متن يادداشت به شرح زير است: 

بحران فلسطین یک بحران طولانی و فراگیر است. استمرار این بحران نه تنها در جغرافیای فلسطین، منطقه غرب آسیا، بلکه بر کل جغرافیای اسلام و بین الملل تاثیر گذاشته و هزینه های مستمر و هنگفتی را بر جوامع تحمیل کرده و می کند. 

ادامه اشغال فلسطین و حیات اسرائیل در همه ابعاد انسانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، امنیتی و نظامی همه جوامع تاثیر دارد و علت اصلی آن را باید در اهداف استعمار از اشغال فلسطین و تاسیس رژیم پادگانی اسرائیل در این جغرافیا جستجو کرد. 

اما جریان صهیونیسم با استفاده از رسانه و نفوذ خود در ساختار قدرت جریان استعمار و به تعبیر امام خمینی(ره) استکبار جهانی و یا صهیونیزم جهانی می کوشد این بحران را یک بحران در سطح جغرافیای فلسطین و نهایتا محیط پیرامونی، در نزد افکار عمومی به تصویر بکشد.

استعمار یک خاطره تلخ از زبونی خود در مقابل تمدن اسلامی دارد. با ظهور اسلام و گسترش آن در سطح منطقه، یک تمدن قدرتمند در ابعاد مختلف علمی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی شکل گرفت و هرجا که این تمدن با هر یک از ابعاد خودش( فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و...) ورود می کرد، مورد استقبال قرار می گرفت و غرب ظاهرا مسیحی اما به شدت مادی گرا و منفعت طلب، حضور این تمدن را مانع اصلی اهداف مادی خود می دید. لذا با تحمیل دو جنگ ویرانگر جهانی، نخست؛ امپراطوری بزرگ عثمانی را بر اساس طرح استعماری سایکس – پیکو 1916 محو کرد و واحدهای سیاسی متکثری را در منطقه ایجاد کرد و همزمان با تاسیس رژیم پادگانی اسرائیل در جغرافیای فلسطین به آن ماموریت جلوگیری از شکل گیری تمدن نوین اسلامی از طریق مدیریت اختلاف و ناامنی و درگیری در منطقه داد. 

در واقع از زمان طرح تاسیس اسرائیل و اشغال فلسطین و ایجاد اسرائیل و تا کنون، جهان اسلام در یک شرایط درگیری مستمر قرار دارد و استمرار این شرایط هزینه های هنگفتی را بر جوامع منطقه تحمیل کرده است. با آنکه غرب آسیا برخوردار از مجموعه ای از منابع درآمدی اعم از نفت و گاز و ظرفیت های گردشگری و شاهراه های ارتباطی و غیره است اما از توسعه نایافتگی مزمن در رنج است. ثروت منطقه به دلیل ناامنی قابلیت سرمایه گذاری در منطقه را ندارد و عموما سر از بانک ها و بازارهای غربی در می آورد. 

به گزارش بانک جهانی در حال حاضر بیش از 4 هزار میلیارد دلار از درآمدهای کشورهای عربی تولید کننده نفت فقط در کشور امریکا سپرده گزاری شده است. ثروتی عظیم که می تواند هزینه بسیاری از طرح های تولیدی و پژوهشی و علمی و حتی کمک های بلا عوض 4 میلیارد دلاری سالانه به اسرائیل را تامین کند. 

اگر تنها از همین زاویه به موجودیت اسرائیل و آسیبی که این هویت جعلی بر کل جوامع منطقه وارد می کند، نگاه کنیم، باید نگاه دقیق و هوشمندانه امام خمینی (ره) را ستایش کنیم که اسرائیل را یک «غده سرطانی» معرفی کرده و بر ضرورت «محو اسرائیل از صفحه روزگار» تاکید کرده است و همچنین با اعلام روز جهانی قدس در واقع یک فراخوان جهانی برای نابودی این غده سرطانی داده است تا همانطور که خود اظهار امیدواری کرده است روز جهانی قدس موجب شود تا مستضعفین جهان گرد هم آیند و یک حزب جهانی برای حل مشکلات جهانی تشکیل دهند. در واقع امام خمینی(ره) با ابداع روز جهانی قدس، اندیشیدن به جهان بدون اسرائیل، بدون صهیونیسم و بدون استکبار و استعمار را به جهانیان پیشنهاد داده است. راز روند رو به رشد مخالفت با اسرائیل و گرامیداشت روز جهانی قدس را باید در احساس لذت فراگیر اندیشیدن به جهان بدون اسرائیل و استکبار دانست.