قدردانی رئیس دانشگاه از تلاش های خالصانه دکتر علیرضا پارساپور؛ دکتر کریمی: در اصل مدیریتی اینجانب نیست که با سرمایه انسانی رفتاری غیرمنطقی داشته باشم

دکتر عباسعلی کریمی در نامه ای ضمن قبول استعفای دکتر علیرضا پارساپور و قدردانی از تلاش های او در حوزه روابط عمومی و دفتر ریاست نوشت: من هیچ وقت مانع ادامه راه همکاران در مسیری که تشخیص خودشان باشد نخواهم شد.

متن نامه رئیس دانشگاه به این شرح است:

برادر گرامی جناب آقای دکتر پارساپور 
سلام علیکم
با توجه به دلنوشته جنابعالی که دو ماه پس از انتصاب اینجانب به مسئولیت دانشگاه مرقوم داشته‌اید و در تاریخ 1399.1.25 تسلیم نموده اید که حسن اخلاق و منش انسانی شما مانع از ارسال آن به اینجانب در آن تاریخ شده است لیکن رفتار اینجانب هم همانگونه که در متن شما مشهود است مانع ثانوی در این عدم ارسال گردیده است.  به خوبی اشاره نموده اید که با خود هیچ عده و عده ای را به دانشگاه همراه نیاوردم که در اصل مدیریتی اینجانب نیست که با سرمایه انسانی رفتاری غیرمنطقی داشته باشم.
بیش از دو سال و نیم از آن موقع می‌گذرد و به هر طریق جنابعالی صلاح دانستید که در این برهه به وقت گذاری بیشتر در حوزه تخصصی خود که اخلاق پزشکی است بپردازید و ظاهراً زمان بیشتری را در گروه مربوطه مصروف نمائید.
 برادر گرامی جناب آقای پارساپور عزیز، شما با شناختی که از من در این مدت پیدا کردید می دانید که من هیچ وقت مانع ادامه راه همکاران در مسیری که تشخیص خودشان باشد نخواهم شد. علیرغم اعتماد به شما و اینکه شما را برادری صادق مهربان و با ذوق می دانم لیکن ظاهراً چاره ای جز موافقت با جنابعالی ندارم تا بیشتر از این مانع پیشرفت شما در حوزه تخصصی جنابعالی نگردم.
بدین وسیله ضمن تشکر فراوان از همه تلاش های خالصانه و بی دریغ شما و صداقت و امانتداری در حوزه روابط عمومی و دفتر ریاست با استعفای شما موافقت کرده سلامت، سعادت و روزهای خوش پس از گذار از این دوره خاص تاریخی کشور و دانشگاه درگیر به ابتلا کووید ۱۹ (ویروس کرونا) می باشد را از درگاه خداوند مهربان برای جنابعالی و خانواده محترم آرزو می کنم.
دوست و برادر شما
رئیس دانشگاه
99.2.2


متن نامه دکتر پارساپور که پس از دو ماه از انتصاب دکتر کریمی به سمت رئیس دانشگاه تنظیم شده و به رئیس دانشگاه ارائه نشده بود در تاریخ 25 فروردین 99 به دکتر کریمی ارائه شد که متن کامل آن را می خوانید.

استاد ارجمند جناب آقای دکتر کریمی
با سلام و احترام
قریب به دو ماه است که افتخار همراهی  شما را در دانشگاه دارم و اقرار می کنم که طی این دو ماه علقه ام به شما که برخاسته از جایگاه استادی و مدیریت توانمندتان از یک سو و حقی که به خاطر درمان پدر از سوی دیگر بر من داشتید، به واسطه شناخت بیشتر و نزدیکترم از حضرتعالی مضاعف شده است.
آقای دکتر کریمی! من در دوره نسبتا طولانی کار اجرایی ام بیش از مرئوس رئیس دیده ام! و از نحوه مدیریت و منش ایشان بسیار آموخته ام. اصولا بر خلاف اقتضای جایگاه سازمانی ام در مجیزه گویی و تملق کم توانم. با این وجود مراسم پر شور و احساس تقدیر و تکریم از شما در مرکز قلب بهانه ای شد که با تاسی از همکارانتان چند نکته از جنبه های شخصیتی ممتاز شما که در این مدت برایم جالب بوده  را خدمتتان بازگو کنم.
الف) بر خلاف آنچه که استاد اعلمی اشاره کردند برایم خیلی جالب بود که شما و فقط شما تنهای تنها از مرکز قلب به ستاد آمدید و علی رغم بازه زمانی طولانی مدیریتتان در مرکز قلب هیچ کسی حتی  در حد منشی را هم با خود نیاوردید! این  برای مدیری که بیش از سه دهه کار جدی اجرایی می کند از دید من کم نظیر است. برداشت من از این رفتار این است که:
اولا دکتر کریمی عزیز ما خودش را برای سازمان می خواهد و نه سازمان را برای خود و جابجایی به سازمان جدید تعهد او را به سازمان قبلیش کم رنگ نمی کند.
ثانیا استاد کریمی اینقدر اعتماد به نفس و توانمندی در خود می بیند که در هر سازمان جدیدی بتواند با نیروهای موجود آن سازمان تعامل و مهره چینی لازم را انجام دهد.
ب) وقتی روز تکریمتان شما را در مرکز قلب همراهی می کردم برق محبت و احترام را در چشمان و حس قدردانی را دررفتار پرسنلی که به استقبالتان آمده بودند به خوبی می دیدم. از سوی دیگر حس سبکبالی، رضایت و تعلق خاطر شما در قدم های سبک و آرامتان و لبخند نشسته بر چهره تان به خوبی نمایان بود. کاملا برایم ملموس بود که شما از عمری که صرف مرکز قلب کردید کاملا راضی هستید.
رئیس گرامی!
حقیقت این است که من راز این رضایت و موفقیت را در دو چیز می بینم. یکی اینکه مشی مدیریتی شما شاهد زنده و البته نادر این نظریه است که مدیر در عین اقتدار و جدیت می تواند مهربان و متواضع باشد و من این دو جنبه را کمتر در مدیران سراغ دارم. دوم اینکه شما شاهد زنده این اندرز سیاست‌نامه"ی خواجه نظام‌الملک  هستید که مردی و کاری! بگذارید صریح عرض کنم که مدیران با استعدادتر و توانمندتر از شما خیلی کم نیستند که حیثیت اجتماعی و اعتبار علمی خود را قربانی تعدد و تنوع مسئولیت کرده اند. این دو جنبه به نظرم رمز اعتبار و محبوبیت و مقبولیت شما در دانشگاه خصوصا مرکز قلب است.
برایم خیلی تکان دهنده و آموزنده بود زمانی که شما پس از قبول مسئولیت دانشگاه بی سروصدا و در کمال آرامش تیغ جراحی را زمین گذاشتید و ارتباطتان را با مرکز قلب محدود کردید! که البته فقط یک مدیر راه اندازی و یک جراح می داند که این کار یعنی چه!!! آری مردی و کاری.
دو ماه است از آن شبی که برای اولین بار مرا فراخواندید و در ناباوری من مرا به ادامه مسئولیتم امر کردید می گذرد. حقیقت این است که به دلایل پیش گفت هر چه از زمان همراهی ام با شما می گذرد توانایی من برای تکرار درخواستم در آن شب سخت تر می شود و از سوی دیگر فشار روانی و کاری بیشتری را حس می کنم.حقیقتش این است که من نه استعداد آنچنانی دارم و نه توانمندی خاصی. شاید تعاملم با اطرافیان به گونه ای بوده است که توانسته ام اعتمادی فراتر از توانمندی ام کسب کنم. اما از من بپذیرید که نوع کاری که الان بر عهده دارم به لحاظ ذهنی مجال فعالیت علمی ام را از من سلب کرده و البته از این واقعیت قریب به پنج سال می گذرد. البته همانگونه که قبلا خدمتتان عرض کردم قرار من با دکتر جعفریان قراری چهار ساله بود و تمدید این زمان برای {من} غیرقابل پیش بینی بود. در عین حال در آن بخشی که در اختیار من بود خودخواهی  و غیرمسئولانه بود که در دوران گذار مدیریت دانشگاه ترک خدمت کنم و البته امر شما هم مرا بر آن داشت که انجام وظیفه کنم. اگر جنابعالی هم تایید بفرمایید بازه سه ماهه برای دوران انتقال مدیریت دانشگاه بازه معقولی است و زمان مناسبی است که در مورد جایگزین من نیز تاملی بفرمایید. باور بفرمایید اگر مدیریت دکتر جعفریان ادامه می یافت خیلی زودتر مسئولیتم را واگذار می کردم. 
استدعا دارم بزرگواری بفرمایید و تا پایان آذرماه در خصوص تعیین جایگزین من اقدام فرمایید.
برادر کوچک شما پارساپور

کلمات کلیدی
مهدی  گلپایگانی
تهیه کننده:

مهدی گلپایگانی

0 نظر برای این مقاله وجود دارد

نظر دهید

متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *