نداي تندرستي
تفکر خلاق و نقاد
روابط عمومي دانشگاه علوم پزشكي تهران: هرگاه قدرت تصميم گيري و مهارت حل مسئله را باهم تلفيق كنيم به مهارت تفكر خلاق دست مي يابيم. قدرت تفكر آفريننده و خلاق، فرد را قادر مي سازد تا انتخاب هاي گوناگون را كشف كند و درنتيجه از بنبستهاي زندگي خارج شود.
هرگاه قدرت تصميم گيري و مهارت حل مسئله را باهم تلفيق كنيم به مهارت تفكر خلاق دست مي يابيم. قدرت تفكر آفريننده و خلاق، فرد را قادر مي سازد تا انتخاب هاي گوناگون را كشف كند و درنتيجه از بنبستهاي زندگي خارج شود. درواقع ياس و افسردگي در برخي بيماران رواني، ناشي از نقص نظام شناختي و در پي آن مواجهشدن با بنبستها و گم كردن راه خروج از آن ها است؛ زيرا بيماران رواني تفكر خلاق خود را از دست مي دهند.
مفهوم بصيرت در روان درماني نيز عبارت است از بازگرداندن روشنبيني به بيمار باهدف هدايت او براي يافتن(خلق) گذرگاه هايي از گردنه هاي دشوار زندگي. در اين چشم انداز، بيماراني كه با خودكشي به زندگي خود پايان مي دهند يا به فكر خودكشي مي افتند، افكار خلاق خويش را بهكلي ازدستدادهاند.
قدرت تفكر خلاق به شخص امكان مي دهد از دايره بسته تجربيات محدود خويش خارج گردد و به فراسوي تجارب بنگرد. بدين سان زندگي نوجوان انعطاف پذير مي شود و از تمام جوانب به پديده ها مي نگرد. يكي از تعاريف هوش، داشتن تفكر واگرا است كه منظور از آن شكستن قالب هاي فكري و نگريستن به پديده ها از منظري ديگر است. از اين ديدگاه هوش يك موهبت ارثي تلقي نمي شود و محيط اجتماعي، خانواده، تعليم و تربيت و جامعه بايد زمينه و امكان تفكر خلاق را فراهم آورد. به همين دليل تفكر خلاق آموختني است و در زمرهي مهارت هاي زندگي قرار مي گيرد. بدين ترتيب تفكر خلاق عامل مهمي در يافتن راه حل ها و درنتيجه حفظ بهداشت روان است.
اين نوع تفكر هم به حل مسئله و هم به تصميمگيريهاي مناسب كمك مي كند. با استفاده از اين نوع تفكر راهحلها مختلف مسئله و پيامدهاي هر يك از آنها بررسي مي شوند. اين مهارت فرد را قادر مي سازد تا مسائل را از وراي تجارب مستقيم خود دريابد و حتي زماني كه مشكلي وجود ندارد و تصميم گيري خاصي مطرح نيست، با سازگاري و انعطاف بيشتر به زندگي روزمره بپردازيد.
تفكر انتقادي
تفكر انتقادي را مي توان مهارت تحليل عيني اطلاعات و تجارب دانست. ارتباط تفكر انتقادي و بهداشت روان در آن است كه تشخيص و ارزشيابي عوامل مؤثر بر رفتار و نگرش ها با اين ويژگي ذهني تسهيل مي شود. نوجواني كه داراي مهارت تفكر انتقادي است آنچه را كه به او ارائه يا تحميل مي شود، بدون بررسي دقيق نمي پذيرد براي مثال ارزش ها، فشار همسالان و رسانه ها بخشي از واقعيت زندگي نوجوان است. تحليل اين عوامل به شفافيت مواضع و تصحيح نگرشهاي وي كمك خواهد كرد. درنتيجه فشار ناشي از تعارضات و باورهاي خام و تحميلي كاهش مي يابد و بهداشت رواني شخص كمتر در معرض آسيب هاي جدي قرار مي گيرد. آنچه غالباً مانع تفكر انتقادي مي شود نوعي بيمهارتي در تصور مسئله در بيرون از خويشتن است. مفهومي كه به آن مسئله مداري در مقابل خودمداري مي گويند.
خودمداري همواره در حكم يك مانع بزرگ ذهني، انسان را از حل مشكلات خود به طريق عيني بازداشته است. در مقابل، مسئله مداري، موجب خارج شدن از خود و توجه به خود مشكل مي شود. انساني كه داراي تفكر انتقادي است راهحلها را يكي پس از ديگري مي آزمايد. در اين حالت پاسخ هاي او القايي، ذهني، عاطفي و بي اساس نيست و از متن واقعيت برمي خيزد. آميختن خصلتها، اميال و احساسات با مسئله موردنظر، به اتخاذ مواضع يكسونگر و پيش داوري هاي كم و بيش ناقص و نارسا مي انجامد. روشن است كه يك نظام تربيتي مطلوب همواره تفكر انتقادي را ارج مي نهد و با تقدير و تقويت آن ظهور و مداوت اين نوع تفكر را تضمين مي كند.تفكر انتقادي توانايي تحليل اطلاعات و تجارب است. آموزش اين مهارت ها، فرد را قادر مي سازد تا در برخورد باارزشها، فشار گروه و رسانه هاي گروهي مقاومت كند و از آسيب هاي ناشي از آن در امان بماند.
منبع:مركز بهداشت جنوب، واحد سلامت رواني اجتماعي و اعتياد دانشگاه علوم پزشكي تهران
تنظيم:مونا عدالت يار
ارسال به دوستان