گرامیداشت مقام علمی، اخلاقی دکتر عقیقی
دکتر نیری زحمات استاد عقیقی برای شکل گیری بخش های فوق تخصصی گروه کودکان را قابل تقدیر خواند
معاون امور دانشگاهی بیمارستان امام خمینی(ره)، انتخاب رشته فوق تخصصی خود و بسیاری از همکارانش را حاصل تشویق های دکتر عقیقی بر اساس علاقه و نیازهای بخش کودکان، عنوان کرد.
در آستانه برگزاری مراسم تقدیر از مقام علمی اخلاقی دکتر عقیقی استاد پیشکسوت گروه کودکان دانشگاه و بنیانگذار رشته روماتولوژی کودکان با شاگردان، دوستان و همکاران ایشان گفتگو کردیم تا با خصوصیات و ویژگی های این استاد فرهیخته بیشتر آشنا شویم. در این گفتگو، دکتر نیری معاون امور دانشگاهی بیمارستان امام خمینی(ره) از دوران آشنایی و همکاری خود با دکتر عقیقی می گوید.
در ابتدا ضمن معرفی خود از سابقه آشنایی تان با دکتر عقیقی بفرمایید.
من دکتر فاطمه نیری، متخصص کودکان و فوق تخصص نوزادان هستم. در بهمن 1372 به عنوان عضو جدید هیئت علمی وارد بخش کودکان شدم و در همان ابتدای ورود هم در واقع حکم خود را باید تقدیم ریاست بخش می کردم. در آن زمان دکتر عقیقی ریاست بخش را برعهده داشت. این اولین برخورد بنده با ایشان بود که موجب شد از بهمن 1372 تا به حال در خدمت ایشان باشم.
در مورد ویژگی های اخلاقی استاد عقیقی و عواملی که باعث شده از ایشان بین همکارها و استادها به نیکی یاد شود، بفرمائید.
مسلماً استاد خصوصیات برجسته بسیاری دارد. به یقین با بیشتر افراد که مصاحبه می کنید، راجع به سحرخیزی ایشان صحبت می کنند. اما یکی از مواردی که به نظر من از اهمیت بالاتری برخوردار است، این است که دکتر عقیقی برای پیش برد بخش کودکان، در زمانی که رئیس این بخش بود، زحمات زیادی کشید و پس از دوره ریاست نیز به عنوان بزرگتر بخش بدون کوچکترین بخلی، دست همه افراد را می گرفت و به سمت ارتقا و پیشرفت می برد.
وقتی به عنوان متخصص وارد بخش کودکان شدیم، دکتر عقیقی یکایک ما را تشویق کرد که وارد یکی از رشته های فوق تخصص بشویم. در آن زمان که برای ماموریت آموزشی از بخش می رفتیم، طبیعی بود که بخش خالی می شد و فشار کار بر دوش استاد و همکاران دیگر بود، ولی ایشان همواره این سختی ها را تحمل کرده و حمایت و کمک می کرد تا همکاران بتوانند فوق تخصص بگیرند و بازگردند. این موضوع به شکل گیری قسمت های فوق تخصصی در داخل بخش کودکان کمک کرد. پیش از این، بخش کودکان هیچ کدام از این فوق تخصص ها را نداشت بلکه فقط یک بخش عمومی بود و فوق تخصص های مختلفی مثل گوارش، خون، اعصاب، غدد، نوزادان، ایمونولوژی و آلرژی، قلب و سایر رشته های فوق تخصصی یکی یکی ایجاد شدند.
در مجموع، دکتر عقیقی به ارتقای سطح خدمت رسانی به بیماران و آموزش به دانشجویان بسیار کمک کرد. به نظرم این یکی از خصوصیات برجسته ایشان بود.
البته استاد خصوصیات برجسته دیگر هم دارد، به عنوان مثال همیشه با بیمار بسیار محترمانه رفتار می کند و مسائل مربوط به بیماری را بسیار محترمانه برای بیمارها توضیح می دهد واین الگویی برای همه است. همچنین ما هیچ وقت رفتار تبعیض آمیز و یا رفتار ناشی از بی احترامی نسبت به فراگیرها را از ایشان ندیدیم. به عنوان مثال بارها شاهد بودم که به اینترن ها یا رزیدنت ها دوستانه تذکر می داد. مثلاً در مورد بعضی از اینترن ها که بعد از پایان شیفت کشیک، برای گزارش صبح گاهی سرکلاس با ظاهری نامرتب (به خاطر اینکه شب شیفت بودند) حاضرمی شدند، خیلی آهسته سرکلاس به آنها می گفت «بابا جان در شان پزشک نیست که نامرتب سرکلاس بیاید» استاد خیلی دوستانه و محترمانه به آنها تذکر می داد و من هیچ وقت رفتار ناشی از بی احترامی از ایشان ندیدم. همین باعث می شد که افراد نیز متقابلاً رفتار احترام آمیزی با ایشان داشته باشند و به خود جرات ویا حق ندهند که رفتار ناشی از بی احترامی داشته باشند.
در مجموع، استاد عقیقی به جزئیات رفتار حرفه ای مقید است. مثلاً وقتی مشاوره داده می شد، اصول مشاوره را رعایت می کرد چون مشاوره کار تیمی است و در واقع سعی می کرد تا حق کسی که به ایشان مشاوره داده را حفظ کند و در بالین بیمار حرفی نزند که باعث بی اعتمادی به پزشک بشود. خیلی مسائل جزئی دیگر هم بود که تک تک آنها یادآور یک ارزش حرفه ای است و می تواند آموزنده باشد.
کدام یک از ویژگی های دکتر عقیقی در شما بیشتر تاثیرگذار بوده است؟
این که بخل نداشت، برای من بسیار مورد توجه بود. به خاطر همین سعی کردم با الگوبرداری از ایشان، زیر بال و پر دوستانی را که فراگیر ما بودند و به تدریج فارغ التحصیل شده و به عنوان هیئت علمی به ما پیوسته بودند، بگیرم و تشویقشان کنم تا در مسیر پیشرفت قدم برداشته و ارتقا پیدا کنند. فکر می کنم این ویژگی ایشان، بیشترین تاثیر را روی من داشت.
فکرمی کنید چه عاملی باعث می شود که افرادی مثل دکتر عقیقی علی رغم بازنشستگی در سیستم بمانند و به ایفای رسالت خود بپردازند؟
یکی از عواملی که بنده فکر می کنم باعث شد دانشگاه و بیمارستان تصمیم بگیرند تا استاد عقیقی بماند، مربوط به یکی از خصوصیات برجسته ایشان می شود و آن هم به روز بودن دانش و علم تخصصی استاد است. دکتر عقیقی هنوز هم در اینترنت سرچ می کند، هر روز مقاله ای جدید یا بخشی از کتاب را می خواند. بنابراین دانش ایشان کاملاً به روز است. به هر حال در این شرایط و با وجود این مشغله ها و مشکلاتی که در طول زندگی برای هر فردی پیش می آید، افراد کمی به مطالعه همت می گمارند. وقتی افراد به سنین بالا می رسند، واقعاً وقت نمی کنند که دانش خود را به روز کنند. ولی دکتر نظم بسیار دقیقی در زندگی خود ایجاد کرده تا همیشه برای مطالعه فرصت داشته باشد. بنابراین ایشان همیشه به روز هستند.
از این قضیه هم که بگذریم، دکتر عقیقی از نظم کاری بسیار بالایی برخوردار است. به عنوان مثال حضور و غیاب ایشان بسیار منظم و همیشگی است و تقریبا اگر غیبتی داشته باشد، دلیل آن کاملا مشخص است. یعنی سیستم کاملا می داند که ایشان چه زمانی حضور دارد. خوب این برای یک سیستم بسیار ارزش بزرگی است تا اینکه فردی بی انضباط باشد و ندانیم چه زمانی هست و چه زمانی رفته است. یکی دیگر از عواملی که فکر می کنم در ماندگاری ایشان در سیستم موثر بوده، الگو بودن به لحاظ رفتاری و اخلاقی حرفه ای ایشان است.
لطفا در مورد رشته روماتولوژی کودکان که دکتر عقیقی موسس آن بوده است، قدری توضیح بدهید. در بیمارستان امام خمینی (ره) چه طور این بحث مطرح شد و با همت دکتر عقیقی و دیگر دوستان توسعه پیدا کرد؟
از سال1372 که به بیمارستان پیوستم، دکتر دانشجو، دکتر بهره مند، دکتر علومی و دکتر امینی برای گذراندن دوره فوق تخصصی رفته بودند. آنها یکی یکی بازمی گشتند و سال بعد از آن، بر اساس علایق افراد، دکتر پیشنهاد می کرد که امسال دیگر نوبت شما است. مثلا در مورد بنده که متوجه شد، علاقه مند به نوزادان هستم، گفت «شما و دکتر نیلی به ترتیب ورودتان به بخش برای گذراندن دوره نوزادان تشریف ببرید.» و خواست که ابتدا دکتر نیلی برود و سال بعد نیز بنده بروم. همه ما به حرف ایشان گوش دادیم و همزمان با من، دکتر حاجی زاده و دکتر عطارد به بخش تشریف آورده بودند. استاد به دکتر حاجی زاده گفت «شما وارد رشته نفرولوژی بشوید» و به دکتر عطارد هم گفت که ایمونولوژی و آلرژی را انتخاب کند. اتفاقاً یادم هست که یکی از دوستان به رشته گوارش علاقه داشت و ایشان به او گفت «ما الآن گوارش داریم و بالاخره باید نیازهای بخش تامین بشود» بنابراین، یکی یکی ما را با لحاظ کردن میزان علاقه و همچنین نیازهای بخش تشویق می کرد که در رشته های فوق تخصص وارد بشویم. رشته روماتولوژی آن موقع وجود نداشت و رشته ایشان در واقع در تمام ایران منحصر به فرد بود. ایشان بخل علمی ندارد چراکه می توانست تا آخر عمر در کل ایران منحصر فرد بماند. در رشته روماتولوژی از هر جای ایران حتی بیمارستان های خصوصی می آمدند و از ایشان مشاوره می گرفتند. به اعتقاد استاد « ذکات علم نشر آن است» بنابراین ترجیح داد که این ذکات را پرداخت کند تا این رشته تاسیس شود و شاگردانی تربیت کند که این علم را گسترش دهند. در واقع، ایشان موفق شد هم موسس این رشته باشد و هم چندین دوره دانشجوی فراگیر فوق تخصص تربیت کند.
خانم دکتر به نظر شما چه عاملی باعث می شود استادانی همچون دکتر عقیقی در رشته خود، ان قدر متعهدانه و دلسوزانه به دنبال تربیت افراد دیگری باشند؟
به نظر من عقل حکم می کند که چنین باشند. در واقع به این طریق نامشان پایدارتر و پاینده تر خواهد بود. جدا از اینکه نفع آن، برای مملکت و برای بیماران نیز هست. اینکه به وطنی که در آن تربیت شده و تحصیل کرده اید، احساس دین داشته باشید، در جای خود قرار دارد. این که دلمان برای بیماران بسوزد و نوع دوستی باعث شود که بخواهیم بیماران بهتر درمان شوند نیز ارزش خود را دارد. ولی حتی اگر فرد فقط خود را در نظر بگیرد، یعنی جدای از حس نوع دوستی و وطن پرستی، انسان نفع شخصی را در نظر داشته باشد، عقل حکم می کند تا شما به عنوان پایه گذار یک رشته، شاگردانی را تربیت کنی. این نه تنها از مقام شما نمی کاهد، بلکه به مقام و درجه ات می افزاید. نامت پاینده تر و پایدارتر می شود و تا ابد هم از شما یاد می شود. در این مملکت، موسس رشته روماتولوژی کودکان، جناب دکتر عقیقی است و این چیزی از مراتب و فضایل ایشان نه تنها کم نمی کند بلکه اضافه هم می کند. در واقع من فکر می کنم کسی که بخل می ورزد وهمه چیز را می خواهد برای خودش نگه دارد، این از بی عقلی این فرد ریشه می گیرد.
افراد و رسانه هایی که جایگاه قابل توجهی در جامعه دارند، برای معرفی اساتیدی همچون دکتر عقیقی در سطح جامعه، چه وظیفه و مسئولیتی به عهده دارند؟
شاید این موضوع قبلا کمتر اهمیت داشت ولی امروز با توجه به شائبه های زیاد بر علیه گروه پزشکی که در محیط ها و شبکه های اجتماعی ایجاد شده و این که همه را به یک چوب می رانند، قصور عده ای هر چقدرهم که معدود باشند به پای همه نوشته می شود. بنابراین وظیفه افرادی که در تبلیغ و رسانه کار می کنند، مقداری سنگین تر است. معرفی الگوهای اخلاقی به عنوان سمبل گروه پزشکی در برابر الگوهای بد اخلاقی و بی اخلاقی در این گروه، شاید دوباره به مردم یادآوری کند که همه پزشک ها به این شکل نیستند و کسانی مانند دکتر عقیقی وجود دارند که قدیم به آن ها حکیم می گفتند. حکیم در هر شهر و محلی، مورد اعتماد همه بود، حتی همه رازهای زندگی خود را به آنها می گفتند و از آنها در مورد مسائل زندگی کمک فکری می خواستند. با معرفی افرادی چون دکتر عقیقی، نشان می دهیم که هنوز هم این افراد وجود دارند و به نظرم تمام زندگی دکتر عقیقی باید شناخته و برجسته شود. به عنوان مثال، ایشان از کار خصوصی فقط طبابت در مطب را به عهده دارد و سهام دار هیچ بیمارستانی نیست.
استاد عقیقی از بسیاری از بیماران خود که پول ندارند، مبلغی طلب نمی کند. وجه مال دوستی و پول پرستی که دائما در حال تبلیغ است، در ایشان نمودی نداشته و همیشه وقتی برای بیمارشان آزمایش یا دارو می نویسد، به فکر توان پرداخت او هم هست. ایشان همیشه به شاگردانش تاکید می کند که «ببینید آیا بیمار می تواند داروی تجویزی شما را تهیه کند یا خیر؟ اگر یک داروی ارزان تری هست که همان خاصیت را دارد، قطعاً برای کسی که توان مالی ندارد، همان را بنویسید.» یعنی به تمام جزئیاتی که مربوط به رعایت حال بیمار می شود، واقف است و شرایط بیمار را رعایت می کند. حتی زمانی بیمار از او مشاوره می گیرد، به این شکل که برای هر وقت مشاوره پول جداگانه دریافت کند، در او دیده نمی شود. با این حساب، مردمی که از شبکه های اجتماعی می شنوند، پول پزشک ها از پارو بالا می رود در کنار این نمونه ها، الگویی چون دکتر عقیقی را هم باید ببینند که به کم قناعت کرده و بسیارهم سربلند زندگی می کند. ولی این سربلندی به خاطر پول نیست، بلکه به واسطه خدمت، منش و اخلاق ایشان است.
خاطره ای از دکتر عقیقی به یاد دارید که بخواهید برای ما بیان کنید؟
ما از ایشان خاطرات خوب بسیاری داریم. بنده به غیر از فعالیت های بخش که با ایشان همکاری داشتم، تقریباً می توانم بگویم که در امور مهم کاری خود، همیشه با دکتر عقیقی به عنوان یک فرد دلسوز و آگاه مشورت می کردم و مشورت های خوبی هم دریافت کردم. مثلاً زمانی که به خاطر شرایط زندگی و بچه ها می خواستم مطبم را جمع کنم، با ایشان مشورت کردم و ایشان بنده را راهنمایی کرد یا زمانی که در پذیرش مسئولیت دانشکده پزشکی مردد بودم با ایشان مشورت کردم و ایشان همیشه راهنمایی های خوبی به من ارایه می داد.
بسیار متشکرم. به عنوان سوال پایانی، اگر بخواهید دکتر عقیقی را در یک جمله معرفی کنید، چه می گویید؟
استاد عقیقی فردی بسیار منظم، مهربان و دلسوز است.
دکتر عقیقی: عاشق خدمت به مردم هستم
ارسال به دوستان