(+فیلم) طلایه‌داران دانشگاه/ دکتر زرین‌دست: کار تحقیق ازخودگذشتگی می‌خواهد

روابط عمومي دانشگاه علوم پزشكي تهران: در پي انجام سلسله گفت‌وگوهايي با اساتيد پيشكسوت و خوش‌نام دانشگاه، با دكتر محمدرضا زرين‌دست، پژوهشگر برگزيده ISI و از دانش‌آموختگان افتخارآفرين دانشكده داروسازي به گفتگو نشستيم.

خلاصه فيلم مصاحبه دكتر زرين‌دست (كيفيت و حجم بالا)
خلاصه فيلم مصاحبه دكتر زرين‌دست (كيفيت و حجم پايين)

دكتر محمدرضا زرين‌دست استاد پيشكسوت گروه فارموكولوژي دانشگاه، قريب به 50 سال است كه با خدمت دلسوزانه در دانشگاه، دانشجويان موفقي را در مقاطع و رشته‌هاي مختلف ازجمله فارماكولوژي، بيوشيمي، ژنتيك، نوروساينس و طب اعتياد تربيت كرده است. در سن 78 سالگي، انجام پژوهش جزء لاينفك زندگي استاد است و حدود 400 مقاله ISI حاصل بخشي از تلاش‌هاي او در اين حوزه است. علاوه بر آموزش و پژوهش، پذيرش مسئوليت‌هاي مختلفي همچون معاونت پژوهشي مركز ملي اعتياد، رياست دانشكده فناوري‌هاي نوين پزشكي و دو دوره مديريت گروه فارماكولوژي دانشكده پزشكي در سوابق اجرايي موفق او به چشم مي‌خورد.
در اين گفتگو، دكتر اجتماعي‌مهر از شاگردان ايشان كه هم‌اكنون مديريت گروه فارموكولوژي دانشكده پزشكي و معاونت مدير آموزشي دانشگاه را به عهده دارد، حضور دارد. وي سعه‌صدر، ديدگاه مشفقانه‌ نسبت به دانشجويان و همكاران و علاقه عميق براي توسعه دانشگاه را از ويژگي‌هاي بارز دكتر زرين‌دست مي‌خواند و صفاتي كم‌نظير مانند صداقت، نظم و وفاي به عهد را در وجود پرمهر استاد مي‌ستايد. توجه شما را به اين گفتگو جلب مي كنيم.


آقاي دكتر زرين‌دست، در كجا و چه سالي متولد شديد؟
متولد 1316 در بروجرد هستم.

لطفاً خلاصه‌اي از روند تحصيلات خود را بيان كنيد.
تحصيلات ابتدايي و دبيرستان را در بروجرد گذراندم. در سال تحصيلي 1337-1336 وارد دانشكده داروسازي دانشگاه تهران و در سال 1342 فارغ‌التحصيل شدم. بعد از به پايان رساندن دوره خدمت سربازي، دوره دستياري را در دانشكده داروسازي سپري كردم و در سال 1346 رسماً استاديار دانشكده داروسازي شدم.
پس‌ازآن، به دانشكده پزشكي منتقل شديم و در سال 1350، دانشيار گروه فارموكولوژي دانشكده پزشكي شدم. سپس به لندن رفتم و بعد از اتمام تحصيلاتم در سال 1353 دوباره به ايران آمدم. دو دوره رئيس گروه بودم و در سال 1361 به درجه استادي گروه فارموكولوژي دانشگاه علوم پزشكي تهران نائل آمدم.

علاقه شما به رشته داروسازي از كجا شروع شد؟
به خاطر دارم در زمان تحصيلم هميشه دوست داشتم آزمايشگاه داشته باشم. در كنكور هم براي پزشكي اهواز و هم براي داروسازي تهران امتحان دادم كه در هردوي آن‌ها قبول شدم، ولي همچنان دوست داشتم كه كارهاي آزمايشگاهي انجام دهم. ازاين‌رو وارد رشته داروسازي دانشگاه تهران شدم.

ادامه تحصيل در دانشگاه لندن، چه تأثيراتي در زندگي حرفه‌اي شما داشت؟
موقعي كه در تهران بودم، بيشتر روي عضله سافت كارهاي تحقيقي مي‌كردم. خدا دكتر صادقي ميبدي را رحمت كند. او اولين كسي بود كه دست من را گرفت و با كارهاي آزمايشگاهي و تحقيقاتي آشنايم كرد. بعداً كه به لندن رفتم، رشته‌ام را تغيير دادم و كارهاي تحقيقاتي بر روي مغز انجام مي‌دادم. ازآنجاكه برگشتم، تقريباً تمام كارهايم را روي مغز، حافظه، درد و اعتياد متمركز كردم.

دليل تغيير گرايشتان چه بود؟
من علاقه خاصي به رشته علوم اعصاب و مغز و اعصاب داشتم و ازاين‌رو گرايش كاري خود را در لندن تغيير دادم.

از اساتيد اثرگذار خود براي ما تعريف كنيد. از دكتر صادقي ميبدي نام برديد. ايشان چه ويژگي‌هايي داشت؟
من از تمام اساتيدي كه در گروه بودند، ازجمله دكتر خويي، دكتر جهانگيري و دكتر پستي كه در آن زمان در گروه فارموكولوژي بودند و دكتر گيتي كه رئيس گروه فارموكولوژي و گاهي اوقات فيزيولوژي بود، تأثير گرفتم. در اين ميان، اولين كسي كه دستم را گرفت و كار آزمايشگاهي را با من شروع كرد، مرحوم دكتر صادقي ميبدي بود. ايشان با درايت و لطف خاصي كه داشت، من را وارد كارهاي تحقيقاتي كرد.

مدت‌زمان طولاني است كه به‌عنوان معاون پژوهشي مركز مطالعات اعتياد مشغول فعاليت هستيد. اين مركز در دوره معاونت شما چه دستاوردهايي داشته است؟
در ايجاد و راه‌اندازي دو آزمايشگاه ژنتيك و علوم اعصاب دخالت داشتم. از زماني كه دكتر رزاقي رئيس مركز مطالعات اعتياد بود، تاكنون كه دكتر رحيمي موقر رئيس آن است، در آنجا كار مي‌كنم. در اين مركز، تحقيقاتي انجام مي‌گيرد و خوشبختانه آزمايشگاه ژنتيك و آزمايشگاه علوم اعصاب آن، بسيار خوب كار مي‌كند. دانشجوياني را از جاهاي مختلف مخصوصاً از دانشكده فن‌آوري‌هاي نوين به آنجا بردم كه مشغول كارهاي آزمايشگاهي هستند.

از دانشكده فناوري‌هاي نوين پزشكي و چگونگي تأسيس آن براي ما بگوييد.
اگر اشتباه نكنم، تقريباً هسته كار دانشكده فناوري‌هاي نوين، از سال 1385 شروع شده بود. در گروه فارموكولوژي كه در آن موقع دانشجويان نانو را جذب مي‌كرد و پيش از آن، به دنبال تشكيل اين دانشكده بوديم. از سال 1387، ساختمان دانشكده فناوري را به ما دادند و ما شروع به كار كرديم. تقريباً يك دوره رئيس اين دانشكده بودم.

چه تحولات و پيشرفت‌هايي در اين دانشكده ايجاد كرديد؟
شايد خيلي بد نباشد كه اين را بگويم. من از حدود معلومات دانشجوياني كه در دوره فوق‌ليسانس درجاهاي ديگر زير نظرم كار مي‌كردند، مطلع هستم و مي‌دانم برخي از آن‌ها، وارد دوره PhD شده‌اند. به نظر من، اساتيد اين دانشكده و روش آموزش آن، بسيار خوب پيشرفت كرده است و دانشجويان را نوع ديگري بار مي‌آورد. درمجموع، دانشكده فناوري‌هاي نوين در تعليم و تربيت دانشجو بسيار موفق است.

مهم‌ترين وجه تمايز فارغ‌التحصيلان دانشكده فناوري‌هاي نوين پزشكي با ساير فارغ‌التحصيلان دانشكده‌هاي ديگر چيست؟ و اين دانشكده شامل چه رشته‌هايي است؟
در دانشكده فناوري‌هاي نوين، دانشجوياني را تربيت  يا فارغ‌التحصيل مي‌كنيم كه بايد فناور باشند و بتوانند خودشان كارهايي را انجام دهند. در اين دانشكده، رشته‌هايي مانند نانو فناوري، بيوتكنولوژي، مهندسي بافت، علوم اعصاب و مطالعات اعتياد كه از رشته‌هاي تاپ دنيا هستند، تدريس مي‌شوند. اين‌ها رشته‌هاي مهمي هستند كه فكر مي‌كنم در آينده و پس‌ازآن كه تعداد زيادي دانشجو از آن فارغ‌التحصيل شوند، تحولي در مملكت ايجاد كنند.

در مورد رشته‌هاي ارائه‌شده در اين دانشكده، بيشتر توضيح دهيد.
رشته نانو فناوري كه مشخص است. خوشبختانه در اين رشته، مي‌توانم بگويم يازدهمين كشور دنيا هستيم. رشته مهندسي بافت نيز به پيوند اعضا و پيوند سلولي و همچنين رشد دادن سلول‌ها مي‌پردازد. رشته بيوتكنولوژي كه مشخص است رشته مهمي است. رشته علوم اعصاب بيش از 15 تا 20 سال نيست كه در دنيا اوج گرفته است. در مورد رشته مطالعات اعتياد، متأسفانه با توجه به اينكه اعتياد معضل بزرگي در دنيا و ايران است، بايد بتوانيم مكانيسم‌هاي معتاد شدن و ژن‌ هايي را كه به حالت معيوب درآمده‌اند، مشخص كنيم تا در آينده كاري كنيم كه اين ژن‌ها به وضعيت اوليه و سالم خود بازگردند. در حقيقت بتوانيم ژن‌تراپي بكنيم و اين مسئله‌اي است كه به دنبالش هستيم. بنابراين اين رشته‌ها، رشته‌هاي مهمي در مملكت و دنيا هستند.

ژن‌هاي معيوب ناشي از اعتياد؟
بله، معمولاً كساني كه مواد مخدر مصرف مي‌كنند، اگر از دارو استفاده نكنند، براي بازگشت به حالت سالم خود، نياز به دو هفته تا چند سال زمان دارند. به نظر مي‌آيد ضمن مصرف مواد، ژن‌ها تغيير شكل مي‌دهند و ژن‌هايي ايجاد مي‌شوند كه درنتيجه آن، فرد ديگر آن آدم طبيعي نيست. بنابراين ما در فكر اين هستيم كه اين تغيير شكل‌ ژن ها ناشي از اثر مصرف مواد مختلف را پيدا كنيم. شايد در آينده براي درمان اعتياد، بتوان كاري كرد كه ژن‌تراپي انجام شود و ژن سالم را با ژن‌هاي معيوب تعويض كرد تا شخص به‌صورت اوليه و سالم خود بازگردد. 
گرايش به سمت مواد مخدر نسبت به گذشته در جامعه ما بسيار بيشتر شده است. مي‌خواستم به‌عنوان يك استاد صاحب‌نظر كه در اين زمينه كار مي‌كند، نظرتان را در اين مورد بدانم.
خوب ببينيد جمعيت نسبت به قبل، زياد شده است. بنابراين بايد اين انتظار را داشت كه تعداد معتادين نيز به نسبت جمعيت افزايش پيدا كند. در اين ميان، احتمالاً مسائل اقتصادي مي‌تواند تأثير داشته باشد. همچنين با توجه به آنچه در دنيا اتفاق مي‌افتد و مواد مختلفي كه براي سودجويي بيشتر ساخته و عرضه مي‌شود، طبيعي است كه اعتياد بيش‌ازحد تصور ما باشد. علاوه بر ازدياد جمعيت، عوامل محيطي و زندگي شهري مسائلي هستند كه در افزايش اعتياد مؤثرند.

به‌عنوان استاد دانشگاه، چه محورهايي را در تدريس خود رعايت مي‌كنيد؟
يكي از دغدغه‌هايي كه هميشه داشتم و به آن علاقه دارم، تعامل با دانشجو است. به نظر من دانشجوياني كه وارد دانشگاه مي‌شوند مانند فرزند، برادر يا خواهر ما هستند. دوست ندارم با دانشجويان كاري كنم كه باعث رنجش و اذيتشان شود، زيرا اين‌ها مشكلات خود را دارند و بنابراين بايد كسي را به‌عنوان امين پيدا بكنند تا بتوانند حرف‌هاي دلشان را به او بزنند. در حقيقت، اساتيد بايد نقش پدرانه و يا مادرانه براي دانشجويان بازي كنند و آن‌ها را مانند بچه‌هاي خودشان حساب بكنند. در اين ميان، مسئله قابل‌توجه فقط تدريس نيست، بلكه بچه‌ها مشكلاتي نيز دارند كه اساتيد مي‌توانند به آن بپردازند و باعث آرامش دانشجويان شوند تا درنهايت جامعه‌اي صحيح و درست داشته باشيم.

از دكتر اجتماعي‌مهر دعوت مي‌كنيم ضمن بيان اين‌كه در چه دوره‌ها و مقاطعي شاگرد استاد بوده است، سؤالات خود را از ايشان مطرح كند.

به نام خدا، من در اشكال و مقاطع مختلفي خدمت استاد شاگردي كردم. علاوه بر دوره‌هاي آموزشي، به‌ويژه در مقطع تخصصي كه از دانشجويان PhD استاد بودم، در يك مقطع مهم، معاون آموزشي دكتر زرين‌دست در دانشكده فناوري‌هاي نوين و همچنين قائم‌مقام ايشان بودم. اين مقطع، فرصت بسيار خوبي براي من بود كه جنبه آموزشي داشت. درمجموع، سعه‌صدر و نگاه پدرانه‌ استاد واقعاً حس مي‌شد. چندين مرتبه وقتي كمبود امكانات در حوزه  پژوهش كه هميشه دانشجويان و اساتيد با آن درگير هستند، به استاد منتقل مي‌كرديم، هميشه خاطره‌اي از يكي از اساتيد خود در انگلستان برايمان تعريف مي‌كرد. مي‌خواهم اين خاطره را به‌عنوان يك درس كه هميشه به ما مي‌گفتيد، در اينجا نقل كنيد.
به ياد دارم در انگلستان براي ساختن يك كيت كه حدود شش ماه وقت من را گرفت با استادي كار مي‌كردم. من با اين استاد رابطه خانوادگي پيدا كردم و زماني كه كارم تمام شد، به‌عنوان درددل و يا شايد هم اعتراض به ايشان گفتم " وقتي من كيت را ساختم، روز بعد كيت ساخته‌شده كارخانه را آوردي و روي ميز گذاشتي. اين كيت كه موجود بود، به چه علت شش ماه وقت من را براي درست كردن اين كيت گرفتي؟" ايشان يك لبخند زد و به من گفت "من در حق تو محبت كردم." گفتم "چطور؟" گفت "تو به‌جايي مي‌روي كه ممكن است وسيله نباشد. بايد ياد بگيري كه خودت بسازي." و همين هم شد. من وقتي برگشتم با وسايل بسيار اندك و وسايلي كه اغلب برقي نبود، در اينجا كاركردم و حتي گاهي اوقات اساتيد فارموكولوژي و همكاران به من اعتراض مي‌كنند "زماني كه شما كار مي‌كرديد، هيچ وسيله‌اي تهيه نكرديد. زيرا تمام كارهايتان را با وسايل ساده و ساخته‌شده در ايران انجام مي‌داديد." من ازآنجا ياد گرفتم كه واقعاً همين‌طور است و تقريباً مي‌توان گفت حتي‌الامكان تمام كارهايي كه انجام دادم، با وسيله پيشرفته و گران‌قيمتي نبوده است. وسايلي هست كه ممكن است چندين هزار دلار در خارج قيمت داشته باشد ولي من آن‌ها را با چوب و وسايل ساده در اينجا تهيه كردم. همه اين‌ها را از استادم در انگليس دارم كه به من ياد داد سعي كنم وسايلم را خودم بسازم.

دكتر اجتماعي مهر: يكي از خصلت‌هايي كه اساتيد دارند، آن است كه كم صحبت مي‌كنند ولي ناگفته زياد دارند. من در سه دوره مسئوليت گروه فارموكولوژي را به عهده داشته‌ام. مي‌خواهم در ارتباط با درسي كه استاد به من داد (البته به‌مقتضاي شرايط نتوانستم آن را خوب اجرا كنم.) و آن اين بود كه در مقطع مديريت گروه فارماكولوژي به‌ندرت پشت ميز مديريت نشست و من فكر مي‌كنم ايشان در اين رابطه جزء نوادر باشد، توضيح بفرمايد. چراكه براي همه ما درس خوبي است.
در گروه فارموكولوژي قرارمان اين بود كه هر دو سال، مدير گروه خودش كنار بيايد و مسئوليت آن را به يكي از همكاران ديگر بسپارد. من دو دوره مدير گروه بودم و سر ساعتي كه كارم تمام شد، كنار رفتم. هميشه اعتقاد داشتم كه بايد كاري كنم كه به ميز وابسته نباشم. تمام اوقات پشت ميز مي‌ايستادم و نامه‌ها را امضا مي‌كردم و پس‌ازآن به اتاق خودم برمي‌گشتم. فكر نمي‌كنم حتي يك روز هم پشت ميز مدير گروهي نشسته باشم.
دكتر اجتماعي مهر : به من اجازه بدهيد يافته‌هاي خود و آنچه را كه در قلبم است، در مورد استاد بگويم. ما علاوه بر درس تخصصي، درس‌هاي زيادي از استاد آموختيم. مخصوصاً من كه در مقطعي زير نظر دكتر زرين‌دست كار اجرايي به عهده داشتم، روزبه‌روز بيشتر شخصيت ايشان برايم روشن مي‌شد. سعه‌صدر، ديدگاه مشفقانه‌ نسبت به دانشجويان و همكاران، علاقه عميق براي گسترش دانشگاه و آموزش و پژوهش براي من واقعاً الگو است. همچنين صداقت در امور، نظم در كار و وفاي به عهد از ويژگي‌هاي بارز وي است. استاد بيشتر از اين‌كه به نوشته‌ها اعتقاد داشته باشد، به تك‌تك كلماتي كه ردوبدل مي‌شود، معتقد است. چون خود ايشان گفته‌هايش را اجرا مي‌كند، انتظار دارد سايرين هم اين‌طور باشند. (ان‌شاءالله ما هم بتوانيم اين‌طور باشيم.) تعهد كار دانشگاهي و علاقه شديد به تمام سيستم آموزشي و پژوهشي كشور، علي‌الخصوص به دانشگاه علوم پزشكي تهران دارد و در سوابق كاري ايشان نيز مشهود است كه درجاهاي مختلف و بدون چشمداشت فعاليت‌هاي خستگي‌ناپذيري داشته است. همه اين‌ها مشخص است و برداشت شخصي من نيست. استاد بدون چشمداشت از عمر و زندگي و علم خود همه‌جا مايه گذاشت و كار كرد. بسيار در كار شفافيت دارد و هيچ پيچيدگي در شخصيت ايشان نديدم. ان‌شاءالله اين را به‌حساب تعريف و تعارف ايراني نگذاريد و آنچه مي‌گويم به‌عنوان يك دانشگاهي عرض مي‌كنم. چراكه ما در محضر اساتيد ياد گرفتيم كه با evidence (مدرك) صحبت بكنيم. كار كردن با دكتر زرين‌دست راحت است ولي بايد پركار باشيد. درس‌هاي زيادي هست كه مي‌توانيم از وجود اساتيد برجسته بياموزيم و فكر مي‌كنم اين جزء شخصيت بارز آن‌ها است. وجود استاد زرين‌دست هم هميشه براي ما درس بوده است.
اين را از خاطرات گذشته مي‌گويم. در مقطعي كه داروسازي مي‌خوانديم، نام دكتر زرين‌دست براي ما نمادي بود كه دوست داشتيم حداقل ايشان را ببينيم. وقتي وارد گروه شدم خيلي خوشحال بودم كه در محضر دكتر زرين‌دست هستم و البته حالا اين افتخار را دارم كه در گروه فارموكولوژي، عضو هيئت‌علمي هستم. فكر مي‌كنم بيشتر فارغ‌التحصيلان علوم پزشكي تهران و كساني كه به گروه فارموكولوژي آمدند، مي‌دانند كه اين گروه يك عقبه بسيار خوبي دارد و نسلي كه دكتر زرين‌دست عضو آن است، نسلي است كه ماندگار است. واقعاً نمي‌دانم ما مي‌توانيم ادامه‌دهنده كار اين اساتيد باشيم يا نه. همان‌طور كه استاد فرمود، مرحوم استاد دكتر گيتي و همين‌طور مرحوم استاد صادق ميبدي (من سعادت زيارت آن‌ها را نداشتم، ولي هميشه تعريف آن‌ها هست.) تا دكتر دهپور، دكتر جهانگيري و ساير اساتيد، گروهي هستند كه خدمات زيادي انجام دادند. دكتر پوستي و همين‌طور نسل بعد دكتر قاضي كه حضور دارد. نسل من و دكتر صاحب قراني كه شانس اين را نداشت مانند من اينجا باشد. ان‌شاءالله هم‌نسلان من و دكتر صاحبقراني، بتوانيم اين مسير را ادامه دهيم. علاوه بر شخصيت علمي‌ دكتر زرين‌دست، ايشان در مديريت، جدي و بي‌پيرايه است. همه‌كساني كه در مقطع رياست استاد بر دانشكده فناوري‌هاي نوين، در اين دانشكده درس خواندند و كار كردند، مي‌دانند كه در اتاق دكتر براي مراجعات دانشجويان و كارمندان هميشه باز بود و به‌تبع ايشان، معاونين دانشكده نيز كه يكي از آن‌ها من بودم، اين متد را ياد گرفتند و انجام دادند. در آن زمان، بچه‌ها براي اينكه مسائلشان را مطرح كنند، هيچ فاصله‌اي احساس نمي‌كردند. اين‌ها درس بزرگي است و ان‌شاءالله كه بتواند در دانشگاه ما گسترش پيدا كند. زماني كه دوره رياست دكتر زرين‌دست بر دانشكده فناوري‌هاي نوين به پايان رسيد، گروه ما (فارماكولوژي) جشن گرفت براي اينكه مي‌دانست دكتر برمي‌گردد و وقت بيشتري را در گروه مي‌گذارد. اين جشن، احساس اساتيد و دانشجويان را نشان مي‌داد. استاد به خاطر دارد كه سال گذشته چون مسئوليت گروه را به عهده داشتم، من را موظف كردند كه يك مراسمي بگيرم. گرچه پيش از آن نيز، استاد در گروه حضور داشت ولي طبيعتاً وقت ايشان تقسيم شده بود. چراكه رييس دانشكده بودن كار راحتي نيست. ولي استاد بعدازاينكه دانشكده فناوري‌هاي نوين را در كسوت رياست اين دانشكده تحويل داد، گروه خوشحال بود كه ايشان وقت بيشتري مي‌گذارد. البته ما از اين مسئله غافل بوديم كه دانشگاه ديگري در كمين هست تا به‌محض اينكه وقت دكتر زرين‌دست خالي شود، مسئوليتي را به ايشان واگذار كند. زبان من قاصر است از اينكه بتوانم در رساي استاد صحبت بكنم، ولي با اين بيان الكن اين مطالب به ذهنم مي‌رسيد. براي استاد آرزوي سلامتي دارم و انشاء الله ما نيز زير سايه‌ ايشان بتوانيم فعاليت كنيم.


دكتر اجتماعي‌مهر از صداقت، شفافيت و وفاي به عهد شما يادكرد. مي‌خواستم ببينم اين خصوصيات اخلاقي چقدر در مسير زندگي به شما كمك كرده است؟

اگر درست باشد. ايشان به من لطف دارد ولي يادم هست كه در خانواده‌ از پدر و مادرم، خيلي چيزها ياد گرفتم. آن‌ها هيچ‌وقت باهم برخورد نداشتند و هميشه باهم صميمي بودند. شايد اين جزئي از ژنتيك من بود كه همان رابطه را با دانشجويانم داشته باشم. از خشونت بيزارم و اين جزئي از سرشتم شده است. نمي‌توانم ببينم كه كسي خشونت مي‌كند. ايده‌ آل من اين است كه هرچه مي‌توانم دانشجو را راضي نگه‌دارم و به او كمك كنم. حرف خاص ديگري ندارم و دكتر اجتماعي مهر نسبت به من لطف دارد.

آقاي دكتر به خانواده پدري خود اشاره كرديد. چند خواهر و برادر هستيد؟
هفت خواهر و برادر هستيم. سه برادر دارم كه يكي از آن‌ها مهندس است و دو برادر ديگرم پزشك هستند.  سه خواهر داشتم . يكي از آن‌ها فوت كرده است و خواهر ديگرم در مقطع ليسانس است.

استاد چه سالي ازدواج كرديد؟
فكر مي‌كنم پس از اتمام تحصيلم در دانشكده‌ و بعد از سربازي، در سال 1342 ازدواج كردم.

باهمسرتان چطور آشنا شديد؟
همسرم را در خيابان ديدم. يادم مي‌آيد كه به وزارت بهداري در خيابان شريعتي مي‌رفتم. آنجا چندين بار به در اتاق معاون مربوطه مي‌رفتم تا در مورد استخدامم صحبت كنم. ولي ازآنجايي‌كه كمرو و خجالتي بودم، مي‌رفتم و برمي‌گشتم. يادم هست كه دفعه چهارم كه به آنجا رفته بودم، منشي ايشان من را خواست و براي اينكه بروم و حرفم را بزنم، داخل اتاق معاون هول داد! ازآنجاكه بيرون آمدم، در خيابان همسرم را ديدم . رفتم و آدرسش را پيدا كردم. به خانه‌شان رفتم و همسرم شد!

چه چيزي باعث شد كه بدون آشنايي قبلي از ايشان خوشتان بيايد؟ 
هر جواني بعد از فارغ‌التحصيل شدن دوست دارد كاري داشته باشد و نمي‌دانم چطور شد. در موقعيتي بودم كه احساس مي‌كردم بايد روزنه‌اي براي پيشرفتم باشد. به هر صورت نمي‌دانم، از او خوشم آمد و ازدواج كردم.

همسرتان چقدر در پيشرفت شما نقش داشته است؟
فكر مي‌كنم خيلي، به خاطر اينكه مطلقاً در خانه مزاحم مطالعه و پيشرفت من نشد. هر لوح و تشويق‌نامه‌اي كه گرفته‌ام، به دروديوار خانه آويزان است. من آن‌ها را پايين مي‌آورم، چون من از ميخ زدن به ديوار ناراحتم. ولي همسرم تمام آن‌ها را به دروديوار آويزان كرده است و من به ايشان افتخار مي‌كنم كه مزاحمم نشده است تا بتوانم كارهايم را انجام دهم.

همسرتان شاغل است؟
ايشان دبير دبيرستان بود و بعد از مدتي كار را كنار گذاشت.

چند فرزند داريد؟
يك پسر دارم كه يك مدرك ليسانس در كامپيوتر و يك ليسانس در بيوشيمي دارد و اكنون در آمريكا مشغول به كار است.

دنبال رشته شما نرفت؟
نه، نرفت.

آقاي دكتر در حال حاضربه چه فعاليت‌هايي مشغول هستيد؟
در گروه فارماكولوژي كه خانه من است و از اول كارم در آنجا بودم، كار تحقيق انجام مي‌دهم. دانشجوي PhD و همچنين دانشجويان مقطع فوق‌ليسانس دارم. پس از ترك دانشكده فناوري‌هاي نوين، به‌عنوان رئيس دانشكده علوم نوين دانشگاه آزاد اسلامي واحد پزشكي تهران مشغول به كار هستم. كار تحقيقي را هم رها نكردم.

در دانشكده علوم نوين دانشگاه آزاد تدريس هم مي‌كنيد؟
در آنجا تدريس نمي‌كنم و فقط رئيس دانشكده هستم. همچنين رئيس مركز تحقيقات ژنوميكس آن دانشگاه هم هستم.

بااين‌همه كار، اوقات فراغت هم داريد؟
من از صبح كه به محل كار مي‌آيم، مي‌دانم كه عصر وقت كم مي‌آورم. ولي سعي مي‌كنم كه به همه‌جا برسم. فكر مي‌كنم خود اين يك ورزش فكري است كه انسان به هر صورت مشغول باشد و كار تحقيقي بكند. ممكن است ورزش بدني زياد نداشته باشم ولي ورزش فكري من زياد است.

استاد در اين برهه از زمان كه دانشگاه علوم پزشكي تهران 80 سالگي خود را تجربه كرده است، آينده اين دانشگاه را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟
ترديد نداشته باشيم كه دانشگاه علوم پزشكي تهران و حتي دانشگاه تهران، دانشگاه‌هايي هستند كه برجستگي خود را هميشه دارند. خوشبختانه دانشگاه‌هاي ديگر كشور هم پيشرفت كردند و جلو آمدند، ولي همچنان  دانشگاه علوم پزشكي تهران جاي خود را دارد. فكر مي‌كنم آينده هر روز روشن‌تر مي‌شود و با اساتيد خوبي كه وارد اين دانشگاه مي‌شوند اوضاع بهتر هم مي‌شود. اميدوارم وضع بودجه دانشگاه‌ها به صورتي باشد كه راحت‌تر بتوانند كار خود را انجام دهند. درمجموع به نظرم فعاليت‌هاي زيادي در دانشگاه انجام مي‌شود و جواناني كه وارد دانشگاه شده‌اند فعال هستند.

شما از سال 1346به‌عنوان عضو هيئت‌علمي وارد دانشگاه شديد. فكر مي‌كنيد دانشگاه نسبت به آن سال‌ها چه تغييراتي كرده است؟
اصلاً قابل‌مقايسه نيست. در آن زمان مطلقاً بودجه تحقيقي وجود نداشت. حتي در زمان‌هاي نزديك‌تر، تا پيش از زماني كه دكتر لاريجاني معاون پژوهشي دانشگاه علوم پزشكي تهران شود، به تحقيق توجه خاصي نمي‌شد. فكر مي‌كنم ايشان با تقويتي كه در حوزه پژوهش انجام داد، بودجه‌هايي كه وارد دانشگاه كرد و با تشويق مالي مقالات منتشرشده، تغيير مهمي در وضع پژوهش به وجود آورد. حتي به نظر من در پژوهش ساير دانشگاه‌هاي مملكت تأثير بسزايي داشت و شايد از همان زمان تحقيق اوج گرفت والان وضع خوب است. به نظر من، اگر بودجه باشد ما نه‌تنها كمتر از دانشگاه‌هاي خارجي نيستيم بلكه در برخي رشته‌ها بهتر هستيم.

به‌عنوان استاد پيشكسوت و استادي كه در خاطر خيلي از شاگردانتان ماندگار شديد، براي اساتيد جوان چه توصيه‌هايي داريد تا در امور پژوهشي و آموزشي موفق باشند؟
تصورم اين است كه نمي‌شود توصيه‌اي كرد و نسخه‌اي داد. اين مسئله يك مقدار به وضعيت اقتصادي افراد ارتباط دارد. كار تحقيق ازخودگذشتگي مي‌خواهد. استاد بايد از وقت خود و خانواده‌اش و حتي اقتصاد خانواده‌اش بگذرد، زيرا بودجه تحقيق به حد كافي نيست. اگر بودجه به حد كافي بود، مي‌شد توصيه‌ كرد كه بيشتر به كار تحقيقي بپردازند، ولي به نظرم الآن افراد در حد توان خود مشغول كار هستند. تنها توصيه‌اي كه براي اساتيد دارم اين است كه دانشجويان را مانند خودشان بدانند و در نظر داشته باشند كه اين‌ها هم جوان هستند و مشكلات زيادي دارند. دنبال برطرف كردن مشكلات اين جوانان باشند. گاهي اوقات وقتي با يك دانشجو صحبت مي‌كنم و فقط چند دقيقه وقت مي‌گذارم، باوجودآنكه كار خاصي نمي‌كنم ولي همين‌كه مي‌بينم دانشجو شاد مي‌شود و راضي بيرون مي‌رود، من هم خوشحال مي‌شوم. چراكه با حرف زدن هم ممكن است دانشجو مجاب و راحت شود و به هر صورت به كارش بپردازد. فكر مي‌كنم اساتيد بايد وقت بيشتري به دانشجويان بدهند و بيشتر درد دل آن‌ها را گوش و همراهي‌شان بكنند.

ممنون استاد. اگر پيام يا نكته ديگري داريد بفرماييد.
اساتيد جوان‌ سعي كنند كه هم تحقيق بكنند و هم به دانشجويان بپردازند. به جزء اين پيامي ندارم. اميدوارم كه همه موفق و خوشحال باشند و مملكت هم بيشتر از اين پيشرفت كند./ق

بسيار ممنون كه وقت ارزشمندتان را در اختيار ما قرارداديد.

خبرنگار: زهرا صادقي
عكاس: مهدي كيهان
 


کلمات کلیدی
مدیر سیستم
تهیه کننده:

مدیر سیستم

3 نظر برای این مقاله وجود دارد

فارغ التحصيل سم شناسي گروه فارماكولوژي

فارغ التحصيل سم شناسي گروه فارماكولوژي

78/10/11 - 00:00

استاد نمونه كامل اخلاق و علم هستند. اميدوارم هميشه سلامت و سر بلند باشند.

پاسخ

متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *
تلما

تلما

78/10/11 - 00:00

انسان وارسته اي هستند و عميق . اولين بار ايشان را در دانشگاه دهلي ديدم ، عمر طولاني همراه با عزت و سربلندي براي ايشان ، توسعه و پيشرفت براي دانشگاه و كشور عزيزمان را از خدواند منان خواستارم

پاسخ

متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *

78/10/11 - 00:00

به نام خدا.اي كاش اين رجال بزرگوار اسوه والگوي دانش آموخته هاي ما {دانشجو /دستيار و...} بشوند واز بدو استخدام تنها به فكر در آمد نباشند

پاسخ

متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *

نظر دهید

متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *