• تاریخ: 1398/11/25 - 15:32
  • بازدید : 2010
  • زمان : 6 دقیقه

ده ملاحظه به بهانه انتخابات نظام پزشکی

دکتر حمیدرضا نمازی، در یادداشتی پاسداری از مفهوم حرفه، برقراری توازن میان حقوق بیمار و طبیب، تقویت اخلاق سازمانی و حفظ حرمت حرفه ای حوزه سلامت را از جمله مهم ترین نکات در سازمان نظام پزشکی دانست.

دكتر حميدرضا نمازي عضو هيئت علمي گروه اخلاق پزشكي دانشگاه علوم پزشكي تهران، در نوشتاری، ده ملاحظه در انتخابات نظام پزشکی را بیان کرد.
در این نوشته که در روزنامه سپید منتشر شده، آمده است:
يكم. طبابت و ساير شقوق خدمت در حوزه سلامت هنوز و هم چنان حرفه اند . شان حرفه اي  طبابت آن گونه است كه گاهي جاي مصداق و مفهوم عوض مي شود چنان كه گاه برعكس، حرفه مندي را با مولفه هاي طبابت تعريف مي كند. به بيان ديگر بسياري از مردمان وقتي مي خواهند حرفه را بشناسند و مفهومش را از آسمان انتزاع به فرش انضمام بكشانند، انگشت به سوي طبابت مي برند و آن را نشانه مي آورند . از اين رو اهل سلامت، نه تنها متوليانِ شان و اعتبار علوم پزشكي اند بلكه بايد از "مفهوم حرفه" نيز پاسداري كنند . از همين رو آنگاه كه اعتبار طبابت در حاشيه يا حادثه اي مخدوش مي شود انگار مفهوم عام حرفه، فرو مي ريزد.

دوم. خطري كه اهل سلامت و حرفه مندان علوم طب را تهديد مي كند فروكاهش حرفه به شغل است. حرفه از آن رو حرفه است كه مدام خود را پايش مي كند و انگاره هاي خود به جامعه و انگاره هاي مردمان به خودش را تصحيح مي كند. حرفه مندان بازآموزي مستمر - و نه صوري- مي گذرانند تا مهارت و معرفتشان نو به نو شود . در كنار آن،  اهل حرفه بيان و ادب و اخلاق خاص خود را دارند و سخت به تعهداتشان پايبندند. در دام اگرها نمي افتند و مثلا منتظران در بيمارستان يا مطب را با منتظران صف نانوايي مقايسه نمي كنند. تعهد حرفه مندان به اخلاق، حداكثري است. ما ممكن است در مواجهه با آنكه پشت چراغ قرمز بهاي شيشه شوري بي اجازه اش را طلب مي كند، مردد شويم كه بي علت و بي دريغ ببخشيم يا  محاسبه كنيم كه كمك به آن فرد ممكن است تبعات ناپسند اجتماعي به بار آورد. اين ها همه اخلاق فردي يا در بهترين حالت اخلاق شهروندي است. اما اخلاق حرفه اي طريقي ديگر دارد. ما در مقام حرفه مندان  و در مواجهه با مراجعه كنندگان، حتي گاه بايد منافع خودمان را در طٓبٓق درمان بگذاريم و از آن بگذريم تا دردي از ديگري بكاهيم.آنكه تعهداتي چنين را روا نمي دارد و آداب و شان حرفه اي را پاس نمي دارد يا حتي نو به نو شدن مهارت و معرفت طبيبانه اش را بر نمي تابد،حرفه را به شغل فروكاسته است.

سوم. ما وقتي در مقام شغليم، خدمت مي رسانيم و به ازايش پول مي گيريم. اما آنجا كه بر آستان حرفه ايستاده ايم، خدمت  مي كنيم و در ازايش "اعتماد" مي گيريم. پول، طفيل اعتمادي است كه با مراقبت از جزيي ترين رفتارهايمان در ساحت طبابت، بذرش را پاشيده ايم. هر كه كارد قصد گندم بايدش/ كاه خود اندر تبع مي آيدش

چهارم. حرفه ها تا زماني رو به تعالي و پيشرفتند كه خود بسنده باشند. مراد از خودبسندگي حرفه اي آن است كه اهل حرفه منتظر نمانند تا ديگران از بيرون به تيغ نقدشان بكشند و شوخشان را به چشمشان بياورند.خود ازريابي، خودافشاگري و خود مهاري، سه مولفه مهم حرفه اند. شايد فلسفه تشكيل سازمان نظام پزشكي همين باشد.

پنجم. فلسفه سازمان نطام پزشكي اگر آن باشد "هنر" سازمان  اين است كه  توازن ميان حقوق بيمار و حقوق طبيب برقرار كند. ترديد نكنيم كه در مقام حرفه اي، بيمار حق دارد و پزشك و داروساز و پرستار و ... وظيفه! به ديگر سخن كفه ترازوي حقوق به سمت بيمار سنگيني مي كند اما طبيبان و ساير خدمت رسانان سلامت نيز حقوق اساسي و مهمي دارند كه البته به رسم اخلاق حرفه اي قرار نيست و نبايد آن را از مراجعه كنندگان و بيماران طلب كنند بلكه قوانين، ساختارها، ساز و كارهاي فن آورانه و مميزي منابع انساني بايد چنان شود تا حرمت حرفه اي حوزه سلامت پاس داشته شود و سلامت حرفه اي تضمين شود. درنگ بر اين مهم لازم است كه سلامتِ حوزه ي سلامت شرط مقدم بر سلامت مردمان است.

ششم. نظام پزشكي در همه جاي جهان، همان گونه از نامش بر مي آيد نظم و نظام حوزه سلامت است و به همين دليل سخت محتاج جدي گرفتن ملاحظات اخلاق سازماني است. دقت كنيم كه ارتباط درون سازماني بر ارتباط برون سازماني اولويت دارد. تنهاخانه هاي مرتب و آرام مي توانند ميهمان دعوت كنند و ضيافت نيكو به جا آورند. تقويت اخلاق سازماني در همه مراكز حوزه سلامت و از جمله نظام پزشكي اولويتي اصولي و ضروري است.

هفتم. چهار سال پيش از اين، مثلا در شهر تهران، از ميان سي و شش هزار واجد شرايط، حدود سه هزار و پانصد نفر يعني كمتر از ده درصد مشاركت كرده اند. مشاركت پايين، سازمان نظام پزشكي را به اداره اي جهت رتق و فتق امور صنفي آن هم به حد محدود و البته به قدر مقدور كارمندان زحمتكشش فرو مي كاهد. سازمان نظام پزشكي مي تواند و بايد از افق صنف فراتر رود و طبيبان را در گستره ي گسترده ي "حرفه " لحاظ كند. اين مهم در سايه ي مشاركت فراگير محقق خواهد شد.

هشتم. سايه ي سياست بر طبابت گرچه ممكن است گاه در پيشبرد يا مديريت برخي امور به كار آيد اما در نهايت به گذاشتن استخوان سياست لای زخم طبابت مي ماند. سازمان نظام پزشكي به انقلاب ساختاري نياز دارد تا شان حرفه اي، شان صنفي، شان قانوني، شان اخلاقي، شان اجتماعي و حتي شان سياسي اهل سلامت، يك به يك قدر بيند و به جايش بنشيند. سياسيون اگر هم به ميدان مي آيند ردايي ديگر بپوشند تا قامت سازمان نظام پزشكي فراتر از گفتمان هاي سياسي باشد.

نهم. نظام پزشكي، بيش از آنكه يك سازمان باشد يك مكتب است. مكتبي كه از ساليان دراز معرف نمادهاي سترگي بوده است كه هر كدامشان كافي است تا اخلاق و تعهد و آداب طبابت و خدمت را غير مستقيم نشانمان دهند. مكتب پزشكي ايران، بار گران آن همه نماد را بر دوش دارد. آنكه به ميدان مي آيد بايد دغدغه اي به گستردگي اين پيشينه ي سترگ داشته باشد.

دهم. شركت در انتخابات نظام پزشكي و رونق دادنش، تمرين ساختن سرنوشت است براي فارغ التحصيلان جواني كه در هياهوي كار و كشيك، مسير را مه آلود مي بينند. به نظر، حتي مشاركت فعال در انتخابات نظام پزشكي به دانشجويان علوم پزشكي - كه البته تا زماني كه به آستان طبابت نرسيده اند مجال انتخاب ندارند- نيز  اميد فردا مي دهد و احيانا رخوت امروز را مي ستاند. درنگ كنيم . ما ريزه خوار سفره ي اعتمادي هستيم كه گذشتگانمان پهن كرده اند. همان ها كه آجر به آجر پزشكي امروز را چيده اند. همان ها كه منافع فردي را گذاشته بودند تا پزشكي در اين ديار هم چنان اعتبار " حرفه" و "اعتماد" بماند.

  • کد خبر : 68743
تهیه کننده: