• تاریخ انتشار : 1400/08/15 - 13:32
  • تعداد بازدید کنندگان خبر : 396
  • زمان مطالعه : 7 دقیقه

برگزاری کارگاه فرزندپروری ویژه اعضای شورای پیامگزاران سلامت استان تهران و خانه مشارکت مردم

کارگاه فرزندپروری ویژه اعضای شورای پیامگزاران سلامت استان تهران و خانه مشارکت مردم از طریق وبینار مجازی برگزار شد.

به گزارش روابط عموم دانشگاه علوم پزشکی تهران معاونت فرهنگی، کارگاه فرزندپروری ویژه اعضای شورای پیامگزاران سلامت استان تهران و خانه مشارکت مردم  سه شنبه  11 آبان  1400 از طریق وبینار مجازی برگزار شد.
در ابتدا دکتر علیرضا عباسی، رئیس دبیرخانه سلامت و امنیت غذایی، ضمن خیر مقدم به حضار در جلسه گفت: بر اساس نیازسنجی انجام شده از اعضا، موضوعات کارگاه ها تعیین شده و در طول سال جلسات آموزشی برگزار می شود. این کارگاه در ادامه برگزاری کارگاه‌های آموزشی اعضای شورای پیامگزاران و خانه مشارکت با حضور دکتر زارعی برگزار شد.
 دکتر زارعی در ابتدای جلسه افزود: فرزندپروری یکی از مهم‌ترین مباحثی است که همه والدین باید اطلاعات و مهارت‌های مورد نیاز در آن را به دست بیاورند. از تشویق کودک برای کار در مدرسه و ورزش گرفته تا مدل‌سازی ارزش‌ها در سنین رشد کودک همه  مباحث مربوط به فرزند پروری هستند. هر چند نقش پدر و مادر در فرزند پروری بسیار پررنگ است، اما والدین تنها افراد تاثیرگذار زندگی کودکشان نیستند. به ویژه پس از ورود کودکان به مدرسه و شروع به تعامل با کل دنیا، تعداد این تاثیرگذاران رفته رفته بیش‌تر می‌شود. بنابراین شکل گیری شخصیت کودک در سال‌های اول زندگی او اهمیت زیادی در آینده او و تاثیرپذیری او از جامعه خواهد داشت.
بیشتر والدین کار می کنند تا بهترین شروع ممکن را به فرزندانشان هدیه دهند. اما مسئله مهم اینجاست که والدین باید درک کنند که بچه‌ها با خلق و خو، شخصیت و اهداف خاص خودشان وارد جهان می شوند. بنابراین هر چند شیوه‌های مختلف فرزند پروری می‌تواند شخصیت آن‌ها را تحت تاثیر قرار دهد. اما در مجموع هر فرزندی ویژگی‌های شخصیتی مخصوص به خودش را خواهد داشت که در بیش‌تر مواقع غیر قابل پیش‌بینی است.
در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، فرزند پروری می تواند موضوعی گذرا و متغییر باشد. هر چند امروزه فرزندپروری در برخی محافل ممتاز به یک روش رقابتی تبدیل شده است. اما نیازهای مربوط به رشد کودک که توسط علم مشخص شده است، نسبتاً ثابت است: ایمنی، سازماندهی، پشتیبانی و عشق.
 
چگونه یک پدر و مادر خوب باشیم؟
برای اینکه بتوانیم در فرزندپروری کارآمد باشیم، این که تلاش کنیم فرزندمان را از خطرات آشکار مانند سوءاستفاده، غفلت یا افراط و تفریط محافظت کنیم، کافی نیست. در واقع ، آکادمی ملی علوم چهار مسئولیت اصلی را برای والدین در خصوص فرزند پروری برایشان مشخص می کند. این مسئولیت‌ها عبارتند از :
  • حفظ سلامت و ایمنی کودکان
  • ارتقا احساسات عاطفی کودکان
  • آموزش مهارت های اجتماعی
  • آماده سازی کودکان از نظر فکری
مطالعات انجام شده حاکی از آن است که کودکانی که به بهترین شکل ممکن سازگاری را می‌آموزند، توسط والدینی پرورش یافته‌اند که بهترین راه را برای ترکیب صمیمیت و حساسیت همراه با انتظارات واضح رفتاری پیدا می کنند.
 
هوش هیجانی
هوش هیجانی مقوله‌ای است که باعث می‌شود هرکس بهتر بتواند عواطف خود را کنترل کند و در برخورد با دیگران و موقعیت‌های مختلف واکنش‌های بهتر نشان بدهد، و به همین خاطر از اهمیت بسیار برخوردار است.
 از زاویه‌ی دید کودک‌ به مسائل بنگرید و با او همدردی کنید
حتی اگر نمی‌توانید برای «ناراحتی» فرزندتان کاری کنید، حداقل با او همدردی کنید. همین که بداند کسی او را می‌فهمد و درک می‌کند، باعث تسکین دردش می‌شود. انسان‌ها به دنبال پناهگاهی امن می‌گردند تا بتوانند خود و احساسات‌شان را خالی کنند؛ اگر خیال می‌کنید با توجه به اتفاقی که افتاده، ناراحتی فرزند بیش از حد به نظر می‌رسد، یادتان باشد همه‌ی ما احساسات را در خود جمع می‌کنیم و بعد همین که پناهگاهی امن بیابیم،‌ تمام احساسات خود را بروز می‌دهیم. آن وقت دیگر آزاد و رها می‌شویم.
همدردی به معنای موافقت با کودک نیست، بلکه نشان می‌دهد می‌توانید او را درک کنید و از چشم او به ماجرا بنگرید. ممکن است کودک کاری را که شما می‌گویید انجام دهد، اما حق دارد باورها و احساسات خود را داشته باشد. همه‌ی ما می‌دانیم تأیید گرفتن چه احساس خوشایندی است؛ گاهی آسان‌تر است که وضعیت را از چشم دیگران ببینیم و بر آنچه اعتقاد شخصی ماست، اصرار نکنیم.
 
به کودک اجازه دهید خود را ابراز کند
کودکان نمی‌توانند بین «احساسات»شان و «خود»شان تفاوت قائل شوند. به جای بی‌اهمیت جلوه دادن یا نفی احساسات آنها که باعث می‌شود فکر کنند احساس‌شان بی‌ارزش یا خجالت‌آور است، آنچه احساس می‌کنند، بپذیرید.
ناپسند دانستن عصبانیت یا ترس کودک باعث نمی‌شود او دیگر این حس را نداشته باشد بلکه او را وا می‌دارد احساسات خود را سرکوب کند. احساساتی که آزادانه ابراز می‌شوند دیگر کودک را آزاد نمی‌دهند اما متاسفانه احساساتی که سرکوب شوند از بین نمی‌روند، بلکه انگار به دام افتاده‌ باشند همواره دنبال یافتن راهی به بیرون هستند. این احساسات تحت کنترل ضمیر خودآگاه قرار ندارند، به همین دلیل می‌توانند بعدها ناگهان و ظاهراً بی‌دلیل و توفانی خود را نشان دهند. آن وقت با کودکی روبه‌رو می‌شوید که به خواهر خود مشت می‌زند، کابوس می‌بیند یا تیک عصبی دارد.
 
به احساسات بچه‌ها گوش بدهید
خیلی وقت‌ها کودک تنها نیاز دارد به احساساتش گوش دهید. چه شش ماهه باشد چه شانزده ساله، نیاز دارد به احساساتی که بروز می‌دهد توجه کنید. پس از آنکه احساساتش را بروز دهد، می‌تواند رهایشان کند تا از زندگی‌اش بیرون بروند. و بعد تعجب خواهید کرد این کار تا چه اندازه خونگرمی و صمیمیت را در او افزایش می‌دهد. اما برای این که نزد شما احساس امنیت کند و حرف‌هایش را بزند، باید تمام حواس‌تان به او باشد و کاملا به او گوش دهید. اگر مطمئن باشد در امنیت قرار دارد، حیرت خواهید کرد به چه راحتی می‌تواند خود را از بار سنگین احساسات رها کند. باید چه کنید؟ به حرف‌هایش خوب گوش دهید، حواس‌تان کاملا به او باشد. در مقابل وسوسه‌ی خوب کردن حال او و از بین بردن آن احساسات دردسرساز مقاومت کنید. کودک شما به طور غریزی می‌داند چطور حال خودش را خوب کند.
 
حل مسئله را به بچه‌ها یاد بدهید
هر احساسی پیامی برای ما دارد، و بیهوده نیست. به بچه‌ها یاد بدهید احساسات‌شان را حس و درک کنند، با آن مدارا کنند و بدانند لازم نیست در واکنش آنی به احساسات خود کاری انجام دهند. به او یاد دهید وقتی فشار احساسات از روی او برداشته شد، در صورت لزوم می‌تواند به حل مشکل بپردازد و کاری انجام دهد.
اغلب اوقات، وقتی کودکان (و نوجوانان) عواطف خود را درک کردند و آن‌ را پذیرفتند، از قدرت احساسات کاسته می‌شود و کم کم ناپدید می‌شوند. اینجاست که زمان حل مسئله می‌رسد. گاهی بچه‌ها خود از پس این کار برمی‌آیند. گاهی نیز به هم‌فکری و کمک شما نیاز دارند. معمولا خیلی دوست دارید مشکلات بچه‌ها را برایشان حل کنید اما تا وقتی خودشان از شما کمک نخواستند پا پیش نگذارید؛ با این کار به او می‌گویید به توانایی او برای حل مشکلاتش اعتماد دارید.
 
 بازی کنید
وقتی متوجه یک الگوی رفتاری غلط در کودک می‌شوید، باید بدانید احساسات فراوانی در او جمع شده و او نمی‌داند چطور با آن‌ برخورد کند. بهترین درمان در این زمان «بازی» است.
مثلا شاید کودک چهار ساله‌تان همیشه مادرش را می‌خواهد. به جای این که مسئله را شخصی کنید و از کودک ناراحت شوید، با یک بازی به او کمک کنید با احساساتش روبه‌رو شود و بفهمد چقدر به مامان می‌چسبد. در این بازی «تلاش» نمایشی بابایی بیچاره برای جدا کردن او از مادر به جایی نمی‌رسد. پدر بین مادر و کودک قرار می‌گیرد و غرش می‌کند «نمی‌ذارم به مامان برسی… هی! اول باید من رو شکست بدی! وای چه زوری داری، تو چقدر قوی هستی! اما این دفعه نمی‌ذارم من رو شکست بدی!»
  • گروه خبری : معاونت فرهنگی,گروه خبری RSS
  • کد خبر : 199817
سید محمد حسین  میری طامه
تهیه کننده:

سید محمد حسین میری طامه

0 نظر برای این مقاله وجود دارد

نظر دهید

متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *
تنظیمات قالب