یادی از بزرگان سفرکرده: مرحوم دکتر مهدی بیگدلی؛ استاد علم و اخلاق
معنویت از ساحات وجودی انسان است. الگوهای قدیم سلامت روان، با بیتوجهی به ابعاد روحانی و معنوی نتوانسته است برای توصیف، تبیین و انحلال بحرانهای سلامت روان کافی و کارآمد باشد. از زمانی که ساحت معنوی به سایر ساحات در تعریف سلامت توسط سازمان جهانی بهداشت اضافه شد، رویکرد معنوی در روانپزشکی پر رنگ تر شد. ما همیشه از زمینه های معنوی برای درمان بیمارانمان کمک گرفته ایم. به بیماران خودمان میگوییم: «همه چیز خدا است، غیر از خدا چیزی وجود ندارد و مالک اصلی خداست و همۀ ما مملوک او هستیم، او از درون ما خبر دارد. خداوند می داند که من اکنون چه میگویم و تو اکنون به چه چیز نیاز داری، نگران زندگی نباش، به خدا توکل کن». ما سعی میکنیم از این بابت، یعنی باورهای معنوی با بیماران خود رابطه برقرار کنیم، و از این ظرفیت یعنی اعتقادات خالص و ناب بیماران برای درمان ایشان بهره مند شویم.
در رشتۀ روانپزشکی، مریض را بهعنوان یک جلد کتاب میبینیم که جلد دوم هم ندارد و برای ما بمنزله استاد است". ما به همۀ کسانیکه به روانپزشکی میآمدند، میگفتیم: «مریض باید من را بپذیرد، اگر نپذیرد از دستم کاری بر نمیآید و فایده ندارد. باید اول بین ما تفاهم بهوجود بیاید. به مریض، بهعنوان بیماری روانی نگاه نکن، بیمار را حمایت کنید و نگویید حالش بسیار بد است». ما همیشه به مریض میگفتیم: «اکنون تو از ما بهتر هستی». او خیالش راحت میشد که ما در مقابل او جبهه نگرفته ایم، آنوقت صحبت کرده و میفهمیدیم محتوای فکر او چیست؟ آیا هذیان دارد، آیا بدگمان و مشکوک است؟ اکنون که ما مریض میبینیم، آنقدر صمیمیت به خرج میدهیم که مریض خودش داوطلب شده و برای ما حرف میزند، ما به حرفهایش گوش میدهیم و شخصیتش را بالا میبریم، به خانوادهاش نیز میگفتیم: «شما حق ندارید او را نصیحت کنید». کسی که تب میکند که نمیتوانیم با او دعوا کنیم که چرا تب کردی؟ این نیز نوعی تب است و باید قبول کرده و در خدمتش باشیم. کمک کنیم تا مشکلش برطرف شود. آنوقت مریض تمایل پیدا میکند و حاضر میشود داروهای خود را بخورد، وگرنه میگوید: «من برای چی باید دوا بخورم؟ من که مریض نیستم». حتی دارو را در دهان خود گذاشته و بیرون میاندازد. ما از رفتار او میفهمیم، اما خانوادهاش ممکن است دقت نداشته باشند و متوجه نشوند که بیمار داروهایش را مصرف نکرده، زیرا باید با او بسیار صمیمی برخورد کنیم تا دارویش را بخورد.
مصاحبه استاد بیگدلی را تاریخ شفاهی دانشگاه بخوانید.
نظر دهید