او فردی بسیار خداترس، صبور، مقاوم، سختکوش، خستگیناپذیر، خودجوش و خدمت به دیگران است. عاشق این است که هر کاری را با بهترین کیفیت و حداقل امکانات انجام دهد و منتظر کمک کسی جز خدا نیست.
مادرش در سال 1364 براثر بمباران جنگ تحمیلی به درجه رفیع شهادت رسیده، او در هنگامه شهادت کمتر از 15 سال سن داشته است و از سال 1367 با قبولی در کنکور سراسری و تحصیل در دانشکده پرستاری و از سال 1374 با استخدام در مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) به خانواده بزرگ دانشگاه علوم پزشکی تهران پیوسته است. فعالیت در حرفه پرستاری را شغل نمیداند بلکه ذوب شدن در خدمت به دردمندان میداند. هرروز که وارد مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) میشود؛ تولدی تازه را حس میکند.
بهترین افتخارش خدمت به محرومین و دردمندان است که پس از درمان به شهر و کاشانه خود بازمیگردند و با او دوست میشوند.
فریده آژیر که «پرستار نمونه و ناب در مواقع بحران» است موفقیت خود را درگرو اتکال به ایزد منان میداند.
آرزویش برای دانشگاه علوم پزشکی تهران این است که در جهان اول باشیم و باور دارد اگر بخواهیم، میتوانیم.
خودتان را معرفی کنید و بفرمائید چه سالی و کجا متولد شدید؟
فریده آژیرهستم، در اردیبهشتماه سال 1347 در شهر سنندج مرکز استان کردستان متولد شدم.
از خانواده خود برای ما بفرمائید؟
فرزند پنجم و آخر خانواده هستم. یک خواهر و سه برادر دارم. مرحوم پدرم، معمار بناهای سنتی و استادکار شیروانی و در زمره مفاخر فرهنگی استان کردستان بودهاند. اکثر کارهای وی، شامل شیروانیهای عمارت احمدزاده، خسروآباد، وکیل الملک، مسجد فاروقیه از کارهای ایشان است. مرحوم مادرم، خانهدار، بسیار مؤمن، معتقد و پرتلاش در کمک به افراد بیبضاعت بود. وی در سال 1364 براثر بمباران جنگ تحمیلی به شهادت رسید. در هنگامه شهادت، بنده 15 ساله بودم، صبر، بردباری و ایثارگری ایشان، سرمشق و الگوی من برای زندگی شده و آنچه امروز، دوستان و آشنایان و همکاران از بنده در سختکوشی، صبر و بردباری، کمک به دیگران، وقتشناسی، تکریم اربابرجوع میبینند، نتیجه داشتن مادری با این اوصاف بوده است.
در سال 1369 ازدواجکردهام. همسرم همکار خودم در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بوده است که در سالهای بعد تغییر رشته داده و در حال حاضر استاد دانشگاه است. دو فرزند دختر و پسردارم. دخترم ابتدا مهندسی عمران و مهندسی معماری خوانده و اخیراً ازدواجکرده است. پسرم نیز دانشجوی رشته عمران- سازه است.
از دوران کودکی و نوجوانی و تحصیلات خود بفرمائید؟
تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در شهر محل تولدم گذراندهام، با قبولی در کنکور سراسری سال 1367 در رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی تهران، به تهران آمده و پس از گذراندن طرح نیروی انسانی، به استخدام دانشگاه علوم پزشکی تهران درآمدم و تا حال حاضر قریب به 25 سال است که در مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) افتخار همکاری دارم. البته طرح نیروی انسانی را در بیمارستانهای سینای کامیاران و بیمارستان شهید رجایی کرج گذراندم.
فرصتهایی برای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر فراهم شد، لیکن به دلیل اهمیت فراوانی که برای کار و خانواده قائل بودم، هرگز این اجازه را به خودم ندادم که مدتی از کار جدا شوم.
از خاطرات دوران دبستان، ترس شدید من از مدرسه و جدا شدن از مادرم بود تا حدی که دو ماه از سال به همراه مادرم به مدرسه رفتم، اما پس از مدتی آنچنان به مدرسه علاقهمند شدم که قبل از باز شدن مدرسه توسط بابای مدرسه، حضور پیدا میکردم. دوره دبستان من مقارن بود با انقلاب اسلامی و تقریباً تمام سالهای راهنمایی و دبیرستان را در جنگ تحمیلی گذرانده و مادر عزیز خود را در این جنگ از دست دادم، درحالیکه هنوز دبیرستانی بودم.
از ویژگیهای شخصیتی خود برای ما صحبت کنید؟
شاید گفتن ویژگیهای شخصیتی هر فرد از زبان خودش خیلی کار درستی نباشد و حمل بر خودستایی باشد و بهتر این است که ارزیابی ویژگیهای شخصیتی فرد از زبان دیگران باشد، اما به دلیل اینکه سؤال فرمودید، پاسخ میدهم و آن اینکه بنده فردی بسیار خداترس، صبور و مقاوم، سختکوش، خستگیناپذیر، خودجوش و عاشق خدمت به دیگران هستم. دوست دارم هر کاری را با بهترین کیفیت و با حداقل امکانات انجام دهم. منتظر کمک کسی، جز خدا نیستم. هیچگاه وجود خدا و حضور او از جلوی چشمانم دور نمیشود. او را در کنار خودم و با تمام وجود حس میکنم.
دوران کاری شما تاکنون چگونه سپریشده؟ از سابقه کاری خود و اینکه از کجا شروع کردهاید، بفرمائید؟
فعالیت در حرفه پرستاری قطعاً با فعالیت در سایر حرفهها تفاوت فاحشی دارد. پرستاری شغل نیست و من شعار نمیدهم. پرستاری یعنی ذوب شدن در خدمت به دردمندان. سختیهای زیادی دارد و شیرینی آن، به دعایی است که ذخیره برای زندگی دنیوی و اخروی شما خواهد شد. فقط به یک خاطره از این سختیها بسنده میکنم و آن اینکه زمانی که من باردار بودم، فرزند دوم خود را ساعت هفت صبح و در بخشی به دنیا آوردم که از ساعت 10 شب قبل تا 7 صبح، بالای سر دختر 14 سالهای بودم که با تشخیص آنوریسم بستری و خونریزی کرده بود. حتی در آن حال اصرار داشتم که با توجه به نبود خون O مثبت، از بنده خون بگیرند که الحمدالله با تلاش بنده و همکاران پرستاری و پزشکی بیمار نجات پیدا کرد.
بخشهایی که فعالیت کردهام، شامل؛ پرستار بخش جراحی و سرپرستار بخش زنان و زایمان در بیمارستان سینا کامیاران طی سال 1372، پرستار بخش داخلی بیمارستان شهید رجایی کرج سال 1373،
از سال 1374 تا حال حاضر پرستار بخشهای جراحی اعصاب، استاف نرس جراحی عمومی، استاف نرس قلب، استاف نرس عفونی، سرپرستار ضایعات نخاعی، سرپرستار درمانگاههای داخلی، جراحی، نورولوژی و در حال حاضر هم مدیریت درمانگاههای مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) با حفظ سمت سرپرستاری درمانگاههای داخلی و نورولوژی را به عهدهدارم.
البته مدت دو سال با توجه به تبعیت از همسرم که در آن هنگام معاونت طرح و توسعه منطقه آزاد قشم را بر عهده داشت، در سالهای 84 تا 86، از طرف دانشگاه علوم پزشکی تهران مأمور به خدمت در مرکز بینالمللی رشد قشم شدم.
در خصوص حرفه پرستاری و کار در مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) برای ما توضیح دهید و اینکه شما مدیر درمانگاه این مجتمع هستید، از حساسیت این کار و سختیهای آن برای ما صحبت کنید؟
همانطور که اشاره کردم، حرفه پرستاری را نباید بهعنوان شغل دانست. من عاشق این حرفه هستم و اگر بار دیگر حق انتخاب داشته باشم، باز این رشته را انتخاب میکنم. درعینحال شاید هیچ تعادلی بین کار وزندگی برقرار نکردم و همیشه کار من، به زندگیام ترجیح داشته است. شاید این به مذاق برخی از همکاران و دوستان و حتی خانوادهام خوش نیاید، ولی من اعتقاددارم آنچه این کشور به آن شدیداً نیاز دارد، عشق به خدمت است و اینگونه است که کشور رشد خواهد کرد.
مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) از قدیمیترین بیمارستانهای ایران است. این مجتمع بیمارستانی ازلحاظ اقدامات درمانی، بزرگترین بیمارستان خاورمیانه است. این بیمارستان بهترین پزشکان، پیراپزشکان و پرستاران کشور را در خود جایداده است و من افتخار میکنم که با این کادر خوب و دلسوز، افتخار همکاری و ارائه خدمت به محرومترین انسانها از اقصی نقاط کشور رادارم. حجم مراجعین این بیمارستان بسیار بالا و سطح توقع از خدمات زیاد است، لیکن امکانات ما محدود است و قطعاً باید هنر زیادی برای رضایت بیماران و همراهان ایشان به کاربرد.
من هرروز که وارد مجتمع میشوم، انگار تازه متولد میشوم. خدمت به بیماران، تنها انگیزهای است که امثال من را زنده نگه میدارد. در حال حاضر 102 درمانگاه تخصصی داریم و شما تصور کنید که کنترل این درمانگاهها تا چه حد سخت و نیاز به دوندگی دارد. باید خیلی صبور بود، مشکلات را تحمل کرد، اختلافات کاری را حلوفصل کرد. برنامهریزی کرد و دائم سازماندهی مجدد کرد.
به نظر شما باید چهکاری انجام دهیم تا با همکاران و اطرافیان خود تعامل خوبی برقرار کنیم؟
باید مدیریت ذینفعان کرد؛ انتظارات ذینفعان (اعم از بیماران، همراهان ایشان، پزشکان، پرستاران و سایر کادر درمانی) متفاوت از هم و قطعاً امکانات محدود است. باید بین این محدودیتها و خواستهها یک تعادل برقرار کرد. آنچه اینجا اهمیت پیدا میکند، تقویت هوش عاطفی و برخورد در لحظه است. به نظر من رفتار خوب و احترام، احترام متقابل به همراه خواهد داشت.
ارتباط خود با همکارانتان به چه صورت است؟
من سعی میکنم خودم را جای همکارانم بگذارم. به این دلیل خیلی چالش ندارم. ارتباط من با همه صمیمی و دوستانه است. البته در کار خود بسیار جدی هستم و در صورت تخطی همکاران از وظایف محوله، برخورد میکنم اما این برخورد با رعایت اعتدال و عدم حمله به شخصیت همکارانم است و در طول زمان حساسیتهای بنده نسبت به بیماران و تکریم ایشان را، همکاران متوجه شدهاند.
چه پیامی برای همکاران خوددارید؟
به همکاران خودم توصیه میکنم اجازه ندهند مشکلات زندگی روی کارشان تأثیر بگذارد. توصیه میکنم خدا را حاضر و ناظر بر کار خود ببینند و خدمت به بیمار را سرلوحه اقدامات خود قرار دهند. درعینحال از مشکلات نهراسند و با تمام قوا آنها را کنار بزنند.
از مهمترین فعالیتهای اجرایی که به عهده داشتهاید، برای ما بفرمائید؟
یکی از کارهای چند سال اخیر، راهاندازی درمانگاههای جدید، باهمت و تلاش ریاست بیمارستان، معاونین پشتیبانی و پزشکان مرتبط باید عنوان کنم. کار بسیار سخت است و درعینحال بسیار لذتبخش است.
راهاندازی این مراکز میتواند، عرصههای خدمت مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) را گسترش دهد.
در خصوص کسب افتخارات و جوایز خود بفرمائید؟
بهترین افتخار و جایزه بنده، افتخار خدمت به محرومین و دردمندانی است که پس از درمان به شهر و کاشانه خود بازمیگردند و با ما دوست شده و دائم تشکر میکنند. این تشکر خدمت به خلق، تشکر خداوند متعال را برای ما به همراه دارد.
در خصوص افتخارات و جوایز شخصی؛ دریافت لوح تقدیر از ریاست دانشگاه علوم پزشکی تهران، ریاست مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره)، مدیره پرستاری دانشگاه علوم پزشکی تهران و مدیره پرستاری بیمارستان امام خمینی (ره)، بسیج جامعه پزشکی، پرستار نمونه در سطح دانشگاه، پرستار ناب در بحران و ... بوده است.
لطفاً در خصوص اقداماتی که درزمینهٔ بحرانها انجام دادهاید برای ما بفرمایید؟
خدایی نکرده هر وقت بحرانی در کشور پیش بیاد اصلاً نیاز نیست فردی به هم بگوید خودم فوراً به آن مکان میروم.
در زلزله بم، رودبار و کرمانشاه به مدت یک هفته حضور داشتم و همچنین در بحرانهایی که ایجادشده و مصدومین به بیمارستان منتقلشده ازجمله انتقال مصدومین اتوبوس دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات، ساختمان پلاسکو و ... همیشه حضور فعال داشتم و خدا را بابت آن شاکرم.
چه دستاوردهایی تاکنون نصیب شما شده است؟ از توفیقات خود برای ما بفرمائید؟
دستاوردهای بنده، همان دستاوردهای مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) است. توفیق بنده همین است که توانستهام رضایت بیماران را جلب کنم و اینکه همسر و فرزندان خوبی دارم.
از چه زمانی وارد دانشگاه علوم پزشکی تهران شدهاید؟
از سال 1367 با قبولی در کنکور سراسری و تحصیل در دانشکده پرستاری و از سال 1374 با استخدام در مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) به خانواده بزرگ دانشگاه پیوستم.
برای دانشجویان نسل جوان و بانوانی که در عرصه جامعه حضور دارند، چه پیامی دارید؟
جامعه ما تحولات زیادی را در طی چهار دهه گذشته تجربه کرده است و متناسب با هر دهه، تفاوت نسلی داریم. قطعاً انتظارات و خواستههای نسل حاضر، با انتظارات و خواستههای هر دهه و بهخصوص با نسل ما، متفاوت است و به این دلیل دشوار است که یک نسخه واحد و یک پیام ثابت برای نسل جوان داد. نسل فعلی را نسل سوم انقلاب میدانیم؛ اینها هویتی مستقلتر دارند، گزینش گرند، واقعگرا هستند، سیاست زده هستند، هوش اجتماعی بالاتری دارند اما درعینحال بسیار عجول و به دنبال جوانی کردن هستند. باید این نسل به وظایف خود آشنا شوند، چراکه آینده این کشور متعلق به آنها است.
توصیه بنده بهعنوان یک ایرانی این است که بیشتر مسئولیتپذیر شده و حساستر شوند به نقشی که در آینده دارند. قطعاً حضور این نسل، بهخصوص زنان، در عرصههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی کشور ضروری است.
از دانشجویان پرستاری که بهزودی وارد کار بهداشت و درمان میشوند این انتظار وجود دارد که بیمار را مانند خانواده خود تیمار کنند و به این خدمت به خلق که رضای خداوند را دارد، بسنده کنند.
به نظر شما دلیل انتخاب شما بهعنوان زن موفق در دانشگاه علوم پزشکی تهران چیست؟
من البته با این عنوان شما کمی چالش دارم!...چراکه موفقیت را باید تعریف کرد. اگر موفقیت من در ارائه خدمت باکیفیت، به بیماران نیازمند است، بله اگر خدا بخواهد حداقل جلوی وجدان خودم، خودم را موفق میبینم. درعینحال این را باید دیگران بگویند.
نقش زنان در اجتماع را چطور ارزیابی میکنید؟
زنان بهعنوان نیمی از جمعیت جامعه، نقش بسیار زیادی در سلامت روانی جامعه و خانوادهدارند. زنان اولین مربی هر انسانی هستند. امام (ره) میفرمایند؛ «از دامن زن است که مرد به معراج میرود». زنان در طی این سالها ثابت کردهاند که در مجاهده، هم دوش مردان هستند. عدم مشارکت زنان در جامعه به معنای محروم شدن جامعه از استعدادها، تواناییها و خلاقیت ایشان است.
تحقیقات نشان میدهد که زنان در رهبری کردن، شیوه متفاوتی دارند و آن تمایل به انجام کار گروهی است. زنان غالباً از روشهای صلح طلبانه برای اداره امور استفاده میکنند و لازم است که از حضور زنان در تمامی عرصهها استفاده شود. امروزه آنچه کشور به آن نیاز دارد، کار جهادی است وزنان میتوانند نقش مؤثری در امور محوله بر عهده داشته باشند.
چه پیامی برای بانوانی که در عرصه اجتماع حضور دارند، دارید؟
زنان فعال و شاغل در جامعه ما، متفاوت از سایر جوامع هستند. زنان شاغل ما، هم در خانه نقش همسر، مادر و ادارهکننده منزل را ایفا میکنند و در محل کار، همسطح با مردان ظاهر میشوند و ایجاد تعادل بین کار وزندگی قطعاً سخت است و بنده برای بانوی شاغل این پیام رادارم که با سختکوشی و ایثار، میتوان خانواده را حفظ کرد و در کار هم خوش درخشید.
علت موفقیت خود را در حرفه پرستاری چه چیزی میدانید؟
موفقیت درگرو اتکال به ایزد منان است و او را حاضر و ناظر دانستن در همه افعال، کردار و پندار خود. اگر توفیقی باشد به این جهت است که هدایتکننده اوست. درعینحال «تلاش و تلاش و تلاش برای بهبود مستمر».
آرزوی شما برای دانشگاه علوم پزشکی تهران چیست؟
تا آنجا که میدانم، چشمانداز این دانشگاه، کسب جایگاه اول آموزش و پژوهش در دانشگاههای منطقه و ارائهدهنده عادلانهترین و کارآمدترین خدمات سلامت و قرار گرفتن در میان 200 دانشگاه برتر دنیا در حوزه آموزش و پژوهش است. نمیدانم الآن کجا هستیم اما شخصاً آرزو دارم، نه در منطقه خاورمیانه و نه در میان 200 دانشگاه برتر دنیا، بلکه در جهان اول باشیم و باور کنید اگر بخواهیم، میتوانیم. اگر خودمان را وقف کارکنیم، چیز بعیدی نیست.
چه فردی در زندگی و کار شما تأثیرگذار بوده است؟
اول مادر شهیدم که اسوه ایثار و صبر و بردباری و سختکوشی و کمک به نیازمندان و دوم همسرم که هیچچیزی را غیرممکن نمیداند.
اگر خاطرهای از دوران مسئولیتهای مختلف خوددارید، بفرمائید؟
در پرستاری خاطرات تلخ و شیرین زیادی وجود دارد. بهترین خاطرات من در معجزههایی رخداده که به چشم خود دیدهام، میدانم.
حدود 18 سال پیش که در بخش جراحی عمومی کار میکردم، خانم 21 سالهای را با تشخیص کانسر مثانه بستری کردند، بهمنماه بود که ایشان تحت عمل جراحی قرار گرفت و پزشکان اعلام کردند که متأسفانه نمیتوان برای وی کاری کرد و حداکثر یکی دو ماه دیگر زنده است، بهاصطلاح ایشان در استیج آخر بود. الحمدالله همان معجزه الهی که اشاره کردم، رخ داد و ایشان همچنان زنده و سرحال و بنده از وضعیت ایشان خبردارم.
با توجه به مسئولیت متعدد شغلی، آیا مسئولیتها در زندگی شخصی شما تأثیری منفی داشته است؟
تعادل بین کار وزندگی برای شاغلین حرفه پرستاری اهمیت زیادی دارد. تلاش کردهام که تأثیر منفی نداشته باشد و بهگونهای مدیریت کنم که هر دو طرف حفظ شود. درعینحال و بااینکه بیشترین ساعات را در محل کار حضور دارم، فرزندانم مسئولیتپذیرتر شدهاند.
اگر مطلبی برای حسن ختام دارید، بفرمائید؟
ممنون از اینکه توفیق حضور در این مصاحبه را داشتم و در اینجا و در هر فرصت دیگر، از همکاران کادر پزشکی و پرستاری و اداری مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) تشکر میکنم و امیدوارم خداوند متعال به همه آنها خیر عطاء کند. درعینحال اطمینان دارم نسلهایی که جای ما را خواهند گرفت، بسیار مؤثرتر ایفای نقش کنند. از جنابعالی هم تشکر میکنم.
خبرنگار: الهام علی
عکس: وحید مزاجردی
نظر دهید