دکتر ترابی: وحدت چراغ راه اجرای برندینگ است

مدیر روابط عمومی دانشگاه، در دومین جلسه کمیته سرآمدی، بر ضرورت کمال گرایی در تدوین نقشه برندیگ تاکید کرد و ارائه الگوهای قوی را موجب تعالی سازمانی دانست.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران، دکتر ماشاءاله ترابی، در دومین جلسه کمیته سرآمدی در برندینگ دانشگاه که دوشنبه 23 تیر 99 در سالن G6 ستاد مرکزی برگزار شد، کمیته سرآمدی را متشکل از شخصیت، هویت و اصالت بخشی دانست و گفت: برای اینکه بتوانیم در موضوعات به فهم و درک مشترک برسیم باید بتوانیم مفاهیم ساده و بدیهی را با هم به اشتراک بگذاریم تا تعریف مشخص و دقیقی از آن در اذهان شکل بگیرد.
 وی شخصیت را مجموعه رفتار، احساس و فکر عنوان کرد و افزود: بر اساس تعاریف استاندارد، شخصیت، الگوی معمول احساس، فکر و رفتار است و مادامی که از افراد به عنوان یک انسان با شخصیت سخن می گوییم، یعنی الگویی که از احساس، فکر و رفتار او می بینیم در نهایت رفتاری پسندیده را نمایان می کند.
مدیر روابط عمومی دانشگاه، با بیان روایتی از امیرالمومنین (ع) با این مضمون که "مراقب افکارت باش چرا که تبدیل به گفتار می شود و مراقب گفتارت باش که رفتارت می شود، مراقب رفتارت باش که کردارت می شود و مراقب کردارت باش که سرنوشتت می شود" تصریح کرد: نقطه ی حیاتیش این است که فکر شما در نهایت سرنوشت شما را می سازد و اگر فکر در مسیر درست و تعالی باشد، سرنوشت هم درست می شود.
وی افزود: "فکر" نقطه تمرکز برندینگ است و اگر می خواهیم در مسیر شخصیت دانشگاه تغییری ایجاد کنیم باید بر افکار عمومی دانشگاه اثر گذار باشیم و اکنون دقیقا در روابط عمومی در جایی هستیم که مسئول افکار عمومی است.
دکتر ترابی، بر ضرورت همسویی فکر و احساس  تاکید کرد و یادآور شد: اگر حس ما درگیر کینه، خشونت و همه ی مسائلی منفی باشد، قطعا احساس مناسب پیدا نمی کنیم و در واقع فکرمان در داخل زندان نامرئی قرار می گیرد که اجازه خروج را به خودش نمی دهد. از این رو اگر بخواهیم سرنوشت خود و دانشگاه را در مداری که بهترین باشد قرار دهیم، باید به احساس توجه کنیم. باید عاشق باشیم و بتوانیم گذشت کنیم. 
مدیر روابط عمومی دانشگاه، "وحدت" را عاملی مهم در دستیابی به اهداف و چراغ راه اجرای برندینگ دانست و گفت: خداوند هنگامی در رفتار، گفتار و افعالمان تجلی می یابد که عاشق هستیم.  برای انکه عاشق بشویم باید احساسمان درست باشد و هر چه درون ماست پاک شود؛ چرا که تنها در این شرایط است که هر موجودی را در این عالم می بینیم و از آن لذت می بریم. عشق یعنی اوج دوست داشتن و این فقط در وصال حق و خداوند است که معنی پیدا می کند و بقیه سایه ای از اوست.
وی ایجاد فهم و درک مشترک در مسیر اجرای برندینگ را مثبت ارزیابی کرد و گفت: تفاهم موجب می شود تا در مسیر وحدت قرار بگیریم. چه بسیار نهادهایی که در دنیا پیشرو هستند و به وحدت رسیده اند و برای اینکار از مرحله خودسازی عبور کرده اند. اگر خودسازی نکنیم، حتی اگر بهترین علم و ابزار دنیا را داشته باشیم، توفیق و پیشرفتی حاصل نخواهد شد.
دکتر ترابی، از وقوف به عنوان "کسب آگاهی" نام برد و گفت: در حج و عرفات نیز وقوف پیدا می کنیم و فرد برای آنکه بتواند به خدا برسد، باید آگاه شود و به خود برسد. با این مقدمه می خواهیم تصویری از نقش های مختلف در دانشگاه ایجاد کنیم چرا که تا تصویر نباشد، نقش ها نیز گم می شوند. به عبارت دیگر اگر ریشه را خوب نسنجیم قطعا کار در ادامه با اختلال مواجه خواهد شد. از این رو اول باید برای خود تصویر واحد ایجاد کنیم تا به فهم مشترک برسیم و آن را تبدیل به plan کنیم.
مدیر روابط عمومی دانشگاه، شخصیت برند را برگرفته از شخصیت شهروندانش دانست و تاکید کرد: شخصیت دانشگاه علوم پزشکی تهران امروز، بر گرفته از افرادی است که طی این سال ها در دانشگاه فعال بوده و توانستند در سه حوزه احساس، فکر و رفتار ویژگی هایی را به وجود بیاورند و به مخاطب پیام و احساس خوب منتقل نمایند. اگر بخواهیم این احساس رشد پیدا کند و حالت کاهنده نداشته باشد، باید کمک کنیم تا افراد موجود، بر این حس خوب بیفزایند، لذا قصد داریم تا ویژگی های شخصیت برند را به خوبی تصویر و معرفی کنیم تا دانشگاه بتواند هویت خود را زنده نگهدارد واصالت خودش را عمیق تر و وسیع تر کند.
وی گذشته دانشگاه را مملو از الگوهای احساسی، فکری و رفتاری درجه یک خواند و گفت: دکتر غریب فردی با احساس بود که به نیازمندان توجه ویژه ای داشت و در فکرش همیشه به دنبال بهتر شدن بود. به عبارت دیگر مرکز طبی کودکان، به خاطر آن احساس پاک به وجود آمد و بر پایه فکری بزرگ استوار بود. همچنین باید فکر کنیم که مصادیق الگوهای عملی ما چگونه می تواند تجلی پیدا کند و آن زمان است که به سمت قهرمان سازی می رویم.
 دکتر ترابی، از دانشجویان، کارمندان، اعضای هیات علمی و بیماران به عنوان شهروندان دانشگاهی نام برد و خاطر نشان کرد: هر کسی که وارد دانشگاه می شود به نوعی شهروند دانشگاهی است و فرهنگ کلی دانشگاه باید به سمتی برود که رواج خوبی و زیبایی باشد. جنگ جهانی اول و دوم برای این به وجود آمد که از سال 1900 والدین به نوعی با خشونت رفتار می کردند و حاصل این خشونت به نوعی منجر به جنگ جهانی اول و دوم شد چرا که شخصیت ها تحت تاثیر خشونت قرار داشت؛ مدل فکری و رفتاری خشن را دریافت کرد و نقطه ی اوج آن در جنگ متجلی شد.  اگر محبت باشد، جامعه تغییر پیدا می کند و مدل شخصیت افراد عوض می شود.
وی به ظهور روانشناسانی همچون فروید و یونگ اشاره کرد و گفت: یونگ به نوعی شاگرد فروید بوده اما در جایی این دو از هم جدا شدند (یونگ به ضمیر ناخودآگاه جمعی و فردی معتقد بود و فروید همه چیز را مادی می دیدید) اما حافظ پیش از آن دو در زمینه ی ضمیر ناخودآگاه فردی و جمعی شعر سروده  و زمانی که از هر چیز در شعرش صحبت می کند می خواهد این نقاب را کمی کنار بزند تا به خود واقعی نزدیک شود و راه سعادتش را در زندگی بنمایاند.
مدیر روابط عمومی دانشگاه، زیبایی را نتیجه تلفیق خوش فکری و خوش بیانی عنوان کرد و افزود: آموزش وضو به پیرمرد توسط امام حسن و امام حسین اوج زیبایی است چرا که اشتباه پیرمرد را به بهترین شیوه بیان کردند. پختگی نیز محصول مشترک احساس و فکر است. از این رو باید با ترکیب ویژگی های مختلف به کمال برسیم.
وی بر ضرورت کمال گرایی در ارائه الگوهای رفتاری تاکید کرد و گفت: هویتی که امروز برای دانشگاه ترسیم می کنیم  ضمن ویژگی هایی که از قبل داشته باید نکات مثبتی نیز به آن بیافزاید تا موجب رشد و تعالی سازمان شود.

کلمات کلیدی
نسیم  قرائیان
تهیه کننده:

نسیم قرائیان

0 نظر برای این مقاله وجود دارد

نظر دهید

متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *