محتوای خبری بیمارستان بهرامی

تشییع و وداع کارکنان بیمارستان بهرامی با دکتر فخرالدین قوامی

مراسم تشییع و وداع کارکنان بیمارستان بهرامی با دکتر فخرالدین قوامی استاد پیشکسوت و از رؤسای پیشین بیمارستان برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران بیمارستان کودکان بهرامی، روز پنجشنبه 11 شهریور 1400 مراسم تشییع و وداع با دکتر فخرالدین قوامی از اساتید پیشکسوت و رؤسای پیشین بیمارستان بیمارستان بهرامی با حضور دکتر سید یوسف مجتهدی رئیس بیمارستان، دکتر اکبر احمدی مدیر بیمارستان، اساتید، دانشجویان، کارکنان و خانواده دکتر قوامی برگزار شد.

در این مراسم که با مداحی سعید اسماعیلی از کارکنان بیمارستان آغاز شد، دکتر مجتهدی گفت: این فقدان بزرگ را به خانواده ایشان، همکاران بیمارستان بهرامی، و خانواده بزرگ دانشگاه علوم پزشکی تهران تسلیت عرض می کنم. بسیار سخت است که در این لحظاتی که همه ما داغدار و عزادار فقدان این عزیز سفرکرده هستیم، بخواهیم در مورد استاد صحبت کنیم. ولی به هر حال این وظیفه ای است که به عهده ما است و باید در این زمینه ادای دین کنیم. صبح خدمت اساتید بزرگوار جناب آقای استاد کریمی و جناب استاد نفیسی رئیس دانشکده تماس گرفتم و مراتب همدردی و تسلیت و تعزیت این عزیزان را هم به خانواده محترم ایشان ابلاغ می کنم.

دکتر شهین عظیمی پور همسر دکتر قوامی گفت: 60 سال با دکتر قوامی زندگی کردم. هیچوقت از او بدی ندیدم. راهنمایم بود. کمکم کرد. به هر جا رسیدم، مدیون دکتر قوامی هستم. راهش ادامه داشته باشد. شاگردانش راهش را ادامه دهند.

دکتر الهام شاهقلی از شاگردان دکتر قوامی گفت: با این صدای بغض آلود مراتب تسلیت خودم را خدمت خانواده بزرگ قوامی اعلام می کنم و صبر و شکیبایی بر این ماتم بزرگ برای خانواده محترمشان و خانواده بیمارستان بهرامی آرزو می کنم. استاد اسطوره بود. او اسطوره اخلاق بود و ما می توانیم بگوییم چه اثراتی روی هر کدام از ما گذاشت. استاد به صورت محسوس و نامحسوس به ما درس اخلاق داد. چند جمله ای که می توانم ادا کنم در مقابل خدماتی که دکتر به دانشگاه علوم پزشکی تهران و بیمارستان بهرامی انجام داده چیزی نیست و فقط تصویر کوچکی است از من حقیر برای استاد و معلمم:

از شمار دو چشم یک تن کم

و از شمار خرد هزاران بیش

استاد قوامی عزیز ما بعد از عمری خدمت صادقانه، عارفانه، عاشقانه به کودکان دردمند این مرز و بوم آسمانی شد. او تبلور عشق، ایثار، و فروتنی بود. هر کسی که با استاد می نشست، عشق به دیده شدنف منیت، تمامیت خواهی، غرور، حرص، آز، از همه نیازها آزاد و رها می شد. او سبک بال از میان ما رفت. فارغ از هر گونه وابستگی مادی. او تسلیم بود، به همه چیز. این انرژی و این موج صلح و آرامش و عشق را در تمام مدتی که در بیمارستان بود، چه با حضورش و چه الان که نیست، با روحش در این بیمارستان تداوم خواهد بخشید. شاگردان قدیمی استاد حداقل کاری که می توانند انجام دهند این است که راه استاد را ادامه بدهند. این فقدان برای همه ما فقدان بزرگی است.

مریم سپهوند
تهیه کننده:

مریم سپهوند

تصاویر

0 نظر برای این مقاله وجود دارد

نظر دهید

متن درون تصویر امنیتی را وارد نمائید:

متن درون تصویر را در جعبه متن زیر وارد نمائید *