گفتوگو با سکینه حسنزاده یکی از مدافعان سلامت دانشگاه در بیمارستان یاس؛کادر پرستاری دانشگاه در این حماسه خوش درخشید
در حاشیه بازدیدهای نوروزی از بیمارستانهای تابعه خدمت دهنده کرونا گفتوگویی با سکینه حسنزاده مدیر پرستاری مجتمع بیمارستانی یاس انجام شد، متن کامل آن را در ادامه بخوانید.
به گزارش روابط عمومی معاونت درمان دانشگاه، گفت وگو با سکینه حسن زاده مدیر پرستاری مجتمع بیمارستانی یاس اولین مرکز خدمت دهنده کرونای دانشگاه را در ادامه بخوانید:
خودتان را برای خوانندگان سایت معرفی کنید.
سکینه حسن زاده هستم مدیر پرستاری مجتمع بیمارستانی یاس، متأهلم و یک دختر ۲۰ ساله دارم که دانشجوی رشته مهندسی صنایع است.
وقتی بیمارستان یاس به عنوان اولین مرکز خدمت کرونای دانشگاه انتخاب شد، شما چه کردید؟
قرار بود یک شبه ره صدساله برویم. شرایط بسیار سختی بود؛ ساعت ۱۱ جمعه شب ۲ اسفند ۹۸ دکتر داوری رئیس بیمارستان از ما خواست تا بال جنوبی بیمارستان یاس را که شش ماه پیش تجهیز و بهره برداری شده بود تخلیه و به بال شمالی منتقل کنیم.
اولین کاری که کردم با سرپرستاران و سوپروایزران یک جلسه اضطراری گذاشتم و قرار شد هر یک از بچه های کادر پرستاری را که می شود هماهنگ کنند برای کمک شبانه به بیمارستان بیاید. دست همه بچه ها درد نکند خیلی همکاری کردند. همه در کنار هم ایستادیم و شبانه بال جنوبی تخلیه و ۱۵۰ بیمارش کاملاً ایمن به بال شمالی منتقل شدند.
صبح شنبه بال جنوبی تجهیز و چینش شد تا برای بستری بیماران کرونا آماده شود. من خستگی را در چهره همه بچه های گروه می دیدم سرپرستاران، سوپروایزران، پرستاران، کمک بهیاران و خدمات بدون استراحت تمام شب گذشته را کار کرده بودند.
خوشبختانه با همکاری نیروی کمکی ستاد دانشگاه این کار هم انجام شد. یکی از بخش ها تجهیز و ۶ تخت ICU فعال شد. ساعت ۳ بعدازظهر شنبه سوم اسفند از خانم خطیبی یکی از پرستارهای داوطلب یاس خواستم مسئولیت سرپرستاری بخش کرونا را عهده دار شود. خانم نصیری و خانم قاضی دو همکار دیگر ما هم قرار شد ۲۴ ساعته در بیمارستان باشند و هماهنگی های لازم دفتر پرستاری را انجام دهند.
عملکرد گروه پرستاری دانشگاه در بحران کرونا چگونه بود؟
من فکر می کنم کادر پرستاری دانشگاه در این حماسه خوش درخشید و با سرپرستی دکتر ورعی که خود از همان روز اول لباس رزم پوشید و پا به پای ما ایستاد توانست از این بحران به خوبی عبور کند.
دکتر ورعی یکی از اسطوره های پرستاری دانشگاه است. وقتی روز شنبه به بیمارستان یاس آمد، آستین همت بالا برد و حتی در جابه جایی وسایل به بچه ها کمک کرد ما فکر نمی کردیم او مدیر پرستاری دانشگاه است بلکه او را عضوی از خانواده یاس می دیدیم که صمیمانه به همراهی ما آمده تا این جهاد بزرگ را به سرانجام برسانیم.
همچنین از تمامی کادر پرستاری بیمارستان های تابعه که فداکارانه در کنار ما بودند به ویژه خانم حمیدی فر که از مجتمع بیمارستانی امام خمینی به یاس آمدند و دو هفته در بال جنوبی بیمارستان دلسوزانه با ما همکاری کردند، بسیار متشکرم.
متأسفانه باخبر شدیم خود شما هم به کرونا مبتلا شدید، از حالتان برای ما بگویید.
من کمی وسواس در آب و غذا خوردن در بیمارستان داشتم و خوب با آغاز بحران کرونا و حجم بالای کار که در روزهای اول اسفند ۹۸ به ما وارد شده بود، مجبور بودم از صبح زود تا دیروقت بیمارستان باشم و در این مدت هم ترجیح می دادم هیچ چیزی نخورم، از طرفی چون در ابتدا کارکنان دلهره و نگرانی بابت کرونا داشتند لازم بود برای قوت قلب همکارانم خودم پیش قدم شوم. پس از انتقال بیماران از یاس به سایر مراکز خدمت دهنده کرونای دانشگاه و تخلیه بخش های بال جنوبی روز شنبه ۱۷ اسفند من صبح با تب ۳۹/۵از خواب بیدار شدم و کمی دیر به بیمارستان رسیدم و باید وارد فاز دوم عملیات بحران یعنی بازسازی و ضدعفونی بال جنوبی می شدیم که متأسفانه مجبور شدم دو روز در خانه بمانم پس از آن هم به دلیل شدت بیماری با هماهنگی خانم سعیدی مترون بیمارستان شریعتی دو روز در آن مرکز بستری شدم مجدداً به خانه برگشتم و دوباره پس از دو روز حالم به شدت بد شد و این بار با هماهنگی خانم رنجبران چهار روز در امیراعلم بستری شدم و امروز پس از گذراندن دوران نقاهت بهبودی نسبی حاصل کرده ام و چهارشنبه ۶ فروردین ۹۸ اولین روزی بود که برای ادامه کارها به یاس برگشته ام. باید جهاد دوم را که پشتیبانی از سایر بیمارستان های خدمت دهنده کروناست شروع کنیم. واقعاً بیماری سختی بود آرزو می کنم هیچ کسی به آن دیگر مبتلا نشود. کسانی که به این بیماری مبتلا بودند هر یک تجربه های متفاوتی داشتند. شاید این تجربیات روزی ثبت شود. در این دوران سخت بزرگ ترین حامیان من همسرم و دخترم بودند. قدردان زحماتشان هستم.
یک خاطره از واکنش همکارانتان در روزهای نخست بحران کرونا برایمان بگویید.
یادم می آید یکی از کمک بهیاران ما حتی حاضر بود استعفا بدهد ولی در بخش کرونا کار نکند. وقتی حضور مرا در کنار سایر کادر پرستاری در بخش های کرونا دید به ما ملحق شد. چند روز بعد به من پیامک داد و گفت احساس سبک بالی و خوشحالی دارم از این که توانستم کار بزرگی را برای دلم انجام دهم. ایشان تا آخرین لحظه که بیمارستان یاس مرکز کرونا بود بدون استراحت به بیماران خدمت کرد. از اینکه توانستم این حس زیبا را در همکارانم که بال های پرتوان من در روزهای بحران کرونا بودند، ایجاد و تقویت کنم خوشحالم.
پیام شما به گروه پرستاری دانشگاه چیست؟
من همه مدیران پرستاری را می شناسم و می دانم همه این عزیزان به نحوی محسوس یا نامحسوس درگیر بحران کرونا هستند. کار بزرگی در بیمارستان های ما در حال انجام است. این روزها ازخودگذشتگی های زیادی همکاران ما انجام می دهند.
حضور داوطلبانه و بی ادعای کارکنان دانشگاه از روزهای نخست این بحران تاکنون عاشقانه و جهادی است و ریشه در معنویات آن ها دارد. آن هم در شرایطی که بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا در برابر این بیماری ناشناخته به زانو درآمده اند. باید دست تک تکشان را بوسید و نام و یادشان را در تاریخ ایران ثبت کرد تا آیندگان بدانند چه بزرگانی در این سرزمین داریم.
آخرین کلامتان برای ما چیست؟
امیدوارم در سال جدید اتفاقات خوبی برای مردم ما و تمام جهان بیفتد. امیدوارم خداوند معجزه ای کند و این بلا را از همه دنیا بگرداند.
متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید: