محتوای خبری دانشکده بهداشت

به مناسبت هفته دفاع مقدس

گفتگو با علی جعفری جانباز دانشکده بهداشت

روابط عمومي دانشگاه علوم پزشگي تهران: علي جعفري كه بر اثر اصابت خمپاره 60 از ناحيه هر دو دست و پا مجروح شده معتقد است، هرچند از قافله شهدا عقب مانده اما بحمدلله آثار به جا مانده از دوران جنگ برايش مانند تلنگري است كه باعث مي شود از مسير خارج نشود.

لطفا خودتان را معرفي نمائيد؟

  علي كاري جعفري متولد سال 1350 در شهرپيشواي ورامين متولد شدم

  در چه سالي به جبهه اعزام شديد ؟

  در سال 1365 خيلي از دوستان همراه با سپاه يكصدهزار نفري محمد رسول الله به جبهه اعزام شدند من هم خيلي علاقه مند بودم كه با اين عزيزان همراه شوم ولي متاسفانه به خاطر نداشتن 15 سال سن نتوانستم اعزام شوم ضمن اينكه در آن زمان دو برادرم هم سرباز بودند و پدرم هم بعنوان نيروي پشتيباني به جبهه مي رفت در نهايت با تغيير سال تولدم در شناسنامه توانستم در همان سال با سپاهيان مهدي (عج) به جبهه اعزام شوم .

  با چه هدفي در جبهه ها حضور يافتيد ؟

  بنده سال 65 در پاسخ به نداي امام راحل كه فرمودند:كساني كه مي توانند سلاح به دست بگيرند به جبهه ها بروند، پس از طي 2 ماه آموزش به منطقه عملياتي كردستان در گردان جندالله سقز كه يك گردان عملياتي بود اعزام شدم ماموريت اين گردان مقابله با گروهك كومله و دموكرات كه هراز گاهي وارد منطقه مي شدند و به روستائيان منطقه كه افراد فقير و ضعيفي بودند حمله مي كردند و اموال آنان را به غارت مي بردند .

  در چه عملباتي مجروح شديد؟

  بنده در سال 66 در منطقه عملياتي هزارقله عراق بر اثر اصابت تير مستقيم به ناحيه شكم مجروح شدم .

  بعداز مجروحيت بازهم به جبهه اعزام شديد ؟

  بله در ابتداي سال 67 بعداز بهبود نسبي تصميم گرفتم به جبهه بروم ابتدا مادرم به خاطر شرايط جسمي مخالفت كرد ولي با توجه به شرايط جنگ اين مادر بزرگوار در كمتر از دو ساعت ساك مربوط به جبهه را آماده كرد كه به همراه 40 نفر از دوستان اعزام انفرادي گرفتيم و به منطقه عملياتي اعزام شديم ودر لشكر سيدالشهدا(ع) گردان حضرت قاسم پس از يك دوره آموزش بيسيم در عمليات بيت المقدس 6 بعنوان بيسم چي فرمانده گردان شركت داشتم و در همان عمليات بر اثر اصابت خمپاره 60 از ناحيه هر دو دست و هر دو پا مجروح شدم ، هرچند از قافله شهدا عقب ماندم اما بحمدلله آثار به جا مانده از دوران جنگ برايم مانند تلنگري است كه باعث مي شود كه از اين مسير خارج نشوم.

  چه سالي در دانشگاه استخدام شديد ؟

  در سال 1369 به همت دكتر صديقي كه خود ايشان از آزادگان و جانبازان دفاع مقدس هستند و در آن زمان رئيس مجتمع آموزشي عالي ابوريحان بودند و توجه ويژه اي به ايثارگران داشتند در دانشگاه استخدام شدم و تاكنون در خدمت همكاران دانشكده مي باشم .

  در چه سالي ازدواج نموده ايد؟

  در سال 1370 ازدواج نمودم و حاصل اين ازدواج يك دختر كه دانشجوي مهندسي صنايع و ديگري يك پسر كه در حال حاضر كلاس هفتم مشغول به تحصيل مي باشد .

  خاطره اي از زمان جنگ داريد؟

  در عمليات بيت المقدس 6 كه در منطقه ماوت عراق انجام شده بود منطقه اي بسيار صعب العبور با برف سنگين و سرماي شديد كه خيلي از رزمندگان دوچار سرمازدگي شده بودند در چنين شرايطي عمليات انجام شد و صبح كه به همراه 2 نفر از دوستان بيسيم چي در حالت خواب بوديم كه خمپاره 60 در نزديكي ما به زمين خورد و هر سه نفرمجروح شديم شرايط انتقال مجروحان و شهدا به پائين ارتفاع بسيار سخت و دشوار بود يادم هست كه وقتي دوستان امدادگر حقير رو به پائين مي آوردند چندين بار از روي برانكارد به زمين انداختند و هر چه خواستند كه ما را به شهدا نزديك كنند نتوانستند البته اين عزيزان نمي دانستند كه بادمجان بم آفت نداره

  سخن آخر؟

  از اينكه اين فرصت را به بنده حقير داديد بسيار سپاسگزارم

کلمات کلیدی
نيرومند  رومياني
تهیه کننده:

نيرومند رومياني