیچوقت احساس شرمندگی نکردم از اینکه من از بیمارستان جایی رفتم کاری را پیگیری کردم. چه در سطح دانشگاه و چه در سطح بیرون از دانشگاه. به هر حال این بیمارستان خوشنام بود و هست و همه ما داریم از نعمات این خوشنامی بهره می گیریم. چه بسیار افراد گرانمایه ای که من خدمتشان رفتم به مناسبتی و گفتم ما دانش آموخته بیمارستان بهرامی هستیم. طب کودکان را آنجا آموختیم. نمونه اش جناب آقای دکتر میرسپاسی استاد روانپزشکی که خدا ان شاءالله ایشان را هم سلامت بدارد. و از گزند حوادث روزگار به دور. از من پرسیدند کجا کار می کنید؟ گفتم بیمارستان بهرامی. تا اشاره کردم به بیمارستان بهرامی ایشان گفتند: من طب کودکان را آنجا یاد گرفتم. و بسیار تعریف کردند. این راحت به دست نیامده. خوشنامی چیزی است که نیم قرن باید بگذرد تا برای یک جایی حاصل شود. هرچند که ممکن است در عرض چند روز هم از بین برود و این چیزی است که برای این بیمارستان حاصل است وبزرگترین سرمایه این بیمارستان تاریخ این بیمارستان هست که ما باید قدرش را بدانییم. افراد بزرگی که در این بیمارستان زحمت کشیدند، اساتیدی بودند که دانه به دانه سنگ فرش این بیمارستان با خاطرات و زحمات، و عرق جبینی که ریختند و زحماتی که برای کودکان این خطه کشیدند آمیخته است. و قدرش را باید بدانیم و ما هم قدرش را می دانیم. 
می دانیم بالاخره آدم لحظاتی در کار مدیریتی خود کم می آورد. هر وقت کم آوردیم، مشکلی داشتیم، به این پیشینه و به زحمات گذشتگانمان نگاهی انداختیم و خستگی از تنمان رفت. شروع کردیم دوباره پیگیری کارهای اجرایی. به هر حال یادمان باشد هر کسی در یک مؤسسه آموزشی کار می کند و در حال یادگیری، تلاش و علم اندوزی است، احتیاج به الگو دارد. ما نمی توانیم الگو نداشته باشیم و در یک کار آموزشی بخواهیم بگوییم که سرآمد می شویم و پیشرفت می کنیم. آن هم در جایی مانند دانشگاه علوم پزشکی تهران. خب ما چرا قدر این الگوهایمان را ندانیم. ما الگوهای مختلف اخلاقی، علمی، و انسانی به این خوبی داریم که قطعا استاد فقید جناب آقای دکتر قوامی و بقیه اساتید این بیمارستان الگوهای خوبی هستند برای فراگیران و از تک تکشان باید در مناسبت های مختلف یاد شود. خیلی هم نباید صبر کنیم تا این گهرهای گرانقدر از بین ما بروند و بعد ما قدرشان را بدانیم. 
همیشه خوشحالیم که از دکتر قوامی در زمان حیاتشان، چه در سطح دانشگاه علوم پزشکی تهران، و چه در سطح بیمارستان بهرامی، قدردانی به عمل آمد. سالنی که هم اکنون در خدمت شما هستیم در یک مراسمی با حضور دکتر قوامی، به نام ایشان نامگذاری شد. 
هر فردی که عروج می کند، مراسم چهلمی دارد و سالگردی و بقیه مراسم مذهبی که باید برایشان بگیریم. ما به عنوان افراد فرهیخته، آکادمیک و دانشگاهی با بقیه فرق می کنیم. ما گفتیم در این چهل روز دور هم جمع شویم و سعی کنیم این جمع شدن ما در دوران کرونا به صورت مجازی باشد. ببینیم چه خاطراتی از استاد داریم و آنها را با هم مرور کنیم. به  خاطر اینکه این خاطرات به ما کمک می کند، بدانیم چه گوهرهای گرانقدری بین ما هستند و ما قدرشان را نمی دانستیم و باید بیشتر بدانیم. 
زحمت بیشتر کار افتاد گردن خانم دکتر شاهقلی که از شاگردان استاد بودند. ایشان گروه های مجازی در پلتفورم های مختلف تشکیل دادند. سعی کردند اساتید را از گوشه و کنار دنیا: آمریکا، کانادا، انگلستان، آلمان و ... گرد هم آوردند. همگی خاطراتی داشتند، بیان کردند. متواضعانه اساتید محترم این بیمارستان عکسهایی که در اختیار داشتند به اشتراک گذاشتند. بعد از گردآوری محتوا به این نتیجه رسیدیم که این ها را به اشتراک بگذاریم و این می تواند یک سری نکات آموزشی داشته باشد به ویژه برای فراگیران.

دکتر سید رضا رئیس کرمی مدیر گروه آموزشی کودکان دانشگاه گفت: حضور اولیه من در بیمارستان بهرامی در بهار 1368 بود و دوره کارآموزی. وقتی استاد سلجوقی و استاد نوروزی را دیدم یاد آن زمان افتادم که در شرایط بدی بعد از موشک خوردن بیمارستان و در یک فضای فیزیکی بسیار سخت اما اساتید آموزش و درمان را ادامه می دادند. الفبای اولیه طب کودکان را از اساتید بزرگوار این بیمارستان آموزش دیدم. ما به بازگویی مکرر خصوصیات اساتید بزرگوار مانند دکتر قوامی بسیار نیاز داریم. نباید هم خسته شویم و بگوییم اثری ندارد. قطعا اثری دارد. جوان های ما باید بدانند که بزرگترها چگونه قدم برداشته اند، چگونه کار کرده اند. 
خبر درگذشت استاد را که در گروه اساتید بیمارستان امام گذاشتم خیلی از اساتید پیشکسوت حتی از رشته های دیگر به من پیام دادند و از خصوصیات استاد گفتند. چند نکته که خیلی تکرار می شد در بحث ها اساتید، تکیه بر شرح حال، معاینه، و تشخیص بالینی بود. می گفتند که تشخیص بالینی استاد فوق العاده بود. و مردم داری و برخورد استاد با بیماران. 
مکتوب کردن خاطرات استاد قوامی خیلی کار ارزشمندی بوده است. من خواهشم این است که دکتر مجتهدی این کار را ادامه دهند و بقیه اساتید را هم معرفی کنند. اینها گنجینه هایی است که در چاپهای مکرر نلسون و امثالهم پیدا نخواهیم کرد. در واقع اینها را ما باید آموزش ببینیم. نلسون و سایر کتابها را هر جایی می توانیم بخوانیم. همکاران جوان ما به اینترنت و جستجو مسلط هستند و همه چیز را به روز می توانند به دست بیاورند ولی اینجور چیزها در کتابها و غیره پیدا نمی شود. ما باید جمع آوری کنیم و یادمان باشد چه گنجینه هایی داشته ایم.
 
دکتر شهین عظیمی پور متخصص زنان و زایمان، همسر دکتر قوامی گفت: دکتر قوامی همیشه می گفت من از خدا توفیق خدمت خواستم و خداوند عالم به او آرامش، صبر، سکوت، و استقامت اهدا کرد. ایشان همیشه از همکاران و دوستان تشکر می کرد. می گفت اگر من زحمت می کشم، اگر کار می کنم، مرهون محبت دوستان و همکاران هستم. و من واقعا این را از نزدیک می دیدم و لمس می کرد. ایشان به اساتید احترام می گذاشت و حتی من می دیدم که خاضعانه دستشان را می بوسید. شاگردانش و همکارانش را خیلی دوست داشت. همیشه به من می گفت من از ترقی آنها خوشحالم. به شاگردانش پر و بال می داد. عاشق ایران بود. سعی می کرد دورادور در جریان امور قرار بگیرد. به ایران، شمران، دزاشیب، به قول خودش دزآشوب، و خانه پدری علاقه داشت. نسبت به پدر و مادرش تعصب داشت. نسبت به بچه هایش مسئول بود. برای تحصیل آنها کوچکترین مضایقه ای نکرد. به من به عنوان همسر احترام می گذاشت. باعث ترقی من شد. هیچوقت مانع تحصیل و کارم نشد. من هم سعی کردم کوتاهی نکنم. منزل ما با مطب دکتر قوامی یکجا بود. ایشان از نزدیک بچه هایمان را می دیدند و دورادور کنترل می کردند. 58 سال با هم زندگی کردیم و زندگی خوبی داشتیم.

دکتر الهام شاهقلی گفت: مایه افتخار من است که در حضور اساتید بزرگی که به گردن من و سایر شاگردان بیمارستان بهرامی حق دارند، عرایض کوچکم را ابراز کنم. ما امروز در این محفل گرد آمدیم تا با استاد فقید تجدید خاطره کنیم. استاد دیگر در بین ما نیستند. ولی روح و یاد ایشان در دل رهپویانش همیشه جاودان خواهد بود. استاد قوامی مردی ورای زمانه خود بود. او در زمان طبابت اقتصاد محور، طبابت بیمار محور را برگزید. و تا واپسین سالهای عمرش که توان طبابت داشت بر سر این میثاق وفادار ماند. ایشان از روزی که به عنوان یک طبیب روپوش سفید پزشکی را بر تن کردند، با خدای خود میثاق بستند که جز شفای بیمارشان به هیچ چیز جز شغلشان فکر نکنند. و تا آخرین لحظه هم به این میثاق وفادار ماندند. ایشان وارسته بودند. برایشان مادیات و تجملات، ذره ای ارزش نداشت. مردی ورای زمانه خود. به هرچه که داشتند مأنوس و وفادار بودند. به هرچیزی که داشتند عشق بی قید و شرط داشتند. هرچیزی که خداوند بهشون نعمت داده بود، همان را دوست داشتند و به آن وفادار بودند. 40 سال در یک مطب کوچک، تمام عمر در خانه پدری، تا پاسی از نیمه شب گذشته خواب و خستگی به چشمشان نمی آمد و تا زمانی که بیمار می آمد، بیمارانشان را می دیدند. ایشان به خانواده، به محل کار به دوستان و همکاران و هر چیزی که متعلق به ایشان بود وفادار بودند و آنها را بی قید و شرط دوست داشتند. 
من که شاگرد کوچک ایشان بودم هر روز که ایشان را می دیدم حس می کردم که چطور استاد از هر لحظه زندگی اش با تمام وجود لذت می برد. اطرافش آکنده بود از انرژی مثبتی که به ما هم منتقل می شد. ایشان نظرکرده خدا بود. در یک خانواده مذهبی و مأنوس با قرآن پا به عرصه وجود نهادند و از داشتن همسری مدیر و مدبر برخوردار بودند که در همان اوایل ازدواج با درایت و خردمندی به میثاق ناگسستنی استاد با خدای خود پی بردند و با سرعت سکان کشتی خانواده را به دست گرفتند. و حاصل آن این شد که فرزندانی برومند و شایسته به جامعه تحویل دادند که تا آخرین لحظه پدر را تنها نگذاشتند. 
دکتر قوامی از نعمت بیماران قدرشناسی برخوردار بودند که حتی پس از مرگ دین خود را به استاد ادا نمودند. پیکرش پاکش را بر دوش گرفتند و به خانه ابدی بردند و در جوار امام زاده اسماعیل چیذر به خاک سپردند. دکتر قوامی از نعمت همکاران خوب و دوستانی برخوردار بود که تا آخرین روزهای زندگی او را فراموش نکردند. در کنارش بودند و نگذاشتند شعله های امید در دلش خاموش شود. ایشان شاگردانی داشتند که در حیاتش قدرش را دانستند. دکتر قوامی به گردن بیمارستان بهرامی حق بزرگی دارد. در حساس ترین ایامی که بیمارستان بهرامی قرار بود به سرنوشت بیمارستان تختی و بیمارستان امیرکبیر دچار شود، قامت نحیف استاد، ستونی محکم شد تا این بیمارستان بماند. نه به عنوان یک بیمارستان فوق تخصصی بلکه به عنوان یک میراث گرانبهای فرهنگی و تاریخی جایگاه خود را حفظ کند. در پایان عرایضم وظیفه خود می دانم که در این محفل معنوی و عارفانه یادی کنم از سایر رفتگان بیمارستان بهرامی: دکتر صادق مختارزاده، دکتر ملک زاده، مرحوم دکتر فاتحی، مرحوم دکتر صدیقی، مرحوم دکتر رضوانی، مرحوم دکتر عبدی راد. شهدای مظلوم موشک باران بیمارستان بهرامی و از تمام پرسنل زحمت کش و جوانی که در سال گذشته قربانی کرونا شدند و دیگر در بین ما نیستند. 
در ادامه مراسم دکتر ولی الله محرابی، دکتر ضیاء الدین نوروزی و دکتر هوشنگ پورنگ خاطراتی از دکتر قوامی نقل کردند.
در پایان مریم سپهوند مسئول روابط عمومی بیمارستان بهرامی توضیحاتی درباره صفحه ویکی پدیای مرحوم دکتر قوامی و کتاب خاطرات ایشان ارائه کرد و از کتاب «دکتر فخرالدین قوامی: نیم قرن طبابت عاشقانه» رونمایی شد.
مریم سپهوند
تهیه کننده:

مریم سپهوند

تصاویر

0 نظر برای این مقاله وجود دارد

نظر دهید

متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *