محتوای خبری دانشکده بهداشت

گفتگو دکتر عباس استادتقی‌زاده ، مدیر دپارتمان سلامت در حوادث و بلایای دانشکده بهداشت با روزنامه رسالت؛ مدیریت بحران، سازمان هماهنگ‌کننده یا عملیاتی؟

دکتر عباس استاد تقی زاده مدیر دپارتمان سلامت در حوادث و بلایای دانشکده بهداشت با روزنامه رسالت گفتگو کرد.

 
به گزارش روابط عمومی دانشکده بهداشت، دکتر عباس استاد تقی زاده مدیر گروه سلامت در حوادث و بلایای دانشکده بهداشت در پاسخ به سوالاتی که در رابطه با بحران مطرح است با روزنامه رسالت گفتگو و بر اصل «باورمندي» تأکيد کرد. 
سال‌هاست حوادث طبيعي، بحران ‌ناميده مي‌شود و رويکرد کلان به شيوه مديريت حوادث طبيعي، آنها را از سطح «مخاطره» به سطح «بحران» تقليل داده و رويکرد مديريتي در بحران‌ها، «التهابي»، «جبراني» و مبتني بر «اصل غافلگيري دائمي» است. مديريت بحران، سازمان هماهنگ کننده يا عملياتي؟
 
متن گفتگو
 
باور به اينکه سرزمين ما در معرض حوادث طبيعي قرار دارد و بايد در اين زمينه، سرمايه گذاري کرد، چه در زمينه آموزش و توليد دانش و چه انتقال آن به جامعه و از طرفي به سيستم‌هاي هماهنگي و فرماندهي نياز است و اگر مي خواهيم به هنگام بروز بحران، غافلگير نشويم بايد آماده باشيم و براي آمادگي، برنامه و براي برنامه، هماهنگي، فرماندهي و تجهيزات و منابع انساني لازم است.
دکتراستاد تقي زاده سعي دارد که اين هماهنگي را از وظايف مديريت بحران بداند اما ناهماهنگي ها و سردرگمي ها را به قدرت ويتريني اين مجموعه ارتباط مي دهد و معتقد است در قانون قبلي از سال ۸۷ تا شهريورماه امسال که قانون جديد ابلاغ شد، چنين مشکلي وجود داشته، يعني اين سازمان نه قدرت لازم و نه منابع و امکانات و بودجه کافي را دارا نبوده است ولي در قانون جديد بحث بودجه تا حدودي اصلاح شده و جاي اميدواري‌است که قدرت حاکميتي لازم هم به اين سازمان واگذار شود.
هرچند مطابق نگرش تحليلي دکتر استاد تقی زاده مسئله به اين سادگي ها نيست، چرا که ما هنوز به درستي نمي دانيم اين سازمان، يک سازمان هماهنگ کننده است يا يک سازمان عملياتي؟ از اين رو انتظار مي رود، مديريت بحران يا به عنوان يک سازمان ستادي و هماهنگ کننده نقش بپذيرد يا سازماني کاملا عملياتي. به نظر می رسد هنوز سازمان مديريت بحران کشور، هويت خودش را مشخص نکرده است، بنابراين يا بايد همه تمرکز، توان و بودجه خود را صرف هماهنگي کند و يا اينکه يک سازمان عملياتي باشد، پر واضح است که سازمان مديريت بحران در کشور ما بايد يک سازمان هماهنگ کننده ستادي باشد، به اين معنا که کل بودجه و امکانات و منابع و تجهيزات و نيروي انساني را به منظور هماهنگي، متمرکز کرده و عمليات توسط ديگر بخش ها انجام بشود، در کشوري مثل  روسيه وزارتي تحت عنوان وزارت «عمليات اضطراري» وجود دارد که در زمان حادثه، صفر تا صد را انجام مي دهد. طبيعتا سيستم ما اين گونه نيست برهمين اساس سازمان مديريت بحران اگر مي خواهد جايگاه واقعي خودش را پيدا بکند، بايد خيلي به فکر انجام عمليات در داخل صحنه نباشد، اگر سازمان بتواند به جايگاه واقعي خودش که صرفا يک سازمان هدايت کننده، تسهيل گر و هماهنگ کننده است، دست يابد، نتايج بهتري حاصل خواهد شد. قطعا وقتي ستاد هماهنگي وجود نداشته باشد، کاري پيش نمي رود. به نظرم سازمان جايگاه عملياتي ندارد و بايد توان و منابع خود را صرف هماهنگي بين سازمان هاي عملياتي کند. 
وی در مقام پاسخگویی به این نقدها تاکید می کند: تعدد همیشه وجود دارد، حیطه عملیاتی مدیریت بحران در همه دنیا وسیع است بنابراین تعدد در دستگاه های مسئول ایرادی ندارد، موضوع این است که چقدر این دستگاه ها با یکدیگر هماهنگ اند، آیا هرکسی ساز خود را می زند و به حیطه وظایف اش عمل می کند و یا به صورت هماهنگ، اقدامات عملیاتی انجام می شود؟ در حادثه سیل امسال و یا حتی در حوادث گذشته، عمده مشکل ما بحث هماهنگی بوده است، بالاخره سازمان مدیریت بحران و کارگروه های مختلفی وجود دارد و در هر کارگروه به رغم فعالیت اعضای مختلف، هیچ کدام با یکدیگر هماهنگ نیستند. حادثه سیل به ما نشان داد که ظرفیت پاسخ فوق العاده ای در بحث امکانات وجود دارد، اما پرسش این است که چه مکانیزمی قرار است، این بردارها را یک جهت و هماهنگ کند؟ در صحنه حادثه هرکس کار خودش را می کند و آن هماهنگی و فرماندهی واحد وجود ندارد. 

 

کلمات کلیدی
نسیبه  جلالوند - عکس
تهیه کننده:

نسیبه جلالوند - عکس