دريافت فيلم
روابط عمومي دانشگاه به همين مناسبت با دکتر کريمي مصاحبه کرد که در ادامه مي خوانيد:

ضمن تبريک به مناسبت برگزيده‌شدنتان در جشنواره، لطفا از سوابق اجرايي خودتان بفرماييد؟
اگر بخواهم به صورت گذرا به سوابق اجرايي خودم اشاره کنم اولين مسئوليتي که در دوران پزشکي گرفتم سال 1360 بعد از فارغ التحصيلي از دانشگاه تهران بود که به استان ايلام رفتم و در روستايي به نام «اسدآباد دره شهر» مسئوليت يک درمانگاه را بر عهده گرفتم که اولين تجربه و پست اجرايي من بعد از طب در آنجا بودکه هم مريض ويزيت مي کرم و هم مسئول درمانگاه بودم.
دوره تخصصم را سال 1361 در دانشگاه شروع کردم و 4 سال دوره جراحي عمومي را طي کردم و سال 1365 از جراحي عمومي فارغ‌التحصيل شدم. بعد از هيئت علمي‌شدن در دانشگاه يکسال را بايد شهرستان مي رفتم که من استان همدان را انتخاب کردم و مدت يکسال مسئوليت بيمارستان اکباتان همدان را به من واگذار کردند بنابراين پست اجرايي من بعد از تخصصم، رياست اين بيمارستان بود بعد از يکسال برگشتم. سال 67 مرحوم دکتر جبل عاملي که خدا رحمتش کند رييس دانشکده پزشکي بود و من به عنوان معاون آموزشي دانشکده با ايشان همکاري مي‌کردم و در همان سال همزمان معاون جنگ دانشگاه در زمان رياست مرحوم باستان حق بودم.
به دنبال جراحي عمومي و تخصصي در بيمارستان سينا براي ادامه تحصيل در رشته جراحي قلب تا سال 72 به مدت سه سال به بيمارستان شريعتي رفتم و جراحي قلب را تمام کردم بلافاصله با پيشنهاد دکتر باستان حق،‌ رياست بيمارستان شريعتي را قبول کردم و تا سال 76 در کنار کار تخصصي قلب، رييس بيمارستان هم بودم.
در سال 76 با تغييراتي که در سطح دانشگاه انجام شد و دکتر ظفرقندي به جاي دکتر باستان حق آمدند، به مدت دو سال رياست دانشکده پزشکي به من سپرده شد و البته همزمان در بيمارستان شريعتي کار تخصصي هم مي کردم. بعد از دو سال با ميل و اصرار خودم از دانشکده پزشکي کنار رفتم و براي شش ماه به امريکا سفر کردم و دوره فلوشيپ را در تگزاس هارت گذراندم و سال 80 برگشتم و قرعه مسئوليت بيمارستان قلب تهران به من افتاد و تا الان حدود 15 سال است که مسئول هستم.

شيوه مديريتي شما به چه صورت است؟
من کلا در تمام طول تحصيلم و بعد از فراغت از تحصيل در مقاطع مختلف، هميشه در کنار کار تخصصي که اولويت اصلي ام بوده، يک مسئوليت اجرايي هم قبول کردم و نوعا مسئوليتم در بيمارستان‌ها بوده اما هميشه فکر مي‌کردم براي خوب کار کردن در بيمارستان، يک محيط کار خوب هم لازم است. مجموعه تجربيات من در ساليان مختلف در بيمارستان، دانشکده و دانشگاه و در امريکا در مرکز قلب جمع شد. نگرشي که در اين بيمارستان هست به صورت يک بيمارستاني است که همه اعضاي هيئت علمي آن تمام وقت هستند و تمام وقت خودم نيز در بيمارستان مي گذرد تا بيشتر فکرم براي ااداره بيمارستان و کار تخصصي داخل بيمارستان باشد خوشبختانه با همکاران خوبي که در مرکز انتخاب شدند و مستقل بودن بيمارستان از نظر نوع مديريت، نوبودن بيمارستان و تک تخصصي بودن و فاکتورهاي ديگر منجر به اين شد که ما بيمارستاني با مدل اداره جديد به صورت هيئت امنايي در دانشگاه علوم پزشکي تهران راه‌اندازي کرديم و از سال 1380 تا الان عوامل زيادي کمک کرده‌اند تا اين مدل مديريت موفق باشد علاوه بر اين چيزهايي که گفتم استقلال مالي اداري بيمارستان و مديريت جديد و علمي، پايه اصلي اداره بيمارستان است. همکاران دانشگاه چه در دوره دکتر ظفرقندي و رياست وقت وزارت دکتر پزشکيان و چه بعدها در دوره دکتر لاريجاني و هم اکنون دکتر جعفريان اين مدل مديريتي را قبول و تاييد کردند و کمک کردند که بتوانيم راه را ادامه دهيم. مرکز قلب تهران بودجه دولتي ندارد و حدود 1300 نفر پرسنل را خودش اداره مي‌کند استقلال اداري مالي بيمارستان باعث مي‌شود که همه کارکنان ما فکر کنند بايد کار کنند تا حقوشان را دريافت کنند و هيچ کسي فکر نمي‌کند سر برج پول آماده است و قرار است از جايي بيايد.

نظرتان در باره جشنواره ابن‌سينا چيست؟
من زياد از گذشته جشنواره اطلاعي ندارم ولي به نظرم افرادي که در زمينه آموزشي، پژ‍وهشي و مديريت، خوب کار مي کنند بايد در زماني که فعال و سرپا هستند مورد تشويق قرار بگيرند و شايد خيلي بهتر از اين است که هميشه در اواخر کارشان افراد را تشويق کنيم.
جشنواره ابن‌سينا با اطلاعاتي که کسب کردم مطمئنا موثر است و من اميدوارم که هميشه جوان‌ترها و کساني که درابتداي راه هستند با تشويق و نظر خوب برخورد کنيم.
خبرنگار: سمیر کرمی/ تنظیم: میرحامد حسینی/ عکس: مهدی کیهان
دریافت کتابچه هجدهمین جشنواره ابن سینا