شرح عهدنامه امام علی (ع) برای مالک اشتر نخعی
حجتالاسلاموالمسلمین سیدقریشی:حکم قاضی باید بر اساس علم باشد، نه بر اساس ظن و وهم
حجتالاسلاموالمسلمین سیدقریشی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه در جلسه هیئت رئیسه؛ یکشنبه 8 آبان ماه نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر را بررسی کرد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه، مسئول نهاد در نشست روز یکشنبه 8 آبان۱۴۰۱در سالن شورای ستاد مرکزی، به تشریح ویژگی های حاکم نسبت به مردم پرداخت و اظهار داشت: «وآخذهمْ بالْحجج، وأقلّهمْ تبرّماً بمراجعة الْخصْم، وأصْبرهمْ على تکشّف الامور، وأصْرمهمْ عنْد اتّضاح الْحکْم، ممّنْ لا یزْدهیه إطْراءٌ ولا یسْتمیله إغْراءٌ وأولئک قلیلٌ - در تمسک به حجت و دلیل از همه بیشتر پافشارى کند و با مراجعه مکرر اطراف دعوا، کمتر خسته شود، در کشف حقیقت امور شکیباتر و به هنگام آشکار شدن حق در انشاى حکم از همه قاطع تر باشد. از کسانى که ستایش فراوان، او را مغرور نسازد (و فریب ندهد) و مدح و ثناى بسیار او را به ثنا خوان و مدح کننده متمایل نکند، البته این گونه افراد کم اند.» ۱
مسئول نهاد در ادامه بحث قضات به بررسی و توضیح آیات اشاره کرد و اظهار داشت: امیرالمؤمنین در ادامه بیان روحیات و خصلتهای کسانی که باید این منصب را به عهده بگیرند، می فرماید:
استناد کننده به دلایل متقن (وآخذهمْ بالْحجج)
حکم قاضی باید بر اساس علم باشد نه بر اساس ظن و وهم. علم نیز از دلایل معتبر ایجاد میشود، لکن راهزنان حقیقت در داوری بسیارند؛ پیشفرضهای نادرست، حب و بغضها، تمسک به امور غیر یقینی، شاهدان غیرمعتبر و امور دیگر میتواند حقایق را پنهان سازد و حکم را به بیراهه برد.
صبوری در برابر مراجعین (وأقلّهمْ تبرّماً بمراجعة الْخصْم)
همانطور که اشاره شد، طرفین دعوا به طور معمول با چهرههای برافروخته و لحنهای خشمگین، در نزد قاضی حاضر میشوند و در مراجعات مکرر، فضای نامطلوبی را میآفرینند. قاضی نیز به اقتضای شغل خود باید این رفتارها را تحمل کند و هر روز شاهد دعواها، قتلها، حقکشیها، و صدها ناهنجاری دیگر باشد. تحمل این امور نیازمند روحی استوار است، که او را در مواجهه با این قضایا صابر کند، تا در به روی مراجعهکنندگان نبندد.
بردبار در کشف حقایق (أصْبرهمْ على تکشّف الامور)
قاضی همانطور که باید در برابر مراجعات مکرر مراجعهکنندگان صبر پیشه کند، در کشف حقایق نیز باید بردبار باشد. فلسفه ی وجودی قومی قضائیه برای ایجاد قسط و عدالت است و این کار بدون صبر در ناملایمات و استقامت در برابر فشارها و بردباری در کشف حقایق مقدور نیست. سرسختی در نیل به کشف مدارک کافی و انگیزهها و رسیدن به حقیقت برای انسان جوینده، ظفر به همراه دارد. دانلود عاقبت جوینده یابنده بود که فرج از صبر زاینده بود
قاطع در اجرای حکم (أصْرمهمْ عنْد اتّضاح الْحکْم)
کلمه صارم به معنای شمشیر تیز و بران است (سیف الصارم). حضرت میفرماید که قاضی بعد از آنکه سفارشات گذشته را بهجای آورد و به حقیقت پی برد، باید در حکم کردن قاطع عمل کند. او باید در اسرع وقت، داد مظلوم بستاند و ظالم را به کیفر رساند. قاطعیت قاضی در اجرای حکم و نهراسیدن از هیاهوها و جوسازیها، نهتنها باعث اقتدار قوهی قضائیه می شود بلکه موجب کاهش جرائم و افزایش امنیت جامعه نیز می گردد.
دوری از کبر و خودپسندی (لا یزْدهیه إطْراءٌ)
افراد قانون شکن برای فرار از کیفر، به چاپلوسی و فریبکاری رو میآورند و با جلب نظر قاضی به دنبال کاهش مجازات و یا نادیدهگرفتن خطاهای خود میشوند. آدمی به لحاظ طبیعت خاکی خویش، به انسانهایی که در تأیید و ستایش او سخن گویند، علاقهمند میگردد و از افراد منتقد، دلگیر میگردد. این طبیعت خاکی همان نفس سرکش است که به بدی فرمان میدهد و از نیکی بازمیدارد (ان النفس لاماره بالسوء الامارحم ربی) و آنکس که فریب نفس خود خورد و به خوشایند و بدآیند دیگران دل ببندد، هوای خویش را خدای خود قرار داده، و در ظاهر خداپرستی، بتپرستی کرده است.
(ارایت من اتخذ الهه هواه!) آیا دیدی آن کسی را که خدای خود را هوای خود قرار داده بود.
علت اینهمه نکوهش در آموزههای دینی نسبت به هوای نفس در این است که مجاری فهم آدمی را مسدود میسازد: نفس اگرچه زیرک است و خردهدان قبلهاش دنیاست او را مرده دان
قاضی اگر حق محور بود، عقل را بر نفس حاکم میکند و جان را به فروغ حق ارتقا میبخشد. بهحکم حق، قیام به قسط میکند و در اعلام حکم و یا اجرای آن جز حق نمیبیند. با تعریف و تمجید، به خودپسندی گرفتار نمیآید و به خواست این و آن تسلیم نمیشود؛ چرا که از غیر گسسته و به او پیوسته است؛ لذا در همه حال قائم به قسط خواهد بود و به ندای حق پاسخ مثبت خواهد داد، که فرمود:
«یا ایها الذین آمنوا کونوا قوامین بالقسط... فلا تتبعوا الهوى أن تعدلوا - ای کسانی که ایمان آوردهاید، به عدل و داد قیام نمایید. از هوا و هوس پیروی ننمایید که از حق منحرف میشوید.»
سازش ناپذیری (ولا یسْتمیله إغْراءٌ)
انسانهایی که از قدرت روحی و ثبات اندیشه برخوردار باشند، از تمایل به باندهای قدرت و منابع ثروت و شهرت پرهیز میکنند و به میل و خواست دیگران رفتار نمینمایند. سازش ناپذیری و عدم انعطاف در برابر خواستهای نابحق دیگران از صفات بارز آنها میشود و تعریف و نکوهش دیگران در رأی آنها تأثیر نمیگذارد.
حضرت بعد از بیان این شرایط میفرمایند: أولئک قلیلٌ؛ صاحبان این فضایل اندکاند.
۱) نامه ۵۳، نهجالبلاغه
نظر دهید