گفت و گو با برگزیده پیشکسوت آموزشی در هفدهمین جشنواره ابنسینا
دکتر زرین تاج کیهانی دوست: ورود به دانشکده پزشکی یک موهبت الهی بود
روابط عمومی دانشگاه در آستانه برگزاری هجدهمین جشنواره ابنسینا که قرار است روز چهارشنبه 13 بهمن 95 در تالار ابنسینا برگزار شود، گفتوگو با برگزیدگان هفدهمین دوره را بازنشر میکند. مصاحبه با دکتر زرین تاج کیهانی، برگزیده پیشکسوت آموزشی را در ادامه میخوانید.
دکتر زرین تاج کیهانی دوست متولد سال 1328 در رودسر گیلان است. وی تحصیلات ابتدایی را در استان گیلان سپری کرد و از سال پنجم ابتدایی در تهران ادامه تحصیل داد. در دوره دبیرستان جزء شاگردهای ممتاز منطقه انتخاب شد و پس از شرکت در کنکور سراسری، با کسب رتبه 40 وارد دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران شد. در سال 1355، از دوره پزشکی عمومی فارغالتحصیل شد و پسازآن در قالب سپاه بهداشت روانه خدمت سربازی شد.
دوره دستیاری تخصص اطفال را در مرکز طبی کودکان آغاز کرد و با شروع جنگ تحمیلی به مدت یک سال در خط مقدم جبهه بهعنوان پزشک مشغول خدمت شد. پس از به اتمام رساندن دوره تخصصی اطفال، از دکتر کیهانی دوست دعوت شد تا با درجه استادیاری در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران فعالیت کند و بدین ترتیب به جرگه اعضای هیات علمی این دانشگاه بزرگ پیوست. وی در سال 1372 برای گذراندن دوره فوق تخصصی مغز و اعصاب کودکان در یکی از دانشگاههای کشور انگلستان بورسیه شد و در سال 1375 به وطن بازگشت. وی در حال حاضر در بیمارستان امام خمینی(ره) همچون گذشته با شور و انگیزهای وصفناپذیر مشغول خدمت است.
به بهانه برگزیده شدن دکتر کیهانی دوست بهعنوان پیشکسوت آموزشی دانشگاه در هفدهمین جشنواره ابنسینا، گفتوگویی با ایشان انجام دادیم.
خانم دکتر کیهانی دوست، بهعنوان نخستین سؤال، دلیل علاقه شما به رشته پزشکی چه بود؟
ورود به دانشکده پزشکی یک موهبت الهی بود. ولی پیش از آن، خیلی دوست نداشتم که در رشته پزشکی تحصیل کنم. در حقیقت ریاضیات و فیزیک فضایی را دوست داشتم. ولی وقتی وارد دانشکده پزشکی و بهویژه سالن تشریح شدم و با این رشته آشنا شدم و دیدم که چقدر تشریح، آناتومی بدن، بافتشناسی و فیزیولوژی زیبا است و خلقت خداوند را به بهترین شکل نشان میدهد، عاشق پزشکی شدم.
در میان حوزههای مختلف آموزشی، پژوهشی و ارائه خدمات در دانشگاه، فعالیت در کدام حیطه توجه شما را بیشتر به خود جلب کرده است؟
من از همان ابتدا در حیطههای آموزشی، پژوهشی، درمان بیماران و سایر بخشها تا جایی که از دستم برمیآمده است، کارکردهام. در حال حاضر نیز مشغول خدمت در امور آموزش، فعالیتهای داخل بخش، ویزیت بیماران و تشخیص و تبیین وضعیت آنها هستم. درعینحال در امور پژوهشی و سایر امور نیز حضور دارم.
فکر میکنید دلیل برگزیده شدن شما بهعنوان پیشکسوت آموزشی دانشگاه در هفدهمین جشنواره ابنسینا چیست؟
خودم هم نمیدانم کدام گروه من را انتخاب کرده است! شاید خود دانشجویان که با آنها بسیار صمیمی هستم و من را مانند مادر خود میدانند، در انتخابم دخیل بودهاند. ازآنجاییکه در این جشنواره اسمنویسی نیز نکردهام، هنوز انتخابم در این جشنواره برای من یک علامت سؤال بزرگ است.
نقش جشنوارهها و ازجمله جشنواره ابنسینا را در شناسایی اساتید برتر چطور ارزیابی میکنید؟
اگر جشنوارهها کامل و هدفمند باشند و وضعیت واقعی مسائل را تبیین کنند، برای تشویق دانشجویان بسیار خوب است. جشنوارهها اگر این شرایط را داشته باشند، قابلقبول هستند ولی اگر من نوعی ندانم به چه دلیل انتخابشدهام، جشنوارهها تأثیر آنچنانی نخواهد داشت. درمجموع، برای تشویق همه افرادی که در حیطههای مختلف کار میکنند، همیشه باید معیار مشخصی وجود داشته باشد تا افراد بدانند بر طبق چه اصولی انتخاب میشوند.
از مهمترین دستاوردهای آموزشی و پژوهشی خود بگویید.
سالهای طولانی بهعنوان مسئول آموزش فعالیت کردهام. در حال حاضر نیز مسئول آموزش بخش مغز و اعصاب کودکان هستم و نقشی هم در گروه دارم. برای تبیین فعالیتهای آموزشی درزمینهٔ های مختلف و در جهت ایجاد انگیزه برای دانشجویان تلاش کردهام. دورهای نیز مسئول بخش بودم و پیش از عزیمت به انگلستان و پس از بازگشت، هر کاری که لازم بوده برای تکوین بخش انجام دادهام. ازنظر پژوهشی نیز هر امری که بتواند نقطهای جدید را در حیطههای عملی و رفتاری حوزه پزشکی ایجاد کند، برای من بسیار ارزشمند است و میتوانم با قاطعیت بگویم که در انجام هر امر پژوهشی به دانشجویان کمک کردهام. در مورد پایاننامه نیز، همیشه مورد استقبال دانشجویان بودهام. دو کتاب نیز ترجمه کردهام که مربوط به سالهای گذشته است. در سالهای جدید نیز فصلهایی از یک کتاب را با کمک همکاران مغز و اعصاب به رشته تحریر درآوردیم. در این مقالات جنبه Case Report کمتر بوده و بیشتر حاصل تحقیقات در نقاط مختلف و درزمینهٔ تخصصی مغز و اعصاب کودکان هستند.
مسئولیتهای اجرایی نیز داشتهاید؟
در دوره وزارت دکتر فرهادی بهعنوان مشاور امور زنان فعالیت داشتم که البته کار مستقیم سیاسی نبود. از زمانی که در آن دفتر کار میکردیم، با کمک همکاران اموری را بنیاد نهادیم که تا به امروز ادامه دارد و نیازی نیست که وارد جزئیات آن شوم.
از دورانی بگویید که در خط مقدم جبهه حضور داشتید؟
یکی از افتخاراتم این است که همراه همسرم در سال سوم رزیدنتی بهعنوان داوطلب در کسوت پزشک به جبهه رفتم. پسازآن بود که از دانشگاه علوم پزشکی تهران دعوت به کار شدم و با مرتبه استادیاری فعالیت خود را در این دانشگاه آغاز کردم.
بهعنوان پیشکسوت آموزشی برگزیده، چه توصیههایی برای همکاران و اساتید جوان دارید؟
ما هم مانند همین دانشجویانی که آنها را به بیانگیزگی و بیسوادی متهم میکنیم، روزگاری پشتمیزنشین بودهایم و پشت میز بودن یعنی شیطنت که حداقل آن چک کردن گوشی تلفن همراه است. ما هم مانند دانشجویان همه این مراحل را گذراندهایم و باید آنها را به سمت خود جذب کنیم. همه دانشجویان همکاران جوان ما هستند و روزی در جایگاه ما قرار میگیرند. باید به دانشجویان کمک کنیم تا در رشته دلخواه خود به جلو حرکت کنند. باید در جهت کاملتر کردن دانشجویان بکوشیم و برای این منظور، باید خود نیز کامل و بروز باشیم. ان شاء الله همه افرادی که درزمینهٔ های مختلف اعم از پزشکی و غیرپزشکی کار میکنند، دیدگاه واقعیتری نسبت به مسائل داشته باشند.
و سخن پایانی؟
من چون عاشق ایران هستم، ازاینجا به هیچ کجای دنیا نمیروم و به نظرم ارزش دارد که برای رفع هر ابهامی که در کشور وجود دارد، تلاش کنیم. درواقع هر کاری که بتواند دید مردم ما را باز کند، مورد استقبالم بوده است. درمجموع، در هر کاری که انجام میدهیم باید خدا را در نظر بگیریم که ناظر بر اعمالمان است و بدانیم که اگر چیزی را به دست میآوریم و یا از دست میدهیم، همه خواست خدا است. به خواست او ایمان داشته باشیم تا لحظات کم تنشتری را تجربه کنیم و در مورد دانشجویان و بیمارانمان نیز به همین طریق پیش برویم تا بتوانیم مشکلات آنها را حل کنیم و رضایت بیماران را حتماً در پی آن رضایت خدا وجود دارد، کسب کنیم.
خبرنگار: زهرا صادقی
عکاس: مهدی کیهان