بیست و دومین جلسه برندسازی دانشگاه

دکتر ترابی: برندهای موفق، برندهای پرمحبت هستند

مدیر روابط عمومی دانشگاه در بیست و دومین جلسه خوش‌نامی دانشگاه علوم پزشکی تهران گفت: ما باید بتوانیم در برندینگ از مهارت‌ها و تخصص‌های مختلف استفاده کنیم تا بتوانیم یک برندآفرینی را در ابعاد مختلف و به‌صورت جامع داشته باشیم وگرنه برندآفرینی صورت گرفته مثل یک جنین نارس است که دارای مشخصات سازمان هست ولی هنوز کامل نشده است.

به گزارش روابط عمومي دانشگاه علوم پزشکي تهران، دکتر ماشاءاله ترابی سه‌شنبه 29 مهر 99 در سالن میزگرد طبقه هشتم ستاد مرکزی دانشگاه گفت: در مسیر برندآفرینی پیش‌تر 7 گام را بیان کردیم (روانشناسی کسب‌وکار و برندینگ، چهارپایه برندینگ، آفرینش ذهن برند، استراتژی خلاق، آفرینش قلب برند، آفرینش جسم برند و اجرا و ارزیابی) که بحث جدی این بود که اگر برند بخواهد پویایی خودش را داشته باشد و بتواند مسیر رشد و تعالی خودش را طی کند باید این گام‌ها در آن لحاظ شده باشد و زیرساخت‌هایش آماده شود که اگر این اتفاق بیفتد می‌توانیم عارضه چندشخصیتی شدن برند را کنترل کنیم.
وی با اشاره به 3 مدل پیاده‌سازی این گام ها گفت: در «مدل 2 فازی» بخش ارتباطات یکی از بحث‌های جدی است که برند را هویت و عظمت می‌دهد. «مدل 3 فازی» که شامل پیش برندینگ، برندینگ و پسابرندینگ است که هرکدام دارای فازهای مستقل هستند و برای هرکدام پروژه‌های خاص خودش اجرا می‌شود و در «مدل 7 فازی» که شامل  اجرای گام به گام هفت مرحله هستند. فرق این مدل‌ها با هم به نوع سازمان و برند برمی‌گردد که آن برند چقدر تاریخچه داشته و چقدر شناخته شده باشد و کدام مدل تأثیرگذاری بیشتری برای پیاده‌سازی داشته باشد.
دکتر ترابی افزود: مهم است که دیدگاه خود ما جامعیت لازم در رابطه با شناخت برند را داشته باشد یا نداشته باشد. بر این اساس ما باید بتوانیم در برندینگ از مهارت‌ها و تخصص‌های مختلف استفاده کنیم تا بتوانیم یک برندآفرینی در ابعاد مختلف و به‌صورت جامع داشته باشیم وگرنه برندآفرینی صورت گرفته مثل یک جنین نارس است که دارای مشخصات سازمان هست ولی هنوز کامل نشده است.
مدیر روابط عمومی دانشگاه ادامه داد: برای اینکه بدانیم علوم، تخصص‌ها و مهارت‌های موردنیاز در فرآیند برندینگ چگونه است باید یادآوری داشته باشیم که ساختار برندینگ، شبیه ساختار مغز است که برای توسعه اندام صورت می‌گیرد. در قسمت چپ مغز IQ و CQ و در قسمت راست مغز EQ و SQ قرار دارد. در ابتدای کار که می‌خواهیم وارد شویم بحث روانشناسی کسب‌وکار بسیار مهم است. ما باید هوش ارتباطی را در کنار هوش احساسی و هوش معنوی داشته باشیم. برند هم جسم دارد و هم روح؛ وقتی این دو ساختار را که یکی مبتنی بر منبع و دیگری مبتنی بر جایگاه است کنار هم می‌گذاریم عملاً باید طوری سازمان‌دهی کنیم که بتواند بهترین عملکرد را ایجاد کند.
دکتر ترابی گفت: در بخش‌هایی که پیشرو هستند عمدتاً مشکل برندینگ وجود دارد چون حداکثر کاری که روی آن انجام شد پرسونال برندینگ است و سوشیال برندینگ، ارگانیزیشین برندینگ و تیم برندینگ روی آن انجام نشده است برای همین است که نه‌تنها عظمتی نشان داده نمی‌شود بلکه به انحراف کشانده و موضوع شخصی می‌شود و افراد شروع به تحلیل‌های سطح پایین درباره فعل‌وانفعالاتی که منجر به پیشرفت شده می‌کنند و می‌گویند انگیزه‌های شخصی روی آن سوار است و انگیزه‌های دانشگاهی ندارد؛ کارهای موفقی که انجام می‌شود چون ابعاد برندینگ روی آن صوت نگرفته و باوجوداینکه کار خوبی انجام شده نمی‌تواند برای بقیه مدل شود. این باعث می‌شود افراد پیشرو و فعال موردتهاجم قرار بگیرند تا تقویت.
مدیر روابط عمومی دانشگاه با بیان اینکه ما در جایگاهی قرار گرفتیم که باید به سمت این تعادل حرکت کنیم افزود: اول باید تعادل در خودمان به وجود بیاید، تعادل در ارتباطات، نوع نگاهمان و تعادل در محبت زیرا انسان یک موجود با محبت است و محبت در سرشت انسان نهاده شده است که لطف الهی در آن جاری شده است و این نکته بسیار مهم است که اگر نتواند این محبت را به‌درستی بروز دهد ضدخودش عمل و آن چیزی که نتیجه یک حرکت مطلوب است را دچار نقصان می‌کند. ما باید عنصر محبت را در خودمان تقویت کنیم و مطمئن باشید برندهای موفق برندهای پرمحبت هستند که البته این محبت تجلی‌های مختلف پیدا می‌کند پس یکی از بحث‌ها در برندینگ محبت سازمانی است زیرا افراد سازمان جسم یا شیء نیستند و احساس دارند و ما نباید احساس آنها را جریحه‌دار کنیم.
دکتر ترابی با بیان اینکه حوزه های مهم و اثرگذار در برندآفرينی رهبری پويا، مديريت خلاق مالی، برنامه ريزی سرمايه انسانی، مدیریت‌های حقوقی و پروژه است افزود: بخشی از مدیریت موفق دانشگاه در توسعه، استراتژی خلاق در حوزه مدیریت است که نمی‌گذارد دانشگاه دچار توقف شود. مسئله بعدی، مسئله اقتصادی است که بسیار مهم است همچنین بحث «آینده‌پژوهی» که ما به طور مرتب باید آینده را رصد کنیم؛  اینکه در آینده چه شکل‌هایی می‌تواند وجود داشته باشد و چه تغییرات عمده‌ای می‌تواند اتفاق بیفتد. به‌طور مثال یکی از مباحث آینده‌پژوهی در طراحی سایت جدید دانشگاه دیده شده است که زیرساخت‌های توسعه فناوری اطلاعات و نیازهایی که دانشگاه با آن مواجه خواهد شد را از هم‌اکنون برایش ببینیم که هوشمندسازی در این سامانه بخشی از آینده‌پژوهی است.
مدیر روابط عمومی دانشگاه بحث دیگر را روانشناسی عنوان کرد و گفت: حوزه روان در برندینگ فوق‌العاده مهم است و به‌طور مرتب باید یک برآوردی از حالات روانی و روحی را که وجود دارد داشته باشیم تا بتوانیم متناسب با آن تغییر را به وجود بیاوریم. این حالات روانشناسی می‌تواند کمک کند که فرآیند برندینگ در یک مسیر پویا و تعالی قرار گیرد.
دکتر ترابی با تشریح چرخه CASE در برندینگ گفت: مرحله نخست creative Communicatin است که شامل ارتباطات، خلاقیت، خلق و ارزیابی ایده‌های جذاب و مؤثر برای ارتباط خود با مخاطبان در محیط موجود است. مرحله بعد Audience Analiysis که انواع مخاطبان، دسته‌بندی تحقیقات و نظرسنجی، تجزیه‌وتحلیل و... قرار دارد. در مرحله بعد Self Analysis است که سازمان، ویژگی‌ها، اهداف، استراتژی‌ها، چشم‌انداز، مأموریت‌ها، ارزش‌های پایه و ... در آن قرار دارد و Analysis Enviromental است که بستر فعالیت‌ها، رقبا، همکاران، نمونه‌های موفق و ناموفق، شرایط محیطی و...در این بخش است.
دکتر ترابی در پایان گفت: «شناخت خود و توصیف مناسب از خود» و «اصلاح این توصیف، شناخت مخاطب و توصیف مناسب از مخاطب و اصلاح آن» و «شناخت محیط و توصیف مناسب از محیط و ایجاد ارتباطات» منجر  به جهش در ابعاد مختلف دانشگاه شده و مدل مناسب ارایه راه حل های «تجویزی» توسعه می يابد. درواقع این جهش ها است که می‌تواند موج‌های بزرگی را به وجود بیاورد و تغییرات عظیمی را خلق کند.
توضیح اینکه جلسات برندینگ سه‌شنبه‌های هر هفته برگزار می‌شود.

مهدی  گلپایگانی
تهیه کننده:

مهدی گلپایگانی

0 نظر برای این مقاله وجود دارد

نظر دهید

متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *