نخستین ها/ دکتر امیراعلم استاد و مسئول کرسی کالبدشناسی
برگرفته از كتاب نخستين ها: دكتر اميراعلم خدمات ارزنده اي در عالم طب به يادگار گذارده اند، از جمله ساخت بيمارستاني در شهر تهران كه به نام ايشان نام گذاري شده و اكنون به عنوان مركز فوق تخصصي گوش و حلق و بيني در كشور مطرح است.
روابط عمومي دانشگاه در نظر دارد با هدف آشنايي بيشتر دانشگاهيان به خصوص دانشجويان گرامي با اساتيدي كه نقش برجسته اي در شكل گيري دپارتمانها و مجموعه هاي ارزشمند دانشگاه داشته اند، ستوني را تحت عنوان "نخستين ها" به اين امر اختصاص دهد. كتاب ارزشمند نخستين ها اثر استاد فقيد دكتر شمس شريعت تربقان در شروع منبع اوليه اين ستون خواهد بود ولي در ادامه به آن محدود نبوده و خوانندگان گرامي مي توانند شخصيت هاي برجسته مد نظر خود را به همراه معرفي زندگينامه و معرفي خدمات و آثار ايشان پيشنهاد دهند. هدف ديگر اين ستون ايجاد تعاملي دو سويه با خانواده بزرگ دانشگاه در درجه اول و تمامي ايرانيان در درجه بعد در جهت گردآوري آثار، اسناد، خاطرات و خدمات اين بزرگان است.
دكتر اميراعلم در سال 1255 هجري شمسي در تهران به دنيا آمد. پدر ايشان حاج ميرزا علي اكبرخان آشوري قزويني ملقب به معتمدالوزرا و از كارپردازان ايران در بغداد و شامات بود. وي تحصيلات دبستاني و دبيرستاني را در ايران، تركيه و سوريه گذراند و پس از آن كه موفق به اخذ گواهي فراغت از تحصيلات دبيرستاني شد، براي فراگرفتن علم پزشكي در مسابقه ي ورودي دانشكده پزشكي فرانسه زبان بيروت شركت كرد. از آنجا كه اميراعلم هميشه در امتحانات شاگرد اول بود، از طرف وزارت معارف موفق به اخذ نشان طلاي علمي شد.
پدر دكتر اميراعلم در زماني كه شاگرد دانشكده طب بود، يعني در سال 1278 هجري شمسي فوت كرد، به طوري كه خود ايشان نوشته است: "اين بنده كه در مدرسه طبي فرانسوي بيروت تحصيلات طب خود را نزديك به اتمام رسانيده، به واسطه ي واقعه ناگوار فوت پدرم براي تسويه امور شخصي ناچار از بيروت به تهران آمدم و بدين طريق از اداي تحصيل پزشكي در بيروت بازماندم."
در سال 1279 شمسي يعني در همان سال فوت پدر اميراعلم، مظفرالدين شاه دستور داد كه ده نفر شاگرد از طرف دولت ايران به مدارس عالي اروپا فرستاده شوند. مشيرالدوله با پدر وي ارتباطي صميمانه داشت و از اين كه تحصيلاتش نيمه كاره رها شده بود، اظهار تاسف مي نمود. با اين سابقه، رهسپار فرانسه شد و به تحصيلات خود ادامه داد.
اميراعلم با شوق فراوان و احساس خشنودي بسيار از اين كه مي تواند تحصيلاتش را ادامه دهد مهياي سفر شد و به فرانسه رفت و با آن كه به قول خود تحصيلات طب را در بيروت قريب به اتمام رسانده بود، در فرانسه نيز تحصيل را از سر گرفت. البته به طوري كه مي نويسد: "اين بنده به تقاضاي خود و موافقت دولت فرانسه به مدرسه نظامي طبي (در ليون) داخل شدم." وي در سال 1904 موفق به اخذ دكترا مي شود. پس از اخذ ديپلم دكتراي پزشكي از دانشگاه ليون به پاريس مي رود و با درجه سرواني در دارالمعلمين نظامي طبي وال دوگراس و مريضخانه هاي نظامي و غيرنظامي مدت دو سال آموختن را مداومت مي دهد.
در خلال تحصيل در كنفرانس بهداشت بين المللي راجع به مسائل قرنطينه به نمايندگي دولت ايران شركت كرد. در آن زمان قرنطينه ايران در اختيار دولتهاي بيگانه و به خصوص انگليس بود ولي در كنفرانس اخير اميراعلم با زحمات زياد بندر بوشهر را به عنوان بندر صحي رسمي ايران شناساند. بر اثر اين اقدام از دولت فرانسه به دريافت نشان درجه اول و از طرف ايران به وابستگي سفارت ايران در پاريس و نشان درجه سوم شير و خورشيد نائل آمد. در سال 1906 ميلادي به ايران مراجعت كرد و به سمت معلم تشريح در مدرسه طب و عضويت مجلس حفظ الصحه دولتي انتخاب گرديد. در دوميــن دوره قانونگذاري از تهران به نمايندگي مجلس شوراي ملي انتخاب شد و براي گذراندن قانون آبله كوبي عمومي و همچنين براي ايجاد اماكن مجهز قرنطينه در سرحدات مجاهدات فراوان نمود و قوانين مذكور را از تصويب مجلس شوراي ملي گذراند و نيز قانون طبابت را با كمك پزشكان ديگــر از جمله شاهزاده لسان الحكماء به تصويب رسانيــد. در سال 1328 هجري با رتبه سرتيپي به رياست بهـــداري ارتش انتخاب شد و در انتخاب پزشكان ارتش ترتيب مسابقه معمول داشت و براي ارتش بهداري مرتب و منظم طبق اصول جديد تاسيس كرد. در سال1330 هجري تنظيم تشكيلات بهداري ژاندارمري جديدالتاسيس را برعهده گرفت. در ضمن مصمم شد براي افراد ارتش بيمارستاني مجهز تاسيس نمايد و براي پيشرفت كار درآمد مطب خود را به اين كار اختصاص داد و پس از سه سال محل قورخانه كهنه را به صورت بيمارستاني آبرومند درآورد و به نام "بيمارستان نظامي احمديه" موسوم ساخت. اين بيمارستان با وسايل كامل در سال 1332 هجري قمري (1293 شمسي) رسما افتتاح شد. سپس براي ايجاد بيــمارستان زنان و كودكان كوشش فراوان نمودند و پس از دو سال و نيم زحمـت در سال 1325 هجري قمري بيمارستان مذكور را داير ساخت. اين بيمارستان بعدها به نام خود ايشان نام گذاري شد. يكسال قبل از اين تاريخ به پاس زحماتي كه در تاسيس بهداري ارتش متحمل گشته بودند به دريافت رتبه و حمايل و نشان سرداري مفتخر گرديد. در سال 1296 شمسي به مشهد مسافرت كرد و چون بيمارستان حضرتي را مخروبه يافت به تعمير و ترميم آن مصمم شد و پس از يكسال و نيم كوشش و با درآمد مطب شخصي آن را به صورت بيمارستاني آبرومند و مجهز درآورد. در سال 1297 شمسي كه رشته طب كودكان به صورت يك رشته جدا از طب عمومي تدريس مي شد، دكتر اميراعلم اولين معلمي بود كه تدريس اين رشته را به عهده گرفت.
در سال 1338 هجري قمري به عضويت شورايعالي فرهنگ و در همان سال به وزارت فوايد عامه و در دوره چهارم به نمايندگي اهالي مشهد انتخاب و به سمت نائب رئيس دوم مجلس برگزيده شد و سپس به وزارت فرهنگ منصوب گرديد. در سال 1302 پس از هفده ماه كوشش جمعيت خيريه ملي شير و خورشيد سرخ را دائر نمودند و خود نيابت رياست اول آن را پذيرفت. جمعيت شير و خورشيد سرخ تحت هدايت ايشان در بدو تاسيس خود كمكهاي شاياني به آسيب ديدگان نقاط مختلف كشور نمود از جمله به زلزله زدگان تربت حيدريه مساعدت هاي فراوان مبذول ساخت و شخصا به اهالي آسيب ديده آن سامان، مساعدتهاي قابل توجهي نمود. در دوره پنجم قانونگذاري باز از طرف اهالي مشهد به نمايندگي انتخاب گرديد و در ضمن رياست كل بهداري كشور را عهده دار شدند.
دكتر اميراعلم در واقعه زلزله شيروان و سلماس به كمك چند تن از پزشكان كليه نقاط آسيب ديده را سركشي نمود و آسيب ديدگان را از كمكهاي شير و خورشيد سرخ بهره مند ساخت. در سال 1314 رياست تالار تشريح دانشكده پزشكي به ايشان محول شد و در سال 1318 به سمت كارمند پيوسته و رئيس كميسيون پزشكي فرهنگستان انتخاب و بعدا به نيابت رياست فرهنگستان منصوب گرديد. در سازمان نوين دانشكده پزشكي استادي كرسي كالبدشناسي و رياست دستگاه ابن سينا به عهده ايشان واگذار شد. در سال 1321 به جاي پروفسور ابرلين كه در مسافرت بود از طرف شوراي دانشكده رياست دانشكده پزشكي را برعهده گرفت. دكتر اميراعلم در سال 1325 هجري قمري با سمت معلم تشريح توصيفي كار را در دارالفنون شروع كرد و در آن زمان عهده دار تدريس در رشته هاي تراپوتيك، تشريح موضعي، امراض خارجي، امراض كودكان بوده است.
در سال 1327 به وزارت بهداري انتخاب ولي پس از مدت كوتاهي به علت كسالت از كار كناره گرفت. از سال 1321 تحت نظر ايشان و با همكاري استادان كالبدشناسي دانشكده پزشكي كتاب كالبدشناسي توصيفي در نه جلد تاليف گرديد. در نخستين دوره مجلس سنا به سمت سناتور انتصابي انتخاب گرديد و در سال 1329 بنا به تقاضاي خود بازنشسته شد و طبق راي شوراي دانشكده در زمره استادان افتخاري دانشكده درآمد.
دكتر اميراعلم در سال 1329 بنا به تقاضاي خود بازنشسته شد و طبق راي شوراي دانشكده در زمره استادان افتخاري دانشكده درآمد. دكتر اميراعلم در سال 1340 در سن 84 سالگي در تهران در گذشت./ق
چنانچه خوانندگان گرامي از اين استاد خاطرات، اسناد، تصاوير و يا اطلاعات ديگري در اختيار دارند در صورت امكان آن را در اختيار واحد روابط عمومي دانشگاه به آدرس Nokhostinha@tum.ac.ir و يا آدرس پستي بلوار كشاورز – خيابان فلسطين- خيابان دمشق- پلاك 21– طبقه اول- روابط عمومي دانشگاه علوم پزشكي تهران ارسال فرمايند.
برگرفته از كتاب نخستين ها نوشته استاد فقيد دكتر شمس شريعت تربقان
تنظيم: محبوبه بهلولي
متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید: