گفتوگوی ویژه با دکتر خسرو صادق نیت رئیس مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره)؛افتخار من این است که فرد کوچکی از یک دانشگاه بزرگ هستم
رئیس مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) در گفت و گویی با روابط عمومی معاونت درمان دانشگاه گفت: در کنار دلسوزی و فداکاری سلحشورانه پزشکان، پرستاران و همه کادر بیمارستانها، همراهی و پشتکار جدی سطوح بالای مدیریت دانشگاه و وزارت بهداشت تکمیلکننده حماسه مقابله با کرونا در کشور بود.
به گزارش روابط عمومی معاونت درمان دانشگاه، به پاسداشت تلاش های دلسوزانه مسئولان و کارکنان مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) در مقابله با بحران کرونا گفت وگویی ویژه با دکتر خسرو صادق نیت رئیس این مجتمع انجام شد. متن کامل آن را در ادامه بخوانید.
خودتان را برای خوانندگان سایت معرفی کنید.
من آذرماه سال ۱۳۴۳ در خیابان خراسان تهران به دنیا آمدم. دوران ابتدایی را در مدرسه ای واقع در خیابان نصرت ضلع جنوبی بیمارستان امام خمینی (ره) گذراندم که الان تبدیل به دبیرستان شده است و دوران متوسطه را در دبیرستان مفید خیابان زنجان گذراندم و سال ۱۳۶۱ فارغ التحصیل شدم.
زمان فارغ التحصیلی چون هنوز به سن سربازی نرسیده بودم (و به دلیل انقلاب فرهنگی وضعیت کنکور هم خیلی مشخص نبود) و ازآنجاکه به معلمی علاقه داشتم وارد آموزش وپرورش شدم و در مقطع دبستان و بعدها راهنمایی و دبیرستان شروع به تدریس کردم.
سال ۱۳۶۵ در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران قبول شدم و سال ۷۲ فارغ التحصیل شدم. از اواخر سال ۷۲ تا اواخر ۷۶ دوره طرح را در شهر آوج و دوره خارج از مرکز را در روستای آبگرم در نزدیکی شهر آوج گذراندم.
سال ۱۳۷۷ رزیدنتی طب کار قبول و سال ۱۳۸۰ فارغ التحصیل شدم و به عضویت هیئت علمی دانشگاه درآمدم.
در سال ۱۳۸۱ به کانادا رفتم و در حوزه اختلال خواب (که موضوع پایان نامه ام بود) در دانشگاه تورنتو به تحصیل ادامه داده و سال ۱۳۸۲ به کشور برگشتم.
در دوران دانشجوئی ازدواج کردم. دخترم عطیه در اواخر دانشجویی به دنیا آمد و در حال حاضر رزیدنت روان پزشکی و پسرم محمد دانشجوی سال سوم معماری دانشگاه تهران است.
از مسئولیت های اجرایی خود بگویید.
در سال ۱۳۷۶ به دعوت آقای دکتر ظفرقندی رئیس وقت دانشگاه علوم پزشکی تهران با عنوان مدیر دفتر ریاست و روابط عمومی وارد دانشگاه علوم پزشکی تهران شدم. آن زمان روابط عمومی و روابط بین الملل نیز زیر نظر دفتر ریاست بود که به تدریج هرکدام به ادارات مستقلی تبدیل شدند.
سال ۱۳۸۳ مسئولیت بیمارستان بهارلو به من واگذار شد که تا سال ۱۳۹۳ در خدمت همکاران در بیمارستان بهارلو بودم. سال ۱۳۹۳ به عنوان مدیرکل مرکز سلامت محیط و کار به وزارت بهداشت دعوت شدم و تا اواسط سال ۱۳۹۶ در این مسئولیت بودم.
از سال ۱۳۹۶ هم به مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) آمدم و به عنوان رئیس مجتمع در حال حاضر مشغول خدمت در این بیمارستان هستم.
ریاست بزرگ ترین مجتمع بیمارستانی کشور چه حسی دارد؟
علاقه زیاد من به بیمارستان امام خمینی به خاطر این است که بهترین سال های جوانی ام را اینجا گذرانده ام. برای خودم عنوان رئیس مجتمع را قائل نیستم. افتخار من این است که دانشجوی این مجموعه بودم و وظیفه خود می دانم تا در هر جایگاهی برای این مرکز آموزشی ارزشمند، قدمی بردارم. افتخارم این است که مهم ترین سال های عمرم را در این فضا بوده ام.
چند نفر در مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) کار می کنند؟
مجموع اعضای هیئت علمی، کارکنان و دستیاران این مرکز حدود پنج هزار نفر است و همچنین حدود چهار هزار نفر دانشجو در این مرکز فعالیت دارند.
فکر می کنید اگر از کارکنان اینجا در مورد شما بپرسیم به ما چه خواهند گفت؟
نمی دانم ولی دوست دارم بدانم. امیدوارم از حضور من در کنارشان ناراحت نباشند و اگر خوشحال باشند که برای من خیلی مایه افتخار و دلگرمی است.
شما و مجموعه امام خمینی (ره) از بیمارستان هایی بودید که عملکرد خوب و قابل قبولی در بحران کرونا داشتید. چه کردید که این گونه شد؟
اگر واقعاً این گونه باشد مایه افتخار و سربلندی است و البته دور از انتظار هم نیست و مسلماً علت اصلی آن اولا حضور اساتید پیشکسوت و اخلاق مداری است که به خاطر آن هاست که حضور در این مکان را دوست دارم، دوم کارکنان دلسوز و درستکاری است که در این مجموعه فراوان هستند. درواقع جو اخلاق محوری که اینجا حاکم است خیلی از مشکلات را حل می کند و هر بحران و سختی را به راحتی قابل تحمل می کند. این حال و هوا به راحتی به وجود نمی آید. حضور اساتیدی همچون استاد یلدا، دکتر شمس شریعت، دکتر میرخانی، دکتر فرزان، دکتر عقیقی، دکتر خلوت، دکتر آملی، دکتر لسان پزشکی، دکتر غفارپور، دکتر اباسهل، دکتر محرز، دکتر نخجوان و… که افتخار شاگردی شان را داشته ام، جو و فضایی را در این مجتمع ایجاد کرده است که علت اصلی موفقیت های مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) در طی سالیان و ازجمله بحران اخیر بوده است.
اتفاق مهمی که در بحران کرونا در این مرکز رخ داد همراهی و همدلی همه اساتید، پرستاران و دیگر کارکنان در کنار هم بود. ما از همان روز اول تاکنون حتی تعطیلات نوروز تقریباً همه روزه جلسات بحران را با حضور ۳۰ تا ۵۰ تن از اساتید پیشکسوت و روسای بخش ها برگزار کردیم و حضور داوطلبانه اساتید و راهنمایی ها و همراهی آن ها در ارائه بهترین راهکارها، باعث حصول بهترین نتایج می شد. به عنوان مثال اگر قرار بود بخشی تعطیل و تبدیل به بخش بستری بیماران مبتلا به کرونا شود هیچ مقاومتی از سوی رئیس بخش نداشتیم بلکه خود اساتید برای ویزیت بیماران مبتلا به کرونا در بخش خود همراهی کردند و به همین دلیل بخش های جدید به خوبی اداره شدند و اگر قرار بود بخشی به ICU تبدیل شود همه همکاری می کردند و این اتفاق بزرگ (تبدیل بخش عادی به ICU) در کمترین زمان و به بهترین وجه صورت می گرفت. اگر روزهای اول، ترس و وحشت از واگیری بیماری کرونا بین پرسنل برخی بیمارستان ها و خانواده هایشان وجود داشت، در بیمارستان امام به علت حضور اساتید پیشکسوت مجتمع در صف اول ارائه خدمت، در کنار دستیاران و پرستاران، این نگرانی به بهترین نحو کاهش یافت و جو حاکم به جای ترس و عدم حضور، به حضور داوطلبانه پرستاران، دستیاران، کارورزان و دیگر کارکنان بیمارستان تبدیل شد. حضور اساتید پیشکسوت و جو دلسوزانه در زمان وقوع بحران ها اتفاق جدیدی نبود، سال های سال این مجتمع در بحران های مختلف از جنگ گرفته تا زلزله و دیگر حوادث ناگوار دلسوزانه در خدمت مردم بوده است.
به عملکردتان در بحران کرونا چه نمره ای می دهید؟
از سال ۶۱ که معلم بودم، در تمامی این سال ها یاد گرفته ام که نمره را باید معلم بدهد؛ اما من اینجا شاگردم بنابراین به خودم نمره نمی دهم.
اگر به آغاز کرونا برگردیم چه تغییراتی در مدیریت بهتر آن خواهید کرد؟
شاید هنوز برای قضاوت این موضوع زود است. چون هنوز در دل بحرانیم و هرروز با تحلیل اتفاقات روزهای قبل برای روزهای آتی برنامه ریزی می کنیم. مهم ترین کوشش ما این است که از بیماری و از نیازهای مردم مبتلا به کرونا عقب نمانیم و خدماتمان را برای روزهای آتی آماده کنیم که اگر بیماری سخت تر شد، اگر مراجعات بیشتر شد، خدمات ما دچار نقص نشود، سعی کردیم از قبل وضعیت را پیش بینی کنیم و راهکارش را با خرد جمعی پیدا کنیم و از کمک همه اساتید از گروه ها و رشته های مختلف استفاده کردیم.
من اگر دوباره به روزهای اول کرونا برگردم از همین روش استفاده می کنم؛ یعنی از اساتید و همه کسانی که می توانند کمک کنند دعوت به همکاری می کنم و از راهنمایی و کمکشان با آغوش باز استقبال می کنم.
به عنوان یکی از مدیران حوزه سلامت چه پیشنهادی برای مدیریت بهتر ادامه مسیر بحران کرونا دارید؟
یکی از چیزهایی که من فکر می کنم بهتر بود تا در این بحران انجام شود، هماهنگی و همراهی همه مسئولان در سطوح بالاتر بود. عدالت در همراهی و تأمین نیازهای بیمارستان ها می توانست تمامی ظرفیت واقعی همه بیمارستان را با حداکثر توان مورداستفاده قرار دهد. به عنوان مثال من شاهد بودم. یک بیمارستان به خاطر مراجعه زیاد و ظرفیت کم نمی توانست خدمات مطلوب به مردم ارائه کند و یک بیمارستان ظرفیت های زیادی داشت که مورداستفاده قرار نمی گرفت. اگر هماهنگی بهتری صورت می گرفت استیصال و ناراحتی مراجعین کمتر می شد و می توانستیم خدمات بهتری به مردم ارائه کنیم.
ولی درمجموع مدیریت خوبی در سطح کلان انجام شد. من در سطح کشور نمی توانم قضاوت کنم ولی در سطح استان تهران کار وزارتخانه و دانشگاه ارزشمند و قابل دفاع بود. البته نواقصی هم وجود داشت که در بحران ها بروز برخی اشکالات طبیعی است و با بررسی و پیگیری می تواند کاهش پیدا کند. یکی از نقاط ارزشمند در مدیریت این بحران وجود دکتر جان بابایی معاون درمان وزیر بهداشت بود که قاطع، دلسوز و پیگیر بحران را مدیریت کردند و اگر این تلاش ها نبود ما موفقیت های یک ماه و نیم اخیر را نمی داشتیم. از طرفی ستاد دانشگاه هم در اوج بحران به دوراز هیاهو، استرس و کارهای عجولانه توانست موضوع را باقدرت و دلسوزی به خوبی مدیریت کند و پشتیبانی خوبی هم از بیمارستان ها کرد. این همدلی و همراهی ستاد سبب شد بیمارستان های خط مقدم کرونا بتوانند در عین تأمین سلامت کارکنان، خدمات خوبی به مردم بدهند.
این در حالی است که بر اساس برخی از اخبار رسیده، کشورهای پیشرفته ای چون ایتالیا، اسپانیا، آمریکا و فرانسه نه از کارکنان درمانی خود به خوبی حفاظت کردند و نه پاسخگوی خوبی برای مراجعین بودند.
در کنار دلسوزی و فداکاری سلحشورانه پزشکان، پرستاران و همه کادر بیمارستان ها، همراهی و پشتکار جدی سطوح بالای مدیریت دانشگاه و وزارت بهداشت تکمیل کننده این حماسه بود. به نظرم این بحران توانست توانایی کادر درمان را نشان دهد.
از یکی فداکاری های تیم مجتمع امام خمینی (ره) در خدمت دهی به بیماران کرونا که شما را به شدت تحت تأثیر قرار داد برایمان بگویید.
فداکاری ها به قدری زیاد بود و هر روز مکرر اتفاق می افتاد دلم نمی آید یکی را انتخاب کنم اجازه دهید به مورد خاصی اشاره نکنم.
من دعوت کردم از هنرمندان، عکاسان، فیلم سازان و اهالی رسانه که این صحنه های بی نظیر را به عنوان بخشی از تاریخ این کشور، درست مثل اول انقلاب و یا زمان جنگ ببینند، بشنوند و برای آیندگان ثبت و حفاظت کنند. باید به فرزندانمان نشان دهیم که کادر درمانی کشور چه حماسه ای آفریدند و چه قشر دلسوز، فداکار و مظلومی هستند که علی رغم همه نامردمی هایی که علیه آن ها در بعضی رسانه ها انجام شد و قدرناشناسی ها و کم لطفی هایی که از سوی معدود افراد پرسروصدا، به کادر درمانی کشور شد ولی آن ها در این بحران بدون کوچک ترین کاستی در نوع ارائه خدمتشان، اصل را بر عهد و قسمی که داده بودند گذاشتند و به وظائفشان پایبند بودند و به بهترین نحو به مراجعین خدمت کردند.
جدا از رئیس وقت دانشگاه، بهترین رئیسی که تابه حال داشتید که بود و چه خصوصیاتی داشت؟
بیشترین تأثیر را از دوران دبیرستان و از معلم هایم گرفته ام و در من نقش بسته است. هنوز آموزه های آن ها برای من ملاک است و همیشه هم از آن بهره می برم.
یکی از معلمانم که بسیار از او تأثیر گرفته ام، دکتر ظفرقندی همان رئیس دانشگاهی بود که بعدها از من دعوت به همکاری کرد. او معلم زیست شناسی، ورزش، قرآن، تربیتی، تحلیل سیاسی و کتب استاد مطهری بود. یکی از افتخاراتم این است که در دوران ریاست دانشگاهی دکتر ظفرقندی در خدمت ایشان بودم. البته از دوران ریاست دکتر لاریجانی و دکتر جعفریان هم تجربیات ارزشمندی به دست آوردم. فکر می کنم یکی از افتخارات دانشگاه علوم پزشکی تهران حضور روسای دانشگاه همراه، همدل و همفکری بوده که اولین و مهم ترین دغدغه همه آن ها رشد دانشگاه بوده است. هرچند سلایق متفاوتی داشتند ولی هیچ وقت اولویتشان غیر از پیشرفت دانشگاه نبود و همه آن ها تلاش کردند تا بهترین خدمت را به دانشگاه علوم پزشکی تهران بکنند و راه رئیس قبلی را باقدرت بیشتر ادامه دهند.
دکتر کریمی رئیس دانشگاه در بازدید اخیرشان از این مجتمع با اشاره به ستون های ساختمان بیمارستان امام خمینی (ره) گفتند: جاهایی که قدیمی هستند انگار ریشه در آب دارند. این جمله ارزشمند و دل نشینی بود و برداشت من این بود که این بیمارستان همچون درختی کهن سال ریشه در آب دارد و با هر خشک سالی گذرایی خم به ابرو نمی آورد و با هویت ریشه داری که دارد باعث می شود هرکسی که به محیط آن وارد می شود از آن هویت تأثیر بگیرد و به گونه ای عمل کند که در نهایت منجر به پیشرفت این مجموعه شود. دانشگاه هم از این اصل مستثنا نیست و به قول دکتر کریمی ریشه در آب دارد.
من افتخار می کنم که در این بیست و اندی سال فعالیت مدیریتی ام در قدیمی ترین دانشگاه کشور، زیر نظر روسای دانشگاهی کار کرده ام که انگار در یک دو امدادی هر یک در زمان خود حداکثر تلاش را برای جلو بردن دانشگاه انجام دادند و پس از پایان مسئولیت خود نیز، رئیس بعدی را همچون یک دوست قدیمی همراهی کردند تا با توان جدید این مسیر را ادامه دهد. این اتفاق خیلی ارزشمند است و دانشگاه علوم پزشکی تهران به عنوان یکی از افتخارات خود باید به آن ببالد.
بزرگ ترین شکست مدیریتی شما چه بوده است و چه درسی از آن گرفتید؟
جوابی در حال حاضر ندارم و چیزی به خاطر نمی آورم، نه اینکه موردی نبوده است. ممکن بود یک مسیر را رفتم و به نتیجه مطلوب نرسیدم سعی کردم ببینم علت چه بوده و به دنبال روش های بهتری بروم. خیلی از تصمیمات من بر اساس احساس و ندای قلبم است، در کنار توجه به مشاوره، منطق و عقل؛ برای همین هم اگر به نتیجه نرسم خیلی احساس ناراحتی و شکست نمی کنم و حس می کنم در آن لحظه با آن دانسته ها بهترین تصمیم را گرفته ام پس اگر به نتیجه نرسیده ام باید مسیرم را عوض کنم.
اهمیت نقش رئیس بیمارستان در حوزه سلامت کشور به ویژه در بحران کرونا چیست؟
مهم ترین نقش رئیس بیمارستان استفاده درست از نیروهای داخل بیمارستان و جلب همراهی و همدلی آن ها در سطوح مختلف است و این جز با استفاده از خرد جمعی و مشارکت همه افراد در تصمیم گیری ها از همان آغاز راه و همچنین ارتباط با مراکز و مقامات بیرون از بیمارستان برای کسب حمایت و رفع اشکالات مؤثر بر فعالیت های بیمارستان ممکن نیست.
به نظر شما مهم ترین ویژگی یک رئیس بیمارستان خوب چیست؟
در این خصوص از یکی از جملات دکتر کریمی که خیلی به دلم نشست استفاده می کنم. ایشان درجایی می گفت در کنار تجربه، علم، دلسوزی و وقت گذاری مهم ترین چیزی که یک مدیر را به نتیجه می رساند انگیزه است» . من هم با این نظر موافقم و آن را ملاک اصلی موفقیت یک مدیر می دانم.
آدم ترسویی هستید؟ بزرگ ترین ترس شما در حوزه مسئولیتتان چیست؟
شاید، سؤال سختی است. از این که کاری کنم که همکارانم در انجام وظائفشان راحت نباشند می ترسم. احساس من این است که باید جاده صاف کن پرسنل بیمارستان باشم. سنگ و کلوخ را از جلوی راهشان بردارم تا آن ها بتوانند در مسیر درستی که حرکت می کنند سریع تر و راحت تر جلو بروند. می ترسم که این کار را به درستی انجام ندهم یا نیتم این نباشد که راه را برای همکارانم هموار کنم.
رشته تحصیلی شما تا چه حدی در نحوه مدیریتتان نقش داشته است؟
خب باید بگویم علاقه قلبی ام معلمی، تحصیلات تکمیلی پایه ام پزشکی، فیلد تخصصی ام طب کار و سلامتی شغلی و فلوشیپم اختلال خواب است. اگر از آخر شروع کنم که بحث خواب است و شاید خیلی با بحث های مدیریتی من ارتباط مستقیمی نداشته باشد ولی با توجه به تخصصم در این حوزه، توصیه ام به همکارانم این است که برای بیداری مؤثر، باید خواب خوبی داشته باشیم. اگر بتوانم استرس همکارانم را کم کنم شاید بتوانم به آن ها در این خصوص کمک کنم.
و اما در حوزه طب کار باید بگویم بله طب کار و سلامت شغلی ارتباط مستقیمی با کار من دارد. برای همین هم یکی از شعارهای من در بیمارستان این است که اول باید به فکر سلامتی پرسنل باشیم تا بتوانیم به مردم خدمات خوبی بدهیم.
آیا همیشه حق با بیمار است؟
فکر می کنم ما باید این گونه فکر کنیم که همیشه حق با بیمار است، گرچه قلبا می دانیم ممکن است گاهی ازنظر علمی و منطقی نتوانیم حق را به بیمار بدهیم. ولی به عنوان یک اصل برای اینکه بتوانیم درست قضاوت و تصمیم گیری کنیم شعار درستی است که بر اساس خواست بیمار اشکالات خود را پیدا کنیم.
به عنوان یک مرکز ریفرال فوق تخصصی در کشور که به بیماران زیادی در رشته های مختلف پزشکی ارائه خدمت می کنید در بحران کرونا چه برنامه ریزی برای بیماران غیر کرونایی داشتید؟
ما حتی یک امکان خدمتی را از ابتدای بحران تاکنون حذف و تعطیل نکردیم و پذیرای بیماران غیر کرونا در بخش های کاملاً مجزا بوده و هستیم.
ولی کاهش بار مراجعه بیماران غیر کرونایی به دلیل نگرانی های مردم از ابتلا به بیماری کرونا، فضایی را ایجاد کرد تا بتوانیم خدمات مطلوبی را به بیماران مبتلا به کرونا ارائه دهیم. در اسفندماه تقریباً روزی یک بخش جدید را به بخش عادی یا ویژه کرونا تغییر کاربری می دادیم.
از طرفی در ایام نوروز هم همانند سال های گذشته که بعضی از بخش ها تعطیل می شد امسال آن بخش ها به کرونا اختصاص یافت. معاونت پشتیبانی و درمان مجتمع در این جابه جایی، تجهیز بخش ها، جداسازی بخش های کرونا و غیر کرونا خیلی خوب عمل کردند. این موارد کمک کرد تا حداکثر خدمت دهی به بیماران کرونا در این مرکز میسر شود.
خوشبختانه فعلاً بار مراجعه کاهش یافته ولی نگران آینده ایم که پس از بازگشت مردم از سفرهای نوروزی و شروع مجدد فعالیت ها با موج بعدی کرونا مواجه شویم.
بزرگ ترین تصمیم مدیریتی که تابه حال گرفتید چه بود؟
به نظرم هر تصمیمی در موضع و زمان خود بسیار مهم است.
اگر امروز به شما بگویند دیگر رئیس بیمارستان امام نیستید چه خواهید کرد؟
من هیچ وقت خودم تصمیم نگرفتم مدیر باشم و انتخاب هیچ پستی تصمیم من نبوده است. هر وقت به من پیشنهاد مسئولیتی شد سعی کردم شروع و ادامه کارم باذوق باشد، یعنی با شوق و علاقه قبول کنم، یعنی دوست داشته باشم در حیطه مسئولیتی که به من می سپارند به گونه ای فعالیت کنم که وقتی مسئولیتم تمام شد احساس خوشحالی کنم؛ و این را در برنامه هر روزم گذاشته ام که اگر به من گفتند همین امروز برو آیا خوشحالم از رفتنم یا ناراحت، اگر احساس ناراحتی کردم باید مسیرم را عوض کنم. تقریباً هر روز آماده ام به من بگویند این بار از دوشت برداشته شده و من هم با خوشحالی و تشکر از آن استقبال کنم و آن پست را با فراق بال ترک کنم. تا حالا چنین بوده ام، این هم از آموخته های دوران دبیرستانم است که به من یاد دادند، هر زمان این احساس را کردی پستی داری که فرد دیگری بهتر از تو می تواند آن را انجام دهد بهتر است آن را واگذار کنی و بروی وگرنه باید در نیتت تجدیدنظر جدی کنی.
ریاست بیمارستان مسئولت پرمشغله ای است و رئیس مجتمع امام بودن آن را سخت تر هم می کند بااین حال همه جا حضور دارید چه در جلسات مدیریتی خرد و کلان و چه حتی در جشن تولد همکارانتان؛ چرا؟
من کار در بیمارستان را دوست دارم چون فکر می کنم در این فضا راحت تر می توانم مفید باشم، یاد بگیرم و اثر مثبت بیشتری برای خودم دارد.
در جشن تولد همکارانم شرکت می کنم برای اینکه بیشترین علاقه ام خدمت به کارکنان است، از خوشحالی آن ها خودم بیشتر لذت می برم و احساس بهتری دارم. هرچند وظیفه خود نیز می دانم که شادی آن ها را تأمین کنم.
یکی از عادت های کاری شما که دوست دارید هر روز باعلاقه آن را انجام دهید چیست؟
یکی از عادت های من سرکشی به بخش هاست. سر زدن به بخش ها و باخبر شدن از حال همکاران را وظیفه خود می دانم. ارتباط مستقیم با تک تک کارکنان در رده های مختلف برای من خیلی مهم است. نگاه آن ها برای من معنی زیادی دارد و پر از حرف های ناگفته است و سعی می کنم با این ارتباط برداشت های خودم را داشته باشم و در مسیر کارم از آن ها استفاده کنم.
به نظر شما مهم ترین ویژگی یک کارمند نمونه چیست؟
شاید مهم ترینش دلسوزی برای کارش است. اینکه کارش را دوست داشته باشد و آن را تنها، وظیفه خود نداند.
انتقادپذیر هستید؟ وقتی همکارانتان شما را به نقد می کشند واکنشتان چیست؟
نمی دانم باید از دیگران بپرسید. ولی بر اساس آموخته هایم از دوران نوجوانی معتقدم کسی که از ما انتقاد می کند بهترین دوست ما است. کسی که رودرروی ما اشکالاتمان را می گوید هم ما را از آن ها آگاه می سازد و هم به ما فرصت دفاع می دهد. البته انتقاد با تخریب فرق دارد.
دکتر فرشاد علامه معاون درمان مجتمع امام با حکمی از سوی رئیس دانشگاه به عنوان معاون درمان دانشگاه منصوب شدند نظر شما در مورد این انتخاب چیست؟
انتخاب خیلی خوبی است. استقبال ریاست دانشگاه از نیروهای جوان و باانگیزه برای پیشبرد اهداف دانشگاه مسیر درستی است و قبلاً هم بارها شاهد آن بوده ایم.
یکی از وظائف مدیریتی پیدا کردن افراد توانمند و ایجاد فرصتی برای رشد و شکوفایی استعدادها و قابلیت های آن هاست.
سخن پایانی شما چیست؟
اعتقاددارم آینده هر کشوری به نحوه آموزش کودکان، نوجوانان و جوانانش وابسته است. در آموزش وپرورش و دانشگاه های ما آینده کشور ساخته می شود نه در دیگر ادارات و مؤسسات و وزارتخانه ها و لذا بهترین نیروها، بیشترین توجهات و مطلوب ترین امکانات باید در اینجا متمرکز شوند. در غیر این صورت پیشرفت و توسعه ما در حد یک کشور جهان سومی باقی خواهد ماند.
امیدوارم قدر جایی که هستیم و فرصت حضور و خدمت در آن را پیدا کردیم به خوبی بدانیم.
نظر دهید