دکتر محققی در سالروز آزادسازی خرمشهر بیان داشت
فتح خرمشهر، یک صحنه وفاق و اتحاد کامل ملی
دکتر محققی عضو هیئتعلمی دانشگاه، به بیان خاطرات خود از نحوه آزادسازی خرمشهر و رشادت های شهید دکتر سید عبدالرضا موسوی، فرزند دلاور نستوه خرمشهر پرداخت.
به گزارش روابط عمومی دفتر امور ایثارگران، دکتر محمدعلی محققی عضو هیئتعلمی دانشگاه، استاد گروه جراحی و دانشجوی ورودی سال 1354 دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران به مناسبت فرا رسیدن سالروز آزادسازی خرمشهر گفت: بسمالله الرحمن الرحیم، در آستانه سوم خردادماه سال 1396 قرارگرفتهایم، سی و پنجمین سالروز آزادسازی خرمشهر که در سال 1361 اتفاق افتاد. به یاری خداوند نگاهی دوباره و متفاوت نسبت به این رویداد مهم تاریخی در انقلاب اسلامی مردم بزرگ ایران خواهیم داشت. قبلاً از اداره کل ایثارگران دانشگاه برای تنظیم گفت و گو، در این سالگرد باشکوه به سهم خود سپاسگزارم و مزید توفیقات همه عزیزان را در تلاشهای فاخر فرهنگی از خداوند تبارکوتعالی مسئلت دارم. برای این گفتگو، چهار یا پنج محور بزرگ از محورهای راهبردی موضوعیت دار در باب فتح خرمشهر انتخاب و با الهام از هر محور، یک درس عبرتآموز تاریخی، از این رویداد مهم تاریخ معاصر پیشنهاد خواهد شد. پسازآن به ذکر خاطراتی از مراحل اول، دوم و سوم بیتالمقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد، می پردازم.
وی با بیان این که، 17 اردیبهشت، سی و پنجمین سالگرد شهادت فرزند دلاور و فرمانده رشید سپاه خرمشهر، شهید والامقام دکتر سید عبدالرضا موسوی است، گفت: سالهای قبل در مناسبتهای دفاع مقدس، رسم بر این بود که یک چهره بزرگ و ماندگار از ایثارگران و شهیدان جامعه دانشجویی معرفی شود. به همین مناسبت، خاطراتی از سردار رشید، فرزند قهرمان و فرمانده دلاور شهید خرمشهر، شهید دکتر سید عبدالرضا موسوی ارائه خواهد شد. امروز انشالله بتوانم در حد توان و یاری، به معرفی این شخصیت والامقام که افتخار دوستی و آشنایی با ایشان را از سال 1354داشتهام، بپردازم. مطمئناً نسل جوان و دانشجویان امروز با این چهره نورانی و یادگار دیرین دانشگاه کمتر آشنا هستند. مهجور ماندن نورانیترین چهرههای دانشجویی شاید ظلم بزرگی به جامعه دانشگاهی، علمی و نهضت دانشجویی باشد.
فتح خرمشهر، نقطه عطف راهبردی تاریخساز و فرهنگساز برای ملت ایران
دکتر محققی گفت: خرمشهر دیگر یک بندر جنوبی گمنام و یک مرز دورافتاده مهجور نیست، خرمشهر خورشید درخشانی است که تا ابد در آسمان ایران اسلامی خواهد درخشید. فتح خرمشهر در دفاع مقدس نقطه عطفی بود که دشمن را به فاز انزوا فروبرد و شرایطی را فراهم کرد که رزمندگان اسلام و نظام جمهوری بر سرنوشت جنگ مسلط شوند و در یک رویداد عظیم تاریخی با عنوان دفاع مقدس، نظام نوپای انقلاب اسلامی مردم ایران را هم حفظ کنند و هم تعالی بخشند و هم این که ریشههای آن را در همیشه تاریخ مستحکم کنند. بنابراین فتح خرمشهر نقطه عطف راهبردی تاریخساز و فرهنگساز برای ملت بزرگ ما محسوب میشود.
فتح خرمشهر، یک رویداد عظیم معنوی و یک مناسبت راهبردی مقدس
عضو هیئتعلمی دانشگاه با بیان این که فتح خرمشهر در یک فضای عظیم و عمیق و وصفناپذیر معنوی اتفاق افتاد بیان داشت: امام خمینی رهبر کبیر و فرمانده کل قوا فرمودند «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» آنچه در حال و هوای جبهههای نبرد رواج داشت، حاکمیت جو پرمعنا، عرفانی، انقلابی، معنوی و همینطور عزم راسخ بینظیر در همه رزمندگانی بود که در این حماسه شرف حضور داشتند. آنچه در حال و هوای ملت مقاوم انقلابی و شهیدپرور ایران مانند خورشیدی نورانی و تابناک مشهود بود، وفاق، اتحاد کامل و خالص و ایمان و عزم ملی برای دفاع از تمامیت ارضی، استقلال و عزت ملی و مقاومت همهجانبه تا پیروزی بود.
وی افزود: فتح خرمشهر عطیه الهی است و همیشه باید آن را مغتنم بشماریم و حفظ کنیم و نگذاریم که به دست فراموشی سپرده شود. مثلاً در ایامی که در آن قرارگرفتهایم، بااینهمه قیلوقال و هیاهوی انتخابات که البته موجب افتخار و عزت ملی است، نباید بگذاریم یومالله فتح خرمشهر و حماسه دلاوران و رزمندگان اسلام در فتح سلحشوران آن، تحتالشعاع قرار بگیرد.
فتح خرمشهر، یک صحنه وفاق و اتحاد کامل ملی
دکتر محققی بیان داشت: سومین راهبرد عبرتآموز فتح خرمشهر، این است که این نبرد جانانه تاریخی ملت ایران، یک صحنه وفاق و اتحاد کامل و تمامعیار ملی است. مردم دلاور ایران بهطور یکپارچه، از تمامی نقاط ، عموم شهرها و روستاها، همه قومیتهای ایرانی و هر کوی و برزن در این پیروزی دخیل بودند و بهطور یکپارچه این قطعه جداشده از بهشت ایران را به بدنه اصلی برگرداندند و نهتنها توانستند در آن مقطع، بلکه برای همیشه از تمامیت ارضی و استقلال ملت دفاع کنند. این رزم پیروز و فتح مبین مهر استقلال و عزت ایران اسلامی را برای همیشه بر تارک درخشان این مرزوبوم حک کرد، مهری که هیچگاه و هرگز باطل نخواهد شد.
فتح خرمشهر یک واقعه عظیم تاریخی
استاد گروه جراحی افزود: چهارمین راهبرد پندآموز آزادسازی خرمشهر، ظرفیتهای بزرگ تاریخسازی و تمدن سازی نوین اسلامی است که از این رزم بیامان منبعث شده است. فتح خرمشهر را فقط یک رویداد نظامی ندانیم که البته از بعد نظامی نیز بینظیر و فاخر است، بلکه این فتح را یک واقعه تاریخی، یک حادثه عظیم فرهنگی و یک حماسه جاوید ملی در تاریخ ملتمان بدانیم و همواره آن را باشکوه گرامی داریم و در برابرش تعظیم نمائیم. گرچه هرکدام از ابعاد نظامی، تاریخی و فرهنگی نیز جایگاهی رفیع و تأثیرگذار در بردارند.
فتح خرمشهر، ثبت حقانیت انقلاب اسلامی، مهر جاودانگی ملت ایران و رمز بقای انقلاب در آینده
دکتر محققی ادامه داد: اما توصیف پنجم و راهبرد دیگر مترتب بر فتح خرمشهر اینکه این فتح تاریخی بهمنزله ثبت حقانیت انقلاب اسلامی و درج مهر جاودانگی ملت ایران و رمز بقای انقلاب در آینده هم بود. امروز هم دشمنان وقتی به این مرزوبوم طمع میکنند، اگر اندک عقلانیتی داشته باشند با یادآوری آن حماسه گرانبار تاریخی ملت متحد و منسجم و یکپارچه، به خود میآیند و از صحنه رودررویی با این ملت بزرگ و مقتدر و عزتمند عقب مینشینند. تمام راویان دفاع مقدس، خاصه شهید آوینی و همه آنهایی که نگاه فرهنگی داشتهاند، این ثمره سترگ، این فتح الفتوح دفاع مقدس را یادآوری و عنایت به آن را توصیه کرده اند.
درسهای فتح خرمشهر برای آیندگان
عضو هیئتعلمی دانشگاه گفت: درس اول آن است که به عزت و اقتدار ملت بزرگ و متحد ایران اعتقاد داشته باشیم. آنهایی که به عزت و اقتدار ملت ایران اعتمادی ندارند و یا تردید دارند، به خود آیند و نسبت به قدرت ایمان مردم بزرگ ایران تردید نداشته باشند. امروزه در هیاهوهای سیاسی اجتماعی و تعاملات فراملی، برخی تزلزلها را در افکار و رفتار بعضی مسئولان و صاحبنظران میتوان احساس کرد. هرسال با تحلیل بخشی از حوادث و نمایش هنرمندانه گوشه هائی از این حادثهای که بیش از سه دهه از آن گذشته، توسط فعالان و تحلیلگران عرصههای سیاسی و اجتماعی، نسبت به افزایش آگاهیهای نسل جوان باید اهتمام شود. کشف اسرار، بازگویی حقایق، نمایش هنرمندانه رویدادها و تحلیل تاریخی حوادث موجبات تنویر افکار عمومی و افزایش اعتماد به این قدرت عظیم ملی خواهد شد. مبادا با تزلزل در گفتهها، شنودهها، کجرفتاریها و بدعهدیها خاصه درسیاستمداران آب به آسیاب دشمن ریخته شود.
وی ادامه داد: درس دوم آن است که به دشمنان خبیث ملت ایران هرگز اعتماد نکنیم. هیچگاه به دشمنان خبیث و تاریخی ملتمان نباید اعتماد کرد. آنها اساساً قدرتهای قابلاعتمادی نیستند و از هر فرصتی برای وارد آوردن صدمه به این ملت و نظام مقدس فروگذار نخواهند کرد. آزموده را آزمودن خطا است. نبایست با دشمنان لجوج و خبیث تجربههای تلخ گذشته را تکرار کرد، اما این به معنی عدم ارتباط با دنیا نیست. ارتباط بینالمللی یک معادله چندجانبه است و با حفظ استقلال و عزت ملی باید تدبیر شود و توسعه بیابد. از سوی دیگر ارتباطهای یکسویه احتمالی و تحمیلشده توسط دشمن نباید هرگز نباید موردتوجه قرار بگیرد و یا مماشات شود. آنها بهکلی باطل هستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان درس سوم فتح خرمشهر گفت: باید ظرفیت شگرف فرهنگی دفاع مقدس را مغتنم شمرده و پاسداشت شهیدان و ایثارگران را هرگز فراموش نکنیم. درس تعظیم شعائر و پاسداشت فضائل و جفا نکردن بهحق مسلم شهدا، ایثارگران، رزمندگان، سرداران و مدیران دفاع مقدس و در رأس آن امام خمینی کبیر، فرمانده پیروز دفاع مقدس و معمار راحل انقلاب اسلامی که مانند کوهی استوار تمام قامت و در سراسر زمان ایستاد و خم به ابرو نیاورد و به تمام ملت روحیه داد و باتدبیر خدا گونه دفاع را به سمت پیروزی قاطع هدایت فرمود. طبعاً منطقه درحالتوسعه سریع است و توسعه مسائل فرهنگی، نیازها و موضوعات مختلف جدیدی را به وجود میآورد. برخی از بحرانها و تحولات فرهنگی خیلی سنگین او سرنوشت سازند و ممکن است مبانی، راهبردها و اصول را تحتالشعاع خود قرار دهند. از اصول همیشگی بحث تعظیم شعائر و دفاع از خون شهدا و تعظیم و پاسداشت رنج و درد عظیم ایثارگران و آزادگان و خانواده شهدا و همه حقداران انقلاب و دفاع مقدس است.
دکتر محققی افزود: حق بلامنازع و احترام همیشگی صحنهگردانان دفاع مقدس و تلاش گران میدانهای خون و حماسه نباید نادیده گرفته شود، نباید هرگز به ساحت پاک و مقدس شهدا جفا شود. اگر شهدای بزرگ که همه هستی و جان خود را فدا کردند، الآن در بین ما زندگی میکردند، در امور مهمی مثل رسیدگی به محرومان و دفاع از سرنوشتهای مرتبط با نظام چه موضعی داشتند. این موضع آرمانی شهدای راه حق و فضیلت قابل عینیتبخشی است و شمهای از آنها در وصایای شهدا و سیر و تأمل در زندگینامه این لالههای خونین وطن قابل بازیافت است.
عضو هیئت علمی دانشگاه با پرداختن به درس چهارم فتح خرمشهر گفت: این درس آن است که به آبادانی سرزمینها و عرصههای مقاوم دفاع مقدس پایبند و ملتزم باشیم. موضوع غفلت شده این است که بخشهایی از کشور ما مانند خوزستان و استانهای مرزی در دوران جنگ تحمیلی صحنه کارزار بودند و باید توجه داشت که این مناطق بهشدت آسیبدیده هستند، هم مردمشان آسیبدیدهاند و هم زیرساختهای این مناطق تخریب و منهدم شده و عملاً در پایان جنگ دیگر زیرساختی باقی نمانده است. مقوله محرومیتزدایی از مناطق جنگزده یک بحث عقلائی و یک اصل عادلانه و منصفانه است. در تعیین اولویت و اختصاص منابع اولویتبخشی به این مناطق یک ضرورت قطعی ملی است و بیتوجهی به آن ظلم و جفای به هموطنان جنگزده و آسیبدیده است و این ظلم در قاموس انقلاب اسلامی مردم ایران جایی ندارد. همه مردم و همه نهادهای انقلاب برای احقاق این حق در مناطق جنگزده باید به سهم خود اقدام عملی کنند. الآن مردم این مناطق از موضوعات سنگینی مثل آلودگی هوا و ریز گردها رنج میبرند، عقبماندگی در توسعه رنج میبرند. بنابراین هر دولتی که مسئولیت میپذیرد باید فراموش نکند حق مضاعف و دین بالایی را که استانها و مناطق جنگی بهنظام ما دارند، باید ادا کنند.
وی با بیان درس پنجم گفت: بازسازی هنرمندانه دفاع مقدس را یک ضرورت تمامعیار ملی بدانیم. بحث بازسازی هنرمندانه دفاع مقدس، تدوین و نگارش و ترسیم نظاممند دفاع مقدس یک ضرورت ملی است. آنچه در قالب راهیان نور شکلی به خود گرفته بسیار زیبا است اما کافی نیست.
دکتر محققی ادامه داد: اگر مسئولین فرهنگی انصاف داشته باشند، نافذترین راهبرد ترویج فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی در طول حیات چهلساله انقلاب، این موضوع راهیان نور بوده است. راهیان نور عرصه بزرگ فرهنگی است که هرسال محل سیر حق طلبانه مردم ما اعم از خانواده شهدا و رزمندگان و همه مردم است و باید به این راهبرد فرهنگی توجه داشت و آن را تقویت کرد و از ظرفیتهایش برای حل مسائل دیگر استفاده کرد.
خاطراتی از عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر
عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان خاطرات خود از عملیات بیت المقدس گفت: اول فروردین 1361 عملیات فتح المبین آغاز شد و با پیروزی چشمگیری همراه بود. این نبرد پیروز رزمندگان اسلام، مناطق بسیار وسیع اشغالی کشور را آزاد ساخت. بلافاصله بعد از فتح المبین، مسئولین و فرماندهان جنگ به قرارگاههای مرکزی کربلا دستورات مهمی صادر کردند. کلیاتی از این دستور مقتدرانه و عزتمند از صداوسیما پخش شد که برای ادامه عملیات در زمانی که لازم خواهد شد، اعلام آمادگی میکرد. به طبع آن بهسرعت بازسازی و آرایش جدید نیروها در منطقه صورت گرفت و فرماندهان تدابیر خود را برای آزادسازی اراضی وسیع تحت تسلط دشمن با برنامهریزیهای عملیاتی تنظیم کردند.
وی افزود: منطقه وسیعی شامل خرمشهر، نوار مرزی شلمچه، هویزه و پادگان حمید، در منطقه غرب کارون در دستور آزادسازی در عملیات بیتالمقدس قرار گرفت. منطقه عملیاتی بیتالمقدس بهگونهای بود که از شمال به رود کرخه، در جنوب به رود اروند، از شرق به رودخانه کارون، و در غرب به هورالهویزه منتهی میشد. روی نقشه شامل خرمشهر، شلمچه، هویزه، هور العظیم، پادگان حمید و 40 کیلومتر از جاده استراتژیک خرمشهر به اهواز است.
دکتر محققی با اشاره به روحیه بسیار بالای رزمندگان بعد از عملیات فتح المبین گفت: آن زمان، فضای عمومی کشور مشحون از امید و انتظار بود. هر عملیات مهم در دفاع مقدس یک پیوست امداد و درمان داشت. از ارکان آن تیم های اضطراری جبههها بودند که در فتح المبین نقش سرنوشت سازی ایفا کردند و انسجام آنها کامل شد. حقیر هم در قالب تیم اضطراری دانشگاه علوم پزشکی تهران توفیق شرکت در فتح المبین و بیتالمقدس را داشتم. در یکماهه پس از برگشت از فتح المبین در بیمارستانهای دانشگاه، اینجانب در بیمارستان سینا، در حین انجام وظایف دستیاری جراحی عمومی، مسئولیت مراقبت و مداوای رزمندگان مجروح عملیات فتح المبین را بر عهده داشتیم. در فاصلهای که در بیمارستانها مجروحین را مراقبت میکردیم، شاهد شور و اشتیاق عجیب مردمی بعد از عملیات فتح المبین بودیم. علاوه بر بستگان مجروحین خیل عظیمی از اقشار مختلف مردم با گل و هدایا فوج فوج به بخشهای مجروحین جنگی مراجعه میکردند. این بخشها بهحق پاتوق مردم شده بود، مردمی که به عیادت فرزندان قهرمان و ایثارگر خود میشتافتند و ابراز احساسات میکردند. ترسیم حال و هوای آن روز بیمارستانها دشوار است.
وی افزود: حدود 40 روز یا کمتر از شروع عملیات فتح المبین، 10 اردیبهشت سال1361، عملیات بیتالمقدس با رمز مقدس یا علی ابن ابیطالب (ع) شروع شد. رزمندگان در 3 محور، یورش بیامان خود را به دشمن متجاوز آغاز کردند. محور قرارگاه قدس باهدف عبور از رود کرخه عملیات خود را آغاز کرده بود. گروههای تیمهای اضطراری که در فتح المبین درصحنه شکلگرفته بودند، در عملیات حاضر بودند و با توجه به وسعت عملیات در مناطق مختلف تقسیمشده بودند. اینجانب بهاتفاق یکی از دوستانم دکتر محمدحسن کاسب و دو نفر دیگر از دوستان خوزستانی و جمعی از امدادگران و پزشکیاران در اورژانس منطقه کرخه نور مستقر بودیم. دو روز قبل از شروع عملیات به آنجا اعزام شدیم. کلیه تدارکات لازم را با خود بردیم. فقط سنگرها آماده بود و در این فاصله آمادهسازی سریع فضاهای درمانی انجام شد. شور و شوق و انتظار عجیبی بر این فضای جبهه خیمه انداخته بود. اورژانس در فاصله کوتاهی از خطوط مقدم طراحیشده بود. مجموعه آن خاکریز طویل و بزرگی بود. در همین محل در سمت راست، اورژانس یگانهای عملیاتی ارتش جمهوری اسلامی ایران هم مستقر بود. فضای اصلی تریاژ و درمان حاد اولیه مشترک بود. دکتر سید محمد قدسی که دوران خدمت نظاموظیفه خود را در ارتش میگذراند، در این اورژانس حاضر بودند و خدمات بسیار باارزشی ارائه کرد. شاید مشکلترین عملیات ازنظر مقابله با دشمن همین مرحله اول و عبور از این منطقه بود.
وی ادامه داد: به فاصله چند دقیقه از شروع عملیات در نیمهشب 10 اردیبهشت سال 61، اولین مجروحین عملیات منتقل شدند، امداد و درمان عظیمی که تا 26 ساعت بعد لاینقطع ادامه داشت. درگیری در این محور بسیار سنگین بود و دشمن آمادگی بسیار بالایی داشت. قبل از فتح المبین، عملیات انحرافی کوچکی در همین محل انجامشده بود. و علیرغم مقابله دشمن ، در بخشهایی رزمندگان اسلام موفق به عبور از موانع و در هم شکستن آرایش دفاعی دشمن شدند. بخشهای مهمی را تصرف کردند. البته دسترسی کامل در آن جناح عملی نشد و متأسفانه جمعی از رزمندگان شهید شدند.
یازدهم اردیبهشت سال 61 در اورژانس کرخه نور
دکتر محققی با بیان خاطراتی از اورژانس کرخه نور گفت: حوالی ساعت 10 صبح اورژانس کمی خلوت شد و همکاران بهنوبت برای صرف صبحانه (درهمان فضای تریاژ اورژانس) میرفتند. ناگهان یک آمبولانس آژیرکشان وارد شد که چند مجروح را منتقل کرده بود. یکی از مجروحین که ترکشهای متعددی تقریباً به همه نقاط بدنش خورده بود، نوجوان 16 یا 17 ساله ای بود که بشدت میگریست او یک جلد قرآن جیبی در دست راستش قرار داشت و مرتب آن را نشان میداد. بعد از اقدامات اولیه سعی در آرام کردنش داشتیم. با تزریق سرم و پانسمان زخمهای اصلی حالش کمی بهتر شد. تعریف میکرد با برادر بزرگترش در کنار هم مورد اصابت گلوله خمپاره دشمن قرارگرفتهاند و برادرش در دم شهید شده است. آن قرآن را که به خون برادر شهیدش آغشته بود، از دست برادرش در واپسین دم حیات گرفته بود و قصد داشت به مادر بزرگوارش تحویل دهد.
وضعیت رزمندگان در سایر محورها
عضو هیئت علمی دانشگاه افزود: رزمندگان همان شب در محور میانی قرارگاه فتح، عملیات بزرگ عبور از رود کارون را آغاز و به جاده اهواز، خرمشهر دست یافتند. با تصرف بخشی از این جاده، ارتباط دو بخش از نیروهای دشمن قطع شد. همزمان در محور جنوب قرارگاه نصر، عملیات بزرگی آغاز و با عبور از رودخانه کارون و پیشروی به سمت خرمشهر، حلقه عملیات مرحله اول بیتالمقدس تکمیل شد. در نهایت، پس از 4 یا 5 شب درگیری شدید، دو بخش میانی و جنوبی به هم رسیدند و بیش از 30 کیلومتر از جاده اهواز به خرمشهر آزاد شد.
وی افزود: هر جا صحبت از عملیات نظامی سنگین طرح است؛ بایستی یک امداد و درمان تنگاتنگ، همعرض، متناسب، همراستا و هماهنگ را نیز طراحی و تجسم کرد. این بخش از حضور پرافتخار جامعه پزشکی در دفاع مقدس، بهخوبی ثبت و روایت نشده و تنها جستهوگریخته اشاراتی به آن شده است. در این نوع گفت وشنودها امیدواریم گامهایی برای ثبت معتبر آن برداشته شود، یعنی همکاری تنگاتنگ جامعه پزشکی مخصوصاً در خطوط مقدم، امدادگران، پزشکان، پرستاران و همه کادر پزشکی که در تمام مراحل جنگ حضور داشتند و حماسه آفریدند.
آغاز مرحله دوم عملیات بیت المقدس
دکتر محققی گفت: مرحله دوم عملیات از 16 اردیبهشت شروع شد. در مجموعه تیم پزشکی اورژانس کرخه نور، همچنان در همان اورژانس آمادهباش بودیم ولی این محور آرام بود و بهطور متفرقه مجروحینی منتقل میشد. در این مرحله از عملیات، دو قرارگاه میانی و جنوبی حرکت را بهسوی مرز شروع کردند. قرار بود در محور کرخه نیز عملیات جدیدی شروع شود. شرح آن خیلی جالب است که بعداً اشاره خواهد شد.
از ساعات اولیه 18 اردیبهشت 61، دشمن متوجه محاصره شدن بخش مهمی از نیروهایش در منطقه شد. دشمن زبون که در پنجه عزم و اراده رزمندگان سلحشور ملت ایرانزمین گیر شده بود، شروع به عقبنشینی کرد.
حال و هوای اورژانس کرخه نور در مرحله دوم عملیات بیتالمقدس
عضو هیئت علمی دانشگاه افزود: قرار بر این بود محور شمال در همین روزها عملیات مهمی را انجام دهد. یکی از این روزها که در اورژانس کرخه بودیم، متوجه تردد غیرعادی و فشرده در منطقه شدیم. آمادهباش اعلام شد و احساس کردیم که قرار است عملیات جدیدی آغاز شود. اوایل شب طوفان شدیدی شروع شد.
بعد از طوفان و رعدوبرق بارندگی بسیار شدید سیلآسا و رعدآسایی شروع شد، بعد از چند دقیقه منطقه زیرآب رفت! جادهها آسفالت نبودند، عقبه اورژانس به شهر بستان ختم میشد. توپخانه خودی قبل از اورژانس قرار داشت و پرواز گلولههای آتشبارها را که قلب لشکر خصم دون را هدفگیری میکردند، در آسمان میدیدیم. جادههای مواصلاتی اغلب خاکی بودند. ادوات سنگین که در حال تردد بودند، جملگی زمینگیر شدند و جاده بهطور کامل بسته شد و فرماندهان اعلام کردند که عملیات انجام نخواهد شد.
وی ادامه داد: آوازه و شایعه عقبنشینی دشمن در روز 19 اردیبهشت 1361 در منطقه پخش شد. دشمن مناطقی مهمی مثل هویزه، جفیر و پادگان حمید را تخلیه کرده و فرار را برقرار ترجیح داده بود. برای امدادرسانی احتمالی با اکیپی از اورژانس به خطوط مقدم رفتیم. در بخشی از مناطقی که بعد از رودخانه کرخه بود استقرار یافتیم و استثنائاً موفق شدیم حوادث غرور برانگیز فتح و پیروزی را از نزدیک شاهد باشیم. یکراه باریک از وسط میدان مین بازشده و با نوار قرمز مشخص بود. چون منطقه مینگذاری و به شدت ناامن بود، احتمال حوادث اتفاقی زیاد بود. حسب تصادف شاهد انفجار مین و مجروح شدن یک رزمنده از نزدیک بودیم. امکان اقدامات اورژانس در آن شرایط بهکلی سلب بود و به محل استقرار قبلی در اورژانس کرخه برگشتیم. لشگرهای قرارگاه قدس دشمن را تعقیب میکردند. با شروع درگیریها مجروحین را منتقل ساختند. همان رزمنده مجروح میدان مین را نیز آوردند. متأسفانه پای راستش از مچ به پائین متلاشیشده بود. ما بیماران را مداوا میکردیم و از بلندگوی قرارگاه اورژانس مارش پیروزی و اخبار لحظهبهلحظه جنگ را تعقیب میکردیم. خدمات حیاتی در آن لحظههای پیروزی بسیار هیجانی و خاطرهانگیز بود.
مرحله سوم عملیات بیت المقدس
دکتر محققی با بیان خاطرات خود از مرحله سوم عملیات بیت المقدس گفت: قبلاً در مناسبت دیگری خاطراتی تعریف کردهام. مرحله سوم یا نهایی عملیات بیتالمقدس به آزادسازی خرمشهر منتهی شد. این مرحله، اول خرداد 1361 با رمز «بسمالله القا سم الجبارین یا محمد بن عبدالله» شروع شد.
وی افزود: در فاصله 20 یا 21 اردیبهشت 1361 تا 31 اردیبهشت به تهران بازگشتیم. چون در دوره دستیاری بودیم و بیمارستانها مملو از مجروحین بودند. تقریباً یکهفتهای که در تهران بودیم، اوضاع بیمارستان بحرانی و تعداد مجروحین بسیار بالابود. اینیک هفته برای سامان دادن به اوضاع خیلی مغتنم بود. همه پرسنل بیمارستان سراپا خدمت بودند. با فراخوان فوری ستاد امداد و درمان جبههها، دوباره سریعاً به منطقه برگشتیم. اورژانس و بیمارستان صحرائی بزرگی در 11 کیلومتری خرمشهر در مناطق آزادشده، برپا شده بود. این بیمارستان صحرایی قرارگاه فتح در جادة خرمشهر سمت نورد و بالاتر از حدود پادگان حمید واقعشده بود. این بیمارستان صحرایی عقبه آزادسازی خرمشهر بود که هزاران مجروح به این مکان منتقل شدند. اورژانس هوایی هم در همان محل مستقرشده بود و با تردد سریع تخلیه مجروحین بدحال را انجام میداد.
دکتر محققی با بیان این که همه آمادگی لازم برای شروع عملیات وجود داشت گفت: کمبودها بهسرعت و برقآسا برطرف میشد. انسجام عجیبی برقرار بود. آوازه این خدمات امداد و درمان در بین رزمندگان پیچیده بود و علاوه بر خدمات حیاتی یک نقش روحیه بخشی برای رزمندگان و فرماندهان و تکیهگاهی بزرگی برای عملیات بشمار میرفت. نقش پشتیبانی آن بسیار حساس و سرنوشتساز بوده و توفیق خدمات بزرگی نیز نصیب کادرهای حاضر در این میدان شد و سرانجام این عملیات با موفقیت سوم خرداد به پایان رسید و منجر به آزادسازی خرمشهر شد.
یک رخداد تلخ در بحبوحه رزم پیروز خرمشهر
استاد گروه جراحی گفت: خدمت در اورژانسهای خطوط مقدم، وصفناپذیر است. مشاهده زخمها و جراحات رزمندگان، جوانان مخلص و قهرمان، بندگان خالص باریتعالی، فرزندان غیور ملت ایران، جانکاه و بسیار غمانگیز بود. از طرفی مارش پیروزی لشکر اسلام و اخبار شکست و متلاشی شدن دشمن دون، روحیه آزادگی و احساس بزرگ وصفناپذیری ایجاد میکرد. خدمات حیاتی در این بحبوحه آتش و خون توصیف نکردنی است.
وی ادامه داد: برخی از دوستان ما، دکتر سادات و دکتر ربانی در مرحله دوم در قسمتهای میانی جبهه فعالیت داشتند. بعدازظهر 17 اردیبهشت، رزمنده مجروحی را باحال بسیار وخیم به اورژانس منتقل میکنند. این دوستان مراحل احیا را شروع میکنند و خیلی زود درمی یابند که روح بلند این فرمانده سلحشور در همان میدان نبرد از جسم رنجورش مفارقت و به ملاء اعلی پرواز کرده است. دوستان که سرگرم عملیات احیاء بوده اند، متوجه می شوند، سیمای نورانی شهید بسیار آشنا است. در نهایت همراهان مجروح به دکتر ربانی می گویند که ایشان فرمانده سلحشور سپاه خرمشهر «شهید دکتر سید عبدالرضا موسوی» است.
دکتر محققی با اشاره به نحوه شهادت شهید دکتر موسوی گفت: ایشان با موتورسیکلتی در حال سرکشی به نیروهایش در خطوط مقدم بود که مورد حمله یک فروند هلیکوپتر دشمن قرار گرفت و متأسفانه وقتی به اورژانس منتقل شدند، جان به جانآفرین تسلیم و به درجه رفیع شهادت نائل شده بود. دکتر ربانی و سادات متوجه شدند که ایشان از دوستان قدیمی آنها بوده است.
آشنایی با شهید دلاور خرمشهر
عضو هیئت علمی دانشگاه گفت: شهید موسوی از ورودیهای 1354 دانشکده پزشکی تهران بود. ورودیهای سال 1354 به ترتیب حروف الفبا به سه گروه الف،ب و ج تقسیمشده بودند. بنده و سید عبدالرضا موسوی از رفسنجان، محمدحسن کاسب از دزفول، جواد محمدی فتیده از گیلان، از دوستانی بودیم که همگروه بودیم. آقایان موسوی، کاسب و علی ارشد در خوابگاه امیرآباد ساکن و هماتاق بودند. ما باهم دوست و بسیار صمیمی بودیم و در همه مدتی که سید عبدالرضا در تهران بود و تحصیل میکرد، باهم رفتوآمد داشتیم؛ چه در دانشکده یا خوابگاه امیرآباد و چه در فوقبرنامههایی که در دانشکده مرسوم بود. این آشنایی تا آخرین روز اقامت سید عبدالرضا در تهران ادامه داشت. ایشان خود را به دانشکده پزشکی جندیشاپور اهواز منتقل ساخت.
ادامه تحصیل شهید موسوی در جندیشاپور
دکتر محققی گفت: یکی از برنامههای دانشجویان فعال پزشکی آن زمان کوهنوردی بود که در دوران قبل از انقلاب در دانشکدهها مرسوم بود. برنامههای کوهنوردی فرصت مغتنمی برای فعالیتهای سیاسی دانشجوئی فراهم میساخت، فرصتی که در محیط دانشگاه به دلیل خفقان حاکم امکان آن بهراحتی فراهم نبود. برنامههای کوهنوردی دانشکده پزشکی بهصورت منظم و هفتگی انجام میشد. یکی از جامعترین این برنامهها با عنوان سنگنوردی، ماهیت آموزش تعالیم سنگنوردی داشت و توسط مربیان خبره (دانشجویان ارشد مجرب) هدایت میشد. در یک برنامه دوروزه سنگنوردی در ارتفاعات شمالی تهران جمع نسبتاً بزرگی از دانشجویان دانشکده پزشکی شرکت کردند. با سید عبدالرضا و محمدحسن کاسب در این برنامه شرکت داشتیم. برنامه سخت و نفسگیری بود. در این برنامهها رسمی وجود داشت که پس از مراسم کوهنوردی برنامه نقد و پیشنهاد انجام میشد. هدف بهتر انجام شدن برنامهها در آینده، انتقاد از خود و پیشنهاد به دیگران بود. در این نشست صمیمی در دامنه توچال، در بعدازظهر یک روز تابستانی نوبت به سید عبدالرضا رسید. ایشان با قیافه مظلومانه و معصومانهای که داشت، بسیار جدی صحبت میکرد و سخنان عجیبی بیان کرد! فرمود «جای این برنامه و بقیه مبارزاتی که فراگرفتم، در اهواز خالی است. من بچه خوزستانم، خال و هوای دانشکده اهواز را خوب میشناسم، اگر به آنجا بروم مفیدتر خواهم بود. به شما قول میدهم این برنامهها را به اهواز میبرم و ادامه میدهم.» هیچکس این سخنان را جدی نگرفت، اما همه مطلع شدند که در سال دوم دانشکده پزشکی مصادف با اواخر سال 1355 ایشان به دانشکده جندیشاپور اهواز انتقالی گرفت. این برای همه غیرمنتظره بود چون موقعیت دانشکده پزشکی تهران ممتازتر بود و ایشان به خاطر اهداف والایش انتقالی گرفت و به اهواز رفت و در آنجا مبارزات دانشجویی گستردهای را پایهریزی کرد.
وی با اشاره به دستگیری شهید موسوی به دست ساواک در سال 1356 گفت: این شهید بزرگوار با پیروزی انقلاب از زندان آزاد شد و به این شکل رابطه ما با ایشان قطع شد؛ حتی بعد از پیروزی انقلاب هم از ایشان خبری نداشتیم تا اینکه در عملیات فتح المبین اطلاعاتی به دست آمد که نشان میداد ایشان در ماههای قبل از شروع جنگ به همراه شهید والامقام جهانآرا سپاه خرمشهر را پایهریزی کردهاند. بعدها از تداوم فعالیتهای گسترده فرهنگی شهید در آبادان اطلاعات زیادی به دست آوردیم، اطلاعاتی کهبرگهای درخشان زندگی نورانی سراسر ایمان و جهاد یک انسانخدائی خستگیناپذیر و یک عزم و اراده پولادین را حکایت میکند.
دکتر محققی با بیان این که در اوج عملیات فتح المبین در بیمارستان یا زهرای دزفول توفیق خدمت داشتم گفت: آسمان فتح المبین نورانی بود. چشمان بصیر انوار الهی را درک میکردند. بهصورت عجیبی دلتنگ دوستی شدم که همدیگر را برادر خطاب میکردیم. مطمئن بودم برادر دلاورم در همان حوالی در حال رزم است. در فراغت آخرین روز پایان عملیات فتح المبین در فضای معطر بهاری بیمارستان یا زهرا در خیمه هائی که برای مراقبت از مجروحان رزمنده برپاشده بود، بر اوراق بیمارستان بیاختیار نامهای به دوست و برادر قدیمی سید عبدالرضا موسوی نگاشتم. نامهای که یاد روزهای خوب همراهی را تجدید میکرد و با اطمینان حضور دلاورانه فرزندی از سلاله رسولالله صلی الله علیه و آله و سلم را توصیف می کرد. گمشدهای در همان حوالی، نوری در تاریکی و فریادی در سکوت.
نامهای خطاب به دکتر سید عبدالرضا موسوی:
«سلاله رشید پیامبر نور و رحمت
فرزند رشید سوزن بان ایستگاه قطار خرمشهر
دانشجوی مبارز دانشکده پزشکی تهران
دانشجوی شجاع و پایهگذار نهضت دانشجوئی جندیشاپور اهواز
منادی مظلومیت محرومان خوزستان و مرزداران دلاور خرمشهر قهرمان
فرمانده دلاور سپاه خرمشهر...»
و سیوهشت روز بعد دانستم نامهای به شهید مظلوم همیشه شاهد ایران، خوزستان و خرمشهر، نامهای بود که هرگز به شهید والامقام نرسید و امیدوارم که روزی آن را منتشر کنم. در مورد مبارزات و پایهگذاری و فعالیتهای فرهنگی در فاصله کوتاه پیروزی انقلاب تا شروع جنگ مطالب زیادی وجود دارد که توسط همرزمان و خانواده معزز و معظم شهید و خاصه فرزند بینهایت بزرگوار و تلاشگر، طبیب، دانشمند و انقلابی ایشان، دکتر زهرا موسوی در لابهلای روایات رزم خرمشهر آمده است «بعد از شهادت شهید جهانآرا ایشان بهعنوان فرمانده سپاه خرمشهر مسئولیتپذیر شدند و به دوستان و همرزمانشان شأن گفته بودند و سوگند یادکرده بودند که خرمشهر بهزودی آزاد خواهد شد و تصریح فرموده بودند که خودشان آزادسازی خرمشهر را نخواهند دید و به تعبیری شهیدی که عروج به مقام والای شهادت یقین داشت.»
به هر حال این فرزند رشید خرمشهر که نماینده قشر محروم و زحمتکش و اصیل سرزمین خوزستان بود، در جریان عملیات آزادسازی خرمشهر در مرحله دوم به شرف شهادت نائل شد و نام نیک ایشان برای همیشه در تاریخ ملت بزرگ ایران و آسمان خوزستان و تارک خرمشهر قهرمان، ماندگار و جاوید خواهد ماند.
ما هم بهعنوان دوستان و بهنوعی همزمان آن بزرگوار بهعنوان دانشجویان قدیم دانشکده پزشکی تهران یاد این دانشجوی دانشکده را همیشه گرامی میداریم و به همه دانشجویان کشور توصیه میکنیم که تأملی بر زندگی شرافتمندانه، ایثارگرانه و مجاهدانه این دانشجوی بزرگوار داشته باشند. این عزیزان از سرمایههای واقعی دانشگاه هستند و اگر نهضت دانشجویی در طول تاریخ دوام پیداکرده و ادامه یافته و یک نهضت حقطلبانه اصیل در جامعه به شمار میآید، مرهون این فداکاری و این شخصیتهای بیدلیل در تاریخ مبارزات دانشجویی کشور است.
وی افزود: همه آن چه که در کلام امام راحل و در وصیتنامه سیاسی و الهی امام راحل و در توصیههای خاص مقام معظم رهبری به دانشجویان سراغ دارم یا شنیدهام، همه آن در وجود و شخصیت و سرگذشت زندگی سراسر شور و شعور و خدمت و تلاش و رزم و جهاد این شهید بزرگوار متجلی است. بهعنوان احترام عمیق به این شهید مظلوم دانشجوی پزشکی کشور در سالگرد شهادتش، ذکر خیری از صفات متعالی، رشادتها، جوانمردیها و رزم پرشکوه این سردار سرفراز دفاع مقدس به میان آمد.
سخن آخر
دکتر محققی در پایان گفت: معتقدم که همه مردم، چه نسلهایی که در دفاع مقدس حضور داشتند و آنها را درک کردند و چه کسانی که در آن زمان زندگی میکردند ولی در دفاع حضور نداشتند و همینطور نسلهای بعدی که پا به عرصه وجود گذاشتند و نسلهای آینده که خواهند آمد، باید بدانند دین عظیمی به شهدای دفاع مقدس دارند؛ مخصوصاً شهدای فتح الفتوح دفاع مقدس یعنی عملیات آزادسازی خرمشهر، رزم پیروزی که ملت بزرگ ایران و نظام مقدس انقلاب اسلامی را بیمه کرد. در حیات قریب به چهلساله انقلاب، حوادث زیادی اتفاق افتاد ولی بیتالمقدس واقعه ای بسیار ویژه و بسیار نورانی بود. همگان تلاش کنند با احترام عمیق به شهدای والامقام و با عمل کردن به نیتهای پاک و احترام به خونهای مظلوم بهناحق ریخته شده شهیدان همیشه شاهد، بخشی از دین خودشان را به این مردان سلحشور ادا فرمایند. این میسر نمی شود جزء با عمل کردن به آرمانهای آنها و جلوگیری از زیر پا گذاشتن آرمانها و وصایایشان. این توصیه برای دانشجویان مضاعف است چون صحبت از دانشجویی است که از همه مواهب زندگی، حتی تحصیل و نیل بهمراتب والای علمی، اجتماعی و خدمتگزاری به ابنای مظلوم ملت، کشور و سرزمین پاک مادری که مهمترین آرمان فرهنگی آن شهید بود، گذشته است.
ربّنا تقبّل منّا إنّك أنت السّميع العليم، و تب علينا إنّك أنت التّوّاب الرّحيم
خبر: اسماعیلی
عکاس: گلمحمدی
ارسال به دوستان