وبینار بزرگداشت روز جهانی کودک و پیمان نامه حقوق کودک با پیام مراقبت از حقوق، سلامت و کرامت کودکان برگزار شد
وبینار مشترک دانشکده پرستاری و مامایی، بیمارستان مرکز طبی کودکان و دفتر نهاد مقام معظم رهبری دانشگاه علوم پزشکی تهران و انجمن حمایت از کودکان کار به مناسبت سی امین سالگرد تدوین پیمان نامه حقوق کودک با پیام مراقبت از حقوق، سلامت و کرامت کودکان روز یکشنبه 9 آذرماه 99 در اسکای روم برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران دانشکده پرستاری و مامایی؛ دکتر مریم نکولعل، دبیر اجرایی وبینار بزرگداشت روز جهانی کودک و پیمان نامه حقوق کودک با پیام مراقبت از حقوق، سلامت و کرامت کودکان این وبینار را یک نشست تعاملی بین حرفه های مختلف مرتبط با کودکان دانست و از حضور متخصصین و اساتید قدردانی کرد.
تاکید بر توجه به والدین و حس والدی در هنگام مراقبت از کودک
دکتر جمال الدین بگجانی، دبیر علمی، استادیار، دکترای آموزش پرستاری گروه کودکان و مراقبت های ویژه نوزادان دانشگاه علوم پزشکی تهران با ابراز خرسندی از حضور تیم متخصص در وبینار بزرگداشت روز جهانی کودک و پیمان نامه حقوق کودک گفت: تیمی که امشب تشکیل شد یک تیم بسیار تخصصی است و خیلی خوشحالم از حضور و همکاری تیمی سخنران که به مولفه های مختلف سلامتی و حقوق کودک از جمله جسمی، روحی، اجتماعی و معنوی می پردازند.
وی با تاکید بر اهمیت توجه به والدین کودک گفت: وقتی ما از کودک و حقوق کودک صحبت می کنیم یک نکته بسیار مهمی که باید به آن بپردازیم والدین کودک هستند. مهم ترین حسی که والدین کودک به دنبال آن هستند و هیچ جایگزینی برایش نداریم؛ حس والدی است.
رئیس دانشکده پرستاری و مامایی: کودکان رهبران آتی دنیای ما هستند؛ و آینده تمام دنیا در دست کودکان امروز است
دکتر علیرضا نیکبخت نصرآبادی، رئیس دانشکده پرستاری و مامایی در ابتدای وبینار شهادت دکتر محسن فخری زاده دانشمند هسته ای کشور را تسلیت گفت.
وی در ادامه برگزاری این وبینار را یک نوآوری و همکاری بین بخشی بینظیر و قابل ستایش توصیف و از حضور مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه، ریاست مرکز طبی کودکان، رییس انجمن حمایت از کودکان کار وهمه اساتید و متخصصین و دانشجویان مشارکت کننده در وبینار و همکارانش در دانشکده برای برگزاری این وبینار قدردانی کرد.
رئیس دانشکده پرستاری و مامایی گفت: امشب که سی سال از امضای کنوانسیون حقوق کودک گذشته، شاهد تغییرات مهمی بودیم؛ در طول این سی سال، 50 درصد مرگ و میر کودکان زیر 5 سال کاهش پیدا کرده است. تعداد کودکانی که سو تغذیه دارند 50 درصد کاهش پیدا کرده است. 2.6 بیلیون کودک نسبت به سال 1990 الان بیشتر به آب آشامیدنی بهداشتی دسترسی دارند. اما یادمان نرود که در سال 2020 هنوز 262 میلیون کودک نمی توانند مدرسه بروند؛ هنوز هم یک کودک از چهار کودک دسترسی به آب آشامیدنی بهداشتی ندارد. هنوز هم امکانات و شرایط رشد و تکامل فطری کودکان در دنیا مهیا نیست. شرایط سخت کودکان یمنی، کودکان آواره سوری و فلسطینی و کودکان قربانی داعش را فراموش نکنیم و یا کودکانی که در کشور مدعی دموکراسی و حقوق کودک از والدینشان جدا شدند. ما فراموش نکنیم که در حال حاضر 30 میلیون کودک مهاجر داریم که به خاطر داشتن شرایط سخت کشورشان به اجبار مهاجرت کردند. خیلی از اینها الان شناسنامه ندارند و مشکل هویتی دارند. هنوز موضوع کودک کار مشکلی اجتماعی است.
دکتر نیکبخت نصرآبادی تاکید کرد: تلاش کنیم که داشته ها و مبانی و اصول مستحکم فرهنگی- دینی خودمان در حوزه تعلیم و تربیت کودکان را برای دنیا معرفی و برجسته کنیم. ما در معرفی این قواعد و استراتژی های فرهنگی خودمان به جهان شاید کوتاهی داشتیم و یا اعتماد به نفسمان کم بوده و یا هر دلیل دیگری. حقایق و مطالب برجسته ای که قابل عرضه به جهانیان هستند. باید بدانیم کودکان امروز رهبران آتی دنیای ما هستند. آینده تمام دنیا در دست کودکان امروز خواهد بود.
حجت الاسلام و المسلمین سید قریشی: مهم ترین حق کودک رسیدن به کرامت است
حجت الاسلام و المسلمین سید قریشی، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه علوم پزشکی تهران شرط ورود به هر علمی را تعریف درست از موضوع آن علم دانست و گفت: کودک غنچه باغ باغبان جهان است که هر روز شکفته می شود و روزی به گل خواهد نشست.
حجت الاسلام و المسلمین سید قریشی با اشاره به نزول سوره علق بر نبی اکرم با تلاوت این سوره گفت: ما در دانشگاه از 5 آیه این سوره به یک آیه آن " خلق الْإنْسان منْ علقٍ" بسنده کردیم؛ یعنی کودک شما؛ پزشک، ماما، محقق و دانشمند ما این علق تبدیل شده به نوزاد و کودک را ماه ها و سال ها با تحقیق و تحلیل به مراقبت می نشیند تا از نیاز غذایی، بهداشت، نحوه آموزش، تکلم، شنوایی و تن و روان او سخن بگوید. این آموزش و نگهداری و تربیت حق و سهم کودک است. این سهم کودک از زندگی است؛ اما تمام حق او نیست. اگر به همین مقدار از حق کودک بسنده کنیم، حق او را ناقص ادا کرده ایم.
وی افزود: خداوند قبل از این که خلق الْإنْسان منْ علقٍ بگوید از خلقت کودک و سیر تحول او حرف می زند و از مربی کودک سخن می گوید. با اسم خالق شروع کن و به اسم مربی اش شروع کن. یعنی این که اگر خواستی در نعمت و مخلوق و نقاشی زیبای من بنگرید و برای او حق و تکلیفی معین کنید، روز جهانی برای او بگیرید؛ اول مربی او را ببیند. ببینید جهان را درست می بینید؟ گاهی غلط و اشتباه دیدن ما همه تصمیم ها را غلط و اشتباه می کند. اول باید درست ببینیم چشممان را باز کنیم و چشم جهان بین مان باز شود. اینها که باز شد می توانیم آموزش را شروع کنیم.
وی اظهار داشت: خداوند در اولین صحبتش با پیامبر اکرام می فرماید آموزشت را با من شروع کن. این برای این است که چشمانمان به هستی باز شود و بیاموزیم که اولین اولویت و تحقیقمان چه کسی است؟ این حق نشان می دهد که قبل از این که به کودک بپردازیم، باید به کودک دار بپزداریم. قبل از این که به آفریده بپردازیم، باید به آفریننده مشغول باشیم.
وی در ادامه با قرائت یک بیت از مثنوی معنوی گفت: ای عاشق جریده بر عاشقان گزیده... بگذر ز آفریده بنگر در آفریدن؛ ببینید چطور بر روی یک سلول نقش آفرینی می کند؛ هر مرحله بهتر و بالاتر از مرحله قبل. تا می رسد دست شما به عنوان یک نوزاد و کودک و شما برای آن تولد می گیرید و حق و حقوق تعیین می کنید.
وی با طرح این سئوال که چرا باید اول کودک دار را ببینیم؟ گفت: خداوند می فرماید تو نطفه بودی خون شدی وانگه چنین موزون شدی... سوی من آ ای آدمی تا زینت نیکوتر کنم؛ علت این که اول باید کودک دار و مربی را ببینیم نه تربیت شده را؛ این جمله دوم مولانا است "سوی من آ ای آدمی تا زینت نیکوتر کنم" یعنی اگر می خواهید برای کودک حقی بنویسید این حق مسلم اوست که سوی من بیاید. بالاترین حق او، سعادت اوست. این است که نیکوتر شود. شما که نمی دانید این کودک از کجا آمده و از چه سرزمینی وارد این جهان شده است و عازم کدام سرزمین است. ما نمی دانیم او کیست و روحش چیست؟ مرغ باغ کدوم ملکوت است؟ همه اینها را باید از کودک دار پرسید.
مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به روایتی از امیر المونین گفت: رحم اللّه امْراً علم من أین وفی أین و إلی أین؛ خداوند رحمت کند هر انسان دانایی را که بداند از کجاست در کجاست و به سوی کجاست؟ پزشک حکیم باید بداند این کودک از کجاست، در کجا و به سوی کجاست؟ او با دانستن این سه مرحله می تواند در مورد حق کودک صحبت کند والا حق کودک ضایع خواهد شد. دانشگاهی که کودک را می بیند باید اول کودک دار را ببیند. اول باید بداند او عازم کدام مقصد است. دانشگاه باید جهان بان را ببیند تا جهان شناسی او صائب باشد. اول سخن حق با ما این است که اول ادراک، بینش و دیدتان را اصلاح کنید. اول بدانید همه قانون ها دست چه کسی است بدون این یادگیری نمی توانید حق و حقوق بنویسید. بدون این یادگیری، یاد دادن های شما اشتباه خواهد بود. حکیمی که با حق نشست می شود طبیب حکمت دیده؛ می شود شاگرد مسیح. دانشگاهی اگر به اسم رب شروع نکند به علم نمی رسد؛ به حقیقیت نمی رسد به مجاز می رسد.
وی با ذکر آیه سوم "اقرا و رب الاکرم" گفت: او رب کریم است و کریمانه همه مراحل خلق این کودک و نیاز او را در اختیار قرار داده است. اگر رب است، مربی و مدبر و رحیم است، کریم هم هست؛ و موجودی را که می خواهد بپروراند می خواهد کریمانه بپروراند. مهم ترین کرامت انسان این است که ذلیل نشود. خداوند فرمود من هستم که بنی آدم را به کرامت نشاندم. در خشکی و دریا من می برم و من رزقش را به او می دهد و به همه هم برتری دادم. حالا شما باید حقوقی از کودک را در روز جهانی کودک بیان کنید که او را بالاتر از همه خلقت ببیند. باید طوری صحبت کنید در مورد حقش که او به بالاترین مرحله انسانی برسد.
وی با قرائت آیه ای در سوره اسرا گفت: خداوند می گوید یک روزی می رسد که همه تان را می گوییم بیایید و با مربی هایتان هم بیاید؛ با کسی که استاد تو بود و مربی تو بود. آن زمان است که انسان می بیند که کریمانه رفته است یا ذلیلانه!
حجت الاسلام و المسلمین سید قریشی گفت: خداوند در حدیث قدسی می فرمایند "من آن غنی ای هستم که همیشه بی نیاز هستم و هیچ وقت نیازمند نخواهم شد. تو از من اطاعت کن، از این مربی بزرگ عالم بپرس؛ تو را غنی ای قرار می دهم که هیچ وقت نیازمند نشوی."
وی ادامه داد: مهم ترین حق کودک این است که به چنین جایگاهی از کرامت برسد؛ باید حقوق کودک را آنگونه تعریف کنیم که به جایی برسد که غنی و بی نیاز شود. اینجاست که حق کودک ادا خواهد شد. اگر بخواهیم در روز جهانی کودک حق کودک را صحبت کنیم اول باید از کودک دار اسم بیاوریم و سخن بگوییم. اول باید از مربی بپرسیم که برای چی او را آورده است و کجا می برد؟ برای چی می برد؟ نیازش چیست؟ چه چیزی باید در اختیارش قرار گیرد که کریمانه به منزلگه خودش برسد.
وی در پایان صحبت هایش با آرزوی سلامتی برای همه آرزوی سلامتی کرد و با اشاره به بلایی که جهانیان را مبتلا کرده است دعا کرد تا بلاها و ابتلاها موجب ترفیع و سعادتمندی بیشتر شود.
تاکید دکتر رضا شروین بدو بر توجه به حقوق کودک و والدین به صورت همزمان
دکتر رضا شروین بدو، فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان و رییس بیمارستان مرکز طبی کودکان ضمن گرامیداشت یاد شهید فخری زاده، از حجت الاسلام و المسلمین سید قریشی و دکتر علیرضا نیکبخت نصرآبادی برای همراهی شان با این بیمارستان در ایام همه گیری کووید 19 قدردانی کرد.
وی در توضیح حقوق کودک بستری گفت: واژة حقوق در تمام زبانها به معني آن چه راست و سزاوار است، تعريف مي شود. حقوق بشر و حقوق بيمار نيز به همين شكل تعريف مي شوند. حقوق بيمار بستگي به الزامات جامعه دارد؛ جامعه ای که انسانی است و مشروع و تدین هم بر آن حکفرماست نیاز بیشتری را می بیند که به حقوق بیمار توجه بیشتری بکند. به عبارت ديگر توسـط دولـت يـا سـاير مراجع حقوقي عمومي يا خصوصي به مورد اجرا در مي آيد تا امكانات لازم براي سـلامتي آحاد جامعه فراهم آيد.
دکتر بدو گفت: بيمار مانند هر انـسان ديگـري نيازهـايي حيـاتي دارد. او بـه علـت بيماري نمي تواند برخي از نيازهايش را به طور كامل تأمين كند و به كمـك اطرافيـان نيـاز دارد. با آگاهي از نيازهاي بيماران ميتوان آنها را بهتر شناخت و راههاي مناسبتري براي كمك به اين افراد انتخاب كرد. شناخت اين نيازها چارچوب مفيدي بـراي ارائـه خـدمات لازم خواهد بود.
وی افزود: یک سیستم سنتی در قدیم حاکم بود که می گفتند این که بیمار می خواهد بهبود پیدا کند شبیه یک سیستم نظامی می ماند، باید یک سری کارها خیلی سریع با یک قانون خاصی صورت بگیرد و یک تیم فرماندهی هم باشد و باید تصمیمات آن ها را بی شرط پذیرفت. بعد به این سمت دیدگاه پیش رفت که این نوع برخورد شاید به تنهایی نتواند به نیازهای بیمار پاسخ دهد و جوامعی را که در زمینه حقوق بیمار مسائل بهداشتی درمانی تلاش می کردند به این سمت برد که حوزه اختیارات تیم پزشکی را مشخص کند و در این حیطه اختیارات نقش بیمار را هم تعریف کند. به این سمت رفت که منشور حقوق بیمار تدوین شد و به خیلی از کشورهای جهان ابلاغ و بومی سازی شد. در حال حاضر بـراي حقـوق بيمـار منـشوري تحـت عنوان «منشور حقوق بيمار» تدارك ديده شده و گفته شده که باید به اینها توجه کنیم.
دکتر بدو اذعان کرد: اگر واقعا به این سمت برویم که آیا همه حقوق بیمار دارد رعایت می شود؛ اگر منصفانه نگاه کنیم باید بگوییم تلاش می کنیم که این اتفاق بیفتد؛ اما خوب برخی از اوقات اتفاق نمیفتد. شاید بهترین حالت این باشد که برویم سراغ حقوق کودک که این حقوق شناختش چیست و بعد برویم سراغ این که چه کار باید انجام شود.
رییس بیمارستان مرکز طبی کودکان گفت: نتایج تمام حقوق بیمار که ما به عنوان کادر درمان باید در بیمارستان رعایت کنیم به این سمت رفته است که محوریت و مرکز می شود خود بیمار. بنابراین مركز و محور كلية فعاليتهاي تيم بهداشتي ـ درماني بیمار قرار می گیرد و وقتی محور قرار می گیرد باید در تمام فعاليتهاي اين تيم به روشني مورد توجه قرار گيرد.
وی با طرح این سئوال که "آیا در صورت عدم رعایت حق بیمار فقط از جنبه اخلاق پزشکی و اصول حرفه ای گری مخاطره ایجاد می شود و یا ممکن است اتفاقات دیگری بیفتد؟" گفت: ثابت شده است که عدم رعايت حقوق بيمار ميتواند موجب به مخاطره افتادن سلامتي، جان و امنيت بيمـاران شود. اگر به حقوق بیمار اهمیت ندهیم قطع شدن ارتباط ما با بیمار اتفاق می افتد و در این صورت ممکن است سلامتی بیمار تهدید شود.
دکتر بدو اذعان کرد: یک اعتراف هم باید بکنیم که ما به عنوان کادر پزشکی اطلاعات کاملی هم از حقوق بیمار نداریم و ممکن است باعث می شود که ندانیم چطور می توانیم به بیمار کمک کنیم. بنابراین فکر می کنم آموزش حقوق بیمار باید در دانشکده ها و مراکز آموزشی درمانی مان مورد توجه قرار گیرد.
وی در توضیح حقوق بیمار گفت: حقوق بیمار به جز موارد حقوق قضایی اش خیلی اصول ساده ای دارد؛ از جمله اختصاص دادن وقت كافي براي شنيدن صحبتهاي بيمار و دادن اطلاعات كافي به بيمـار، مشاركت بيمار در تصميمگيري و پرسش كردن بيمـار و شـنيدن جـواب، حمايت رواني و آرامش روحي و برخورد نرم و ملايم با بيمار، رضايت بيمار از انجام درمان و حق معاينه.
این فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان گفت: بچه ها باهوش تر از آن چیزی هستند که ما فکر می کنیم و تجربه من می گوید که از سن 5 سالگی به بالا اگر به کودک توضیح بدهیم که چه کاری قرار است انجام شود، آن بچه در فرایند کمک خواهد کرد. برای مثال وقتی وارد دستگاه MRI می شود احساس ترس نخواهد کرد. در این صورت بچه نیازی به بیهوشی برای قرار گرفتن در دستگاه ندارد.
رییس بیمارستان مرکز طبی کودکان تصریح کرد: همه ما به عنوان کادر پزشکی دوست داریم حقوق بیمار را رعایت کنیم. این واقعا باور من است و می بینم که همکاران من از جانشان برای بیمار مایه می گذارند. از دیدگاه خود کادر درمان یک سری مؤلفهها وجود دارد، که مولفه های جدی هستند و اگر می خواهیم حقوق بیمار رعایت شود باید این ها به مرور زمان رفع شوند. این مولفه ها استاندارد نبودن اطلاعـات بيمـار، كمبـود نيروي كار (مخصوصا گروه پرستاری ما که بیش از حد کار میکنند در بیمارانی که به آنها داده می شود) و استاندارد کردن فعالیت ها.
وی ادامه داد: به نظر می رساند با شرایطی که در حال حاضر داریم این امکان را داریم که از این که هستیم استانداردتر کار کنیم و لازمه اش این است که برخی از کارهایی را که شاید دارد همپوشانی در آن اتفاق می افتد بررسی شود. فکر می کنم زیر ساخت را داریم و فقط باید به آن توجه بیشتری بکنیم.
دکتر بدو بررسی نقطه نظرات بیماران را یکی دیگر از موارد مهم دانست و گفت: بحث اعتبارسنجی و رضایت بیماران خیلی مهم است اما فارغ از اینها باید واقعی هم خودمان را نقد کنیم. باید ببینیم بیماران از من به عنوان پزشک و از همکارانم به عنوان پرستار چقدر راضی هستند. بیمار نظر دارد و اگر جا بدهیم که بیمار نظرش را بیان کند اکثر مواقع هم ما را منصفانه نقد می کند و نظر می دهد.
وی بستری شدن در بیمارستان را یک بحران قلمداد کرد و افزود: بستری شدن در هر سنی که باشد یک بحران است. تقریبا می توانیم بگوییم 3 درصد بچه ها حداقل یک بار و 5 درصد آنها بیش از یک بار در سن کودکی بستری شدن را تجربه کرده اند. اینطور در نظر بگیریم که قرار است به بیمار در شرایط بحرانی یک سری حقوق بدهیم و نیامده است تا با ما در یک فعالیت تفریحی مشترک شود. خود این مسئله می تواند به ما کمک کند که توجه بیشتری به او داشته باشیم. مرکزیت این بحث را با کمال افتخار می گویم که همکاران پرستاری دارند؛ با تمام سختی هایی که دارند، بیشترین ارتباط را با بیمار دارند. من وقتی می خواهم اوضاع احوال بخش را بدانم چند دقیقه ای با همکاران پرستار صحبت می کنم؛ هم جوانان و هم همکارانی که سابقه و اشراف کاملی در تمام مسائل مربوط به بیمار دارند. باید بدانیم در رعایت حقوق بیمار هم پرستار باز مرکزیت دارد؛ نمی گویم وظایفش بیشتر است اعتماد باید به او بیشتر باشد و باید در جاهایی از آنها کمک بگیریم. در یک جاهایی هم باید حق بیمار را به من یادآوری کند.
وی تفاوت کار کودک با بزرگسالان را توجه به حقوق کودک و والدین به صورت همزمان دانست و گفت: نیازهای والدین هم مهم است یکی از نکات مهم این است که وقتی پزشک و پرستار با بیمار سرکار دارد باید بداند که فقط کودک نیست و والدین آن کودک هم نیازهایی دارند که باید به آن توجه کرد. مادران هم در هنگام بستری نیازهای بسیار زیادی دارند. حمایت عاطفی و عزت و احترام نیاز دارد. مادر اگر حمایت عاطفی شود وضعیت بچه نیز به مراتب بهتر می شود. باید حتما به مادر اطلاع رسانی شود که چه کاری دارد برای بچه انجام می شود. باید بدانیم اگر با بچه ارتباط درستی برقرار شود؛ خود بچه هم عضو اصلی شرکت کننده در امر مراقبت می شود. بچه ها بیشتر از آنچه فکر می کنید، می دانند.
دکتر شروین بدو احساس درماندگی را نکته حائز اهمیت دیگر دانست و اظهار داشت: به فاصله چند دقیقه انسان پر از نیاز می شود. وقتی خودمان به عنوان کادر درمان هم نیاز احساس می کنیم یک دفعه در سمت دیگر میدان قرار می گیریم. نیازهایمان متفاوت می شود. حس بدی به ما دست می دهد و انتظاراتی را از همکارانمان داریم و تازه متوجه انتظارات می شویم.
وی در ادامه اطلاع داشتن از حق دسترسی به درمان، اطلاعات به عنوان حق بیمار و حفظ حریم شخصی بیمار و محرم دانستن پزشک و اصل رازداری را به عنوان محورهای اصلی حقوق بیمار برشمرد.
شادی، حق کودک
نازیلا خلیل زاده، مترون بیمارستان مرکز طبی کودکان با توضیح پیمان نامه حقوق کودک گفت: پیمان نامه حقوق کودک یک کنوانسیون بین المللی است که حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کودکان را بیان می کند. این کنوانسیون در 20 نوامبر 1989مورد پذیرش مجمع عمومی سازمان ملل متحد قرار گرفته است و با امضای 193 کشور (غیر از امریکا و سومالی) و اجرای آن در 140 کشور؛ مقبول ترین سند حقوق بشر در تاریخ محسوب می شود.
وی با اشاره به ماده 31 این پیمان نامه گفت: این ماده به تفریح و فعالیت فرهنگی اشاره می کند؛ یعنی حق برخورداری کودک از بازی، تفریح و فعالیت های فرهنگی و هنری. در مقدمه کنوانسیون حقوق کودک آمده که کودک باید در فضایی سرشار از شادی، خوشبختی، محبت و تفاهم بزرگ شود.
وی با اشاره به وضعیت فعلی و غلبه کرونا گفت: اگر تا قبل از این ویروس جهانگیر قرن 21 را عصر ارتباطات نامگذاری کرده بودند حالا کرونا بر همه چیز ما غلبه کرده است و هر جایی که پا می گذاریم صحبت از کروناست. شیوع کرونا باعث شده است که مردم بیشتر در خانه بمانند و تحمل این شرایط برای کودکان سخت تر خواهد بود. شاید این روزها خیلی حواسمان به کودکان نباشد. صحنه هایی که از بیماران بدحال مبتلا به کووید در تلویزیون ها پخش می شود، آمار های تلفات و مرگ و میر که داده می شود، چهره های نگران والدین و صحبت هایی که بین آنها رد و بدل می شود همه اینها سبب اضطراب و دلهره در کودک می شود. شادی برای کودکان یک ضرورت است و روی سلامت جسمی و روانی شان تاثیر گذار است.
وی با اشاره به وضعیت کودکان بستری در بیمارستان ها گفت: حدود 30 درصد کودکان حداقل یک بار در طول دوران کودکی شان در بیمارستان بستری می شوند و حدود 5 درصد از آنها چندین بار این رویداد را تجربه می کنند. بستری شدن در بیمارستان برای کودک یک بحران است؛ بحرانی که او را در معرض عوامل ناشناخته و متعدد قرار می دهد و محدودیت کودکان در مکانیسم های دفاعی چون حل مسئله و تجربیات محدودی که دارند و نمی توانند مسائل را خوب تجزیه و تحلیل کنند باعث ترس می شود. به اعتقاد متخصصان از آنجای که بستری شدن در بیمارستان باعث اضطراب در کودک می شود این می تواند عامل مهمی در به تاخیر انداختن بهبودی وی شود.
نازیلا خلیل زاده گفت: کودک بستری در بیمارستان در معرض تهدیدات زیادی از جمله جدایی از والدین، نبود افراد قابل اعتماد، آسیب های جسمی، درد و محیط ناآشنا قرار می گیرد.
مترون بیمارستان مرکز طبی کودکان در ادامه به اقدامات صورت گرفته در بیمارستان از جمله استفاده از تن پوش های عروسکی اشاره کرد و گفت: ما با تن کردن این تن پوش ها بر بالین بیماران حاضر می شویم؛ بیماری را از کودکان پنهان نمی کنیم. به زبان ساده و کودکانه راجع به بیماری صحبت می کنیم و از کرونا و از هیچ بیماری برای بچه ها غول نمی سازیم که باعث استرس آنها شود. به آنها اطمینان خاطر می دهیم که در کنار آنها هستیم و از آنها مراقبت و حمایت می کنیم.
وی در ادامه از سایر فعالیت های انجام شده در مرکز طبی کودکان چون عیادت از بیماران و اهدای گل و هدیه، برگزاری جشن تولد برای بیماران بستری در بخش ها، پخش موزیک در بخش و استفاده از لباس های مخصوص کرونا با طرح های شاد و کودکانه نام برد و گفت: لباس پرستار نقش مهمی در ایجاد محیط آرام و بدون استرس و حس اعتماد در کودک دارد و نیاز است لباس به صورتی انتخاب شود که موجب توجه و اعتماد کودک شود؛ با استفاده از لباس های مخصوص کرونا وحشت کودکان کم شد و اجازه انجام پروسیجرها از طرف بچه ها بیشتر داده شد.
وی تاکید کرد: رویداد شادی حق همه کودکان است؛ تلنگری است به همه ما و مسئولین حوزه کودک که حق شادی کودکان را در برنامه ها و سیاست گذاری ها در نظر گرفته و فرصت نشاط را به زندگی کودکانمان برگردانیم.
رشد همه جانبه دوران کودکی
دکتر حسن برکتی، دکتری آموزش بهداشت و ارتقا سلامت و معاون دانشجویی و فرهنگی دانشکده پرستاری مامایی تهران رشد و تکامل همه جانبه دوران کودکی را دارای جنبه های متفاوتی چون رشد شناختی، تکلمی، احساسی، اجتماعی، جسمی، روانی و معنوی دانست و گفت: همه اینها باید در کودک همه جانبه دیده شود و با همدیگر رشد کند. همه اینها می توانند بر یادگیری و موفقیت تحصیلی و احتمال ابتلا به بیماری های جسمی، روانی و عملکرد اجتماعی و سلامت تاثیر بسزایی داشته باشند. بسیاری از مشکلات جسمی و روانی در بزرگسالی به دوران کودکی برمی گردد. دوران کودکی فرصتی است برای این که بتوانیم انسان سالم را که محور توسعه هست را تحویل جامعه دهیم.
دکتر برکتی افزود: سالیانه حدود 200 میلیون کودک زیر 5 سال داریم که به علت فقر، سوء تغذیه، ناآگاهی والدین، مراقبت های ناکافی و عدم توجه کافی به پتانسیل رشد خودشان نمی رسند و از طرف دیگر بیش از 90 درصد از رشد و تکامل تا سن 8 سالگی هست. بیشترین رشد هوشی کودکان قبل از 8 سالگی اتفاق میفتد و نشان می دهد این بهترین فرصت برای رشد و بالندگی کودک است. 6 درصد از رشد مغزی درطول حیات انسان در کودکی رخ می دهد. تجربیات سال های ابتدایی کودکی زیربنای مهمی در زندگی افراد است. اوضاع و احوال شیوع اختلالات تکاملی در ایران به شکلی است که از هر هزار نفر 2 تا 4 درصد به فلج مغزی مبتلا می شوند، اختلالات بینایی 3 تا 6 درصد، درصد شنوایی 2 تا 8 درصد، عقب افتادگی های ذهنی 2.5 درصد، ناتوانی یادگیری 7.5 درصد، پیش فعالی 15 درصد و مشکلات رفتاری 6 تا 13 درصد برآورد شده است. مجموع این اختلالات رقم نسبتا بالایی است و باید توجه بیشتری به تکامل همه جانبه کودک داشته باشیم. در حال حاضر حدود 30 درصد بچه هایی که اختلالات رفتاری و تکاملی دارند به وسیله مراقبین بهداشت شناسایی می شوند. آیا خانواده به تنهایی قادر هست که تمام نیازهای کودک را جواب دهد؟ جواب مسلما خیر است. همه باید کمک کنند و وارد عرصه شوند و جواب نیازهای متنوع کودک را بدهند. دولت ها موظف هستند که نسبت به تدوین سیاست ها و اجرای برنامه ها وکمک به خانواده اقدامات ضروری را به عمل آورند تا با افزایش آگاهی و مهارت بستر لازم و شرایط بهینه را فراهم کنند.
وی در ادامه از چهار اصل رویکرد مبتنی بر زمان، وضعیت اقتصادی، اجتماعی، جنسیت، قومیت موجب نابرابری هایی در وضعیت تغذیه، سلامت شناختی، روانی، رفتاری در کودکان می شود، همکاری بین بخشی و مشارکت جامعه هدف و درگیر کردن والدین، رابطین و مراقبین در تدوین برنامه ها و سیاست ها به عنوان اصول حاکم در رشد و تکامل دوران کودکی یاد کرد.
معاون دانشجویی و فرهنگی دانشکده در ادامه از برگزاری برنامه ای با همکاری معاونت فرهنگی دانشگاه، بیمارستان مرکز طبی کودکان و معاونت بهداشت این برنامه به عنوان پایلوت در اسلامشهر و چاردانگه با هدف توانمندسازی مادران به عنوان دلسوزترین مربی و مشارکت آنها در مداخلات لازم خبر داد و گفت: برای آنها از هر نظر از نظر جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی برنامه هایی را از سال 97 تدارک دیده ایم و از آنجا از پرسشنامه AFQ استفاده کردیم که 5 حیطه برقراری ارتباط، حرکات درشت، حرکات ظریف، توانمندی حل مسئله و حیطه شخصی و اجتماعی را در برمی گیرد.
وی با اشاره به استفاده از تخصص ها و حوزه های مختلف در این طرح گفت: آنچه از این طرح مدنظر ما بود بررسی توانایی ها و وضعیت تکامل کودک از جنبه های جسمی، اجتماعی و یادگیری هیجانی و عاطفی به وسیله تکمیل پرسشنامه و نیازهای خانواده ها، آموزش شیوه زندگی سالم با تکیه بر تغذیه سالم و فعالیت بدنی مناسب مادر و کودک و ارجاع و دسترسی به خدمات تخصصی مورد نیاز در صورت احتمال وجود اختلال در رشد و تکامل کودک بود.
وی تصریح کرد: هر چه در این مورد هزینه کنیم این سرمایه گذاری است؛ انسان سالم محور توسعه جامعه هست. در این سنین لازم بود که در خصوص سلامت معنوی هم کاری کنیم و بنابراین از همکاری علما و ائمه جماعات استفاده کردیم.
قوانین ناظر بر حقوق کودکان در ایران
دکتر امین نیکو منظری، دکترای حقوق جزا و جرم شناسی، قاضی دادگستری و مدرس دانشگاه با اشاره به پیمان نامه حقوق کودک گفت: این پیمان نامه یک ویژگی مهمی که دارد این است که از جمله قوانین داخلی ماست؛ در ماده 9 قانون مدنی پیش بینی شده است که معاهدات خارجی که ایران به آنها پیوسته است اینها در حکم قوانین داخلی ما هستند. در این پیمان نامه طفل و نوجوان را اشخاص زیر 18 سال معرفی کرده است. در قوانین داخلی ما طفل به فردی اطلاق می شود که به بلوغ شرعی نرسیده باشد و این بلوغ شرعی ممکن است در افراد متناسب با موقعیت های زمانی و مکانی می تواند متغیر باشد برای مثال در یک فرد 13 سال و در فرد دیگری 14 سال باشد.
وی گفت: در قانون مجازات اسلامی برای اولین بار در سال 92 نوجوانان را 15 تا 18 سال تعریف کرده است.
وی قوانین موجود در کشور را به دو دسته شکلی و ماهوی تقسیم کرد و در توضیح قوانین شکلی گفت: قوانین شکلی ما به شکل، ساختار و نحوه تشکیل مربوط می شود. منظور از آن بحث محاکمی است که نسبت به جرایم اطفال یا برای حمایت از اطفال و نوجوانان تشکیل می شود. چون این بحث ساختاری است و نحوه نگاه دستگاه قضایی است به آن قوانین شکلی می گویند. در قوانین ماهوی به نوع رفتار و نوع مجازات و واکنش اجتماعی که نسبت به هر رفتار وجود دارد بحث می شود. آنچه ما در قوانین شکلی داریم در قانون آیین دادرسی کیفری پیش بینی شده است و در قانون آیین دادرسی کیفری برای نوجوانان و اطفال یک سری ویژگی های خاصی در نظر گرفتند. علتش هم این است که چون اینها سنشان کم است، نقصان در عقل دارند و توانایی دفاع از خودشان را ندارند یک سری امتیازاتی را در قوانین شکلی برای آنها در نظر گرفته اند.
وی با اشاره به وجود دادگاه ویژه برای رسیدگی به جرائم اطفال، ویژگی های این دادگاه را متفاوت بودن از بزرگسالان، رسیدگی قضات ویژه به جرائم آن، برگزاری دادگاه الزاما با حضور مددکار اجتماعی و با حضور مشاور خانواده دانست و گفت: قوانین شکلی ما در قوانین آیین دادرسی کیفری دیده شده است و برای اطفال و نوجوانان یک سری ویژگی های خاصی دارد. دادرسی اینها بسیار متفاوت از دادرسی بزرگسالان است و نوع رفتار بسیار متفاوت است. قضات رسیدگی کننده دارای تجربه و متاهل هستند، دارای فرزند هستند، دوره های ویژه ای را گذرانده اند. محاکم اطفال و نوجوانان الزاما با حضور مددکار اجتماعی برگزار می شود. الزاما با حضور مشاور خانواده و با حضور والدین کودک برگزار می شود؛ چون کودک باید فارغ از هر گونه استرس در مورد کاری که انجام داده است و یا عملی که رویش انجام شده است توضیحاتی را ارائه کند و اگر تنها باشد ممکن است در فضای استرس نتواند خوب از عهده بیان موضوعات بربیاید.
دکتر امین نیکو منظری در توضیح قوانین ماهوی گفت: در قوانین ماهوی ما سه دسته طفل و نوجوان را پیش بینی کرده ایم. اطفال بزهکار؛ بزه دیده و در معرض خطر.
دکتر امین نیکو منظری در مورد اطفال بزهکار گفت: در این مورد تا قبل از سال 1392 خیلی قوانین و مقررات مهمی نداشتیم ولی بعد از آن با توجه به این که حقوق ایران برگرفته از حقوق کشورهای اروپایی مثل فرانسه و بلژیک بود؛ یک سری مسئولیت های تدریجی را برای اطفال و نوجوانان شمردند. قبل از 9 سالگی یک وضعیت در نظر گرفتند و برای 9 سال تا 12 سال یک وضعیت و برای 12 سال تا 15 سال یک وضعیت و برای 15 تا 18 سال یک وضعیت دیگر را در نظر گرفتند. کلا اشخاص زیر 15 سال فاقد مسئولیت کیفری طبق قوانین ما شناخته می شوند. بین 15 تا 18 سال که این افراد به نوعی بالغ محسوب می شوند ولی با توجه به این که عقل اینها خیلی کامل نیست و پیمان نامه حقوق کودک به این مسئله اشاره کرده است لذا مسئولیت کیفری این اشخاص خیلی متفاوت از افراد بزرگسال بالای 18 سال است. قوانین ما از سال 1392 به این طرف خیلی تغییر کرده و خیلی منطبق بر روز شده است و موثر و مفید است.
وی گفت: در مورد بزه دیده قانون حمایت از اطفال و نوجوان سال 99 رو داریم؛ در این قانون هم مقررات شکلی و هم مقررات ماهوی وضع شده است. یکی از ویژگی های خوب این قانون این است که مفهوم کودک آزاری که سابق بر این خیلی به طور دقیق تعریف نشده بود و خیلی چارچوب هایش مشخص نشده بود، مشخص شده است. برای پدر و مادری که مرتکب این جرم می شوند یک مجازات و برای سایرین مجازات دیگری تعیین شده است. یک سری مجازات اضافی در نظر گرفته است که اگر اشخاصی اطفال و نوجوانان را مورد آزار جنسی و یا جسمی قرار دهند مجازات های بیشتری را تحمل خواهند کرد و برای برخی از نهادهای حمایتی چون بهزیستی هم یک سری مسئولیت های بیشتر و اضافه تری را در نظر گرفته است.
وی در خصوص اطفال در معرض خطر گفت: می شود این دسته را اینطور دسته بندی کرد؛ که اینها نشان هایی از کج روی دارند مثل فرار از مدرسه، یا این که در محیطی قرار دارند که احتمال آسیب به آنها وجود دارد، یا طفل مرتکب رفتاری می شود که وی را در خطر قرار می دهد. در این مورد متاسفانه کشور ما برخلاف کشورهای غربی از جمله امریکا خیلی قوانین دقیق و موثری ندارد. فقط ما در مورد بخشی که پدر و مادر صلاحیت های لازم را برای سرپرستی کودک نداشته باشند و یا کودک در محیطی قرار می گیرد که پدر و مادر شایستگی های لازم را برای تربیت کودک ندارند؛ قانون و مقررات حمایت از کودکان بدسرپرست و بی سرپرست را پیش بینی کردند که مصوب سال 1392 است؛ و در آن جا قوانینی را برای بهزیستی و اشخاصی که می خواهند این اطفال را تحت سرپرستی خودشان در بیاورند پیش بینی کرده است و نسبت به قوانینی که در گذشته بوده به روز شده است.
دکتر نیکو منظری تصریح کرد: علاوه بر اینها قوانین و مقررات پراکنده و بیشتری هم وجود دارد اما با توجه به این که این قوانین و مقرارت در مورد بزرگسالان هم تسری پیدا می کند و صرفا در مورد اطفال و نوجوانان بحث نکرده است؛ از بیانش خودداری کردیم.
وی در پاسخ به سوال شرکت کنندگان در وبینار در خصوص مجازات زندان کودکان و نوجوانان گفت: بحث زندان برای کودکان و نوجوانان کلا منتفی است. ما چیزی به اسم مجازات زندان نداریم؛ بحث نگهداری در کانون اصلاح و تربیت داریم. به جای حبس قانون از نگهداری استفاده کرده است. متاسفانه کانون اصلاح و تربیت هم خیلی تفاوتی با زندان ندارد. اما اشخاصی که زیر 18 سال هستند و مرتکب جرایم خشن چون سرقت مسلحانه می شوند در کانون اصلاح و تربیت نگهداری می شوند. اما این که بگوییم مجازات حبس را تحمل می کنند؛ خیر.
وی در پاسخ به بحث کودک آزاری توسط والدین گفت: ما یک کودک آزاری مثبت داریم و یک کودک آزاری منفی. کودک آزاری مثبت وقتی است که کودک در یک مقررات سخت و ویژه ای قرار بگیرد. کلاس های متعددی برای وی تعیین شود و به نوعی که حق آزادی کودک از بین برود. این مورد در قانون ما مجازاتی ندارد؛ چون پدر و مادر به فکر آینده و سلامت کودکشان هستند و به جهت فقدان سوء نیت این جرم نیست و مجازاتی ندارد. اما کودک آزادری طبق قانون حمایت از اطفال و نوجوان مصوب سال 99 برای پدر و مادر به ویژه چه زمانی که بی احتیاطی می کنند و به کودک آسیب می رسد و چه زمانی که عمدا مرتکب جرم می شوند و کودک دچار ضرب و شتم می شود و یا با سیگار دست کودک را می سوزانند، کودک را حبس می کنند و مانع از تحصیل وی می شوند؛ بله مجازات حبس در نظر گرفته است و برخورد، برخورد سخت و تندی نسبت به پدر و مادر هست.
دکتر امین نیکو منظری در خصوص کودک همسری نیز اظهار داشت: چیزی که در حال حاضر خیلی دارند در موردش بحث می کنند؛ ما در قوانین شرعی و فقهی مان همچنین موضوعی را نداریم؛ هر چند در برخی از موارد می بینیم که برخی از دادستان ها در برخی از استان ها و شهرها نسبت به این موضوع واکنش نشان داده و مانع از این کار شده اند. ولی ما قوانین مدونی که به طور دقیق به این موضوع اشاره کرده باشد و ممنوعیتی را ایجاد کرده باشد نداریم. به نظر می رسد که این را در قالب لایحه ای در مجلس شورای اسلامی مطرح کرده باشند که هنوز به تصویب نرسیده است که بخواهند نسبت به این موضوع واکنش جدی نشان دهند و ضمانت اجرای مناسب را هم برایش در نظر گرفته باشند. متاسفانه ما چنین مقرراتی در حال حاضر نداریم چون ممنوعیت شرعی برایش وجود ندارد.
کار کودک نتیجه فقر؛ و موجب فقر می شود
لطف اله محسنی، کارشناس ارشد و مدیر اسبق کانون اصلاح و تربیت تهران ، عضو امنا و مدیرانجمن حمایت از کودکان کار در توضیح استثمار کودکان و اشکال آن گفت: کنوانسیون حقوق کودک به عنوان یکی از محکم ترین اسناد حقوق بشری با تمرکز بر حقوق کودکان در واقع در 6 ماده به بحث استثمار کودکان و کودکان کار می پردازد.
وی گفت: در ماده های 32، 33 و 35 به استثمار اقتصادی کودکان می پردازد. ماده 32 مستقیم به استثمار اقتصادی کودکان می پردازد و تاکید دارد که حکومت ها باید این حق را به رسمیت بشناسند و مطمئن باشند که کودکان استثمار اقتصادی نمی شوند و به کاری که به سلامت جسمی، روانی و آموزش و تکامل و رشد همه جانبه شان مضر است گمارده نمی شوند. حکومت ها مسئولیت دارند برای این که این حق تضمین شود حداقل سن اشتغال، شرایط کار کودک و مدت زمان را تعریف کنند.
وی ادامه داد: ماده 34 اختصاصا به سوء استفاده های جنسی کودکان می پردازد و تاکید می کند که استثمار جنسی از کودکان ممنوع است و حکومت ها باید از کودکان در برابر این حق حمایت کنندو برای این کار باید مطمئن باشند و شرایطی را ایجاد کنند که کودکان به روابط جنسی اجباری و غیرقانونی کشیده نشوند. کودکان در زمینه روسپیگری مورد استفاده قرار نگیرند و از آنها در پورنوگرافی و نمایش های جنسی به هیچ عنوان استفاده نشود.
لطف اله محسنی گفت: علی رعم همه تلاش ها که در دنیا برای وارد نشدن کودکان در چرخه اقتصادی و محفوظ ماندن حق تحصیل، آموزش و رشد همه جانبه آنها صورت گرفته است؛ ولی متاسفانه بیش از 70 میلیون کودک درگیر فعالیت های مخاطره آمیز و زیان آور هستند.
لطف اله محسنی گفت: از لحاظ توزیع جغرافیایی کار کودک آفریقا یکی از بیشترین میزان های استفاده از کودکان در فعالیت های اقتصادی را دارد. آسیا منطقه ای که ما در آن قرار گرفته ایم هم رتبه دوم را دارد. اما درکشورهای اروپایی و امریکایی هم نیمی از کودکان در شرایط کارهای مخاطره آمیز در حوزه فعالیت های مربوط به کشاورزی مشغول هستند؛ 25 درصد در حوزه خدمات و 25 درصد در حوزه فعالیت های صنعتی چه در قالب بخش های رسمی و چه در قالب بخش های رسمی مشغول هستند.
محسنی اظهار داشت: کنوانسیون حقوق کودک بر منع کار کودک و منع استثمار کودک تاکید دارد اما در کنار این سند ما سندهای قبل تر هم داریم؛ از جمله بیانیه ILO در مورد اصول بنیادین و حقوق کار که به منع کار کودک در حوزه های اقتصادی به شدت تاکید دارد و به دنبال آن دو تا کنوانسیون و مقابله نامه محکم را در ILO داریم که مورد قبول اکثر کشوره قرار گرفته است؛ یکی مقابله نامه 138 هست و یکی 182. این دو سند در واقع تاکیدشان بر چند مسئله است؛ کنوانسیون 138 تاکیدش بر تعریف سیاست های ملی برای حذف کار کودک است. همه دولت ها و حاکمیت ها باید سیاستی را تعریف کنند برای این که کار کودک را به صورت موثر از کشور خودشان حذف کنند. همه کشورها ملزم شدند به این که حداقل سنی را برای کار کودک تعریف کنند. نکته مهم این است که این حداقل سن نباید بیش از دوره آموزش اجباری باشد. بر این اساس ما چند حوزه را باید تعیین کنیم؛ حداقل سن کار کودک براساس این سند 15 سال تعریف می شود و البته برای برخی از کشورهای در حال توسعه می شود تا 14 سال را هم مبنا قرار داد.
وی افزود: اما در واقع برای کارهای سبک تر سنین پایین تری هم لحاظ شده است؛ از 15 تا 18 سال برخی از کارها غیر از مجاز است؛ کارهای زیان آور و مخاطره آمیز برای 15 تا 18 سال هم ممنوع است و هیچ استثنایی هم برای هیچ کشوری وجود ندارد. اما کار های سبک برای 13 تا 15 سال مجاز شمرده شده است در این حوزه هم استثنا برای کشورهای در حال توسعه است که می توانند از 13 به 12 سال منتقل شوند.
محسنی تاکید سند 182 را بر حذف فوری بدترین اشکال کار کودک دانست و بدترین اشکال کار کودک را در چهار دسته کودکان درگیر در بردگی، کار اجباری، قاچاق کودکان از جمله به کارگیری اجباری کودکان در مناقشات مسلحانه، استفاده از کودکان در روسپیگری و هرزه نگاری، استفاده از کودکان در فعالیت های غیرقانونی، استفاده از کودکان در کارهای مخاطره آمیز و پر خطر تعریف کرد و گفت: همه کشورها مکلف هستند به فوریت برنامه ای برای حذف بدترین اشکال کار کودک تعریف کنند.
محسنی کار در معدن، کار در ارتفاعات، کار با ماشین آلات سنگین، حمل بار سنگین، کار شبانه، کار در اعماق دریا، کار در شرایط اقلیمی نامناسب و کارهایی که می تواند از نظر اخلاقی و اجتماعی زیانبار باشد را در رده کارهای مخاطره آمیز و پر خطر دانست.
وی گفت: مشاغل سخت و زیان آور برای زیر 18 سال برای همه رده های سنی ممنوع است؛ اما کارهایی که در رسته کارهای پر مخاطره و مشاغل بدترین اشکال کودک نیست بین 15 تا 18 سال می تواند مجاز باشد اما با شرایطی چون محدود بودن ساعت کار، معاینات اولیه درست انجام شود، پرونده تشکیل شود، معاینات دوره ای وجود داشته باشد.
محسنی گفت: شکل سوم کارهای سبک تر هست که کودکان 12 تا 15 سال می توانند انجام دهند؛ کارهایی که مخاطره آمیز نیستند، ساعت زیادی از کودک نمی گیرند و سلامت را به خطر نمی اندازند و مانع از آموزش و حق شادی و بازی نمی شود.
وی در مورد کار در کودکان زیر 12 سال گفت: این ها کارهایی هستند که در کنار خانواده به عنوان مسئولیتی که برای رشد کودک موثر است ممکن است انجام شود و آسیب چندانی برای کودک به بار نمی آورد.
مدیرانجمن حمایت از کودکان کار تصریح کرد: برای حذف کار کودک و مبارزه با کار کودک چند مسئله مهم داریم؛ یکی این است که بایستی از شرکای مختلف در این حوزه استفاده کنیم درست است که حکومت ها و دولت ها در این زمینه مسئولیت دارند اما باید سندیکاها، صنوف، کارگران، IGO ها یا سازمان های بین المللی مثل سازمان ملل، یونیسف، بانک های جهانی و منطقه ای، دانشگاه ها، مراکز قانون گذاری و سیاست گذاری، پارلمان ها، مدارس، معلم ها، افراد موثر، مراکز بهداشت درمانی، افراد متعهد اجتماعی، سمن ها و و بخش خصوصی و خود کودکان و خانواده ها باید در این فعالیت مشارکت داشته باشند.
او کار کودک را نتیجه فقر دانست و گفت: یکی از ریشه های اصلی و بنیادی کار کودک فقر است. اما خود کار کودک موجب فقر می شود و چرخه فقر با حضور کودکان در بازار کار باقی می ماند و کودکی که کار می کند از تحصیل باز می ماند و به فرد متخصص تبدیل نمی شود و بنابراین در آینده کارها و مشاغل کم درآمد نصیبش می شود و در نتیجه منجر به بازتولید فقر و بازتولید کار کودک می شود. این چرخه معیوب را می توان با آموزش شکست و از بین برد. فراهم کردن شرایط و امکانات برای همه کودکان، تحصیل با کیفیت و در دسترس برای همه، آموزش جامعه برای این که افراد بتوانند نسبت به این موضوع آشنایی پیدا کنند و در فعالیت مشارکت داشته باشند.
مدیر انجمن حمایت از کودکان کار یک بخش از مبارزه با کار کودک را متوجه کاهش آسیب برای کودکانی دانست که درحال حاضر درگیر فعالیت های اقتصادی و در معرض آسیب هستند و گفت: این بخشی است که انجمن حمایت از کودکان کار هم به نوعی درگیرش هست با سایر NGO ها و سازمان های فعالی که حمایت می کنند از کودکانی که الان درگیر هستند و برای خارج کردن این کودکان از چرخه کار، توانمندسازی و کاهش آسیبشان تلاش می کنند.
کودکان؛ هسته اصلی توسعه پایدار در کشور و عاملان تغییر در آینده
دکتر شهرزاد پاشایی پور، دانشیار و مدیر گروه پرستاری بهداشت جامعه و پرستاری سالمندی دانشکده پرستاری و مامایی تهران در توضیح کودکان و نقش آنها در توسعه پایدار گفت: توسعه پایدار توسعه ای است که بتوانیم نیازهای خودمان را از منابع اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی که داریم برآورده کنیم، آنها را برای آیندگان نگه داری و حتی تولید کنیم. بنابراین یکی از چالش های اساسی که اکثر کشورها با آن روبرو هستند همین موضوع توسعه پایدار است. این که چه برنامه ها و مداخلاتی را باید داشته باشیم تا بتوانیم به این سمت برویم که خیالمان راحت باشد که در آینده هم منابعی را داریم که بتوانیم از آنها استفاده کنیم. به همین دلیل سازمان ملل متحد اهدافی را در این راستا مشخص کرده است که کشورهای مختلف ملزم شده اند به این اهداف برسند.
وی به طور کلی از تعیین 17 هدف برای رسیدن به توسعه پایدار سخن گفت و از پایان دادن به فقر، پایان دادن به گرسنگی در سطح جامعه، صلح، ارتباط بین بخشی، سلامت، استفاده از منابع آموزشی در سطح جامعه و دسترسی عادلانه به منابع آموزشی، توانمندسازی زنان و دختران، استفاده از آب آشامیدنی و به طور کلی منابع زمینی و خورشیدی که در آب ها و اقیانوس ها وجود دارد و بشود از آنها استفاده کرد به نحوی که برای آیندگان هم باشد، نام برد.
دکتر پاشایی پور برخورداری کودکان امروز از هر گونه رفاه جسمی، روانی و اجتماعی را تضمین کننده داشتن بزرگسالانی سالم در آینده دانست و گفت: کودکی یک دوران بسیار حساس و بحرانی در طول زندگی همه انسان هاست و از آن به نوعی به عنوان یک دریچه ای رو به آینده نگاه می کنند. در کودکی تکامل خیلی سریع اتفاق می افتد، تغییر رفتارها سریع اتفاق می افتد. ما با یک کودک برای تغییر رفتار بسیار راحت تر هستیم تا تغییر نگرش و یا باور و رفتار در یک سالمند.
وی افزود: کودکان سرمایه های ما هستند؛ حمایت همه جانبه از آنها، هر گونه هزینه کرد برای ارتقای سلامت و یا پیشگیری از بیماری، پیشگیری از ناتوانی، معلولیت ها، مرگ زودرس به نوعی می تواند سرمایه گذاری برای آینده کشورمان باشند. شواهد نشان می دهد اگر روی کودکان سرمایه گذاری کنیم خیلی سریع تر و مقرون به صرفه تر می توانیم به توسعه پایدار دست پیدا کنیم.
مدیر گروه بهداشت جامعه و سالمندی گفت: اگر روی سلامت، یادگیری و تغییر رفتار کودکان سرمایه گذاری کنیم، نه تنها منجر به موفقیت کودکان خواهد شد بلکه می تواند به جامعه هم کمک می کند و افراد سالمی وارد جامعه شوند. تمام این برنامه ها و رشد و تکامل کودک که اینقدر به دنبالش هستیم در سایه فرصت های اقتصادی، اجتماعی و آموزشی قابل دستیابی است که باید در جامعه ایجاد شودو یا اگر ایجاد شده رشد وگسترش داده شود.
وی در توضیح توسعه پایدار در شکلی شماتیک گفت: کودکان هسته اصلی توسعه پایدار در یک کشور هستند. با تمام ویژگی هایی که دارند؛ ویژگی های جسمی، روانی، عاطفی و جنبه های معنوی، روانی و روان شناختی کودکان بسیار مهم است. بنابراین خیلی مهم است که ما برنامه های مشخصی برای توانمند کردن کودکانمان داشته باشیم.
وی با تاکید بر اهمیت نقش خانواده اظهار داشت: این کودکان در دل خانواده هستند و خانواده نقش بسیار اساسی را در این زمینه دارد که به طور مستقیم در رشد و تکامل کودکان نقش دارد. خانواده نقش های مختلفی را برعهده دارد و عملکردهای اقتصادی، سلامتی، پیشگیری، روانی، عاطفی و اجتماعی دارد. خانواده مثل یک فیلتر عمل می کند؛ از یک طرف با جامعه در ارتباط هست و از طرف دیگر کودکانش را دارد و باید از آنها حمایت کند. خانواده مثل یک تیغه دولبه است که از طرفی تلاش می کند کودکان را اجتماعی کند و آنها را افرادی مفید و مولد تحویل جامعه دهد و از طرفی هم دارد کودکان را محافظت می کند تا از آسیب های اجتماعی به دور باشند.
وی افزود: خانواده های ما به این سمت و سو رفته اند که عملکردهای اقتصادی شان خیلی پررنگ شده است و بیشتر در پی ایجاد رفاه خانواده هستند و از طرفی از عملکردهای روانی، عاطفی و اجتماعی خودشان دور شده اند. چقدر خانواده های ما با عملکردهای اساسی شان آشنا هستند ؟ و ما چقدر وقت گذاشتیم که چه نقش هایی را برعهده دارند و چطور می توانند آن نقش ها را به طور بهینه اجرا کنند.
وی شبکه های حمایتی رسمی و غیر رسمی اطراف کودکان را در سلامتی آنها تاثیرگذار دانست و گفت: همه این موارد در جامعه قرار گرفته است و جامعه کودک و خانواده را در دل خودش جا داده است. جامعه شامل منابعی می شود که در سطح جامعه وجود دارد؛ مثل منابع درمانی، پیشگیری، آموزشی، مالی و اجتماعی که می تواند به خانواده ها کمک کند در جهت رفاه و سلامت خانواده و کودکان به آنها کمک کند.
دکتر پاشایی پور بر لزوم اطلاع رسانی از وجود این منابع در جامعه تاکید کرد و گفت: شاید باور کردنش سخت باشد؛ اما با توجه به رابطه گروه بهداشت جامعه و حضورش در مراکز بهداشت جنوب شهر و روستاهای آن مناطق می بینیم که هنوز خانواده هایی هستند که اطلاع ندارند که در مرکز بهداشت واکسیناسیون به صورت رایگان برای کودکانشان انجام می شود و یا چه برنامه هایی برای کودک و نوجوانانشان در مرکز بهداشت وجود دارد. هنوز اطلاعات لازم برای این موضوعات وجود ندارد.
وی دسترسی به منابع را هم یکی دیگر از نکات مهم دانست و گفت: دسترسی به منابع باید در سطح جامعه کاملا عادلانه باشد. خانواده ای که در یک نقطه دور افتاده است با خانواده ای که در مرکز شهر زندگی می کند باید دسترسی عادلانه مراکز بهداشتی و آموزشی داشته باشد.
دانشیار گروه آموزشی بهداشت جامعه و سالمندی بر اهداف تغذیه سالم در کودکان در سطح فردی تاکید کرد و توضیح داد: در سطح فردی دسترسی کودکان به اطلاعات بسیار مهم است. مهم است که کودکان ما دانش لازم در مورد تغذیه را داشته باشند و بتوانند غذای سالم را از ناسالم تشخیص دهند. در سطح بالاتر خانواده و روابط است که باید آموزش لازم در مورد تغذیه کودک را ببینند. سواد سلامت خانواده ها و سواد اطلاعاتی خانواده ها بسیار تاثیر گذار است. در سطح جامعه امکانات موجود برای اوقات فراغت کودکان، استانداردهایی که در ارتباط با دسترسی به منابع تغذیه ای هست، تغذیه ای که در مدرسه توزیع می شود، بوفه ای که در مدرسه وجود دارد می تواند تاثیر گذار باشد.
وی در ادامه بر همکاری بین بخشی تاکید کرد و افزود: کودکان جدای از خانواده و جامعه و قانون گذاری نیستند و اگر می خواهیم به سمت توسعه پایدار و داشتن جامعه ای سالم در آینده قدم برداریم باید الان روی کودکانمان سرمایه گذاری کنیم و این به تنهایی ممکن نیست و نیاز به همکاری بین بخشی دارد. نیاز دارد دیوارهایی را که بین خودمان هست را برداریم و در کنار هم باشیم. کادر درمان در کنار کادر پیشگیری، در کنار آموزش و پرورش و نهادهایی که در ارتباط با سلامت کودکان است. برنامه ریزی بین بخشی و بین موسسه ای را داشته باشیم تا بتوانیم به این هدف برسیم.
این عضو هیات علمی آموزش را یکی از استراتژی های اصلی در رسیدن به توسعه پایدار عنوان کرد و گفت: آموزش کودکان یکی از استراتژی های توسعه پایدار است. باید ببینیم این آموزشی که ما در مدارس داریم می تواند ما را به توسعه پایدار برساند؟ آیا لازم نیست تغییراتی را در دانش کودکان از جهت زیست محیطی، تغذیه و سبک زندگی سالم ایجاد کنیم؟
وی با تاکید بر اهمیت مهارت آموزی در کودکان گفت: باید مهارت های زندگی را به کودکان بیاموزیم تا بتوانند از آنها استفاده کنند. باورها و نگرش هایی که دارند باید در جهت مثبت تغییر کند. اینها منجر به این می شود که ما کودکانی توانمند داشته باشیم. توانمندی کودکان می تواند کمک کند که ما توسعه پایدار داشته باشیم. بنابراین لازم است که کوریکولوم های آموزشی ما کودکان را آماده کنند. آیا کوریکولوم هایی که در مدارس داریم می تواند کودکان ما را برای دنیای در حال تغییر آماده کند؟ کودکان باید آمادگی مواجه شدن با تغییرات را داشته باشند. بنابراین لازم است که شاخص های یادگیریمان را ارتقا دهیم و تفکر، تفکر انتقادی و بازتفکر را به آنها یاد دهیم و در تصمیم گیری ها از مشارکت آنها استفاده کنیم تا شراکت در تصمیم گیری را یاد بگیرند. نکته مهم این است که مسئولیت پذیری را به کودکان یاد دهیم و برنامه ها و مداخلاتی را برای این کار داشته باشیم تا کودکان یاد بگیرند در قبال سلامت خود، خانواده و جامعه شان مسئول هستند.
دکتر پاشایی پور در پایان تاکید کرد: باید کودکان را به این سمت ببریم که به عنوان عاملان تغییر در آینده هستند؛ به عنوان افراد کلیدی هستند که می توانند در در آینده به کشور کمک کنند.
کودکان خیابانی؛ یک پدیده اجتماعی
دکتر زهرا بهبودی مقدم، استاد دانشکده پرستاری مامایی تهران نیز در شروع صحبتش به تصویب پیمان نامه حقوق کودک در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1989 اشاره کرد و گفت: این کنوانسیون شامل 54 ماده و دو پروتکل اختیاری است که چهار اصول پایه ای چون هیچ کودکی نباید از تبعیض رنج ببرد، زمانی که در رابطه با کودکان تصمیم گیری می شود، باید منافع عالیه آنان در راس قرار گیرد، کودکان حق حیات داشته و باید رشد کنند و کودکان حق دارند آزادانه عقاید و نظرات خود را ابراز کنند و این نظرات در تمامی اموری که به آنها مربوط می شود، بایدمورد توجه قرار گیرد. در توضیح کنوانسیون حقوق کودک آن را جهت می دهد.
وی در ادامه با اشاره به ماده 27 حقوق کودک گفت: این ماده می گوید همه ی کودکان حق دارند از شرایط خوب زندگی برخوردار باشند. حق دارند بازی کنند و آموزش ببینند تا شرایط مناسب شکوفایی توانایی ها و رشد جسمی و معنوی و اخلاقی و اجتماعی آنها فراهم شود.
دکتر بهبودی ادامه داد: ماده 32 این پیمان نامه، دولت های عضو را مکلف کرد تا هرگونه سوء استفاده و بهره کشی اقتصادی از کودکان مقابله کند و زمینه های رشد ذهنی، جسمی، روانی و اجتماعی تمام کودکان را فراهم کند.
او از امضای پیمان نامه جهانی حقوق کودک توسط جمهوری اسلامی ایران در 14 مهرماه 1370 و تصویب مفاد پیمان نامه در مجلس شورای اسلامی در اسفند ماه 1373 سخن گفت و با اشاره به سوال مطرح شده در وبینار مبنی بر شاخص شکوفایی کودکان؛ جایگاه کشور ایران در شاخص شکوفایی کودکان را رتبه 63 از بین 180 کشور عنوان کرد و گفت: شاخص شکوفایی کودکان از چند زیرمجموعه شامل بقای کودکان، کیفیت بهداشت، آموزش تغذیه، آموزش بهداشت و تغذیه کودکان است. کشور نروژ در این شاخص رتبه یک را برای چندین سال پیاپی کسب کرده است و کشور ما رتبه 63 را از بین 180 کشور را اتخاذ کرده است.
دکتر بهبودی در ادامه با اشاره به 12 آوریل روز بین المللی کودکان خیابانی گفت: کودکان و جوانان نقش چشمگیری در دنیای امروز دارند. آنها نقش مهمی در رشد و پیشرفت خود و توسعه جوامع ایفا می کنند. متاسفانه پدیده کودکان خیابانی در همه جای دنیا من جمله کشور ما رو به گسترش است و یکی از معضلات اجتماعی است. پدیده کودکان خیابانی گرچه می تواند خود افراد را از نظر روانی و جسمی تحت تاثیر قرار می دهد به عنوان یک آسیب اجتماعی هم مطرح است. اینها در جامعه ما دارند زندگی می کند و اگر به آنها توجه نشود می توانند روی سلامت جامعه، سلامت فردی کل جامعه و در نهایت توسعه جامعه نقش منفی داشته باشند.
این استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: شاید بتوانیم بگوییم پدیده کار کودکان قدمتی برابر با پیدایش جوامع انسانی دارد و تمامی جوامع با آن دست و پنجه نرم کرده اند.
وی عدم عدالت اجتماعی و توزیع نابرابر ثروت و امکانات، فاصله زیاد بین شهر و روستا از نظر امکانات را از عوامل ایجاد کودکان کار و خیابان نام برد.
دکتر بهبودی مقدم با اشاره به ماده یک پیمان نامه حقوق کودک، کودکان خیابانی را کودکان زیر 18 سال نامید و از دسته بندی کودکان خیابانی به سه دسته کودکانی که در خیابان زندگی می کنند و هیچ ارتباطی با خانواده خود ندارند، کودکانی که در خیابان زندگی می کنند و تا حدودی ارتباط با خانواده را حفظ کرده اند و کودکانی که با خانواده زندگی می کنند و در خیابان کار می کنند سخن گفت.
وی افزود: در واقع کودکان خیابانی از کودکان بی خانمان، کودکان کار و بخشی از کودکان تحصیل کرده تشکیل می شوند. او در تقسیم بندی دیگری از کودکان خیابانی آنها را شامل 5 دسته اشتغال در کارهای کاذب، اشتغال در کارهای واقعی، بزهکار، گدا و خیابان گرد تقسیم کرد.
دکتر بهبودی مقدم با اشاره به تعریف یونیسف از کودکان خیابانی، حضور و زندگی در خیابان و کار برای ادامه بقا را دو عنصر اساسی شمرده شدن کودکان در زمره کودکان خیابانی دانست و گفت: یونیسف در سال 1377 کودکان خیابانی را شامل همه کودکانی که به سبب کمبود یا نبود نظارت پدر و مادر، دلبستگی به تحصیل و گذراندن اوقات در منزل ندارند و ناگزیر در خیابان ها کار و زندگی می کنند، دانست.
او در ادامه بر لزوم آموزش دو اصطلاح کودکان خیابانی و کودکان خیابان تاکید کرد و گفت: کودکان خیابانی در واقع کودکان شاغا در خیابان هستند که برای کسب درآمد برای خانواده در خیابان کار می کنند ولی احساس تعلق به خانواده در آنها وجود دارد و آنها شب را در خانه می گذارنند. اما کودکان خیابان که کوچک تر از گروه قبلی هستند اما مشکلات به مراتب پیچیده تری دارند؛ در خیابان در پی سرپناه و غذا هستند و برای این گروه خیابان به منزله خانواده است و دیگر افراد خیابانی برای آنها حکم خانواده را دارند. این کودکان سرپرست ندارند و یا در صورت داشتن خانواده به دلیل مسائل مختلف زندگی در خیابان برایشان امن تر از زندگی در خانه است.
این استاد گروه آموزشی مامایی و بهداشت باروری در توضیح آسیب هایی که کودکان خیابانی را تهدید می کند گفت: این آسیب ها می تواند جسمی، روانی و جنسی باشد. بودن این کودکان در سرما و گرما در خیابان ها مشکلات پوستی و جلدی را در اینها ایجاد می کند و بسیاری از بیماری ها در این کودکان شایع است. اینها تغذیه کافی ندارند و بنابراین مشکلات گوارشی و سوء تغذیه در این کودکان دیده می شود. اینها به این دلیل که در خیابان کار می کنند و کودکان دیگر را شاد و دست در دست پدر و مادر می بینید ممکن است دچار افسردگی، اضطراب، پرخاشگری و حس انتقام جویی شوند. اینها کودکانی هستند که آرزوهای خود را برباد رفته می دانند و هیچ امیدی برای رسیدن به آرزوهایشان ندارند. اینها در بزرگسالی هم ممکن است این ویژگی ها را با خودشان داشته باشند. کودکانی که این مشکلات را دارند در بزرگسالی هم نمی توانند پدر و مادر خوبی برای بچه هایشان باشند. اینها در دوره کودکی، کودکی نکرده اند و نتوانسته اند آن صفات بالقوه ای را که در هر کودکی وجود دارد بالفعل تبدیل کنند. خشونت های جنسی و آسیب های جنسی هم در این کودکان بسیار زیاد است. این کودکان ممکن است مورد استثمار و سوء استفاده جنسی قرار بگیرند. ممکن است به خاطر گرسنگی و برای بقای خودشان تن به هر کاری بدهند.
وی افزود: اکثر این کودکان در آینده نمی توانند کار خوبی پیدا کنند. آنها در واقع نیروهای مولد و مفید جامعه نخواهند بود و اگر نتوانیم جامعه را به سمتی سوق دهیم که با این پدیده مبارزه کند؛ در نهایت ما انسان های کارآمد و شایسته نخواهیم داشت. اینها کودکی موفقیت آمیزی ندارند و ممکن است با مشکلات جسمی، روحی و جنسی و بیماری های جنسی متعدد پا به بزرگسالی بگذارند و مشخصا نمی توانند انسان های مولد و مفید در جامعه باشند.
دکتر بهبودی با تاکید بر این که کودک خیابانی یک شاخص فردی نیست و یک شاخص اجتماعی است؛ گفت: کودکان خیابانی به دلیل ضعف جسمانی و روانی، بزه دیدگان بالقوه محسوب می شوند و آماجی مطلوب برای سوء استفاده کنندگان و به ویژه باندهای تبه کاری هستند.
وی وجود کودکان خیابانی را یک مانع بر سر راه توسعه پایدار دانست و گفت: این مسئله حل نخواهد شد مگر اینکه فاصله شهر و روستا کاهش یافته، عدالت اجتماعی برقرار شود، توزیع ثروت عادلانه انجام شود تا همه شهروندان از حق رفاه و زندگی توام با آسایش برخوردار شوند. اگر هدف جامعه ای فقط حفظ بقا و زنده ماندن باشد بسیاری از کج روی های اجتماعی و آسیب های اجتماعی چون کودکان خیابان، زنان آسیب دیده و رفتارهای پرخطر شکل خواهد گرفت.
وی در پایان انجمن حمایت از کودکان کار، انجمن بین المللی حمایت از کودکان و انجمن حمایت از حقوق کودکان را به عنوان انجمن های فعال در کشور معرفی کرد.
ملاحظات اخلاقی در مراقبت از کودکان
دکتر اکرم السادات سادات حسینی، دانشیار و مربی هیات علمی دانشکده پرستاری مامایی تهران و عضو مرکز تحقیقات قران، حدیث و طب در توضیح ملاحظات اخلاقی در مراقبت از کودکان در راستای رعایت حقوق کودکان از چهار بحث اخلاقی اختیار، عدالت، ضرر نرساندن و سودرسانی نام بردو گفت: در کودکان ما اختصاص های ویژه ای داریم. اولین اصلی که از همه مهم تر است اختیار است که خودش سه قسمت بسیار مهم رضایت آگاهانه، رازداری و حقیقت گویی دارد.
وی در توضیح رضایت آگاهانه گفت: همانطور که همه ما می دانیم این است که از نظر قانونی بچه های زیر 18 سال اجازه تصمیم گیری برای خودشان را ندارند و پدر و مادر برای آنها تصمیم می گیرند. بنابراین زیر 18 سال صلاحیت تصمیم گیری وجود ندارد اما ظرفیت تصمیم گیری وجود دارد. تحقیقات نشان می دهد که بچه ها از 5 سالگی ظرفیت تصمیم گیری برای خودشان را دارند. پس آنچه واقعا باید رخ بدهد این است که در پروسیجر هایی که باید روی کودک انجام شود والدین باید تصمیم بگیرند. اما اگر بچه بالای 7 سال دارد از نظر اخلاقی پرسنل کادر درمان باید از بچه هم رضایت بگیرند و این رضایت می تواند شفاهی باشد.
دکتر سادات حسینی بر اهمیت راز داری در بخش های کودکان تاکید کرد و گفت: رازداری در بخش های کودکان به اندازه بخش بزرگسالان بسیار مهم است. این نکته بسیار مهم است و شاید ما گاهی یادمان برود که بچه ها نیاز دارند که رازهایشان حفظ شود. حتی امروز به این موضوع بسیار جدی تر نگاه می شود. رازداری در بچه ها الان ابعادی را پیدا کرده است که ممکن است در آینده شغلی و مالی و حتی سوابق بیمه ای بچه ها تاثیر بگذارد.
وی دیدن و نشان دادن نقص یک کودک و نشان دادن پرونده پزشکی به دیگران را کار غیر اخلاقی قلمداد کرد و گفت: هر چه سن بچه پایین تر باشد آینده بیشتری دارد و ممکن است افشای رازها روی آنها تاثیرات بدی بگذارد. حتی این مبحث الان اینقدر پیشرفته است که گاهی اوقات برخی از مشکلاتی که نوجوانان دچار آن می شوند شاید اصلا لازم نباشد به خانواده اطلاع داده شود یا حداقل در مراحل اولیه از آن مطلع شوند و بهتر است درمان ها را نوجوان دریافت کند و بعد خانواده از یکئ سری مسائل مطلع شود.
واقعیت هایی در جامعه وجود دارد که به هر حال نوجوانان ما هم ممکن است درگیر آن شوند؛ از جمله مصرف مواد مخدر، مشروبات الکی، ارتباطات خارج از عرف که ممکن است نخواهند در مراحل اولیه خانواده ها از آن مطلع باشند. شاید از نظر قانونی ما به عنوان کادر درمان اجازه مطلع کردن خانواده را داشته باشیم و حتی درست باشد از نظر قانونی اما به هر حال پرستار یک چالش های اخلاقی دارد که اینجا ایجاد می شود. اینجا باید تفکر کرد. وقتی بچه دچار سوء رفتار چه جسمی و چه جنسی شده است و به بخش آورده می شود و ویترین می شود و هر کسی این بچه را معاینه می کند و می بیند به خصوص اگر بالای یک سال و نیم باشد تحقیقات نشان می دهد که کاملا درک کرده است که مورد آزار قرار گرفته است، می داند که با او بدرفتاری شده است و این به ویترین گذاشتن بچه ها اثرات بسیار بدی روی آنها می گذارد.
وی در ادامه حقیقت گویی را چالش جدی جوامع به خصوص جوامع شرقی دانست و افزود: در جوامع غربی یک سری فاکتورهایی را تعیین کرده و مقداری این مسئله را حل کرده اند؛ اما در جوامع شرقی تاثیری که خانواده روی افراد دارد باعث می شود که این مسئله خیلی دچار چالش شود. افراد مانع گفتن حقیقت می شوند حتی به بزرگسالان؛ در مورد کودکان که چالش جهانی اش رو هم داریم. چیزی که تحقیقات نشان داده است این است که حقیقت گویی حتی به بچه های خیلی کوچیک نتایج خیلی خوبی داشته است.
وی تصریح کرد: بچه ها قابلیت شنیدن حقیقت را دارند؛ اما متناسب با سن رشد شناختی و رشد اجتماعی و رشد معنوی اش. روی گفتن حقیقت چالش جدی وجود ندارد اما روی نوع گفتن حقیقت چالش های جدی وجود دارد.
دکتر سادات حسینی در ادامه به مبحث عدالت پرداخت و گفت: عدالت خیلی موضوع مهمی است که ما خیلی زیر پوستی و خیلی مخفیانه آن را نقض می کنیم. عدالت در مراقبت از بچه ها خیلی ظریف است. شما ممکن است عدالت را خیلی ساده نقض کنیم؛ مثلا اگر یک بچه ای در بخش داشته باشید که ظاهر خوبی داشته باشد، خانواده تحصیل کرده ای داشته باشد و خوشگل باشد ممکن است به آن توجه بیشتری کنید و بچه ها خیلی نسبت به این رفتارها حساس هستند؛ غیر از بچه ها خانواده ها هم این رفتارها را درک می کنند و احساس می کند چون شما به بچه ای توجه ویژه ای کردید در ارائه مراقبت هم دارید به بچه اش کم کاری می کنید. یک پرستار کودکان باید بداند که تحت دوربین های وب کم خیلی قوی هستند؛ بچه ها احساسات مغز شما را از چشمان شما می خوانند و این اصلا ساده نیست که بخواهید رفتارهایتان را توجیه کنید.
کودکان مورد غفلت واقع شده در کرونا
دکتر فاطمه خوشنوای فومنی، استادیار دانشکده پرستاری مامایی تهران غفلت را یکی از مصادیق سوءرفتار با کودکان دانست و در تعریف آن گفت: غفلت زمانی است که والدین یا مراقبین فعالیت هایی که لازم است برای کودک و منجر به ارتقای سلامت کودک می شود؛ انجام ندهند.
وی گفت: مطالعات نشان می دهد 70 درصد از سوء رفتار را غفلت تشکیل می دهد و کودکانی که مورد غفلت قرار می گیرند برای انواع دیگر آزار بسیار مستعد هستند.
این استادیار گروه آموزشی کودکان و مراقبت ویژه نوزادان گفت: غفلت فقط به فرد وابسته نیست و در واقع یک مدل تراکنشی و بوم شناختی دارد. یعنی یک بچه ای که وسط هست و پدر و مادری که اطرافش هستند، محیط بزرگتری مثل مدرسه و محیط بزرگ تر اجتماع. حتی فاکتورهای جهانی هم می تواند در این که یک بچه مورد غفلت واقع شود تاثیر بگذارد.
وی غفلت را تحت تاثیر ارتباطات والدین، مشخصات خود کودک و مشکلاتی که در خانواده وجود دارد چون خانواده های آسیب پذیر، از هم پاشیده، دارای نزاع، خانواده هایی که یکی از والدین بیمار است و یا دچار سوء مصرف مواد هستند دانست و در ادامه از فقر به عنوان یکی از مهم ترین فاکتورهای اجتماعی تاثیرگذار در غفلت نام برد.
دکتر خوشنوای فومنی با اشاره به وضعیت موجود و پاندمی کووید 19 گفت: در دوران کووید بچه های ما تجربیاتی را می کنند که تا به حال نداشته اند. حفظ فاصله فیزیکی، قرنطینگی و دوری از مدرسه باعث ایجاد احساس ایزوله بودن و عصبی شدن می شود. حوصله بچه ها سر می رود. ترس های زیادی را ممکن است تجربه کنند. احساس کنند که هیچ اطمینانی وجود ندارد و از بیمار شدن خود و یا بیمار شدن و از دست دادن اطرافیانشان می ترسند. در دوره خردسالی ترس ها و احساس گناه بچه ها نسبت به بیماری والدین است.
وی در ادامه گفت: دلایل متعددی وجود دارد که بچه های ما در دوران کووید دارند آسیب پذیر می شوند و ما باید حواسمان به فقری که ناشی از کاهش درآمد و از دست دادن شغل، مشکلات تغذیه ای و مشکلات آموزشی و استرس ناشی از آموزش مجازی باشد.
دکتر خوشنوا امن کردن خانه ها، گفتگو با کودکان، کنار کودک بودن، آموزش مهارت های تاب آوری به بچه ها و والدین، منعطف کردن قوانین خانه برای بچه ها، سرمایه گذاری در فضای مجازی و تولید محتوا در فضای مجازی، ایمن کردن حضور بچه ها در فضای مجازی با حضور در کنار خانواده، ایجاد کردن شادی و تفریح برای بچه ها، آموزش رفتارهای سلامتی و بهداشتی با استفاده از کلیپ های طنز، تغییر شیوه های آموزش مناسب با تغییر شرایط، استفاده از رهبران مذهبی و سلبریتی ها در فضای مجازی برای فراهم کردن اطلاعات درست برای بچه ها را راهکار کاهش استرس و آسیب های این شرایط روی کودکان دانست.
وی همچنین به آسیب کودکان کار در شرایط پاندمی کووید 19 اشاره کرد و گفت: هیچ نظارتی بر سلامت کودکان کار نیست و آنها مجبور هستند در این شرایط کار کنند و این مسئله می تواند هم سلامت جسمی و هم سلامت روانی آنها را مورد آسیب قرار دهد.
بازی؛ حق کودک
خدیجه زارعی عضو هیئت علمی دانشکده پرستاری مامایی تهران در بحث بازی به عنوان حق کودک گفت: بازی داروی شفابخش برای تمام کودکان دنیاست؛ چه کودک سالم و چه کودک بیمار. بازی طبیعی ترین تمایل کودک برای ارتباط و برخورد با دنیای اطراف است. بازی یکی از بزرگترین ضروریت های کودکان است و کودکان کار مهم تر از بازی ندارند.
وی در توضیح دلیل احساس خوشایند به بازی گفت: با همین بازی بوده است که ما با دنیای بیرون ارتباط برقرار کردیم و روی محیط بیرون کنترل پیدا کردیم و احساسات و تمایل خود را نشان دادیم. بچه ها به راحتی می توانند احساسات و تمایلاتی که در زندگی روزمره برای او تهدید کننده است را با بازی نشان دهند. کودک در بازی خودش را در موقعیت بهتر قرار می دهد و محیطی امن برای کودک ایجاد می شود و می تواند بهتر مهارت های خود را نشان دهد و یادگیری بهتر داشته باشد. کودک از بازی لذت می برد چون با بازی رشد می کند، یادمی گیرند و مهارت می آموزند.
زارعی گفت: این حقی است که به سلامتی منجر می شود و به همین دلیل باید ببینیم چه چیزی در بازی وجود دارد. بازی ویژگی های زیادی دارد که باعث رضایتمندی می شود و بچه احساس خوبی با بازی پیدا می کند و دنیاش عوض می شود. در بازی کودک باید لذت ببرد و با رغبت سراغ بازی برود.
وی خطاب به پرستاران کودک گفت: بازی بهترین دارو برای همه بچه ها در هر سنی است و یکی از موثرترین و طبیعی ترین راه هایی است که می تواند به کاهش استرس و تخلیه هیجانات منفی و حتی آموزش در کودکان کمک کند.
وی همچنین بر استفاده از بازی برای یادگیری حق و حقوق کودک تاکید کرد.
در پایان نازگل حاجی زاده دانشجوی کارشناسی ارشد پرستاری کودکان و پرستار picu بیمارستان کودکان بهرامی نیز به مروری برنتایج مقالات در زمینه پیمان نامه حقوق کودک پرداخت.
نظر دهید