محتوای خبری دانشکده طب ایرانی

کامران محلوجی کرمانشاهی: بستر به وجود آمدن تشخص علمی در دانشکده طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی تهران فراهم است

کامران محلوجی کرمانشاهی، دانشجوی برتر رشته تاریخ علوم پزشکی سومین جشنواره طب ایرانی گفت: اگر قرار است که ما هم به الگوی مطالعاتی خودمان دسترسی داشته باشیم باید بر داشته های خودمان متمرکز باشیم.

کامران محلوجی کرمانشاهی، دانشجوی برتر رشته تاریخ علوم پزشکی سومین جشنواره طب ایرانی کامران محلوجی کرمانشاهی,

به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران دانشکده طب ایرانی، کامران محلوجی کرمانشاهی، دانشجوی دکتری تخصصی تاریخ علوم پزشکی دانشکده طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سومین جشنواره طب ایرانی به عنوان دانشجوی برتر رشته تاریخ علوم پزشکی برگزیده شد.

روابط عمومی دانشکده طب ایرانی به همین مناسبت، گفتگویی با وی داشته است که در ادامه می خوانید.

آقای محلوجی کرمانشاهی لطفا خودتان را معرفی کنید و از پیشینه فعالیت های خود بگویید.

من تقریبا از سال 87 مقارن با تأسیس دانشکده طب ایرانی با بخش دانشگاهی طب ایرانی آشنا شدم. برای من این یک مواجهه از جنس تاریخ پزشکی بود. در آن زمان گروهی از اساتید، با اراده ای اسطوره ای و با حداقل امکانات تصمیم گرفته بودند که از یک «جریان دانش مردمی» یک نهضت دانشگاهی خلق کنند. آدم یاد سال های اولیه دفاع مقدس می افتاد. نه منبع مطالعاتی مناسب، نه درسنامه تدوین شده کامل و نه اساتید اختصاصی این حوزه وجود داشت. تمام کاستی ها یک طرف و یک خواست تقریبا غیرممکن طرف دیگر بود اما درنهایت اراده و ایمان به هدف پیروز شد. از زمان تأسیس دارالفنون و ورود سیستم دانشگاهی به کشور سابقه نداشت که ایران بتواند یک رشته اختصاصی که سابقه آن در اروپا و آمریکا وجود نداشته باشد را در کشور تأسیس کند ولی این گروه موفق شدند که این کار را به انجام برسانند. مدیریت اجرایی این جریان دکتر شمس اردکانی بود که با حمایت معنوی دکتر اصفهانی و پشتیبانی دانشی اساتیدی مانند استاد ناصری، استاد ناظم، استاد عبادیانی و... محقق شد و البته دانشجویان سال های نخستین این رشته ها هم تقریبا از همه چیزشان گذشتند تا این رشته شکل امروزین خود را پیدا کرد. در همان سال ها من به عنوان مدرس اعمال یداوی تقریبا با تمام دانشکده ها و گروه ها همکاری خودم را آغاز کردم. صدها ساعت تدریس در دانشکده ها و گروه های طب ایرانی مطرح کشور انجام دادم و در تمام این مدت مجاهدت فعالان این حوزه را برای پاسداشت و احیای علمی این رشته می دیدم. بعد از مدتی رشته تاریخ پزشکی به عنوان سومین عضو خانواده طب سنتی پس از طب و دارو در کشور شکل گرفت. اگر از بالا به موضوع نگاه کنیم متوجه می شویم که تأسیس رشته تاریخ پزشکی برای حوزه طب ایرانی تا چه میزان هوشمندانه و مدبرانه بوده است. یک جریان دانشگاهی راه اندازی می شود و یک رشته در کنار خود تأسیس می کند تا بتواند به وسیله آن دسترسی بیشتر و تخصصی تری به منابع پیدا کند و از آن مهم تر افرادی را تربیت کند تا بتوانند روند مربوط به شکل گیری «طب ایرانی» را از ابتدا تا به امروز روایت و بازتعریف کنند. به عبارت دیگر تربیت افرادی که بتوانند گزارش های تحلیلی جامعی از رویدادها، تجربیات و پدیده‌های اجتماعی و فرهنگی پراکنده که موجب تحقق جریان دانش طب ایرانی شد را معنا ببخشند. بعید است این نوع از خودآگاهی را در هیچ رشته دیگری بتوان پیدا کرد. من تقریبا از همان ابتدا شیفته این خودآگاهی شدم و در مقطع ارشد و بلافاصله پس از تأسیس مقطع PhD در دانشکده طب ایرانی دانشگاه تهران به عنوان اولین ورودی مشغول به تحصیل شدم.

دلیل انتخاب رشته تاریخ علوم پزشکی و دانشگاه علوم پزشکی تهران از سوی شما چه بوده و چه چشم اندازی از تحصیل در این رشته در نظر داشتید؟

این رشته یک بزنگاه تاریخی است. یک فرصت هم برای رشته های علوم انسانی و تاریخ و هم برای حوزه سلامت کشور است. مگر می شود که کسی آرزوی این را نداشته باشد که در این بزنگاه تاریخی حضور داشته باشد؟ برای واضح تر شدن عرایضم باید بگویم که بخش علوم انسانی کشور ما باوجود اینکه دستاوردهای قابل تأملی داشته است اما فاقد امکان انتشار این دستاوردها در سطوح بین المللی گسترده است. وقتی پای صحبت این اساتید علوم انسانی می نشینید، حجم کارهایی که انجام داده اند انسان را تحت تأثیر قرار می دهد اما در مقابل این همه تکاپو، دستاوردهای بین المللی قابل ملاحظه ای را کسب نکرده اند. رشته تاریخ پزشکی در همین مدت کوتاه نشان داد که حداقل در حوزه تاریخ می تواند بخشی از این دستاوردها را بین المللی کند. پروژه گردش خون ریوی یک مدل موفق در این زمینه بود و توانست قدمت کشف گردش خون ریوی را چند صد سال به عقب بازگرداند. دانشجویان تاریخ پزشکی آموزش می بینند تا بتوانند دستاوردهای خودشان را در عرصه بین المللی منتشر کنند و اتفاقا در این زمینه موفق هم هستند.

همکاری رشته های علوم انسانی با رشته تاریخ پزشکی می تواند یک بزنگاه تاریخی برای ورود دستاوردهای داخلی کشور در عرصه های بین المللی و امکان تعامل سازنده در سطح کلان باشد و این یک فرصت کم نظیر برای حوزه های علوم انسانی است. از طرف دیگر حوزه سلامت به قدر کفایت از چشمه علوم انسانی سیراب نشده است. اخلاق پزشکی، فلسفه پزشکی، جامعه شناسی پزشکی و.. گام هایی در این زمینه برداشته اند اما هنوز منابع بکر فراوانی به ویژه در حوزه تاریخ نگاری باقی مانده است. به نظر من سرعت بهره گیری رشته تاریخ پزشکی از پژوهش های علوم انسانی روند قابل قبولی را دارد. پیوند این رشته با اسطوره شناسی و زبان شناسی خیلی سریع رخ داده و نتایج قابل تأملی را به بار آورده است و به زودی هم با دیگر حوزه ها پیوند مناسب خود را پیدا می کند.

شما به عنوان دانشجوی برتر رشته تاریخ علوم پزشکی در سومین جشنواره طب ایرانی برگزیده شدید. چه معیارهایی برای این انتخاب وجود داشت و چه عواملی در برگزیده شدن شما دخیل بود؟

تعداد مقالات یک عامل مهم در این انتخاب محسوب شده بود که من یک رزومه با بیست و چهار مقاله و لتر داشتم که چند تا از آنها در مجلاتی منتشر شدند که اکنون ایمپکت بالای سی را کسب کرده اند. از طرف دیگر اولین نشریه دانشجویی در حوزه تاریخ پزشکی و طب سنتی و داروسازی سنتی را با حمایت های سرکار خانم دکتر روجا رحیمی، آقای دکتر آیتی و آقای دکتر زرگران تأسیس کردیم که از استانداردهای قابل قبولی برخوردار است و من سردبیر این نشریه هستم. مجموعه طرح های تحقیقاتی و مشارکت در پایان نامه های دانشجویی، داوری مقالات مختلف، برگزاری اولین همایش دانشجویی تاریخ پزشکی، فعالیت های علمی و... که در رزومه من وجود دارد نیز قطعا مؤثر بوده است. 

به نظر شما شاخص ها و ویژگی های دانشجوی موفق چیست؟

جواب این سؤال در مقطع PhD خیلی کار سختی است. قاعدتا باید گفت سخت کوشی و مطالعه و.. ولی به نظر من باید به این نکات مهم یک سری موضوعات دیگر همچون تشخص علمی، داشتن سبک منحصر به فرد را اضافه کرد. برای روشن تر شدن موضوع یک مثال می زنم. چند روز پیش خدمت یکی از اساتید بزرگ کشور بودم که توانسته بود استانداردهای علمی کشور را در زمان تصدی پست های مدیریتی خود ارتقای چشمگیری دهد. در این بین ذکر خیر یکی از اساتید دیگر پیش آمد ایشان جمله جالبی را بیان کرد و گفت: «بعضی ها می گویند که به کارهای آن استاد اشکالات روش شناسی جدی وارد است ولی به نظر من این انتقادات به ایشان وارد نیست چون هم مقالات فراوانی چاپ کرده، هم در مجلات معتبری چاپ کرده و هم ارجاعات مناسبی را کسب کرده است. به نظرم ایشان دارای سبک شخصی خودش است.» ببینید اینجا یک نکته مهم وجود دارد. در مقطع PhD یک محقق تاریخ پزشکی باید داری سبک شخصی خودش باشد. موضوع مورد علاقه اش را انتخاب کرده باشد و روش پرداخت به آن را هم تعیین کرده باشد. این موضوع خیلی مهم است که بستر به وجود آمدن این «تشخص علمی» در یک دانشگاه فراهم باشد. این بستر در دانشکده طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی تهران فراهم است. برای این مهم باید اساتیدی در اختیار مجموعه باشند که هم از تنوع روش های مطالعاتی مطلع باشند و هم توانایی هدایت و منتشر کردن مطالب را برای دانشجو فراهم کنند. دانشجو کاملا حس می کند که باید از تمام ظرفیت های خودش برای تحقق توانایی های درونی اش بهره بگیرد و این درک متقابل، ابزار و فضا هم توسط اساتید به دانشجوها داده می شود که این کار را انجام دهند.

مهمترین چالش های کنونی در جامعه علمی کشور در حوزه تاریخ علوم پزشکی از نگاه شما چیست؟

یک نگاه در کشور جریان فعلی تاریخ پزشکی را با یک رویکرد آسیب شناسانه، محدود به طب سنتی می داند و معتقد است که مفیدتر آن است که تاریخ پزشکی به جای تمرکز بر روی دوران باستان بیشتر به تحولات معاصر و وقایعی که امروزه بر حوزه سلامت ما تأثیر مستقیم می گذارد متمرکز شود. این رویکرد با استناد به جریان های مهم اروپایی و آمریکایی در حوزه «علوم انسانی پزشکی» معتقد است که حوزه سلامت ما امروز نیازمند بازتعریف خود است که این مهم از مسیر رشته تاریخ پزشکی معاصر عبور می کند. تحلیل های جامعه شناسانه، زبان شناسانه، ویگی و غیر ویگی درونگرا و برونگرا و پیوسته و غیرپیوسته و تحلیل های گفتمان های مختلف و یا نهادهای قدرت و .... همگی ابزار تحقق این شناخت آگاهانه تحولات معاصر است. از نگاه این جریان، پرداختن به پزشکی کهن بیشتر وجهه هویتی دارد. به عبارت بهتر وقتی ما تمرکزمان را بر دستاوردهای ابن سینا قرار می دهیم، نتیجه این توجه به جای اینکه بر حوزه سلامت ما تأثیر مستقیم داشته باشد، تأثیرش محدود به بعد هویتی ما در منطقه و یا درنهایت تأثیرش بر اعتماد به نفس دست اندرکاران حوزه سلامت است.

اصل این موضوع نیاز به بررسی عمیق تری دارد ولی واقعیت این است که کشورهایی که دارای الگوهای مطالعاتی و روش شناختی در حوزه تاریخ پزشکی هستند محدود هستند و غالبا از سه مدل آلمانی با گرایشات زبان شناسانه و متن پژوهی، مدل فرانسوی با گرایشات تحلیل های جامعه شناختی و مدل های آمریکایی- انگلیسی با گرایشات جریان شناسانه نام می برند. به طور مثال ما الگوی روش شناسانه اسپانیایی و لهستانی و... نداریم. هر کدام از این کشورها با داشته های خودشان وارد مطالعات تاریخ پزشکی شدند. آلمانی ها با گرایشات 200 سال مطالعات زبان شناسانه هومبولتی و نحله های وابسته به آن وارد حوزه تاریخ پزشکی می شوند و فرانسوی ها و آمریکایی – انگلیسی ها هم بر همین منوال. تا چه میزان صحیح است که ما داشته های خودمان را نادیده بگیریم و تلاش کنیم در صفحه بازی آنها وارد شویم. اگر قرار است که ما هم به الگوی مطالعاتی خودمان دسترسی داشته باشیم باید بر داشته های خودمان متمرکز باشیم. الان این داشته ها کاملا انباشته و آماده بهره برداری است. از سال 1386 یک دانشکده تأسیس شده و صدها متخصص طب و دارو در آن پرورش یافته اند و منابع اطلاعاتی گسترده ای جمع آوری شده است. یک بسته نرم افزاری به نام نور طب معرفی شده که ابزار کار نیرومندی برای محققان است و پژوهشگرانی که ده ها سال در این حوزه کار کرده اند و به اصطلاح در این مسیر استخوان نرم کرده اند. و از همه مهم تر این محققان توانسته اند مقدار قابل توجهی مقالات معتبر در عرصه های بین المللی منتشر کنند. آیا منطقی است که این داشته ها را نادیده بگیریم و مسیر متفاوتی را طی کنیم؟ پاسخ این سوال بسیار پیچیده و مهم است و به نظر من چالش اصلی یک دهه آتی رشته تاریخ پزشکی در ایران را رقم خواهد زد.

روند اجرایی برگزاری سومین جشنواره طب ایرانی را چطور ارزیابی می کنید و نقش برگزاری چنین جشنواره هایی را در ارتقای جایگاه تاریخ علوم پزشکی چطور می بینید؟

شفافیت یکی از ویژگی های این جشنواره بود. حدود بیست دقیقه خانم دکتر رحیمی در حال تشریح مکانیزم عمل و نحوه گزینش منتخبان بودند. شاید در نگاه اول طولانی به نظر برسد اما به نظر من یک استاندارد کم نظیر در شفافیت یک جشنواره پایه گذاری کردند که یک کار انقلابی و منحصر به فرد بود. من به عنوان شرکت کننده حس کردم در یک جریان دانشی و مقتدر برگزیده شدم. این جریان مقتدر آن قدر اعتماد به نفس سالم داشت که از دو وزیر برای تحقق جریان علمی که خلق کرده بود دعوت به عمل آورد که از طرف وزیر بهداشت و آموزش و پرورش هم مورد استقبال قرار گرفت. البته تعداد گزینش ها در حوزه تاریخ پزشکی می توانست بیشتر از این باشد ولی مشخص بود که دغدغه های حوزه طب و دارو مجال توجه به فعالیت دانشجویان تاریخ را کم کرده بود . اما ما به این موقعیت به عنوان یک گام اولیه نگاه می کنیم و اطمینان داریم که در جشنواره آتی به جایگاه تاریخ پزشکی بیشتر توجه خواهد شد.

برنامه آینده شما چیست؟

در کوتاه مدت که کار ترجمه کتاب «مشکلات و روش ها در تاریخ پزشکی» نوشته پورتر را با همکاری خانم عبدلی و یکی از اساتید در دست دارم که یکی از آثار کلاسیک در حوزه تاریخ علوم پزشکی است و با اطمینان معتقدم پس از ترجمه آن شاهد تحولات روش شناختی مهمی در این حوزه خواهیم بود. در میان مدت کار تدوین «تاریخ شفاهی طب ایرانی» را در دست دارم که به لطف خدا تا به اینجا مصاحبه های خوبی را انجام داده ایم. این کار تحولات مهمی را که موجب شد طب ایرانی به این جایگاه رفیع برسد را تدوین می کند. در طولانی مدت جریان بین المللی سازی حوزه تاریخ پزشکی را در دستور کار داریم. واقعیت این است که پتانسیل دانشکده طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی تهران برای فرآیندهای بین المللی سازی بسیار چشمگیر است. وجود اساتیدی با وجهه فرامنطقه ای که دانش طی طریق در این بستر را صادقانه و خالصانه و متواضعانه در اختیار دانشجویان قرار می دهند یک موهبت کم نظیر است. موضوع تاریخ پزشکی یک سر در برند ملی کشور ما دارد و یک سر در شناخت آگاهانه گذشته دانش کشور و تمدن ما و سر دیگرش نگاه نقادانه به نهادهای مدرنی است که جریان های طبی سازی را در کشور سامان می دهد. تعاملات بین المللی می تواند در تحقق هوشمندانه این اجزاء یک ابزار نیرومند و مؤثر باشد که در برنامه بلند مدت من جای دارد.

خاطره  فهیمی
تهیه کننده:

خاطره فهیمی

0 نظر برای این مقاله وجود دارد

نظر دهید

متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *