محتوای خبری دانشکده پرستاری مامایی

گفتگو با اولین دانش آموخته دوره دکتری تخصصی پرستاری پردیس بین الملل:

تیران جمیل پیرو: فارغ التحصیل های پرستاری در ایران سطح مراقبت را بالا برده اند

تیران جمیل پیرو انجام طرح های پژوهشی، برگزاری کنفرانس ها و سمینارهای مشترک با کردستان عراق را نیازمند حمایت دانشگاه علوم پزشکی تهران دانست.

به گزارش روابط عمومی دانشکده پرستاری و مامایی؛ تیران جمیل پیرو، اولین دانش آموخته دوره دکتری تخصصی پرستاری پردیس بین الملل به دنبال پناهندگی خانواده اش از کشور عراق به ایران در شیراز به دنیا آمد و تحصیلاتش را در ایران گذراند. وی مقطع کارشناسی پرستاری را در دانشگاه اصفهان گذراند. جمیل پیرو در سال 2000 توانست به کشور خود بازگردد و از سال 2003 وارد مقطع کارشناسی ارشد پرستاری با گرایش مادر و نوزاد دانشگاه هاولر شود. وی بعد از اتمام دوره کارشناسی ارشد از سال 2005 به عنوان هیات علمی در دانشگاه هاولر آغاز به کار کرد.
 
چطور شد که برای ادامه تحصیل به ایران برگشتید؟
به خاطر آشنایی فرهنگی ای که با ایران داشتم؛ ادامه تحصیل برای من راحت تر بود. من اینجا بزرگ شدم و با این فرهنگ و زبان آشنایی کامل دارم. علاوه بر این که از نظر درجات علمی هم احساس کردم دانشگاه تهران از رتبه خوبی برخوردار است.

در عراق دوره دکتری تخصصی پرستاری وجود ندارد؟
یک مدت دوره دکتری را می گذارند ولی به علت کم بودن اساتید ممکن است بین دوره های پذیرش وقفه ایجاد شود. اساتیدی هم که تدریس می کنند یا از دانشکده پزشکی می آیند و یا از خارج از کشور.

از چه طریقی متوجه شدید که دانشگاه علوم پزشکی تهران دانشجوی بین الملل می گیرد؟
از طریق دوستانی که قبل از من برای پذیرش اقدام کردند. آنها به من پیشنهاد کردند و من وارد سایت پردیس بین الملل شدم و دیدم واجد شرایط هستم.

هزینه تحصیل در ایران را کشور خودتان پرداخت کرد؟
بله، البته متاسفانه به علت مشکلات اقتصادی از اواسط دوره این هزینه قطع شد.

همزمان با تحصیلتان همچنان در دانشگاه هاولر هم مشغول هستید؟
الان نه؛ مرخصی تحصیلی گرفتم و فعلا اجازه کار ندارم. الان باید مدرک دکتری خودم را تحویل دهم.

شما خوشبختانه به علت زندگی در ایران به عنوان دانشجوی بین الملل مشکلات مربوط به آشنایی با زبان و فرهنگ را نداشتید؛ از نظر اقامتگاه و دانشگاه مشکلی نداشتید؟
در ابتدا، همکاری پردیس بین الملل دانشگاه عالی بود به طوری که همه کارهای پذیرش را خودشان انجام دادند. اما متاسفانه الان در مقطع فارغ التحصیلی همکاری شان کم است. خوب دانشجوی خارجی فرصتی برای این ندارد که کارهای اداری طولانی را انجام دهد. اگر این پروسه طولانی نباشد بهتر است. ما در خوابگاه میرزای شیرازی اقامت داشتیم که خوب و بی نقص بود. ما همه امکانات را داشتیم و خوشبختانه هیچ مشکلی نداشتیم.

شما بخشی از دوره تحصیلات تکمیلی را در دانشگاه اربیل و بخش دکتری را در دانشگاه تهران گذراندید؛ چه تفاوتی در این مقطع بین دو دانشگاه شاهد بودید؟ به نظر شما که هر دو را تجربه کردید چه چیزی در آموزش ایران برجسته است؟
اینجا تنوع گرایش های پرستاری بیشتر است. ما در کردستان 5 گرایش داریم و گرایش هایی مثل سالمندی، مدیریت، آموزش و .. آنجا نیست. ما نیاز داریم که دپارتمان هایی در این زمینه داشته باشیم. البته متاسفانه ما در مقطع دکتری وارد بیمارستان نشدیم. به نظرم این بخش در دوره دکتری هم نیاز است. البته چون دانشجویان دکتری کار آموزش بالینی دانشجویان را هم در برنامه خود دارند شاید نیازی به واحد درسی نباشد؛ اما اگر به صورت دوره ای کوتاه در نظر گرفته شود، تجربه بدی نیست.

سابقه کار در بالین پرستاری را دارید؟
در عراق یک مدت کوتاه یک ساله را در CCU کار کردم اما بعد از آن چون از سال 2001 دانشکده پرستاری در اربیل تاسیس شد و من جز اولین مدرسین دانشگاه بودم؛ دیگر وارد فیلد آموزشی شدم.

به این خاطر از شما درخصوص سابقه کار بالینی پرسیدم که بعد بتوانیم با هم نگرش موجود به پرستاری در دو کشور را مقایسه کنیم. درون مایه ذهنی ای دارید که بتوانیم این مقایسه را داشته باشیم؟
ما از نظر فرهنگی بسیار به هم نزدیک هستیم. احساس می کنم که نگرش ها تا حدودی به هم نزدیک است. یک مقداری هنوز پرستاری در کشور ما جا نیفتاده است و هنوز با کشورهای اروپایی قابل مقایسه نیستیم. وضعیت پرستاری در ایران بهتر از عراق است. پرستاری آکادمیک در ایران قدمت بیشتری دارد. در ایران فارغ التحصیل های پرستاری خیلی بیشتر به بیمارستان ها وارد شدند و سطح مراقبت را بالا برده اند. اما ما هنوز مانده است که به این مرحله برسیم.

حالا که از دوره دکتری فارغ التحصیل شده اید و به دانشگاه خود باز می گردید؛ برنامه ای برای تبادلات علمی و همکاری های مشترک با دانشگاه علوم پزشکی تهران دارید؟
احساس می کنم دانشجویان ما نیاز دارند که دوره های آموزش عملی شان را اینجا بگذرانند. نیاز داریم که با دانشگاه تهران در زمینه طرح های پژوهشی برگزاری کنفرانس ها و سمینارها اشتراک و همکاری داشته باشیم و در این زمینه نیازمند حمایت دانشگاه علوم پزشکی تهران و دانشکده پرستاری و مامایی هستیم.

شما اولین فردی بودید که دوره دکتری را در پردیس بین الملل دانشکده به اتمام رساندید؛ عنوان رساله دکتری شما "تجربه زندگی از کار به عنوان یک پرستار زایمان" بود؛ که در واقع به رشته مامایی مربوط می شد. کمی از پایان نامه بگویید.
مساله اصلی رساله من تجربه زیسته کار به عنوان پرستار زنان بود و این که معنا و مفهوم پرستاری زنان از نظر پرستاری که فرهنگ کرد دارد، چیست؟ نمونه گیری من در شهر اربیل بود و این استفاده زیادی برای پرستاران خودمان داشت. چرا که با آنها آشنایی داشتم و می توانستم آنها را درک کنم و این امتیاز خیلی خوبی بود. فرهنگ ها متفاوت هستند؛ فرهنگ سنتی در کردستان بیشتر از ایران است. این باعث شد احساس کنم که به طور خاص پرستاران بخش زنان حرف های زیادی برای گفتن دارند. در مصاحبه ها چیزهای زیادی روشن شد. معنایی که از پرستاری در ذهن پرستاران وجود داشت و انتظارات و توقعاتشان روشن شد. پرستاران در مصاحبه ها از احساسات و مشکلات خودشان گفتند. این که در دوره کاری شان چه احساسی داشتند و چه تجربه هایی کسب کردند. این مصاحبه ها باعث شد شناخت بهتری به پرستاری پیدا کنم و احساس کنم که باید به آنها رسیدگی شود تا شرایط بهتری برای پرستاران در جامعه فراهم شود. در کشور ما تحقیقات کیفی انجام نمی شود و کار من کار کیفی بود. با انجام این پژوهش دید من خیلی بهتر شد. در واقع انجام این تحقیق کیفی جرقه ای بود تا تحقیق کیفی را آموزش داده و دانشجویان را به این کار تشویق کنم.

با چند نفر مصاحبه کردید؟
کار من فنومنولوژی بود و تمرکز بر شناخت جوهره یک پدیده است. چون پدیده من شناخت پرستار زنان بود؛ هر چه نمونه را کمتر انتخاب می کردم، رسیدن به عمق بهتر انجام می شد. بنابراین با توجه به غنای داده ها، به مصاحبه با 10 نفر بسنده کردم.  ما فقط یک بیمارستان دولتی برای خدمات پرستاری زنان در اربیل داریم که تمامی نمونه ها از آن بیمارستان انتخاب شدند.  

همه نمونه ها تحصیل کرده پرستاری بودند؟
تعدادی از آنها؛ 4 نفر فارغ التحصیل دانشگاه بودند و یک تعدادی هم نیروهای پرستاری آموزش دیده قدیمی بودند.

همانطور که اشاره کردید موضوع و نمونه های شما از اربیل بود این در حالی است که استاد راهنمای شما ایرانی بودند؛ با استاد راهنما مشکلی در زمینه مطابقت با فرهنگ کردستان وتجربه زیستی آدم هایی که آنجا کار می کنند نداشتید؟
خانم دکتر غیاثوندیان عالی بودند. ایشان کمک بزرگی برای من بودند. حتی در مواردی برداشت ایشان بسیار بهتر از برداشت من بود.

امیدواریم شما را باز هم در ایران ببینیم و برای خودتان و کشورتان آرزوی موفقیت و آرامش داریم./ق

 

خبرنگار: شیما سادات عطری
عکس: حسین اکبریان 

 

کلمات کلیدی
شیما سادات  عطری
تهیه کننده:

شیما سادات عطری