محتوای خبری دانشکده طب ایرانی

دکتر محمدصادق عادل مهربان: دانشجوی خوب؛ دانشجوی اخلاق مدار، عالم، نقاد، مطالبه گر و شجاع است

دکتر عادل مهربان، دانشجوی برتر رشته طب ایرانی دومین جشنواره طب ایرانی گفت: برای پیشرفت طب ایرانی باید در حیطه های مختلفی چون علم بالینی و درمان بیماران، طرح های تحقیقاتی بالینی، ایجاد سازوکارهای مدیریتی و نترسیدن از ارائه دستاوردها، تلاش کرد.

دکتر محمدصادق عادل مهربان، دانشجوی برتر رشته طب ایرانی دومین جشنواره طب ایرانی

به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران دانشکده طب ایرانی، دکتر محمدصادق عادل مهربان، دانشجوی دکترای تخصصی طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی تهران و رتبه نخست آزمون جامع، در دومین جشنواره طب ایرانی به عنوان «دانشجوی برتر رشته طب ایرانی» برگزیده شد.

روابط عمومی دانشکده طب ایرانی به همین مناسبت، گفتگویی با وی داشته است که در ادامه می خوانید.

لطفا خودتان را معرفی کنید و از پیشینه فعالیتهای خود بگویید.
محمد صادق عادل مهربان هستم. پزشکی عمومی را در اصفهان خوانده ام و در حال حاضر سومین سال دوره تخصصی طب سنتی را می گذرانم. متأهل هستم و یک دختر 2 سال و نیمه به نام حانیه دارم. در دوره پزشکی عمومی خیلی اهل فعالیت در کمیته ها و گروه های مختلف و کارهای پژوهشی گوناگون نبودم اما با شروع دوره PhD، در راستای بهبود جایگاه طب سنتی، این گونه فعالیت ها را هم شروع کردم. دبیر کمیته توسعه آموزش و شورای صنفی دانشکده هستم. عضو یکی از مراکز فرهنگی شهر اصفهان هم هستم که با شروع دوره دکترا خیلی کمتر فرصت می کنم به آنجا سر بزنم.

دلیل انتخاب رشته طب ایرانی و دانشگاه علوم پزشکی تهران از سوی شما چه بوده است؟
یکی از اتفاقات شروع آشنایی من با طب سنتی یک بیماری پوستی بود که خودم به آن دچار شده بودم و با داروهای طب رایج بهبود پیدا نمی کرد اما با مراجعه به طب سنتی تقریبا برطرف شد. در حین گذراندن دوره پزشکی عمومی، به بیماری ها و مسائلی بر می خوردم که راه حل مناسبی در طب رایج برای آن ها وجود نداشت، اما آشنایی با طب سنتی ایرانی چشم انداز جدیدی را در مقابل چشمان من باز کرد و این چشم انداز جدید با ورود تخصصی ام به این رشته و آشنایی با سایر روش ها و مکاتب طبی، هم ازنظر ایمنی و اثربخشی و هم تنوع راه های درمان، خیلی خیلی بازتر شد.
وقتی که می خواستم این رشته را برای دوره تخصص انتخاب کنم تقریبا همه اطرافیانم مخالف بودند، که البته به این دلیل بود که دیدی که من نسبت به این رشته داشتم را آنها نداشتند. اما با ورود من به این رشته و افزایش آگاهی شان نظرشان کامل عوض شد. دانشگاه تهران را به این دلیل انتخاب کردم که یکی از دانشگاه هایی بود که تعداد زیادی از اساتید برجسته و ممتاز این رشته، در این دانشگاه حضور داشتند.

چه چشم اندازی از این رشته در نظر داشتید و اهداف شما تا چه میزان تحقق پیدا کرده است؟
من با هدف مشارکت در تحقق تمدن ایرانی اسلامی به این رشته پا گذاشته ام تا هم پتانسیل علمی قرار گرفتن در جایگاه های موردنیاز را پیدا کنم و هم با تولید و گسترش این علم، به ساماندهی نظام سلامت مد نظر کمک کنم. البته که به تنهایی نمی توانم این دیوار بلند را بسازم اما تمام تلاشم این است که گزینه مطلوب و کارآمدی برای تشکیل آن باشم. البته که راه بسیار طولانی است و تلاش بسیار زیادی می طلبد.

شما به عنوان دانشجوی برتر رشته طب ایرانی در دومین جشنواره طب ایرانی برگزیده شدید. چه معیارهایی برای این انتخاب وجود داشت و چه عواملی در برگزیده شدن شما دخیل بود؟
من قصد شرکت در جشنواره را نداشتم. یکی از دوستانم به من گفتند که از جشنواره و شرایطش خبر دارم یا نه؟ که گفتم نه. ایشان بخش دانشجوی برتر را به من معرفی کردند و من از روی تفنن در این بخش شرکت کردم! حقیقتا امیدی هم به کسب این مقام نداشتم. در بخش دانشجوی برتر، حیطه های مختلفی بررسی می شد. از میانگین نمرات کارنامه تحصیلی گرفته تا پیشینه تدریس، فعالیت های دانشجویی و فرهنگی هنری، فعالیت های جهادی و از این دست مسائل. پیشینه ای که بنده برای جشنواره ارسال کرده بودم شامل این موارد بود:  رتبه 2 آزمون PhD رشته طب سنتی در سال 1398، رتبه یک دانشجویان ورودی 1398 رشته طب سنتی دانشکده طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی تهران با معدل 19.12 در 1400، رتبه یک آزمون جامع رشته طب سنتی دانشکده طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی تهران با نمره 19.75 در شهریور 1400، نمره 77 آزمون زبان MHLE، مشارکت در تدریس درس روش تحقیق دانشجویان کارشناسی ارشد تاریخ پزشکی دانشکده طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1400، دبیر شورای صنفی دانشکده طب ایرانی و عضو شورای صنفی مرکزی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1400، دبیر کمیته توسعه آموزش دانشکده طب ایرانی و عضو شورای مرکزی EDC دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال های 1399 و1400، کسب عناوین 2 مدال طلا، 3 مدال نقره و یک مدال برنز در رشته تیراندازی در المپیاد های ورزشی دانشگاه های علوم پزشکی کشور.

به نظر شما شاخص ها و ویژگی های دانشجوی موفق چیست؟
به نظرم دانشجو با غیر دانشجو تفاوت خاصی ندارد. به این سبب که هر صفتی را که خواستم بیان کنم، دیدم همه انسان ها باید آن صفت را دارا باشند. دانشجوی خوب، دانشجوی اخلاق مدار، عالم، نقاد، مطالبه گر و شجاع است. البته ویژگی که زیاد است! انسان تا خودش آدم خوب و اخلاق مندی نباشد، اثری که در پیرامون به جا می گذارد اثر خوبی نخواهد بود و هر کس در هر جایگاهی هم که قرار می گیرد، اگر علم آن کار را نداشته باشد هرچقدر هم آدم اخلاق مداری باشد باعث فساد خواهد شد. اگر نقاد (ایراد گیر نه، نقاد) نباشیم و بی تفاوت باشیم، هیچ پیشرفتی در هیچ زمینه ای نخواهیم داشت و اگر تغییرات را از مرجع مورد نظر مطالبه نکنیم و از عواقب احتمالی اش بترسیم، پس کی پیشرفت کنیم؟ هیچ پیشرفتی بی هزینه نیست و نباید از این هزینه کردن هم ترسید. چون ستانده خیلی بیشتر از داده خواهد بود و در مجموع رشد حاصل خواهد شد.

شما رتبه نخست آزمون جامع را کسب کردید، برای کسب این موفقیت چه مسیری را طی کردید؟
دانشجویان در این مقطع تحصیلی باید با توجه به چشم انداز تحصیلی- شغلی که برای خودشان متصور هستند، مسیر تحصیلی خود را ترسیم کنند و براساس آن حیطه فعالیت های خود را در طول سال های تحصیلی خود تنظیم کنند. اگر بخواهم ساعات تحصیلی خود را درصدبندی کنم، طی یک سال اخیر 50 درصد به کارهای مرتبط با پژوهش (اعم از شرکت در کارگاه های آموزشی مرتبط با پژوهش، مشارکت در پروژه های تحقیقاتی، نوشتن مقاله و ...)، 30 درصد به مطالعه دروس و 20 درصد به فعالیت های متفرقه مرتبط با طب سنتی پرداخته ام.

جایگاه علمی و آکادمیک طب ایرانی را چگونه ارزیابی می کنید؟ و پیشنهاد شما برای پیشرفت بهتر آن چیست؟
با توجه به این که از شروع این رشته در دانشگاه سال های زیادی نمی گذرد، خیلی نمی توان انتظار بالایی داشت. با این حال طی همین سال ها طب ایرانی دستاوردهای بسیار ارزشمندی داشته است و توانسته است در جامعه علمی جایگاه مطلوبی را کسب کند. در نهایت با توجه به کارآمدی طب ایرانی، سایر افرادی که با غرض با طب ایرانی مخالفت می کنند هم خواه ناخواه در آینده نزدیک مجبور به پذیرش آن هستند.
اما برای پیشرفت باید در حیطه های مختلفی چون علم بالینی و درمان بیماران، طرح های تحقیقاتی بالینی، ایجاد سازوکارهای مدیریتی و نترسیدن از ارائه دستاوردها تلاش کرد. مهم تر از همه این است که اگر نیتمان را نیت خوبی قرار دهیم، به لطف خداوند مسیرهای پیشرفت به راحتی میسر خواهد شد.

مهمترین چالش های کنونی در جامعه علمی کشور در حوزه طب ایرانی از نگاه شما چیست؟
مخالفت غیرعلمی بخشی از بدنه سیستم نظام سلامت با گسترش دانشگاهی طب ایرانی و ورود کامل آن به نظام سلامت، عدم معرفی درست و مناسب طب ایرانی و مزایای آن به دانشجویان دوره پزشکی عمومی برای ادامه تحصیل نیروهای جوان و پرانرژی در این رشته، عدم تخصیص بودجه  کافی به فعالیت های پژوهشی بالینی، عدم برخورد با ورود غیرپزشکان و افراد فاقد صلاحیت به این حوزه و یکسان دانستن پزشکان متخصص طب سنتی با گروه های مختلف طب اسلامی و حجامت کاران و عطاری ها و گاه عدم انسجام در خود بدنه آکادمیک طب سنتی.

روند اجرایی و چگونگی برگزاری دومین جشنواره طب ایرانی را چطور ارزیابی می کنید؟
به نظر من اطلاع رسانی و جذب مشارکت خیلی خوب انجام نشد. من خودم اصلا اطلاع کامل، رغبت و قصد شرکت نداشتم و در آخرین لحظات ثبت نام کردم. روند اجرای اختتامیه بسیار خوب بود. برای جشنواره های آتی بهتر است جهت افزایش مشارکت اقدامات بیشتر و با کیفیت بالاتری انجام شود.

نقش برگزاری چنین جشنواره هایی را در ارتقای جایگاه طب ایرانی چطور می بینید؟
بسیار خوب است. به ویژه اگر از چهره های برتر علمی در این رشته و سایر رشته های تخصصی در مسیر برگزاری این رویدادها مثل داوری و برگزاری اختتامیه استفاده شود، فرصت خوبی برای هویت بخشی به این رشته خواهد بود. همچنین از این طریق دانشجویان می توانند با افراد شاخص این رشته آشنا شوند و ملاقات داشته باشند.

برای آینده چه برنامه ها و اهدافی دارید؟
در زمان تحصیل، افزایش سطح علمی و مهارت بالینی، پژوهش در حوزه طب سنتی و افزایش بازوهای ارتباطی با اساتید مجرب حوزه طب مکمل. پس از اتمام دوره تحصیل، بازگشت به اصفهان، ادامه مطالعات علمی و پژوهش در این موضوع در قالب یک مرکز علمی-تحقیقاتی یا هیات علمی. تا خدا چه بخواهد!

برای کلام آخر، سخنی دارید؟
سخن آخر را به دور از لفاظی و با کلمات عامیانه خودم می گویم، سخن آخر است دیگر !
وقتی که پیامک نتیجه شرکت درجشنواره آمد، هم خنده ام گرفت و هم برایم جالب بود. انتظارش را نداشتم. چرا دروغ بگویم؟ کمی خوشحال هم شدم. چرا بگویم برایم تفاوتی نداشت؟ من هم آدم هستم! نمی خواهم ژست انقطاع از دنیا و مافیها بگیرم! ته دلم خوشحال شدم! اما به یقین می توانم بگویم که خوشحال شدنم برای خودم کمتر بود، تا برای پیامی که درمورد برگزیده شدنم به پدرم و همسرم دادم. این بالا بردن های اعتباری برایم ارزش و اهمیتی ندارد. این را هم از ته دلم می گویم، همان طور که آن خوشحالی را به واقع گفتم. آنچه این نتیجه برایم داشت، خوشحالی پدرم بود. برایشان پیام فرستادم که برگزیده شدم و اطلاع دادم که مراسم تجلیل در وزارت بهداشت برگزار می شود. شک داشتم که بیایند اما آمدند. خیلی خوشحالم که خوشحال بودند، بعد از این همه ناراحتی ناشی از فوت پدربزرگ و مادرم در یک سال اخیر. بعد از اهدای تندیس دیدم که گریه می کنند. می دانم برای چه بود؟ برای جای خالی مادرم. رفتم دست پدر را بوسیدم و محکم در دستانم گرفتم. چقدر جای مامان خالی بود که خوشحال بشود! قدر حضور مادرهایتان را بدانید!

 

خاطره  فهیمی
تهیه کننده:

خاطره فهیمی

0 نظر برای این مقاله وجود دارد

نظر دهید

متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *