نادریان: سیاستگذاری در شرایط فعلی کشور نباید بهگونه ای باشه که دانشجویان مستعد را برای مهاجرت از کشورمان ترغیب کند
محمدرضا نادریان دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی تهران در مراسم آغاز سال تحصیلی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی و فناوری کشور سخنرانی کرد.
به گزارش روابط عمومی معاونت دانشجویی و فرهنگی محمدرضا نادریان رزیدنت قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی تهران و برگزیده بیست و ششمین جشنواره دانشجوی نمونه کشوری سال 96، در مراسم آغاز سال تحصیلی دانشگاه ها و مراکز پژوهشی و فناوری کشور و در حضور حجت الاسلام دکتر حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران، وزرای علوم و بهداشت و سایر مسئولان کشوری و دانشگاهی، سخنرانی کرد که گزیده ای از آن را در زیر می خوانید:
با سلام و وقت بخیر خدمت همهی حضار محترم، دانشگاهیان و دانشجویان عزیز و بخصوص جناب آقای دکتر روحانی رئیس محترم جمهور و هیئت همراه، معاونان و وزرای محترم.
میخواهم بطور خاص خدمت همهی خواهران و برادران دانشجو به خصوص دانشجویان سال اول خیر مقدم بگویم؛ از اولین روزی که بنده به عنوان دانشجو در این فضا حضور داشتم 9 سال میگذرد، بهترین سالهای دوران زندگی من را رقم زده و امیدوارم برای شما هم بهترینها در این سالهای دانشجویی رقم بخورد.
موضوعاتی که به مناسبت آغاز سال تحصیلی در مورد «آموزش و دانشگاه» می شود بیان کرد خیلی متعدد هستند، اما به نظرم رسید با توجه به شرایط فعلی، روی نقشی که دانشگاه میتواند در حل مسائل کشور داشته باشد، صحبت کنم.
ما در سال های گذشته همواره درگیر مسائل و مشکلاتی بودیم که به طور مستقیم یا غیر مستقیم، روی زندگی مردم و روند توسعه و رشد کشورمان اثرگذار بوده است. جنس این مسائل، از حوزه ی مسائل زیست محیطی مثل بحث ریزگرد و خشکسالی و فرسایش زمین، تا مسائل اقتصادی مانند اصلاح نظام بانکی و اشتغال و صندوقهای بیمهای و نیز مسائل حوزهی سلامت همچون ایجاد نظام ارجاع، متفاوت است. دانشگاهها در تمام دنیا میتوانند در حل بسیاری از این مشکلات ایفای نقش و یا مسیر حلشان را تسهیل کنند. شرایط موجود کشور ایجاب میکند که ما هر چه بیشتر و سریعتر از این پتانسیل دانشگاه استفاده کنیم.
اما سوال این است که چرا ما از ظرفیت دانشگاه به صورت بهینه برای حل این مسائل استفاده نکردیم و می خواهم به عنوان دانشجو به 3 نکته در این مورد اشاره کنم:
نکته اول، دانشگاه و استفاده از نیروی انسانی است. طبق گزارش مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری که در سال جاری به چاپ رسید، در بین تمامی شاخصهای مورد بررسی برای کشور عزیزمان در حوزههای اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی، بهترین وضعیت ما در شاخص سرمایهی انسانی یا Human Capital است. سوالی که مطرح می شود این است که آیا آموزش ما چه در سطح آموزش دوران مدرسه و چه در سطح آموزش عالی در دانشگاه به نحوی هست که این سرمایهی انسانی را برای حل مسائل و معضلات کشور آماده کند یا خیر؟
شیوه انتخاب افراد از طریق کنکور که البته شاید در شرایط فعلی کشور، متصور شدن جایگزین بهتری برای آن کار سختی باشد، عملاً از شکوفا شدن بخش مهمی از استعداد، خلاقیت و قدرت تفکر دانش آموزان جلوگیری میکند. همچنین این که در سالهای تحصیل در دانشگاه هم، نحوهی آموزش عالی ما به نحوی نیست که آن ها را «توانمند و ذی صلاح» یا به عبارتی Competent کند که بتوانند راه حل های عملی برای مشکلات پیچیده ی کشور ارائه بدهند. در 10 سال گذشته، در گزارشهای متعددی در سطح جهانی روی مهارت «حل مسائل پیچیده» یا “Complex Problem Solving” به عنوان عالیترین مهارتی که افراد در طول زندگی تحصیلی خودشون باید فرا بگیرن تاکید شده.
در کنار آموزش سرمایهی انسانی، به یک نکته هم خیلی کوتاه اشاره کنم که ما نباید سرمایه ی انسانی کشور که سرمایه ی مستعد هستند را به راحتی از دست بدهیم. سیاستگذاری در شرایط فعلی کشور نباید بهگونه ای باشه که دانشجویان مستعد را برای مهاجرت از کشورمان ترغیب کند. این جمله را مجدد برای خودم یادآوری میکنم که تکتک ذهنهایی که یک روزی روی صندلیهای دانشگاههای کشور ما می نشستند و به هر علتی در اثر پدیدهی مهاجرت، الان کشور ما از داشتن آن ذهن های مستعد محروم است، ارزش آن به مراتب از چاه های نفت و گازی که در کشور داریم و برای فروش آن ها تلاش می کنیم، بیشتر بوده و وظیفهی حاکمیت است که فضا را برای فعالیت این افراد آماده و اجازه بدهد دانشجویان این کشور موفقیتهای کوتاهمدت و میانمدت فعالیتهای خودشان را در این کشور مشاهده کنند و بتوانند برای آینده و مسائل پیش روی این کشور، راه حل های عملی خود را پیگیری کنند.
بحث دومی که میخواهم مطرح کنم، بحث پژوهش در دانشگاه است. طبق گزارشی که اخیراً در سال 2018 در مورد شاخصهای جهانی نوآوری ارائه شده، از نظر ظرفیت آموزش عالی به نسبت جمعیت کشور و این که پتانسیل این را داشته باشیم که بالقوه افراد کارآمدی را تربیت کنیم، در رتبهی سوم جهانی قرار داریم که جایگاه بسیار چشمگیری است و البته بخشی از آن به خاطر جمعیت جوان کشور است. از نظر تولید دانش هم طبق آمارهای مختلف، جایگاهی بین 15 تا سی ام دنیا را داریم که اتفاقاً این هم خیلی خوب است؛ ولی وقتی به شاخص های «استفاده از دانش» میرسیم، رتبه کشور یک دفعه تغییر میکند و به بالای 100 می رسد. مفهوم دیگرش این است که ما داریم در دانشگاه هایمان، دانش تولید میکنیم ولی از آن برای حل مسائل کشور استفاده نمیکنیم.
اغلب ما به عنوان دانشجو و همچنین هیئت علمی، در آزمایشگاه و پژوهشکده ایزوله شدیم، بیشتر برای ارتقای خود به دنبال چاپ مقاله در فلان مجله و کنگره هستیم و عملاً طبق آماری که منتشر شده، کمتر از یک درصد تحقیقاتی که انجام میدهیم، برای حل مشکلات در سطح شهر و استان و کشور خودمان مورد استفاده قرار میگیرد.
سیاست گذاری پژوهشی ما در کشور باید به سمتی برود تا به پژوهشی که برای حل مسائل و مشکلات کشوری انجام میشود، ارزش خیلی زیادی قائل شود، البته این حرف، حرف تازهای نیست ولی به نظرم میرسد تا به ثمر رساندن آن، راه زیادی در پیش داریم.
و نکتهی آخری که میخواهم مطرح کنم، بحث دانشگاه و تعامل با جامعه است. توصیفی که از شرایط حاضر می توان داشت این است که عملاً تعامل و گفت و گویی بین جامعه دانشگاهی ما و جامعه غیر دانشگاهی ما در جریان نیست و نتیجه آن این شده است که امید دانشگاهیان به این که بتوانند در سطح جامعه تغییر مثبت ایجاد کنند، کم رنگ تر شده و البته غیردانشگاهیان و مردم هم به این که دانشگاهیان بتوانند برای مشکلات زندگی روزمره آنها، راه حل ارائه بدهند، خیلی امیدوار نیستند.
مطمئناً پر و بال دادن به ایجاد و توسعه اندیشکده ها و اتاق های فکر و این که شرایطی را فراهم کنیم که هم در محیط دانشگاه و هم خارج از دانشگاه گفت و گوی میان فرهیختگان و دانشگاهیان و مردم را ایجاد کند، علاوه بر این که به آگاهی بخشی مردم و بالا بردن سطح سواد و فرهنگ عمومی جامعه کمک میکند، تلاش برای رسیدن به اهداف تعیین شده برای توسعهی کشور را هم تسهیل می کند.
عکاس: جمشید ربیعی
خبرنگار: حسین شیخ محمدی
ارسال به دوستان